صیادی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 24 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/247368/صیادی
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
صیادی معمولاً بهصورت گروهی انجام میشود، مگر برای تفریح، یا در موارد بسیار نادر. معمولترین وسایل برای صید ماهی قلاب، دامهای ساحلی و تور است که هرکدام در انواع مختلف، بسته به نوع و میزان و شیوۀ صید به کار میروند. قلاب انواع و اقسام و اندازههای مختلف دارد؛ درواقع برای هر نوع ماهی ــ از ماهیان کوچک گرفته تا کوسههای صدکیلویی و سنگینتر ــ قلاب خاص آن نیز وجود دارد.برای صید ماهیهای کوچک و در حجم کم، میتوان در ساحل قلاب انداخت؛ اما برای صید ماهیهای بزرگتر و به مقدار زیاد، با قایق به دریا میروند. به سر قلاب، طعمه ــ که بسته به نوع ماهی مورد صید میتواند کرم، تکهای گوشت یا ماهی باشد ــ میزنند و با فاصلۀ چندمتر تکهای سرب به نخ وصل میکنند که قلاب را به عمق آب ببرد.در جنوب، برای صید کوسه از قلابهای 40-50 سانتیمتری و قطعهای زنجیر یکونیم تا دومتری و کلۀ تازهبریده و خونآلود گوسفند بهعنوان طعمه استفاده میکنند. همچنین از روشی به نام «خِیِه» استفاده میشود که ترکیبی است از 100-150 قلاب متصل به خیط (نخهای نایلونی) ضخیم که همه به خیط اصلی و ضخیمتری وصلاند. این روش را برای صید انواع ماهیهای کفزی نیز به کار میبرند.از دیگر روشهای صید با قلاب، میتوان به روشهای سیارهای، خیط زانه، شیرشکار و لَفت اشاره کرد که تفاوتشان در اندازه و تعداد قلاب، نخ آنها و نوع ماهی است. مثلاً صید ماهیهای سبیتی، راشگو و شعوم به روش سیارهای انجام میشود و ماهیان بزرگتر چون شیرماهیهای بزرگ و نیزهماهی را به روش شیرشکار صید میکنند (کنین، 62-66).در گیلان به قلاب ماهیگیری غَرماق (قرماق) و میکال، و ماهیگیری با قلاب را میکالزنی میگویند (پاینده، فرهنگ ... ، 686). در برخی مناطق ازجمله کیاشهر فقط به قلابهای ویژهای که برای صید ماهیان غضروفی به کار میبرند، غرماق میگویند؛ این قلابها بزرگتر و ضخیمتر از قلابهای معمولی (میکال) هستند. برای صید ماهیان غضروفی، چند غرماق را بهصورت جداگانه به ریسمانهای 25-30 سانتیمتری میبندند و هریک از این ریسمانها را به ریسمانی قطورتر و بلندتر به فاصلۀ 15-40 سانتیمتر از هم میبندند. سپس پایههایی چوبی بهصورت عمودی به کف دریا یا رودخانه مینشانند و ریسمان اصلی را به آن میبندند. غرماقها بهصورت ریسه در آب و در مسیر ماهیان، شناور میشوند و ماهیان در حین عبور، اسیر قلابها میگردند (همانجا؛ خیرخواه، 98-100).روش دیگر ماهیگیری حرفهای با قلاب را واکفزئن میگویند؛ بهاینصورتکه روی هر ریسمان 60-70 قلاب یا میکال را به فاصلههای 1-3 سانتیمتر تعبیه میکنند و بیآنکه طعمهای روی آنها بزنند، سر آزاد ریسمان را میگیرند و قلابها را در آب رها میکنند و ریسمان را به جوانب مختلف میچرخانند تا قلابها به تن ماهیها فروروند؛ هربار که قلابها را از آب بیرون میکشند، چند ماهی به آنها چسبیده است (پاینده، همان، 687). صید غیرحرفهای با قلاب در رودخانهها، تالابها و دریاچهها نیز صورت میگیرد (نک : ثواقب، 27؛ فریزر، 508؛ فووریه، 166-167).دام ساحلی، نوع دیگری از صید است که در شمال به آن شیل (ه م) گفته میشود. شیل را با تعبیۀ آبراههای از دریا و ایجاد سدی از خاک و چوب میسازند و سپس با تور، ماهیان پشت سد را صید میکنند. در جنوب بـا شاخههای نخل در جاهایی از دریا که هنگام مد زیـر آب میرود و زمان جـزر از آب بیـرون میمانـد، فضایی محصور ایجاد، و هنگام جزر، ماهیهایی را که درآن به دام افتادهاند، صید میکنند. به این دام مشتا میگویند (نوربخش، پژوهشی، 233-234). همچنین با تیرکهای چوبی بلند و تورهای 2- 3متری که در عمق کم و امتداد ساحل نصب میکنند، با جزر و مد، ماهیان آن حدود را صید میکنند و گاه نیز ماهیها را با قایق به آن سمت هدایت میکنند. به این دام، سهکاره یا حدر میگویند که در طی آن، 3 کار هدایت ماهیها به سمت تور، صید و جمعآوری ماهی در زمان صید صورت میگیرد (کنین، 41-42).تور نیز انواع مختلف دارد که بهطورکلی میتوان آنهارا به دو دستۀ بزرگ تورهای ثابت و متحرک تقسیمبندی کرد. هر کدام از این دو نیز به انواع مختلف تقسیم میشوند. مهمترین تورهای ثابت عبارتاند از تورهای گوشگیر ثابت، سهکاره، و پیالهای ثابت. این تورها یا بهطور کامل یا بخشی از آنها، در امتداد ساحل نصب میگردند و براساس جزر و مد یا با هدایت ماهیها، مورد استفاده قرار میگیرند و یا بدون اتصال به لنج یا کشتی، در دریا انداخته میشوند. تورهای متحرک در هر نقطه از دریا قابل حمل و استفاده هستند و نیازی به نصب در ساحل یا اتصال به شناور ندارند (همو، 34 بب ).معروفترین و سادهترین این نوع تورها، گرگور، نوعی قفس و تلهای کوچک است که هرچند خود انواع مختلفی دارد، ولی شیوۀ کلی کار آنها یکی است. گرگور را به دریا میاندازند، و معمولاً پس از چند شبانهروز آن را جمع میکنند. مواد اولیۀ گرگورها طناب و چوب و سیمهای گالوانیزه است؛ البته در گذشته آنها را با نی که گاهی بلندی آن به 5 متر میرسید، میساختند و امروزه فقط با سیم گالوانیزه ساخته میشوند. گرگورها به دو شکل کروی و مخروطیاند. هربار بین 30-50 عدد از آنها را با تکههای سربی (در اصطلاح محلی: بولت) سنگین میکنند و به کف دریا میاندازند و معمولاً چند روز تا یک هفته بعد به سراغ آنها میروند. در گذشته با نشانههایی از چوب یا کائوچو به نام گُبال و با کمک چنگک فلزی متصل به یک نخ محکم و حرکت آن در منطقۀ کارگذاری گرگورها، آنها را مییافتند. امروزه اما دستگاه فاصلهسنج اینکار را آسان کرده است (نوربخش، همان، 240-244؛ جعفری).سالیه نیز از تورهای فردی برای صید ماهیهای کوچک است. هیال که به آن در برخی از مناطق لیخ میگویند، توری است با 200 تا 000‘1 متر طول و 10 متر ارتفاع که بـرای صید گروهی با قایق حمل میشود.سباعی نوعی تور چشمدرشت، و مخصوص ماهیهای بزرگ است که به دو سر آن طنابهایی بزرگ میبندند و وقتی ماهی صید میشود، آن را با این طنابها به ساحل میکشند (معصومی، 292-293).در شمال ایران، صید ماهی را بیشتر شیلات، و با کشتیها و تجهیزات صنعتی انجام میدهد؛ ولی ماهیگیران محلی با تورهای دستی و کوچک، و گاه با تورهای بزرگ و قایقهای ماهیگیری نیز به صید میپردازند (شهاب، 104-110).افزونبراین، باید به تورهای ویژۀ صید میگو در جنوب اشاره کرد. در جزیرۀ قشم به این تورها، جُلمیگی، و در بوشهر، جُل یا گوفه میگویند. جل شامل دو کیسۀ تور است که با حلقههایی بههم وصل میشوند؛ یک دهانۀ بزرگ در بالا و دهانهای کوچک در پایین دارد. در دهانۀ بالایی، چوبپنبه بسته میشود تا به هنگام صید، دهانۀ تور را باز نگه دارد. در طرفین دهانۀ بزرگ تکهای تختۀ سنگین بسته میشود. این تختهها تور را به عمق دریا فرو میبرند. دهانۀ تور میگو از یک تا 5 متر، و طول آن حدود 20 متر است. جل را به قایق یا لنج میبندند و قایق را به حرکت میآورند. هرگاه که حرکت لنج و قایق کند شود، نشانۀ پرشدن تور است که همانجا لنگر میاندازند و تور را بالا میکشند (نوربخش، پژوهشی، 193-196).از دیگر ابزارهای ماهیگیری، نیزه و چنگال است. ماهیگیران جزیرۀ کیش در آبهای کمعمق برای صید ماهی مرکب از نیزه استفاده میکنند و به آن منقاچ میگویند (مختارپور، 208). ماهیگیران گیلانی ابزاری شبیه چنگال به کار میبرند که به آن در شرق گیلان داک، و عمل ماهیگیری با آن را داکزنی میگویند (پاینده، فرهنگ، 687).دیگر روش ماهیگیری، که بیشتر در رودخانهها به کار میرود، مسمومکردن آب در محدودهای معین است. در اهواز و روستاهای آن، دانهای گیاهی را که به «زهر ماهی» موسوم بود، از عطاریها میخریدند و با مقداری فضلۀ مرغ یا کبوتر و صابون رندهشده مخلوط میکردند و سپس آن را با خمیر نان میآمیختند و به شکل گلولههایی کوچک درمیآوردند و در رودخانه میریختند. ماهیان با خوردن آنها گیج میشدند و بر روی آب میآمدند و بهراحتی صید میشدند (جعفری). بختیاریها برای سمیکردن آب، گیاه زهر ماهی را از ریشه درمیآورند و در آب میاندازند و با چوب روی آن میزنند تا سم آن بیرون بریزد، سپس ماهیهای مسموم را جمعآوری میکنند (دیگار، 132).صید ماهی با روش مسمومکردن آب پیشینهای دراز در جوامع انسانی دارد؛ حتى اقوام بدوی با این روش آشنا بودهاند (نک : یونگ، 45). در ایران نیز از گذشتههای دور این روش رایج بوده است، چنانکه در تحفة الغرایب (تألیف: سدۀ 5 ق)، چند نمونه از آن به شرح آمده است. برای نمونه، به این چند مورد اشاره میشود: تخم گندنا (تره) را با دُرد سرکه درآمیزند و پس از دو روز، در رودخانه بریزند، ماهیان بیهوش میشوند و روی آب میآیند؛ اگر بادیانه (رازیانه) را 3 روز در آب بگذارند، سپس آن آب را در رودخانه بریزند، ماهیان در آنجا جمع میشوند و به بازی میپردازند، بهگونهای که همه را میتوان گرفت (ص 159-160)؛ نمونۀ دیگر، کوبیدن برگ درختی به نام کرکر و ریختن آن در آب است و در طبرستان، گیلان و دیلمان به این روش ماهی میگیرند (ص 162). این شیوه تا سالهای اخیر نیز در گیلان رایج بوده است.در نزهتنامۀ علایی نیز چند روش مسمومکردن آب برای ماهیگیری آمده است، ازجمله اینکه اگر گاورس و باقلا را بکوبند و با پیه بز و خون گاو درآمیزند و آن را در کیسهای بگذارند و در آب رها کنند، ماهیهای فراوانی پیرامون آن جمع میشوند و بهآسانی میتوان آنها را صید کرد. دیگر اینکه دام ماهیگیری را با گمیز خر خیس کنند، ماهی زیادی در دام گرفتار میشود. برخی روشهای موجود در این کتاب (نک : شهمردان، 537)، شبیه مواردی است که نویسندۀ تحفة الغرایب نیز یاد کرده است. روش دیگر صید ماهی در گذشته در بیشتر رودخانههای ایران، انفجار دینامیت در رودخانه بود که بختیاریهای کوچنشین آن را به کار میبردند (دیگار، همانجا).
عوامل طبیعی و محیطی تأثیر زیادی بر منابع صید دارند. مهمترین آنها عبارتاند از: باد، جزر و مد، دمای آب، شوری و شیرینی آب، بارندگی و سطح آب، تأثیر فصول و ماه و خورشید، و ساختار بستر دریا. دریاهای آرام و بیحرکتْ از غنا و تنوع آبزیان برخوردار نبوده، و مناسب صید نیستند. باد، سبب ایجاد امواج وتشکیل جریانهای دریایی و حرکت ماهیها میشود. جاذبۀ شدید ماه بر آبها سبب ایجاد جزر و مد و جابهجایی حجم بزرگی از آب دریا، و تغییر و نوسان آبها میشود. این تغییرها و نوسانها که حرکت گسترده و جابهجایی ماهیها در عمق و سطح آب را به دنبال دارد، امکان صید آنها را فراهم میکند.آفتاب و میزان تابش آن نیز اثر مستقیمی بر فتوسنتز و رشد پلانکتونها و تغذیۀ ماهیان و در نتیجه، رشد آنان دارد. میزان رشد ماهیانی که درفصل بهار تخمریزی میکنند، در صورت بالا بودن حرارت آب، بیشتر خواهد بود؛ و برعکس، ماهیانی که در فصل پاییز و زمستان تخمریزی شدهاند، اگر دمای آب پایین باشد، محصول بیشتری میدهند.فصلهای بهار، پاییز و زمستان بهترین زمان برای صید از نظر میزان و انواع ماهیان ازجمله قباد، شیر، راشگو، حلوا، شوریده و خارو ست که تا کرانههای آب پیش میآیند. در تابستان بهجز میگو و ماهیهای سنگسر و شعری، آنهم در اعماق دریا، معمولاً ماهی دیگری صید نمیشود. البته سوانحی مانند توفان و گرداب یا بارندگی زیاد، همچنین دمای بالای تابستان در جنوب، صید ماهی را تعطیل یا بسیار کم میکند. میزان شوری آب دریا نیز اثر زیـادی روی تخمکها، تشکیـل جنین ولاروها ــ بستـه به نـوع و گونـۀ ماهی ــ دارد. باران هم افزونبـر غنیترکردن دریـا از نظر عناصر غذایی، نقش مهمی در میزان شوری آب دارد. ماهیگیران برای حفظ خود و تأمین معاش، به شناخت این عوامل نیاز داشتند (کنین، 26-33).
شیوۀ تقسیم درآمد در صید گروهی بهصورت سهمبری است که در جنوب به آن گلاته میگویند. بهاینترتیب که از کل درآمد حاصله نخست هزینههای شناور (بیشتر لنج) و خرج روزانۀ افراد شاغل در هر لنج (20-35 تن) را کم، سپس باقیمانده را دو قسمت میکنند؛ یک قسمت به صاحب لنج تعلق میگیرد و قسمت دیگر بدین صورت میان افراد تقسیم میشود: ناخدا دو سهم، آشپز و مکانیک و سکانی (دستیار ناخدا) هرکدام یکونیم سهم، و جاشوها (صیادان) هرکدام یک سهم؛ البته یک سهم ناخدا را مالک لنج میدهد. گاهی ناخدا، مالک لنج نیز هست که در این صورت، نیم سهم 3 تن دیگر را جاشوها میدهند (برای آشنایی بیشتر با جزئیات سهمبری، نک : نوربخش، پژوهشی، 202؛ زند مقدم، 59-60؛ ساعدی، 22).
صیادی همیشه با آیینها و مراسم خاص، و آوازهای گروهی آمیخته با باورهایی نظیر نذرونیاز و قربانی برای موفقیت در صید همراه بوده است. آن گروه از جوامع بدوی که خوراک اصلیشان از ماهیگیری است، درست همان مناسک اقوام شکارچی را انجام میدهند. آنها هنگام اجرای این مناسک از البسه و ادوات مربوط به صید و ماهی استفاده میکنند. ماهیگیر پیش از رفتن به صید باید روزه بگیرد، شعائر تطهیر را به جای آورد و دورههای پرهیز از نزدیکی جنسی و جز آن، و بهطور خلاصه، دورههای تمهیدات عرفانی صید را بگذراند.کسانیکه به صید سگماهی میروند، صبح زود در حوض غسل میکنند و نهتنها خود صیاد، بلکه تمامی اعضای خانواده، بهویژه همسرانشان نیز در این مراسم شرکت میکنند. گاهی اوقات اجرای این امور عرفانی به یک نفر محول میشود و گویی او وسیلهای جادویی میشود برای برقراری رابطۀ میان گروه اجتماعی انسانی با گروه جانوران دریایی (لوی برول، 340-341). این مناسک در جوامع پیشرفته و متمدن بهصورتی دیگر اجرا میشود. برای نمونه، در قشم صیادان سالی یکبار به امامزاده مظفر میروند و برای افزایش صید دست به دعا و نذر و نیاز میزنند و 20 من برنج و چند رأس بز و گوسفند به رسم قربانی در همانجا میپزند و بین خودشان و فقرا تقسیم میکنند (نوربخش، جزیره ... ، 430).توسل به خضر در میان ساحلنشینان و صیادان جزایر و بنادر خلیج فارس مرسوم است. خضر، زندۀ جاویدان، و محافظ دریاها و پشتیبان صیادان و دریانوردان است. قدمگاههای خضر در بیشتر بنادر جنوب و برخی از سواحل شمالی ایران مورد احترام، و محل نذر و دعای صیادان است. برای افزایش صید و نیز زمانی که دریا توفانی است و بیم غرقشدن لنج صیادی میرود، زنان ماهیگیران به قدمگاه میروند و برای سلامت همسران خود دعا میکنند؛ آنها همچنین از خضر میخواهند که به تور ماهیگیران برکت ببخشد. در کوهستک میناب، 10 روز پیش از فصل صید، گوسفندی قربانی میکنند و با گوشت آن غذا میپزند و قسمتی از آن را بهعنوان سهم خضر و الیاس به دریا میریزند. در بندرعباس، چهارشنبۀ آخر زمستان به قدمگاه خضر میروند و برای صید ماهی و میگوی صیـادان دعـا میکنند و خـرما ـ ارده میخـورند و مقـداری نیـز بهعنوان سهم خضر به دریا میریزند (نک : ه د، خضر).صیادانْ ماهیگیری در ماه رمضان را، در هر فصل از سال که باشد، تعطیل میکنند و به عبادت و روزهداری میپردازند (بلوکباشی، 63-64). در ماه محرم نیز ماهیگیری تعطیل میشود. صید در این ایام حرمت دارد و بدشگون است. در قشم، روایت است که در گذشته، صیادی روز عاشورا به صید رفت، ولی بهجای ماهی، کودکی در گهواره به تورش افتاد؛ صیاد از ترسْ بیمار شد و سپس از دنیا رفت. آنها همچنین معتقدند که صیاد نباید به خانۀ زائو ماهی بدهد، زیرا صیدش بسته خواهد شد؛ اما اگر در ازای ماهی انعام بگیرد، اشکالی ندارد (اسدیان، 51).نهی ماهیگیری در روزهایی خاص، از دیرباز در برخی جوامع رایج بوده است. برای نمونه، در منابع تفسیری، در تفسیر آیۀ 66 سورۀ بقره (2) آمده است که ماهیان به درگاه خداوند عرض کردند که روز شنبه عید آنها ست و آنها به دیدار هم میروند. هم ازاینرو خداوند مردم را از صید ماهی در این روز نهی کرد؛ و این موضوع مربوط به زمان داود پیامبر (ع) است. گروهی از مردم به این نهی وقعی ننهادند و با بهکاربردن حیلههایی آن را زیر پا گذاشتند. خداوند نیز آنها را مسخ گردانید. پس آنها به شکل بوزینه درآمدند (نک : ترجمه ... ، 1 / 79-80؛ اسفراینی، 1 / 111؛ ابوالفتوح، 1 / 322-324).در قشم، براساس تقویم دریایی، سال به 3 فصل صدروزه و یک فصل شصتروزه و 5-6 روز اضافه، تقسیم میشود. آغاز فصل شهریما (6 مرداد، در روستـای صلخ 29 تیر، در سواحل هند 10 مرداد، و در دیگر مناطق 9 مرداد)، نوروز صیادان است که آن را جشن میگیرند و به میمنت سال نو، برنج و گوشت میپزند (اسدیان، 14-15؛ نیز نک : ه د، نوروز دریا).در آمل، صیاد پس از صید، به سر ماهی میزند و میگوید: جفتت را بیاور؛ با این باور که صید دیگری در پیش خواهد بود (مهجوریان، 52). در برخی روستاهای رودسر این کار را با نخستین ماهیای که از رودخانه میگیرند، انجام میدهند (بشرا، 3 / 128). در خمام رشت، در نخستین روز صید اگر تعداد ماهیان صیدشده فرد باشد یا ماهی خاصی به نام زالون صید شود، نشانۀ آن است که در آن سال ماهی کمتری صید خواهند کرد.در برخی از روستاهای رودسر چنانچه گربهماهی صید کنند، بهرغم آنکه حرامگوشت است، آن را به رودخانه برنمیگردانند، زیرا باور دارند که این ماهی خبرچین است و دیگران را از وجود صیاد آگاه میکند.ماهیگیران گیلانی بر این باورند که ماهیان دریای خزر پادشاهی دارند که همۀ ماهیان در فرمان او هستند. این ماهی را که رنگ قرمز طلایی دارد و کمی از ماهی سفید کوچکتر است، شاه ماهیان یا پیر ماهیان مینامند. براساس این باور هرگاه این ماهی صید شود، دیگر ماهیان در پی او میآیند و به دام میافتند؛ ازاینرو، ماهیگیران آن ماهی را جدا میکنند و در جای ویژهای نگه میدارند تا ماهی بیشتری صید کنند. پس از پایان صید، ماهیگیران با مشارکت هم، یک انگشتر طلا یا یک سکه میخرند و آن را به شخص مؤمنی میدهند. این شخص انگشتر یا سکه را به همراه گل در دهان شاه ماهی میگذارد و ضمن قدردانی از وی، دوباره آن را در آب رها میکند و از او میخواهد سال بعد نیز برگردد (همو، 3 / 116- 118).در ایزدخواست، مردم معتقدند اگر کسی صید ماهی در خواب بیند، روزی حلال به او میرسد (رنجبر، 54). در گذشته، در شمال ایران اعتقاد بر این بود که گوشت اوزونبُرون حرام است و درواقع اصلاً ماهی نیست، بلکه انسان یا موجود دیگری بوده است و وقتی به قلابها گیر میکرد، آن را دوباره به آب میانداختند (گملین، 212).اهالی گیل و دیلم معتقدند اگر کلۀ ماهی صیدشده سفید و روشن و شفاف باشد، آن ماهی تازه است و اگر کدر و قرمز و خونآلود باشد، آن ماهی کهنه و مانده است؛ همچنین اگر بدن ماهی شل و ول باشد، هرچند که کلهاش سفید و روشن باشد، باز هم آن ماهی کهنه و فاسد است (پاینده، آیینها ... ، 280)؛ اما تهرانیها کلۀ ماهی کدر و قرمز را تازه، و سفید و شفاف را مانده میدانند. صیادان شمال میگویند اگر روی کلۀ ماهی چند نقطۀ برجسته باشد، ماهی نر است و اگر صاف باشد، ماهی ماده و خاویاردار است؛ و نوعی ماهی سفید را خومسه (خنثى) میدانند که شناختن آن برای غیرحرفهایها ممکن نیست، زیرا علائم ماده یا نر بودن ندارد (همانجا).
صیادی و مسائل مرتبط با آن در انواع متفاوت ادبیات شفاهی بازتاب یافته است. در برخی از افسانهها، صیاد یا صیادی بهعنوان شخصیت یا بخشی از موضوع داستانْ کارکرد چشمگیری دارد. در افسانۀ ماهیگیر و دیو که روایتی دیگرگونه از داستان «صیاد» در هزارویکشب است، هم نقش صیاد و هم صیادی برجسته است (نک : انجوی، 4-11؛ جعفری، <قنواتی>، 109-120؛ قس: هزارویکشب، 1 / 23-27، 39-51). داستان «خسرو پرویز و مرد ماهیگیر» که ناظر بر فراست مرد ماهیگیر است (همان، 3 / 23-25؛ غزالی، 183-184) و نیز داستانی که هرودت دربارۀ کورش نقل کرده است (نک : مطالب پیشین)، از جملۀ داستانها در این زمینهاند.افسانهها و حکایتهایی نیز در ارتباط با موجودات خیالی و سحرآمیز دریایی وجود دارد که بخشی از آنها مرتبط با صید و صیادی است؛ برای نمونه، در افسانهای یکی از این موجودات کارکرد برکتافزایی بر یکی از صیادان دارد (نک : جهازی، 299-301). برخی از این افسانهها، روایتهایی از تیپهای بینالمللیاند که با ویژگیهای بومی و دریایی آمیخته، و نقل میشوند؛ مانند روایتی از افسانـۀ تیـپ 934 کـه در روستاهـای بـوشهر ثبت شـده است (روانیپور، 11-15). نکتۀ مهم این است که بهرغم آنکه در سراسر مرزهای جنوب و نیز بخشهای زیادی از شمال ایران، از دیرباز، صید و صیادی یکی از شیوههای اصلی امرار معاش مردم بوده است، افسانههای چندی دراینباره در میان مردم رایج نیست؛ برای نمونه، پری دریایی، که بهلحاظ اندام و شکل ظاهر نیمهانسان ـ نیمهماهی است و از شخصیتهای مشهور افسانههای سحرآمیز اروپایی به شمار میرود، در افسانههای جنوب و شمال ایران حضور ندارد. البته که حکایتهایی (برای مفهوم حکایت، نک : ه د، حکایت) دربارۀ ماهیگیران و موجودات خیالی و سحرآمیز دریایی در میان مردم جنوب رایج است (نک : ساعدی، 149-153؛ دریایی، 74- 78).صیادان جنوب، مانند بسیاری از شاغلین در پیشههای مختلف، به هنگام انجام کارهای سنگین مانند کشیدن تور پر از ماهی به داخل لنج یا قایق، ترانههایی میخوانند که به آنها «نیمه» یا نِهمه میگویند. این ترانهها با هدف ایجاد نظم در کار گروهی و نیز رفع خستگی خوانده میشود (نک : ه د، ترانههای کار). معمولاً یک نفر که به او نهیم (نهمهخوان) میگویند، کلمهها یا جملههایی موزون را میخواند و دیگران بهصورت گروهی یک کلمه را تکرار میکنند. یکی از نیمههای پرشور، نیمۀ پارو یا میداف است. پاروزدن چنان سخت بود که گاه برخی از ماهیگیران توان از دست میدادند یا تشنگی بر آنها غلبه میکرد. در چنین وضعیتی، یکی از ماهیگیران وظیفۀ سقایی را در لنج بر عهده میگرفت. آنها نیز ضمن نوشیدن آب، یاد حضرت امام حسین (ع) (ه م) میکردند و صلوات میفرستادند و با صدایی غمانگیز ندای «یا امام حسین» را بر زبان میآوردند: هی یا سلام / هی یا سلام / مولا سلام / هی یا سلام / مردا سلام / هی یا سلام / آقام سلام / هی یا سلام / دریادلی / هی یا سلام / مولا سلام / هی یا سلام (جعفری).در بندر کنگ به این آوازها یامال میگویند. در بسیاری از موارد اتفاق میافتد که شعری واحد را در ضمن انجام کارهای مختلف میخوانند؛ اما در هر کاری، آهنگِ آن تفاوت مییابد. برای نمونه، میتوان به یامالِ کشیدن تور پر از ماهی به قایق لنج و نیز یامالِ برداشتن لنگر اشاره کرد که شعر آنها یکسان، اما آهنگشان متفاوت است (دریایی، 54- 58).در بلوچستان به آوازهایی که ماهیگیران به هنگام کار میخوانند، «اَمبا» میگویند. این آوازها معمولاً بهصورت پرسش و پاسخ است و همچون نیمههای بوشهری و یامالهای بندر کنگ، یک نفر تکخوانی میکند و دیگران پاسخ میدهند (مسعودیه، 56).یکی دیگر از انواع ادبی که صید و صیادی و ماهیگیری در آن بازتاب فراوان دارد، امثالوحکم است که به برخی از آنها اشاره میشود: در تیرماه تور ماهیگیری پهن میکند، برای بیان کار بیهوده کردن و آگاهنبودن از الزامات کار (ذوالفقاری، 1 / 961)؛ در رودخانۀ بیآب، تور ماهیگیری پهن میکند، مانند نمونۀ پیشین؛ ماهیگیر در خود (زورش را) میبیند که به دریا میرود، اشاره به آگاهبودن از خطرات کار (همو، 1 / 975، 2 / 1593)؛ از آب گلآلود میخواهد ماهی بگیرد (همو، 1 / 266)؛ صیاد بیروزی در دجله ماهی نگیرد و ماهی بیاجل در خشکی نمیرد، در بیان تقدیر؛ صیاد زبان ماهی را میفهمد (همو، 1 / 1294)؛ قلاب ماهیگیری تو نوک میزند (میجنبد) (همو، 2 / 1385)؛ ز دریا میکشد صیاد دام، آهستهآهسته (همو، 1 / 1121)؛ زبان تور ماهیگیری خدا ست (همو، 1 / 1114).
آلمانی، هانری رنه دُ، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، 1378 ش؛ ابراهیمزاده، عیسى، سیستان، خاستگاه مدنیت و شهرنشینی در شرق ایران، تهران، 1389 ش؛ ابناسفندیار، محمد، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1320 ش؛ ابنحوقل، محمد، سفرنامه (صورة الارض)، ترجمۀ جعفر شعار، تهران، 1366 ش؛ ابنسینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1370 ش؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، به کوشش محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، تهران، 1371 ش؛ احمدیان، محمدعلی، «ماهیگیری در روستای رمین»، هنر و مردم، تهران، 1356 ش، شم 179؛ اسدیان خرمآبادی، محمد، گوشهای از دانشها و باورهای عامه در شهر قشم، تهران، 1383 ش؛ اسفراینی، شاهفور، تاج التراجم، به کوشش نجیب مایل هروی و علیاکبر الٰهی خراسانی، تهران، 1375 ش؛ اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمۀ مریم میراحمدی، تهران، 1369 ش؛ اصطخری، ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1373 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، ج 2، تهران، 1353 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381 ش؛ باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (دو رساله در آشپزی از دورۀ صفویه)، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1360 ش؛ برهان قاطع؛ بسحاق اطعمه، احمد، کلیات، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1382 ش؛ بشرا، محمد، افسانهها و باورداشتهای مردمشناختی جانوران و گیاهان در گیلان (خزندگان، دوزیستان، آبزیان و حشرات)، رشت، 1387 ش؛ بلوکباشی، علی، جزیرۀ قشم، صدف ناشکافتۀ خلیج فارس، تهران، 1380 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ همو، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، 1366 ش؛ «پرطرفدارترین مناطق ماهیگیری در ایران»، دنیای اقتصاد (مل )؛ تحفة الغرایب، منسوب به محمد بن ایوب حاسب، به کوشش جلال متینی، تهران، 1391 ش؛ ترجمۀ تفسیر طبری، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1356 ش؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جعفری، احمد، تحقیقات میدانی؛ جعفری (قنواتی)، محمد، روایتهای شفاهی هزارویکشب، تهران، 1384 ش؛ جهازی، ناهید، افسانههای جنوب (بوشهر)، تهران، 1381 ش؛ چایلد، گوردن، انسان خود را میسازد، ترجمۀ احمد کریمی حکاک و محمد هلاتایی، تهران، 1354 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362 ش؛ حمدالله مستوفـی، نـزهة القلـوب، به کـوشش لستـرینج، لیـدن، 1331 ق / 1913 م؛ خیرخـواه حسنکیاده، اکبر، بندر کیاشهر و نگاهی به سفیدرود، رشت، 1389 ش؛ دادرس، حسن و میترا معصومی نیکقلب، «سازههای گونهگون پیرامون خانههای روستایی گیلان و کاربردهای متنوع آن»، گیلاننامه، به کوشش م. پ. جکتاجی، رشت، 1394 ش، ج 8؛ دریایی، احمدنور، مراسم آیینی و فولکلور مردم بندر کنگ، تهران، 1384 ش؛ دیگار، ژانپیر، فنون کوچنشینان بختیاری، ترجمۀ اصغر کریمی، مشهد، 1366 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمۀ سلیمان افشاریپور، تهران، 1384 ش؛ رضاییان اصل، حمید، جزیرۀ گمشدۀ لارک، قم، 1388 ش؛ رنجبر، حسین، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، اهواز، 1373 ش؛ روانیپور، منیرو، باورها و افسانههای جنوب، تهران، 1369 ش؛ زند مقدم، محمود، آفاق جزیرۀ قشم، تهران، 1382 ش؛ ساعدی، غلامحسین، اهل هوا، تهران، 1345 ش؛ سدیدالسلطنه، محمدعلی، بندرعباس و خلیج فارس، به کوشش احمد اقتداری، تهران، 1342 ش؛ سلیمی، هاشم، زمستان در فرهنگ مردم کرد، تهران، 1390 ش؛ سیدسجادی، منصور، صید و صیادی در سیستان باستان، تهران، 1382 ش؛ شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ شهمردان بن ابیالخیر، نزهتنامۀ علایی، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، 1362 ش؛ غزالی، محمد، نصیحة الملوک، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1315-1317 ش؛ فریزر، ج. ب.، سفرنامه، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1364 ش؛ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1385 ش؛ قرآن کریم؛ کلیله و دمنه، ترجمۀ نصرالله منشی، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1345 ش؛ کنین، عبدالحسین، صید سنتی، قم، 1392 ش؛ گملین، س. گ.، سفر به شمال ایران، ترجمۀ غلامحسین صدریافشار، رشت، 1393 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ لنسکی، گرهارد و جین لنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، 1369 ش؛ لوی برول، ل.، کارکردهای ذهنی در جوامع عقبمانده، ترجمۀ یدالله موقن، تهران، 1389 ش؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مسعودیه، محمدتقی و دیگران، «مروری بر موسیقی نواحی مختلف ایران»، هفتاورنگ، به کوشش بهمن بوستان و محمدرضا درویشی، تهران، 1370 ش؛ معصومی، غلامرضا، سیراف (بندر طاهری)، تهران، 1374 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1343 ش؛ ملتپرست، عبدالله، «شیلات گیلان»، کتاب گیلان، به کوشش ابراهیم اصلاح عربانی،تهران، 1374 ش، ج 3؛ ملکشهمیرزادی، صادق، صیادان سیلک، تهران، 1384 ش؛ مولایی، محمد، «ویژگیهای اقتصادی شیلات ایران»، مسائل صید و صیادی ایران، تهران، 1373 ش؛ مهجوریان نماری، علیاکبر، باورها و بازیهای مردم آمل، ساری، 1374 ش؛ نورالله، «مادة الحیاة»، کارنامه ... (نک : هم ، باورچی بغدادی)؛ نوربخش، حسین، پژوهشی پیرامون صید، دریا و آبزیان خلیج فارس، تهران، 1370 ش؛ همو، جزیرۀ قشم و خلیج فارس، تهران، 1369 ش؛ همو، خلیج فارس و جزایر ایرانی، تهران، 1362 ش؛ هرودت، تواریخ، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، 1324 ش؛ هزارویکشب، ترجمۀ عبداللطیف طسوجی، به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1315-1316 ش؛ یونگ، م. و.، تروبریاندها (پژوهشهای مردمشناسی مالینوفسکی)، ترجمۀ عباس مخبر، تهران، 1373 ش؛ نیز:
Donya-e-eqtesad, www.donya-e-eqtesad.com / fa / tiny / news- 2397264 (acc.Jul. 11, 2018); Iran, a Window, a River, a Heart, ed. M. R. Allahverdi, Tehran, 2002. احمد جعفری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید