اصلاح طلبی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 30 شهریور 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/259302/اصلاح-طلبی،-دگرگونی
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
4
محمود بر اختیارات دیوان همایون نیز افزود و وعدۀ تصویب تصمیمات آن را داد (جودت، 12 / 71؛ IA, XI / 716)؛ از دیگر اقدامات اصلاحطلبانۀ محمود این موارد را میتوان ذكر كرد: 1. تأسیسِ «وزارت اوقاف و تجارت»، «مجلس والای احكام عدلیه» و «دارالشورای بابعالی» كه به اختلافات مردم با دولت و تخلفات مأموران دولت رسیدگی میكرد؛ 2. اصلاح ساختار اداری؛ 3. ایجاد مركزیت و تعیین حقوق برای استانداران (كارال، V / 152-155)؛ 4. اجرای اولین سرشماری عمومی و تأسیس ادارهای برای انجام این كار (همو، V / 155؛ شاو، 2 / 85)؛ 5. تأسیس ادارۀ پست و ادارۀ گذرنامه و ایجاد راههای پستی (كارال، V / 57-60)؛ 6. دایركردن «نظارت احتساب» كه شامل استانداری استانبول، شهرداری و امور ارزاق میشد (IA، همانجا). محمود در زمینۀ تعلیموتربیت، بهرهگیری از روشهای اروپایی را با حفظ اصول اسلامی ضروری تشخیص داد (همانجا)؛ بدینترتیب، تحولی در نظام آموزش و پرورش عثمانی به وجود آمد (شاو، 2 / 96؛ كارال، V / 158-159) و فرمان آموزش اجباری كه در آن احكام دین اسلام نیز تدریس میشد، صادر گردید (همو، V / 159). نخستین روزنامه بهنام تقویم وقایع به زبانهای تركی و فرانسوی در همین دوره اجازۀ انتشار یافت كه نسخههایی از آن برای مأموران و سفرای دول خارجی مقیم پایتخت فرستاده میشد (همو، V / 162). اقدامات اصلاحطلبانۀ محمود دوم اندیشمندان عثمانی را در بهرهگیری هرچه بیشتر از تمدن و فناوری اروپایی، صرفنظر از روشهای سنتی، برای تغییر ساختار جامعه، راسختر كرد و بهعبارت دیگر، جامعۀ عثمانی در همۀ زمینهها دستخوش تغییر شد و شیوۀ زندگی اروپایی بهتدریج وارد جامعه گردید. محمود كاخ خود، دُلمهباغچه، را هم بهسبك غربی تزیین، و لباسها و ظاهر خود را غربی کرد. در مهمانیها حضور مییافت و سوار بر كالسكه به میان مردم میرفت. حتى برای بررسی اوضاع به ایالات نیز سفر میكرد، در جلسات دیوان حاضر میشد و در مسائل مختلف نظر میداد. طرز پوشش سلطان بر وزیران و دیگر دولتمردان عثمانی نیز تأثیر گذارد، چنانكه آنان نیز بهسبك اروپاییان لباس پوشیدند و كلاه فینه را بهجای دستار بر سر گذاشتند. آموزش زبانهای خارجی در میان جوانان رایج شد و تماس میان عثمانیها و خارجیان افزایش یافت؛ اما این تحولات، همه، جلوههای ظاهری ارادۀ حكومت عثمانی در تغییر ساختار جامعه به شمار میرفت (شاو، 2 / 98- 99). با درگذشت محمود (1255 ق / 1839 م) و جانشینی فرزندش، عبدالمجید، عصر جدیدی در اصلاحات عثمانی آغاز شد. این اصلاحات در تاریخ عثمانی به «تنظیمات خیریه» معروف است كه فرمان آن با عنوان «خط شریف گلخانه» در 25 شعبان 1255 صادر شد. تنظیمات دورهای از قانونگذاری و اصلاحگرایی است كه جامعۀ عثمانی را از سلطۀ نهادهای سنتی رها میساخت و به برقراری نظامی جدید، كه غالباً الهامگرفته از غرب بود، هدایت میكرد. رهبری این جنبش را عبدالمجید بر عهده داشت. این دورۀ 37 ساله از تاریخ عثمانی تا 1293 ق / 1876 م و اعلام مشروطیت اول ادامه یافت (IA, XI / 719؛ كارال، V / 169؛ شاو، 2 / 115-117). طراح و معمار فرمان گلخانه مصطفى رشید پاشا ست (IA, XI / 717؛ شاو، 2 / 113 بب ) كه 6 بار وزیر اعظم دولت عثمانی شد. وی در رأس گروه تنظیماتچیان (اصلاحگران) قرار داشت (همو، 2 / 118). همچنین از عالی پاشا، فؤاد پاشا و احمد جودت بهعنوان دیگر تنظیماتچیان میتوان نام برد (همو، 2 / 122). رشید پاشا هنگام سفارت در پاریس و لندن با شیوههای حكومتی این كشورها آشنا شده، دراینباره به مطالعاتی پرداخته، و با دولتمردان آن كشورها دربارۀ اصلاح ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی دولت عثمانی مشورت كرده بود (كارال، نیز IA، همانجاها). فرمان تنظیمات خیریه اگرچه ازنظر حقوقی نارساییهایی داشت، بهسبب تنظیم روابط دولت و مردم، احترام به حقوق عامه، ضرورت نوسازی تشكیلات اداری، و محدودساختن قدرت پادشاه، دستاوردی مهم، و مقدمۀ برقراری مشروطه به شمار آمد (IA، همانجا). در مفاد این فرمان، بر رعایت احكام قرآن و دستورات اسلام در تدوین قوانین جدید تأكید شد و تأمین امنیت جان و مال و شرف همۀ اتباع عثمانی، اعماز مسلمان، مسیحی و یهودی، تضمین گردید. همچنین اصلاح روشهای اخذ مالیات، سربازگیری و برابری پیروان مذاهب پیشبینی شد (كارال، V / 170-171). صدور و انتشار این فرمان اگرچه موجب خشنودی مردم پایتخت شد، در ولایات چندان مقبول نیفتاد. به رسمیت شناختنِ برابری حقوق مسلمان و غیرمسلمان ناخشنودی رؤسای روحانی را فراهم آورد و مجادلۀ جدیدی میان اصلاحطلبان و محافظهكاران ایجاد كرد؛ حتى رؤسای كلیساها را نیز، كه با صدور این فرمان امتیازات خود را از دست میدادند، ناخشنود ساخت (IA, XI / 720). اجرای مفاد فرمان تنظیمات، تشكیل نهادهای جدید و تغییر و تكمیل و اصلاح نهادهای قدیمی را ضروری مینمود. نخستین اقدام برای تحقق این امر ایجاد «مجلس والای احكام عدلیه» بود كه در زمان محمود دوم تشكیل شده بـود. مجلس جـدیـد ــ متشکل از یـك رئیس و 9 عضو ــ وظیفۀ تهیۀ طرح قوانین در چهارچوب فرمان تنظیمات، و گذراندن مصوبات از تصویب پادشاه و شیخالاسلام را بر عهده داشت. این مجلس كه بهمنزلۀ «مجلس تنظیمات» بود، به روش رایج در كشورهای مشروطه اداره میشد (كارال، V / 172). مجلس والا هیئتی را برای رسیدگی به شكایات مسیحیان ــ كه تا آن زمان تـوسط كلیسا بـه بـاب عـالی انتقـال مییـافـت ــ انتخاب كرد. بهطوركلی، اقدامات این مجلس در تحقق اهداف فرمان تنظیمات بسیار مؤثر بود (همانجا). با صدور فرمان گلخانه، در نظام حقوقی عثمانی هم تغییرات اساسی به وجود آمد و با تكیه بر نظام حقوقی غربی قوانین زیادی وضع شد. بهرغم برخی تفاوتها میان حقوق اسلامی و اروپایی، این دو بافت حقوقی بهكوشش تنظیماتچیان در زمینههای مختلف با یكدیگر تلفیق شدند (همو، V / 172-173). درزمینۀ اصلاح مالیاتها، روشهای سنتی لغو شد. جمعآوری مالیات به مأموران رسمی و حقوقبگیر دولت واگذار، و همۀ مالیاتها به خزانۀ دولت واریز شد. تساوی در پرداخت مالیات و تعیین میزان آن توسط انجمن شهر از دستاوردهای فرمان تنظیمات بود (شاو، 2 / 172-173؛ كارال، V / 176-177). درزمینۀ سربازگیری نیز شیوههای سابق لغو گردید و از هر ایالت با توجه به جمعیت آن، و در مواقع لازم سربازگیری میشد (همو، V / 178-179). درزمینۀ تعلیموتربیت، عبدالمجید با صدور فرمانی در 1260 ق خطاب به صدراعظم وجوب اصلاحات را یادآوری كرد و بدینترتیب، «مجلس دائمی معارف عمومیه» تشكیل، و دارالفنون و مدارس متوسطه تأسیس شد (همو، V / 182). اجرای مفاد فرمان تنظیمات، بهرغم پارهای مشكلات، همچنان ادامه مییافت. سلطان عبدالمجید خود بر اجرای اصلاحات و تسریع در آنها سعی تمام داشت؛ چنانكه طی فرمان مورخ 4 محرم 1261 ق / 13 نوامبر 1845 م، كه با حضور او در هیئت دولت (مجلس وكلا) قرائت شد، بر اجرای اصلاحات و اقداماتی بدین شرح تأكید شد: تنظیم امور ارتش، گسترش علوم و فنون، تأسیس مدارس جدید، اتخاذ تدابیر لازم برای عمران و آبادی كشور، ایجاد بیمارستان برای فقرا در استانبول، چاپ و انتشار تمبر، تأسیس «مجالس اعماریه» برای آبادی ایالات در آناتولی و روم ایلی، شركت دو نماینده از هر ایالت در هیئت دولت برای طرح مسائل مربوط به آن ایالت، و ترسیم نقشۀ شهرها و بنادر (IA, XI / 723).اجرای مفاد تنظیمات خیریه را به دو مرحله میتوان تقسیم كرد: 1. از صدور فرمان تنظیمات در 1255 ق تا صدور فرمان اصلاحات در 1272 ق؛ 2. از 1272 تا 1293 ق، یعنی دورۀ مشروطۀ اول (همان، XI / 720). در حدود سال 1269 ق، با آنكه نزدیك به 14 سال از تاریخ صدور فرمان تنظیمات میگذشت، از اصلاحات نتیجۀ كافی و مثبت گرفته نشده بود. ناهماهنگی سیاست داخلی و خارجی، سوءاستفادۀ رجال دولت، اختلافنظر میان اصلاحطلبان و همچنین كارشكنی برخی از دولتهای خارجی كه موافق جنبش اصلاحطلبی نبودند (همان، XI / 739-740)، از علل عمدۀ ناكامی نهضت بود. روسیۀ تزاری كه میكوشید قلمرو عثمانی را تجزیه كند، با مخالفت فرانسه و انگلستان مواجه شد، مسئلۀ حمایت از پیروان كلیسای ارتدكس را بهانه قرار داد، خواستار حق مداخله در این خصوص و حمایت از مسیحیان عثمانی شد و به سلطان و دولت عثمانی 5 روز مهلت داد تا با انعقاد عهدنامهای در این باره موافقت كنند. دولت عثمانی این اولتیماتوم را رد كرد و روسیه با تهدید به اشغال عثمانی، بار دیگر 8 روز برای پذیرفتن خواستههایش مهلت داد (همان، XI / 740). این خواسته نیز رد شد؛ اما در 27 صفر 1272، دولتهای انگلستان، فرانسه و اتریش دولت عثمانی را به عضویت جامعۀ دول اروپایی پذیرفتند و مقرر داشتند كه پادشاه فرمانی جدید دربارۀ اتباع مسیحی عثمانی صادر کند. سرانجام دولت عثمانی تحت فشار دولتهای اروپایی در جمادیالثانی 1272 / فوریۀ 1856 فرمانی در این خصوص صادر كرد كه به فرمان «اصلاحات» معروف است (كارال، V / 248-249؛ IA, XI / 741). با این فرمان كه حق حاكمیت عثمانی را محدود میكرد (همانجا)، دورۀ جدیدی در تاریخ عثمانی آغاز شد كه به دورۀ دوم تنظیمات معروف است و تا 1293 ق ادامه یافت (همانجا). بهموجب این فرمان، مسیحیان مقیم امپراتوری عثمانی و اتباع غیرمسلمان این كشور از امتیازات زیادی برخوردار میشدند (همان، XI / 742). دولتهای اروپایی با تحت فشار گذاشتن عثمانی در صدور این فرمان، قصد داشتند منافع سیاسی و اقتصادی خود را در این منطقه حفظ كنند و كاپیتولاسیونی جدید به وجود آورند (همان، XI / 743). از این به بعد، قلمرو عثمانی بیشازپیش، به صحنۀ مبارزۀ دولتهای بزرگ اروپایی تبدیل شد (همان، XI / 745). از مقایسۀ دو فرمان تنظیمات و اصلاحات برمیآید كه هریك از دو فرمان در دورهای بحرانی از تاریخ دولت عثمانی صادر شده است (كارال، VI / 5-6). روند اصلاحات با درگذشت بنیانگذاران آن، یعنی كسانی چون فؤاد پاشا و عالی پاشا، از 1286 ق / 1869 م به بعد رو به ضعف گذاشت (شاو، 2 / 267). بحرانهای مالی، قحطی و خشكسالی، نفوذ و مداخلۀ بیگانگان در امور كشور، و سستی سلطان عبدالعزیز برای جلوگیری از این بحرانها، مخالفت با دولت را افزایش میداد و افكار مشروطهخواهی كه مدحت پاشا و یارانش تبلیغ میکردند، روزبهروز طرفداران بیشتری مییافت. نفوذ ادبیات جدید و ظهور نویسندگانی چون نامق كمال در بیداری افكار مردم بسیار مؤثر بود. در این میان، محافظهكاران نیز كه با نوآوریهای دورۀ تنظیمات و اصلاحات، بهخصوص برابری حقوق مسلمانان و غیرمسلمانان، مخالف بودند، توانستند با استفاده از این موقعیت، حمایت افكار عمومی را برضد دینزدایی تنظیمات و نفوذ بیگانگان جلب كنند و درپی آن، موج جدیدی از احیای تفكر اسلامی به وجود آمد. سید جمالالدین اسدآبادی كه در آن زمان (1287 ق / 1870 م) در رأس شورای آموزشوپرورش عثمانی قرار داشت (همو، 2 / 273-274)، نقش مهمی ایفا میكرد. سرانجام این اختلافها و نابسامانیها به خلع عبدالعزیز در 1293 ق / 1876 م و جانشینی فرزند بزرگ عبدالمجید به نام مراد انجامید (IA, XI / 761). پادشاه جدید (مراد پنجم) خواهان ادامۀ اصلاحات شد و حتى گفتهاند كه دربارۀ تدوین قانون اساسی و حكومت مشروطه نیز وعدههایی داده بود. در این دوره، بهرغم اینكه رشدی پاشا صدارت داشت، مدحت پاشا، رئیس شورای دولت، از نفوذ بیشتری برخوردار بود. مراد پنجم كه سن زیادی هم نداشت، بهسبب بیماری، از سلطنت بركنار شد و هیئت دولت در شعبان 1293 عبدالحمید دوم را، بهشرط قبول قانون اساسی و ادامۀ اصلاحات، به پادشاهی برگزید (همان، XI / 762). وی نیز بر ادامۀ اصلاحات، كوشش برای رفاه مردم و عمران و آبادی كشور تأكید كرد. در آغاز سلطنت او، دولت عثمانی با بحران مواجه بود. دولتهای روسیه، اتریش، پروس، فرانسه و انگلستان كه از موفقیت عثمانیها در شبهجزیرۀ بالكان خشنود نبودند، آن دولت را به ترك مخاصمه در بالكان مجبور ساختند؛ نمایندگان آنها برای تصمیمگیری در این باره به استانبول آمدند و كنفرانسی در این زمینه برپا کردند. در این میان، مدحت پاشا به صدارت برگزیده شد. در روز افتتاح كنفرانس (6 ذیقعدۀ 1293 ق / 23 نوامبر 1876 م) مشروطۀ اول اعلام شد. عبدالحمید به تشویق مدحت پاشا به تشكیل مجلسی برای تدوین قانون اساسی فرمان داد. قانون اساسی در 119 ماده تنظیم شد و مدحت پاشا در 5 ذیحجۀ 1293 آن را اعلام کرد (همان، XI / 763؛ شاو، 2 / 301-302). بعد از مدتی، عبدالحمید عدم موفقیت در كنفرانس استانبول را بهانه قرار داد، مدحت را از صدارت معزول كرد (همو، 2 / 310؛ IA، همانجا) و ادهم پاشا را به صدارت برگزید (همانجا). 3 ماه بعد، مجلس مبعوثان، مركب از 141 نماینده (26 تن از اعضای مجلس اعیان، 69 نمایندۀ مسلمان و 46 نمایندۀ غیرمسلمان)، در 4 ربیعالاول 1294 با تشریفات رسمی در كاخ دلمهباغچه گشایش یافت. با تشكیل مجلس مبعوثان و تصویب و اعلام قانون اساسی، دوران اصلاحات و تنظیمات خیریه نیز به سر آمد (همانجا). دورۀ اصلاحات و تنظیمات، آغاز بهرهگیری از تمدن و فرهنگ اروپایی برای از میان برداشتن نارساییها و كاستیهای دولت عثمانی و همترازساختن آن با دولتهای پیشرفتۀ اروپا بود و بـا آنكـه نتیجه كـاملاً مطلوب نبـود، تصویب قانونهای جدید، محدودساختن اختیارات پادشاه، كمرنگشدن نفوذ دربار در ادارۀ امور، تشكیل سپاه جدید بهشیوۀ اروپایی، اهمیتدادن به دانش در گـزینش دولتمردان، تأسیس مدارس جدید و جز آن از آثار مطلوب این دوره محسوب میشود. یكی از دستاوردهای مهم این دوره جریان ادبی جدیدی است كه به ادبیات تنظیمات معروف است. این نهضت پابهپای نوآوریهای سیاسی در امپراتوری عثمانی، ادبیات عثمانی را از زیر نفوذ ادبیات فارسی و عربی درآورد و بهسوی ادبیات مدرن اروپا رهنمون شد. این جریان تقریباً 20 سال بعد از اعلام و صدور خط شریف گلخانه، با انتشار روزنامۀ ترجمان احوال در 1277 ق / 1860 م ازجانب ابراهیمشناسی، آغاز شد و تا 1313 ق / 1895 م ادامه یافت. با اوجگیری این مكتب، دوران ایستایی چندصدسالۀ ادبیات دیوانی سرآمد و جریان پویای ادبیات جدید آغاز شد كه زبانی ساده و عامهپسند داشت و جهانبینی جدیدی را به وجود آورد كه در آن انسانها زنده و فعال هستند. شاعران و نویسندگان این دوره در آثار خود، اعماز داستان، نمایشنامه، شعر و مقاله، به تنویر افكار پرداختند. با این جریان ادبی، هنر به خدمت اجتماع درآمد. از جملۀ پیشروان این نهضت ادبی میتوان از ابراهیمشناسی، ضیا پاشا، نامق كمال، احمد مدحت، رجائیزاده اكرم، عبدالحق حامد و سامی پاشازاده سزائی نام برد (كاراعلی اوغلو، II / 51-52).
جودت، احمد، تاریخ، استانبول، 1309 ق؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370 ش؛ طیارزاده، احمدعطا، تاریخ، استانبول، 1291 ق؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، 1346 ش؛ هامر پورگشتال، یوزف، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ زكی علیآبادی، بهكوشش جمشید كیانفر، تهران، 1369 ش؛ همو، دولت عثمانیة تاریخی، ترجمۀ محمد عطا، استانبول، 1333 ق؛ نیز:
Daniṣmend , İ . H. , İzahlı osmanlι tarihi kronolojisi, Istanbul, 1972; IA; Karaalioğlu, S. K., Türk edebiyatι tarihi, Istanbul, 1973; Karal, E. Z., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983; Lewis, B., The Emergence of Modern Turkey, London, 1968; Pakalιn, M. Z., osmanlι tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1946; Uzunçarṣιlι, İ. H., Osmanlι devleti teṣkilâtından Kapukulu ocaklarι, Ankara, 1984; id, Osmanlι tarihi, Ankara, 1983; Yurdaydın, H. , Islam Târihi Dersleri, Ankara, 1982.
علیاكبر دیانت (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید