صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / رشت /

فهرست مطالب

رشت


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 28 بهمن 1403 تاریخچه مقاله

در دورۀ حکومت شاه عباس اول، با انضمام کامل گیلان به دولت مرکزی، و قرارگرفتن این ایالت در زمرۀ املاک خاصۀ شاهی، درواقع عواید آن به شاه اختصاص یافت؛ اما شاه از تعیین شهری مرکزی برای ایالت خودداری کرد و شهرهای لاهیجان و رشت به‌تناوب حاکم‌نشین شدند (نک‍ : اسکندربیک، 1/ 450-451؛ فومنی، 130-135؛ خوجکو، 23؛ پرتو، 424-435؛ پیگولوسکایا، 2/ 544).

با‌این‌همه، رشت از دورۀ شاه عباس اول مورد توجه صفویان بود، چنان‌که صفی میرزا، ولیعهد شاه عباس، چندی در رشت اقامت داشت. او در 1024 ق/ 1615 م، در رشت کشته شد و پیکرش مدتها در رشت باقی بود، تااینکه شیخ بهایی به دستور شاه به رشت رفت و جنازۀ صفی میرزا را غسل داد و کفن کرد و به اردبیل فرستاد. شاه عباس که از قتل فرزندش پشیمان شده بود، دستور داد در محل قتل صفی میرزا بقعه‌ای برپا کنند؛ این بقعه به «شهیدیه» معروف شد. گاه کسانی به این بقعه پناه می‌آوردند و بست می‌نشستند. امروزه نام صفی، که بر مسجد تاریخی سفید اطلاق شده، یادآور آن رخداد است (اسکندربیک، 2/ 844؛ توزک ... ، 145؛ فلسفی، 2/ 175-182؛ پرتو، 461-462).

در آن روزگار، گیلان از نظر اقتصادی و اجتماعی رونقی فراوان یافته بود و شهر رشت که بر سر راه بندر پیربازار به قزوین و دیگر شهرهای ایران بود و کالاهای روسی و اروپایی‌ای که از روسیه به ایران فرستاده می‌شد، از این راه می‌گذشت، در اندک زمانی شهری بزرگ شد که پذیرای بازرگانان در شمال ایران بود. توسعۀ رشت کم‌کم از اهمیت لاهیجان و فومن کاست و این شهر را کانون کنشگریهای اقتصادی و اجتماعی گیلان کرد (همو، 465-466؛ خمامی‌زاده، 493).

در رشت دادوستدهای پرارزشی انجام می‌گرفت؛ کالاها عبارت بودند از: ابریشم، برنج، توتون و تنباکوی گیلان، نیز خز، چرم خام، چیت، ماهوت، پارچه‌های کتانی، و فراورده‌های فلزی، آهن، مس، شیشه، پوستین، کاغذ، شکر، عسل، موم، و ابزار جنگ که از روسیه و دیگر سرزمینهای اروپایی به ایران آورده می‌شد (پرتو، 466؛ نک‍ : خوجکو، 100- 108).

افزون‌بر رونق دادوستد و تجارت در رشت، این شهر از مراکز تولید ابریشم مرغوب بود؛ چنان‌که در پی مرگ شاه عباس، در گزارشی از شورش کالنجار، ملقب به «عادل شاه» از اسحاقوندان، به ثروت فراوان در رشت اشاره شده است (فومنی، 193-195). در این شورش که در 1039 ق/ 1630 م رخ داد، شورشیان با تسلط بر رشت و غارت و کشتار عظیم، به انباری بزرگ با 300 خروار ابریشم دست یافتند. در این غارت سه‌روزه، 300هزار تومان خسارت وارد شد و سرانجام، رشت از عادل شاه پس گرفته شد (همانجا).

رونق اقتصادی و تجاری در روزگار صفویه در رشت، از جملۀ علل حملات روسها به آنجا بود. در 1079 ق/ 1668 م، چند هزار قزاق به رهبری استپان رازین با کشتیهای توپ‌دار وارد گیلان شدند و رشت را غارت کردند (کمپفر، 70-71؛ لاکهارت، 279؛ قس: وحید، 308)، اما برای گمراه‌کردن دولت صفوی، 4 سفیر به اصفهان فرستادند و ادعا کردند که به‌سبب بدرفتاری تزار روسیه، خواهان آن هستند که تبعۀ ایران شوند و تنها به‌علت بدرفتاری مردم رشت، دست به چنین عمل خشونت‌آمیزی زده‌اند (نک‍ : کجباف، 10).

مقارن با ایام سقوط دولت صفوی در 1135 ق/ 1723 م، روسها به فرمان پتر اول، تزار روسیه، به‌بهانۀ محافظت از ساکنان رشت در مقابل شورشیان لزگی، رشت و دیگر نواحی شمالی ایران را اشغال کردند (مهدوی، 145- 148؛ اسنادی ... ، 43؛ مرعشی صفوی، 74-75؛ لاکهارت، 280-292؛ خوجکو، 33). از سوی دیگر، طهماسب دوم که در برابر تهدید هم‌زمان افغانها و عثمانیها قرار گرفته بود، از پتر درخواست کمک کرد؛ اما پتر تقاضای شاه را منوط به پذیرفتن رسمی اشغال همۀ نوار شمالی ایران دانست؛ بدین‌ترتیب، عهدنامه‌ای در سن‌پترزبورگ میان ایران و روسیه بسته شد و شهرهای شمالی ایران، ازجمله رشت به روسها واگذار شد (نک‍ : تاج‌بخش، 11-12، 146- 149). 6 سال پس از این قرارداد، دولت روسیه در 1141 ق/ 1729 م عهدنامۀ دیگری با اشرف افغان در شهر رشت منعقد کرد و همۀ سرزمینهای کنارۀ باختری دریای مازندران و گیلان به روسها واگذار، و نیز بر سر تعلق رشت به روسها تأکید شد (همو، 12، 150-154؛ عظیمی، 134).

حضور روسها در گیلان و رشت، کشاورزی، و پرورش و تجارت ابریشم را در آنجا دستخوش رکود کرد (پرتو، 492)؛ اما اشغال حدود ده‌سالۀ گیلان توسط روسها و شناختی که آنان از اهمیت استراتژیک محور انزلی ـ رشت ـ درۀ سفیدرود به دست دادند، باعث شد که مرکزیت شهر رشت در گیلان به‌صورت عملی تحقق یابد؛ چنان‌که پیش‌تر نوشته شد، در دورۀ شاه عباس اول، تمرکز اداری در گیلان به مرکزیت یک شهر به وجود نیامده بود (عظیمی، 138-141).

پس از حدود 10 سال اشغال گیلان، با امضای عهدنامه‌ای میان روسها و نمایندۀ شاه طهماسب دوم در رشت در 1145 ق/ 1732 م، روسها رشت و دیگر مناطق گیلان را طی مدت دو سال تخلیه کردند ( اسنادی، 136-137؛ هنوی، 52؛ عظیمی، 137- 138). دو سال پس از امضای معاهدۀ رشت در 1147 ق، رسماً مقرر شد که روسها کنسولی به شهر رشت بفرستند ( اسنادی، 194، 196).

پس از آنکه روسها رشت را تخلیه کردند، تا پایان حکومت نادر شاه، این شهر از نظر اقتصادی رونقی نداشت؛ چنان‌که به گزارش لرخ، که در آن روزگار از این شهر دیدار کرده بود، حدود 15 کاروان‌سرای این شهر ــ که برای بازرگانانی بنا شده بود که به‌منظور تجارت به این شهر می‌آمدند ــ تقریباً خالی و بی‌رونق بودند (نک‍ : آرونوا، 283-284).

از اصلی‌ترین علل بحران اقتصادی در رشت در روزگار نادر، تمایل وی به همکاری با انگلیسیها در تجارت بود، در آن زمان، بازرگانان انگلیسی اجازه یافتند که کانونهایی برای خرید کالاهای ایران، و فروش کالاهای خود در رشت برپا دارند. رقابت اروپا با روسیه و دشواری حمل ابریشم از راه روسیه به اروپا، کاهش صادرات ابریشم گیلان و برهم‌ریختن اقتصاد گیلان و رشت را در پی داشت (پرتو، 506).

در دورۀ جانشینان نادر شاه، یکی از طوایف ساکن در حوالی قزوین، و یکی از سرداران شاهرخ افشار به نام محمد خان، رشت را چنان غارت و ویران کردند که بیش از نیمی از ساختمانهای شهر ویران شدند؛ سپس اهالی رشت به روستاهای اطراف پناه بردند و پس از مدتی، با گردآوردن لشکری به رشت بازگشتند و فردی به نام خواجه جمال فومنی را حاکم گیلان کردند ( اسنادی، 381-382).

در سال 1164 ق/ 1751 م، محمدحسن خان قاجار در پی تصرف استراباد و مازندران، از راه کرانه‌های جنوبی دریای مازندران، به طرف گیلان رفت و حاجی جمال فومنی را که حاکم گیلان بود، در جای خود ابقا کرد (موسوی، 30). سپس کریم خان زند در 1165 ق، پس از تصرف گیلان، حاجی جمال را در جایگاه خود باقی گذاشت (پرتو، 514-516؛ عظیمی، 163، 164).

از حدود سال 1170 ق/ 1757 م به بعد، هدایت‌الله خان فومنی، فرزند حاجی جمال، گاه از جانب محمدحسن خان و گاه از جانب کریم خان زند، گیلان را به مرکزیت شهر رشت اداره می‌کرد (اعتمادالسلطنه، 3/ 1384، 1387- 1388؛ پرتو، 517-522؛ عظیمی، 164-166). گملین که در روزگار حکومت هدایت‌الله خان فومنی از رشت دیدار کرده، به وضعیت این شهر به‌خوبی پرداخته است. او از 8 محلۀ رشت، 9 مسجد، 9 تکیه و 7 گرمابۀ آنجا نام برده است. همچنین به نامهای 10 کاروان‌سرای رشت اشاره کرده، که در آن دوران وضعیتی خوب داشته‌اند (نک‍ : ص 252، 259)، اما به نوشتۀ صدری‌افشار، نام هیچ‌یک از این کاروان‌سراها را ملگونف در «سفرنامه»‌اش نیاورده است (نک‍ : همانجا، حاشیۀ 4).

در دورۀ قاجار نیز براساس توصیفهای مورخان و جهانگردان، نامهای برخی از محله‌های رشت استادسرا، بازار، صیقلان، خمیران‌زاهدان، خمیران‌کیاب، کیاب و زاهدان بوده است (نک‍ : رابینو، ولایات ... ، 85-87؛ ملگونف، 183). به نوشتۀ سرتیپ‌پور، نام برخی از این محلات برگرفته از نام زاهدان و عارفان طریقتی بوده است که مدتها در آنجا ساکن بوده‌اند؛ مانند محلۀ چله‌خانه که در آنجا عارفی چله‌نشین سکنا داشته، و یا محلۀ سمابجار (صومعه‌بجار) که محله‌ای زاهدنشین بوده است (ص 118، 262). قسمتی از شهر نیز از پیشه‌وران و صنعتگران نام گرفته بوده است، مانند محله‌های ساغری‌سازان، صیقلان و خمیران (خمگران، خم‌سازان) (همو، 190، 307؛ هادی‌نژاد، 77).

برخی محلۀ بازار را از قدیم‌ترین و مهم‌ترین محله‌های رشت دانسته، و آن را مرکز و کانون اصلی محله‌های رشت (در گذشته) معرفی کرده‌اند، که مرکز کار و فعالیت، دادوستد و حمل‌ونقل کالاهای مورد نیاز مردم این شهر به شمار می‌رفته است (همو، 76).

آن‌چنان‌که از سفرنامۀ سیاحان در دورۀ قاجار پیدا ست، قومیتها و اقلیتهای مذهبی در محله‌های رشت ساکن بوده‌اند؛ یهودیان در محلۀ یهودی‌تپه جای داشته‌اند که پیشۀ بیشتر آنان خریدو‌فروش پارچه در محلۀ بازار رشت بوده است. ارمنیان رشت در اول بازار رشت، در محلۀ بیجارکن و کلا می‌زیسته‌اند. رابینو جمعیت ارمنیان رشت را مرکب از 100 خانوار دانسته است (همان، 90؛ نیز هادی‌نژاد، 81). مکنزی نیز شمار اتباع مسلمان روسیه در رشت را 33 تن آورده است (ص 210).

شهر رشت در دورۀ قاجار بارها دچار قحطی، بیماریهای واگیردار همچون طاعون و شورشهای محلی و قومی شد که سبب گشت بخشی بزرگ از جمعیت خود را از دست دهد (نک‍ : هادی‌نژاد، 80-81؛ عظیمی، 235-236؛ نیز نک‍ : دنبالۀ مقاله).

در سال 1197 ق/ 1783 م، با تسلط آقا محمد خان قاجار بر رشت، هدایت‌الله خان فومنی به شیروان گریخت. در 1201 ق/ 1787 م، او دوباره بر رشت دست یافت، اما از سپاهیان آقا محمد خان شکست خورد و کشته شد (ساروی، 112-114، 163؛ مفتون، 19). با وجود تسلط آقا محمد خان بر رشت در 1203 ق، مرتضى‌قلی خان، برادر او، نمایندۀ آقا محمد خان را از رشت بیرون راند و خود را فرمانروای گیلان خواند، اما در همان سال، سپاهیان آقا محمد خان رشت را از مرتضى‌قلی خان پس گرفتند (ساروی، 179، 181).

به‌طورکلی، نزدیکی رشت به پایتخت در دورۀ قاجار، می‌توانست در توسعۀ این شهر مؤثر بوده باشد. با‌این‌حال، آن‌چنان‌که اشاره شد، جمعیت این شهر به‌رغم توسعۀ محلات و رشد بازرگانی، در دوره‌هایی روندی نزولی داشت (نک‍ : هادی‌نژاد، 73). پیروی سیاست‌مداران حکومت قاجار از قدرتهای بزرگ انگلیس و روسیه برای تسلط بر نواحی شمالی ایران که با هم در رقابت بودند، باعث جابه‌جایی مدام حاکمان رشت می‌شد (پرتو، 531 بب‍‍ ؛ عظیمی، 193-197). وضعیت شهر رشت در این دوره، از جنگهای ایران و روس و انقلاب مشروطه و پیامدهای پس‌ازآن نیز تأثیر پذیرفت (پرتو، همانجا).

انعقاد عهدنامۀ ترکمانچای در 1243 ق/ 1828 م، که متضمن واگذاری حق کشتی‌رانی در دریای مازندران به روسها، و محرومیت ایران از کشتی‌رانی در این دریا بود، رقابتی شدید را میان انگلیس و روسیه برای به‌دست‌آوردن امتیازهایی در شمال ایران پدید آورد (نک‍ : همو، 535 بب‍‌‌ ). از دیگر سوی، ایران و انگلیس در 1274 ق/ 1858 م، پذیرفتند که در شهرهای یکدیگر کنسولگریهایی برپا دارند؛ برپایۀ این پذیرش، انگلیسیها برای رویارویی با روسها در گیلان، در رشت کنسولی برپا داشتند. نخستین کنسول انگلیس در رشت، چارلز فرانسیس مکنزی بود که در 1275 ق به رشت آمد (همو، 563-564). پس از ورود مکنزی، روسها نیز ملگونف را به رشت فرستادند تا او اطلاعاتی دقیق از استانهای شمالی ایران به دست دهد (همو، 575- 578؛ هادی‌نژاد، 75)؛ آن‌چنان‌که سفرنامه‌های مکنزی و ملگونف از منابع مهم شناخت رشت در این دوره‌اند. هرکدام از این کنسولگریها در رشت منابع توسعه‌طلبانۀ خود را دنبال می‌کردند و بسیاری از شورشها و درگیریها به تحریک آنها صورت می‌گرفت که به برکناری و تغییر حاکمان رشت منجر می‌شد (نک‍ : پرتو، 588 بب‍ ؛ نیز نک‍ : اعتمادالسلطنه، 3/ 1910-1911).

با آغاز انقلاب مشروطه، مناطق شمالی ایران به‌طور عام، و رشت به‌طور خاص به‌دلیل نفوذ روسها و رفت‌وآمد گروههایی با تفکرات کمونیستی، بیشترین تأثیرپذیری را از اندیشه‌های انقلابی داشت. پس از برقراری مشروطیت، از رویدادهای مهم در رشت، تشکیل انجمن ملی آنجا بود که بعدها انجمن قدیم نام گرفت. انجمن ملی رشت به همت میرزا صالح خان وزیر اکرم در 1325 ق/ 1907 م تشکیل شد (رابینو، مشروطه ... ، 2، 4، 29؛ خدری‌زاده، 42- 49). اعضای انجمن ملی رشت از طبقات مختلف اجتماعی، و با افکار و عقاید متفاوت و گاه متضاد بودند. حضور گروههای مختلف باعث شد که اختلافات اعضای انجمن پس از چند ماه به اوج برسد؛ این اختلافات تا زمان انحلال انجمن ملی وجود داشت.

پس از تعیین محمدولی خان تنکابنی به‌جای میرزا صالح وزیر اکرم به‌عنوان حاکم گیلان، به‌سبب حضور اعضایی که خواهان حاکمیت استبدادی بودند، اختلافات در انجمن ملی به اوج رسید؛ به همین سبب، از انجمن ملی رشت، انجمن ملی دیگری به وجود آمد. دوپاره‌شدن انجمن ملی، اوضاع را بدتر کرد و هنوز اختلافات به پایان نرسیده بود که مجلس ملی رأی به ولایت‌بودن گیلان صادر کرد و براین‌اساس، تمام انجمنهای ملی در گیلان منحل، و یک انجمن ولایتی در رشت در 1325 ق، تشکیل شد. اعضای انجمن ولایتی از 5 طبقۀ علما، تاجران، اعیان، کسبه، اصناف و مالکان انتخاب شدند (کسروی، 518، 519؛ رابینو، همان، 24؛ افشاریان، 112 بب‍ ، نیز 140-144؛ امیری، بش‍ ؛ خارابی، 148- 149).

همچنین، مهم‌ترین گروهی که در دورۀ پس از مشروطۀ اول در رشت شکل گرفت، کمیتۀ ستار بود. در این زمان، در رشت مجامع دیگری متشکل از ارمنیها ـ گرجیها، انقلابیان قفقاز و سوسیال‌دموکراتهای مسلمان شکل گرفت. حضور این عده در کمیتۀ ستار از آن جهت بود که کمیته تصمیم گرفت برای سرنگون‌کردن حاکم منطقه و مبارزه برای احیای مشروطه، از آنها یاری بخواهد. کریم خان رشتی از اعضای کمیتۀ ستار در 1326 ق، به قفقاز رفت و با اجتماع ایرانیان این منطقه ارتباط برقرار کرد. سپس، با حزب سوسیال‌دموکرات روسیه قراردادی بسته شد و برپایۀ آن، 23 داوطلب به فرماندهی شخصی گرجی، به نام والیکو مخفیانه وارد رشت شدند (امیری، بش‍ ؛ فخرایی، 113-117).

همچنین، کمیتۀ ستار همراه با گروهی از سوسیال‌دموکراتهای قفقاز از طریق محمدتقی صادق‌اف، تاجر باکویی، و حیدر عمو‌اوغلی، اسلحه و تجهیزات نظامی دریافت می‌کرد. در 1327 ق، آنان به سرکردگی معزالسلطان (سردار محیی) به باغ مدیریه در کنار شهر رشت ــ که آقا بالا خان سردار افخم، حاکم دولتی رشت، در آنجا بود ــ حمله کردند؛ سردار افخم در این جریان کشته شد. رهبران کمیته پس از چیرگی بر رشت، سیاستی میانه در پیش گرفتند و صادق اکبر را به حکومت گیلان برگزیدند. پس‌ازآن، اعلامیه‌ای از رشت به ولایات فرستاده شد که در آن به لزوم هماهنگی و ایجاد ارتباط میان انجمنهای ملی، جهت نیل به هدف مشترک و اعادۀ مشروطیت اشاره شده بود (ناظم‌الاسلام، 5/ 312-313؛ رائین، 157، 158؛ فخرایی، 94 بب‍ ، نیز 114، 117؛ امیری، بش‍ ؛ نعیمی، 30 بب‍‌ ).

به‌رغم اختلافاتی که در افکار سران کمیتۀ ستار وجود داشت، با موافقت نهایی، از محمدولی خان سپهدار تنکابنی ــ با وجود پیشینۀ ضدمشروطه‌اش ــ دعوت شد به رشت برود. از عوامل اصلی تصمیم کمیته در دعوت از سپهدار تنکابنی به رشت، نگرانی از حملۀ نیروهای سپهدار به منطقۀ رشت برای خنثى‌سازی اقدامات کمیته بود. کمیتۀ ستار طبق برنامه‌ریزی، در 1327 ق به سمت قزوین حرکت کرد؛ آنها سپس به قزوین دست یافتند و سراسر جادۀ رشت به قزوین در کنترل قفقازیها درآمد.

سرانجام، اقدامات کمیته محمدعلی شاه را وادار کرد تا ضمن عدول از سیاست پیشین خود، با ارسال دست‌خطهایی مبنی‌بر برقراری مشروطه، از آمدن آنان به‌سمت تهران و تسخیر پایتخت جلوگیری کند (فخرایی، 146- 149؛ امیری، بش‍‌ ).

با آغاز جنگ جهانی اول، شمال ایران به اشغال روسها درآمد؛ تا اینکه در انقلاب 1917 م روسیه، و خروج سربازان روسی از آنجا، نیروهای جنبش جنگل بر رشت مسلط شدند. در این دوران، مردم رشت دچار مصائب بسیار شدند و گروهی از مردمْ شهر را ترک کردند (نک‍ : یقیکیان، 251 بب‍‌ ؛ برای آگاهی از تاریخ رشت در این دوره، نک‍ : ه‍ د، جنگل، جنبش).

مآخذ

آرونوا، م. ر. و ک. ز. اشرافیان، دولت نادر شاه افشار، ترجمۀ حمید امین، تهران، 1356 ش؛ ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، تاریخ اولجایتو، به کوشش مهین همبلی، تهران، 1348 ش؛ اسکندربیک منشی، عالم‌آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1334 ش؛ اسنادی از روابط ایران و روسیه از صفویه تا قاجاریه، ترجمۀ رحیم مسلمانیان قبادیانی و بهروز مسلمانیان قبادیانی، به کوشش حسین احمدی، تهران، 1387 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ افشاریان، نادر، نگاهی به گیلان در دورۀ قاجار، رشت، 1396 ش؛ امیری پری، فاطمه، «ماجرای کمیتۀ رشت»، جام جم آنلاین (مل‍‌ )؛ پرتو، افشین، تاریخ گیلان: از آغاز تا برپایی جنبش مشروطه، رشت، 1388 ش؛ پیگولوسکایا، ن. و. و دیگران، تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سدۀ هیجدهم میلادی، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1346 ش؛ تاج‌بخش، احمد، روابط ایران و روسیه در نیمۀ اول قرن نوزدهم (1800-1850 م)، تبریز، 1337 ش؛ توزک جهانگیری، لکهنو، 1863 م؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش گ. لسترینج، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ خارابی، فاروق، «مسئلۀ ارضی و منازعه بر سر ایالت یا ولایت‌بودن گیلان»، نامۀ انجمن، تهران، 1380 ش، شم‍ 4؛ خدری‌زاده، علی‌اکبر، «نقش و کارکرد انجمنها در مشروطۀ اول»، مسکویه، شهرری، 1386 ش، س 2، شم‍ 6؛ خمامی‌زاده، جعفر، «جغرافیای تاریخی گیلان»، کتاب گیلان، به کوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1374 ش، ج 1؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1333 ش؛ خوجکو، ا.، سرزمین گیلان، ترجمۀ سیروس سهامی، تهران، 1354 ش؛ رابینو، ی. ل.، مشروطۀ گیلان، به کوشش محمد روشن، تهران، 1368 ش؛ همو، ولایات دارالمرز ایران (گیلان)، ترجمۀ جعفر خمامی‌زاده، رشت، 1374 ش؛ رائین، اسماعیل، انجمنهای سری در انقلاب مشروطیت، تهران، 1345 ش؛ ساروی، محمد فتح‌الله، تاریخ محمدی، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1371 ش؛ سرتیپ‌پور، جهانگیر، نامها و نامدارهای گیلان، رشت، 1370 ش؛ «شهرستان رشت»، کتاب گیلان، به کوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1387 ش، ج 4؛ صدری‌افشار، غلامحسین، حاشیه بر سفر به شمال ایران (نک‍ : هم‍ ، گملین)؛ ضیاءپور، جلیل، «واژۀ رشت و رشتی»، مجموعه‌مقالات اولین سمینار بررسی فرهنگ و ادبیات گیلان، به کوشش غلامرضا رحمدل، رشت، 1372 ش؛ عظیمی، عباس، تاریخ گیلان، رشت، 1395 ش؛ فخرایی، ابراهیم، گیلان در جنبش مشروطه، تهران، 1352 ش؛ فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، 1334 ش؛ فومنی، عبدالفتاح، تاریخ گیلان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1314-1315 ش؛ کجباف، علی‌اکبر و دیگران، «بررسی ابعاد تحولات روابط ایران با روسیه در دورۀ صفوی»، پژوهشهای تاریخی، اصفهان، 1397 ش، س 54، شم‍ 1؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1363 ش؛ کمپفر، ا.، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1363 ش؛ گملین، س. گ.، سفر به شمال ایران، ترجمۀ غلامحسین صدری‌افشار، رشت، 1392 ش؛ لاکهارت، ل.، انقراض سلسلۀ صفویه، ترجمۀ اسماعیل دولتشاهی، تهران، 1344 ش؛ محمودپور، محمد و دیگران، «تأثیر عوامل جغرافیایی در شکل‌گیری و وجه‌تسمیۀ رشت»، پژوهشنامۀ تاریخ اسلام، تهران، 1396 ش، س 7، شم‍ 25؛ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1347 ش؛ مرعشی صفوی، میرزا محمدخلیل، مجمع التواریخ، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1328 ش؛ مفتون دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، به کوشش غلامحسین صدری‌افشار، تهران، 1351 ش؛ مکنزی، چ. ف.، سفرنامۀ شمال، ترجمۀ منصوره اتحادیه، تهران، 1359 ش؛ ملگونف، گ.، «سفرنامۀ نواحی شمال ایران»، ترجمۀ پطرس، سفرنامۀ ایران و روسیه، به کوشش محمد گلبن و فرامرز طالبی، تهران، 1363 ش؛ موسوی اصفهانی، محمدصادق، تاریخ گیتی‌گشا، به کوشش عزیزالله بیات، تهران، 1363 ش؛ مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، 1356 ش؛ مهدی‌زاده، احمد، «پژوهشی در معناشناسی لغوی رشت»، فرهنگ گیلان، رشت، 1382 ش، س 5، شم‍ 19-20؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1362 ش؛ نعیمی اکبر، انوشیروان، نگاهی به مشروطه در گیلان، به کوشش محمدرضا توسلی، رشت، 1392 ش؛ نوایی، غلامحسین، مقدمه بر ج 1(1) مطلع سعدین عبدالرزاق سمرقندی، تهران، 1372 ش؛ وحید قزوینی، محمدطاهر، عباس‌نامه، به کوشش ابراهیم دهگان، اراک، 1329 ش؛ هادی‌نژاد، فاطمه، «اوضاع اجتماعی و اقتصادی رشت از اوایل دورۀ قاجار تا پایان مشروطه <1325 ه‍ ق>»، پژوهشهای علوم انسانی، اصفهان، 1392 ش، س 5، شم‍ 24؛ هنوی، ج.، «جلوس نادرقلی بر تخت شاهی ایران»، نادر شاه افشار، به کوشش صادق رضازادۀ شفق، تهران، 1386 ش؛ یقیکیان، گریگور، شوروی و جنبش جنگل، به کوشش برزویه دهگان، تهران، 1363 ش؛ نیز:

Jamejamonline, www.Jamejamonline.ir (acc. Sep. 7, 2019).

عباس پناهی

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: