دجال
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 18 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246586/دجال
شنبه 2 فروردین 1404
چاپ شده
4
در کتب ملاحم، احادیثی از پیامبر (ص) دربارۀ معجزات زمان نزول عیسى (ع) و پس از قتل دجال، خطاب به مسلمین آمده است، ازجمله اینکه: وقتی عیسى (ع) فرود آمد و دجال به قتل رسید، خوش باشید و در شبی که خورشید آن از مغرب طالع شود، به یکدیگر درود فرستید که تا 40 سال بعد هیچکس نمیرد و بیمار نشود، و در آن سالها، مردمان به دامها و چهارپایانشان خواهند گفت: به فلان مکان به چرا بروید و فلان ساعت بازگردید. چهارپایان را خواهی دید که در میان دو مزرعه به چرا مشغولاند و خوشهای از مزرعۀ غیر نمیخورند. ماران و کژدمان را میبینی که آشکارا راه میروند، اما به احدی آسیب نمیرسانند. کشاورزان را میبینی که یک پیمانه تخم کشت میکنند و 700 برابر آن محصول برمیدارند (ابنطاووس، 97).در روایات اسلامی، ظهور او مانند ظهور سفیانی و دابةالارض از علائم آخرالزمان و ظهور مهدی (ع) دانسته شده است. در روایتی از حضرت رسول (ص)، دجال از زمرۀ 4 فتنۀ آخرالزمان دانسته شده است. در حدیثی دیگر آمده است که پیش از قیامت، 72 دجال بیایند که برخی از آنها جز یک نفر پیرو نداشته باشند (فاطمیان، 207- 208).دجال از سرزمین خراسان بیرون میآید و گروهی با او هستند که چهرههایشان مانند سپر است. مردمان از بیم دجال به کوهها میگریزند. او به هر زمینی پای مینهد، الا به مکه و مدینه. وی پس از ظهور از خراسان یا محلۀ یهودیۀ اصفهان، ادعای خدایی میکند و بر خری مینشیند به رنگ سرخ با پاهای خاکستری (نک : ه د، خرِ دجال).خروج دجال در کتب اهل سنت از نشانههای برپایی قیامت و در کتابهای شیعه از علائم ظهور مهدی (ع) دانسته شده است و چنانکه نوشتهاند، ظاهراً اشکالی ندارد که هم نشانۀ ظهور باشد و هم نشانۀ قیامت (نک : اسماعیلی، 289؛ نیز طوسی، محمد بن حسن، 436؛ مفید، 121-122).در کتب حدیث، باب فتن و ملاحم، روایات بسیاری دربارۀ ظهور دجال و چگونگی هیئت و رفتار و کردار او آمده است (بخاری، 101؛ ابوداوود، 494 بب ؛ ترمذی، 440 بب )، که همگی آنها یکجا در معجم المفهرس (نک : ونسینک، مادۀ دجل) و مفصلتر از آن در معجم احادیث امام المهدی (ع)، آمده است (1/ 33- 35، 56، 185، 186، 298، 312-313، 2/ 275-282، 3/ 121، جم ).برخی معتقدند دجال پالانی دارد که هر شب آن را میدوزد و صبح پاره میشود (هدایت، نیرنگستان، 178؛ نیز نک : ه د، خر دجال). همچنین در ترجمۀ تفسیر طبری آمده است که ظهور دجال، یأجوج و مأجوج، مهدی (ع) و فرودآمدن عیسى (ع) از آسمان، همه در فاصلۀ یک سال صورت خواهد گرفت (نک : 6/ 1614).در برخی از کتب ادعیه، دعاهایی برای حفظ مؤمنان از شر دجال آمده است (نک : مجتهدی، 251). برخی هم قرائت سورۀ فاتحه را موجب دفع سحر وی دانستهاند (قمی، 655).
وجوه مختلف داستان دجال در ضربالمثلهای فارسی ظهور یافته است و نشان میدهد که مردم همواره با این داستان مانند بسیاری از داستانهای دینی و ملی دیگر مأنوس بودهاند. اکنون به برخی از این ضربالمثلها اشاره میشود: «بکش دجالِ خود، مهدیِ خویشی» (ذوالفقاری، 1/ 534)؛ «پالان خر دجال است، صبح میدوزی شب پاره است» (همو، 1/ 619)؛ و یا روایت دیگر همین مَثل: «پالان خر دجال شده، هرچه میدوزی پاره میشود» (همانجا؛ نیز نک : ه د، خر دجال)؛ «عیسى رسید و نوبت دجال درگذشت» (همو، 1/ 1343).
دجال به عنوان شخصیتی افسانهای و خیالانگیز برای شاعران زبان فارسی بسیار مورد توجه بوده، و در شعر بسیاری از آنان، با توجه به ابعاد و گوشههای سرگذشت و شخصیت وی، در زمینـههای مختلف دربارۀ او مضمونپردازیهایی صورت گرفته است.
کمر به بستن او بر دو دست فتنه ببست / گشادن در یأجوج و فتنۀ دجال (غضایری، 176)؛ به تأیید مهدیخصالی که تیغش / روانسوز دجال طغیان نماید (خاقانی، 130).
وان مرد که او کتْب فتاویّ و حِیَل ساخت / بر صورت ابدال بد و سیرت دجال (ناصر خسرو، 255)؛ سرّ است بس که باشد، پیدا ولیّ امر / پیدا و پیش دیدۀ دجالخو نهان (صفا، 147).
ای دریغا مهدیای که امروز از هر گوشهای / یک جهان دجال عالمسوز سر برکردهاند (سنایی، 150).
عشق یکروی است او را در بر عیسى نشان / عقل یکچشم است، او را در صف دجال کن (همو، 498)؛ چرا سوزن چنین دجالچشم است / که اندر جیب عیسى یافت مأوى؟ (خاقانی، 24).
مال را دجال دان و عشق را عیسى شناس / چون شدی از خیل عیسى، گردن دجال زن (سنایی، 974)؛ چنان رمند و دوند اهل بدعت از نظرش / که از مسیحا دجال و از عمر شیطان (سعدی، 724).
تو آدمی و همه دشمنان تو ابلیس / تو مهدیای و همه حاسدان تو دجال (انوری، 1/ 285)؛ مهدی دجالکش، آدم شیطانشکن / موسی دریاشکاف، احمد جبریلدم (خاقانی، 261).
ازین دجالطبعان وارهد دور / نماند کار و بار عالم این طور (وحشی، 427).
کجاست صوفی دجالفعل ملحدشکل / بگو بسوز که مهدیّ دینپناه رسید (حافظ، 222).
هادی امت و مهدیّ زمان کز قلمش / قمع دجال صفاهان به خراسان یابم (خاقانی، 298).
کید این دجالشکلان آخر اندر چه فتاد / چون لوای مهدی آخرزمان آمد پدید (مجیرالدین، 95).
بسی دجال مهدیروی هستند / که چون دجال از پندار مستاند / / پی دجال جادو چند گیری / نه وقت آمد که آخر پند گیری؟! (عطار، 180). نهتنها در شعر، که در نثر فنی فارسی نیز به تبعیت از شعر، به قضیۀ دجال اشاره شده است، با تلمیحی به خروج او از خراسان؛ در وصف جباری از جباران: «و الحق مَقْدَم شوم او بر اهل خراسان مقدمۀ مَقْدَم دجال را مانست، بلکه هجوم طلیعۀ آجال را» (نک : جوینی، 2/ 266).به نظر میرسد که ادبیات عرفانی از مضامین مربوط به دجال پیش از ادب ستایشی و غنایی استفاده کرده است، گو اینکه آمیختگی میان مضامین عرفانی و تعلیمی فارسی به حدی است که نمیتوان آنها را بهراحتی از هم تفکیک کرد. این موضوع به یکی از مؤلفان (نک : پونکی، 22 بب ) فرصت داده که با دامنۀ وسیعی که برای عرفان قائل شده است، بسیاری از مضامین مربوط به دجال را در قالب مضامین عرفانی بررسی کند.
ابنبابویه، محمد، کمال الدین، چ سنگی، 1301 ق؛ ابنطاووس، علی، الملاحم و الفتن، قم، 1398 ق/ 1978 م؛ ابنکثیر، النهایة، به کوشش محمد فهیم ابوعبیه، ریاض، 1389 ق/ 1968 م؛ ابنمنظور، لسان؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، استانبول، 1401 ق؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، 1349 ش؛ احمدی، داریوش، پایان جهان و ظهور موعود در ادیان ایران باستان، تهران، 1386 ش؛ اسماعیلی، اسماعیل، «بررسی نشانههای ظهور»، چشم به راه مهدی، قم، 1375 ش؛ اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، قم، 1398 ق؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان یا مهدی موعود، قم، 1346 ش؛ انوری، محمد، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1347 ش؛ بخاری، محمد، صحیح، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ پورداود، ابراهیم، سوشیانس، بمبئی، 1927 م؛ پونکی، محمدرضا، صوفی دجالفعل، تهران، 1383 ش؛ تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1366 ش؛ ترجمۀ تفسیر طبری، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1342 ش؛ ترمذی، محمد، سنن، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، 1408 ق/ 1987 م؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1334 ق/ 1916 م؛ حافظ، دیوان، به کوشش محمد قزوینی و دیگران، تهران، 1377 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ خاقانی شروانی، دیوان، به کوشش ضیاءالدین سجادی، تهران، 1357 ش؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبرى، حلب، 1398 ق؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ راشدمحصل، محمدتقی، نجاتبخشی در ادیان، تهران، 1369 ش؛ سعدی، کلیات، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1340 ش؛ سنایی، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1341 ش؛ سورآبادی، عتیق، قصص قرآن مجید، به کوشش یحیى مهدوی، تهران، 1365 ش؛ صفای اصفهانی، محمدحسین، دیوان، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1337 ش؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، به کوشش عبادالله تهرانی و علیاحمد ناصح، قم، 1411 ق؛ طوسی، محمد بن محمود، عجایبنامه (عجایبالمخلوقات و غرایب الموجودات)، به کوشش جعفر مدرس صادقی، تهران، 1375 ش؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، الٰهینامه، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، 1387 ش؛ عنصری، حسن، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1342 ش؛ عهد جدید؛ غضایری رازی، محمد، «قصیدۀ ثانی»، دیـوان عنصری (هم )؛ فاطمیان، علـی، نشانههای پایان، تهران، 1381 ش؛ فروزانفر، بدیعالزمان، شرح مثنوی شریف، تهران، 1346 ش؛ فزونی استرابادی، محمود، بحیره، تهران، 1328 ق؛ قزوینی، زکریا، عجایب المخلوقات، تهران، 1361 ش؛ قمی، عباس، منتهی الآمال، ترجمۀ نادر تقی، بیروت، 1414 ق/ 1994 م؛ کرمانی، محمدکریم، ارشاد العوام، کرمان، چاپخانۀ سعادت؛ متقی هندی، علی، البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، 1399 ق؛ مجتهدی سیستانی، مرتضى، الصحیفة المهدیة، کربلا، 1437 ق؛ مجیرالدین بیلقانـی، دیـوان، به کـوشش محمد آبـادی، تبریز، 1358 ش؛ معجم احادیث الامام المهدی، به کوشش علی کورانی، قم، 1411 ق؛ مفید، محمد، الفصول العشرة فی الغیبة، قم، 1413 ق؛ مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، 1901 م؛ ناصر خسرو، دیوان، به کوشش مجتبى مینوی و مهدی محقق، تهران، 1368 ش؛ نعیم بن حماد، الفتن، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1414 ق/ 1993 م؛ نیر بروجردی، علیاصغر، نور الانوار، چ سنگی، 1328 ق؛ وحشی بافقی، کمالالدین، دیوان، به کوشش حسین نخعی، تهران، 1339 ش؛ ونسینک، آ. ی.، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، استانبول، 1988 م؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت، 1928 م؛ هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش محمود عابدی، تهران، 1383 ش؛ هدایت، صادق، دربارۀ ظهور و علائم ظهور، به کوشش حسن قائمیان، تهران، 1343 ش؛ همو، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همامی، عباس و احسان پوراسماعیل، «تطبیق و مقایسۀ دجال در اسلام با آنتیکرایست در مسیحیت»، پژوهش دینی، تهران، 1387 ش، شم 16؛ یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادبیات فارسی، تهران، 1386 ش؛ نیز:
Iranica.محمدجعفر یاحقی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید