اقیانوس اطلس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/240398/اقیانوس-اطلس
سه شنبه 21 اسفند 1403
چاپ شده
4
ذخایر سرشاری از نفت و گاز طبیعی در زیر فلات قاره، شیب و برآمدگی قارهای اقیانوس اطلس قرار دارد. حجم ذخایر قابلبرداشت بسیار عظیم است؛ بهگونهای که براساس برخی برآوردها، به میزان 3/ 1 تمام منابع گازی و نفتی قابلبرداشت جهان میباشد. بخش عمدۀ منابع نفتی در رسوبات فلات قاره و برآمدگی قارهای قرار دارند و در 4 حوضۀ اصلی تمرکز یافتهاند: خلیج مکزیک، دریای شمال، ساحل غربی آفریقا، شرق نیوفاوندلند و نووا اسکوشا. نهشتههای سرشار زغالسنگ در اعماق بستر اقیانوس در دریای شمال و در امتداد فلات قاره کشف شدهاند؛ اما محدودیت تکنولوژی، استخراج آنها را با مشکل روبهرو کرده است. برخی از این منابع در بریتانیا و نووا اسکوشا ازطریق تونل زمینی استخراج میشوند. هیدرات متان یک منبع انرژی بالقوۀ بسیار مهم است که در برخی از رسوبات اقیانوس اطلس ذخیره شده است. همچنین الماس از فلات قارۀ آفریقای جنوبی، سولفور از خلیج مکزیک، و سنگ آهن از نزدیکی نیوفاوندلند استخراج میشود. شبهجزیرۀ فلوریدا نیز منابع سرشاری از فسفات دارد.
اقیانوس اطلس و دریاهای حاشیهای آن از زمان نخستین مداخلات انسان در دریا، بهعنوان بزرگراههای اقیانوسی برای انتقال کالاها و مسافران مورد استفاده بوده است. قدیمترین نوشتهها دربارۀ شبکههای بازرگانی گستردۀ جهان توسط تمدنهای مصری، فنیقی، یونانی و رومی به ثبت رسیده است. اطلس شمالی تا پیش از پایان جنگ جهانی دوم، عظیمترین حجم کشتیرانی جهان را دارا بود. گشایش کانالهای سوئز و پاناما، توسعۀ تولید نفت در خلیج فارس و افزایش اهمیت بازرگانی اقیانوس آرام، سبب تغییر الگوی بازرگانی جهان و کاهش اهمیت اطلس شمالی گردید. با وجود این، اقیانوس اطلس بهسبب قرارگیری عمدهترین بازارهای مصرفی در اروپا و آمریکای شمالی، همچنان یک شبکۀ بازرگانی دریایی گسترده دارد. الگوی تجاری کلی کالاها شامل جابهجایی محمولات دریایی عمده مانند نفت خام، زغالسنگ، غلات، سنگ آهن، و بوکسیت از مراکز استخراجی و فراوری چون ونزوئلا، برزیل، آرژانتین و جامائیکا به مراکز تولیدات صنعتی در ایالات متحدۀ آمریکا، کانادا و اروپا ست. نفت عمدتاً از ونزوئلا، کشورهای حوضۀ دریای کارائیب و نیز خاورمیانه و شمال آفریقا به ایالات متحدۀ آمریکا و اروپای غربی صادر میشود. حجم عمدۀ سنگ آهن از کشورهای آمریکای لاتین و شمال و غرب آفریقا به ایالات متحدۀ آمریکا و اروپای غربی منتقل میگردد. افزونبراین، زغالسنگ از ایالات متحدۀ آمریکا به اروپای غربی، بوکسیت و آلومینیوم از کشورهای حوضۀ کارائیب و غرب آفریقا به ایالات متحدۀ آمریکا، کانادا و اروپا، و غلات از کانادا، ایالات متحدۀ آمریکا و آرژانتین به اروپای غربی فرستاده میشود. عمدهترین مسیرهای دریایی اقیانوس اطلس میان بندرهای اروپای غربی و شمال شرقی ایالات متحدۀ آمریکا برقرار است. بیشتر بندرهای عمدۀ جهان در حوضۀ اقیانوس اطلس قرار دارند. از مهمترین این بندرها میتوان به روتردام، مارسی، انتورپ، لندن، لیورپول، جنوآ، لو آور، هامبورگ، ساوثهمتون، برمن، ونیز، گوتبرگ، آمستردام، ناپل، نانت و کپنهاگ در اروپای غربی؛ نیویورک، هوستن، فیلادلفیا، بالتیمور، مونترال، بستن در آمریکای شمالی؛ ماراکایبو، ریو د ژانیرو، سانتوس و بوئنوس آیرس در آمریکای جنوبی؛ و داکار، آبیجان و کیپتاون در آفریقا اشاره کرد. حملونقل هوایی نیز نقش مهمی در جابهجایی مسافران و بار بر فراز اقیانوس اطلس میان اروپا و آمریکای شمالی دارد.
اقیانوس اطلس عامل تأثیرگذاری در تاریخ بشر بوده است. این اقیانوس با قرارگیری در غرب خشکی بـزرگ اوراسیا ــ کـه از دوران نخستین مسکـونی بوده است ــ بستری طبیعی برای گسترش جمعیت بود. تاریخ اکتشافات اقیانوس اطلس به 3 دوره تقسیم میشود: 1. از کاوشگران دورۀ باستان تا 1749 م؛ 2. از 1749-1872 م؛ 3. از 1872 م تا زمان معاصر. دورۀ نخست با مطالعۀ توزیع آبهای اقیانوس و خشکیها در این گوشۀ جهان، تعیین مرزهای قارهای اقیانوس اطلس، و تعیین پیوندهای آن با دیگر اقیانوسها مشخص است. از دریانوردان مشهور این دوره مانند فنیقیها (1200 قم)، کارتاژیها (5 قم)، یونانیها (4-2 قم) و رومیها (3-1 قم)، اطلاعاتی دربارۀ سواحل اقیانوس اطلس در اروپا و شمال آفریقا وجود دارد. نرمانها در سدههای 9 و 10 م به سوی ایسلند، گرینلند و آمریکای شمالی دریانوردی کردند. قبایل اسلاوی در سدههای میانی سفرهای دریایی در دریای بالتیک را تکمیل نمودند. دریانوردان اسپانیایی و پرتغالی نیز در سدۀ 15 م در جستوجوی راههای منتهی به هند و چین، به سفرهای دریایی بسیاری مبادرت کردند. اما کاوشهای برنامهریزی شده به سال 1415 م بازمیگردد که شاهزاده هنری کوشید تا متصرفات پرتغال در ساحل غربی آفریقا در اطلس جنوبی را بهسوی جنوب گسترش دهد. مهمترین سفرهای دریایی این دوره توسط دریانوردان پرتغالی چون دیاش (1487 م)، کریستف کلمب (1492-1503 م)، واشکو دا گاما (1498 م)، و جان کِبت (1497 م) انگلیسی انجام شد. ماژلان در 1520 م در نخستین سفر دریایی به دور کرۀ زمین، ازطریق گذرگاه ماژلان، از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام عبور کرد. دریانوردان اروپایی همچنین در سدههای 16 و 17 م سواحل آمریکای شمالی را کشف کردند. با آغاز سدۀ 18 م بخش عمدۀ گسترۀ اقیانوس اطلس مورد مطالعه قرار گرفت. علاوهبراین، مرز جنوبی آن ــ قارۀ قطب جنوب ــ در میـان سالهـای 1819 تـا 1821 م توسط بلینگهاوزن و لازارف، کاوشگران روسی، مورد کاوش واقع شد. پس از کشف قارۀ آمریکا توسط کلمب، کوششهای ماجراجویانۀ اروپاییان، یا تلاش آنان برای دستیابی به ثروت و خانههای نوین در سوی غرب، منجر به افزایش شدید سکونتگاههای آن سوی دریا گردید. ازاینرو، مسیر 800‘4کیلومتری و طوفانی اطلس شمالی به پرترددترین و عمدهترین مسیر دریایی جهان و بزرگراه میان دنیای قدیم و جدید تبدیل گردید. دورۀ 30سالۀ میان 1492 م، که کلمب آمریکا را کشف کرد، و 1522 م که یکی از کشتیهای ماژلان نخستین سفر به دور کرۀ زمین را کامل کرد، دورۀ اوج اکتشافات نوین به شمار میآید. جان کبت در 1497 م با پیمودن اطلس شمالی، محل سرشار از ماهی کُد گرندبنکس را در مجاورت نیوفاوندلند شناسایی نمود. یک سال بعد واشکو دا گاما از راه دماغۀ امیدنیک در لبۀ جنوبی قارۀ آفریقا، به هند رسید و بهاینترتیب، یک مسیر مهم بازرگانی در اطلس جنوبی گشایش یافت. در این دوره، اسپانیا و پرتغال مستعمراتشان را در آمریکا توسعه دادند. اندکی پس از 1600 م، هلند، انگلیس و فرانسه نیز مستعمراتی در آمریکا یافتند و تجارت بهویژه در نیوانگلند ساکنان انگلیسیزبان شکوفا گردید. درپی آن، بنادر ونیز و جنوآ که تسلط طولانی بر تجارت دریای مدیترانه داشتند، تحت تأثیر بنادر اقیانوس اطلس قرار گرفتند؛ و به دنبال آن مسیر دریایی اطلس شمالی به سرعت بر تمام مسیرهای دریایی جهان برتری یافت؛ بهطوریکه اقیانوسهای آرام و هند در آن زمان و یا پس از آن نتوانستند در این زمینه با اقیانوس اطلس رقابت نمایند. در دورۀ دوم اکتشافات، مطالعات دربارۀ خصوصیات طبیعی آبها و بررسی آبهای اعماق اقیانوس اطلس آغاز گردید. اطلاعات گردآوریشده در دورۀ دوم اکتشافات، شرایط لازم برای تهیۀ نقشههایی چون نقشۀ جریان گلفاستریم، نقشۀ اعماق اطلس شمالی، نقشۀ بادها و نقشۀ جریانات آب و نیز انجام پژوهشهای بعدی را فراهم کرد. چون گذر از اقیانوس اطلس تا آمریکا هفتهها به طول میانجامید، رابطۀ مستعمرات آمریکایی با کشورهای مادر به دشواری صورت میگرفت؛ درنتیجه، بیشتر مستعمرات تا اوایل سدۀ 1800 م مستقل شدند. اما از 1818 م درنتیجۀ برنامۀ منظم دریانوردیِ کشتی بادبانی بلکبال، آمریکا با اروپا رابطۀ نزدیکتری یافت و حتى پس از گشایش مسیر کشتی بخار در 1838 م سرعت ارتباط آنها بیشتر گردید. در دورۀ سوم اکتشافات، پژوهشهای جامع اقیانوسشناسی اطلس با کشتیهای مجهز به تجهیزات ویژه آغاز گردید. در این دوره اطلس از نظر طبیعی، شیمیایی و بیولوژیکی مورد مطالعه قرار گرفت. در این میان، مطالعۀ اقیانوسشناسانۀ این اقیانوس در طی سال بینالمللی ژئوفیزیک (1957- 1958 م)، اهمیت بسیار زیادی یافت. براساس این برنامه، تماسهای بینالمللی گستردهای برای مطالعۀ اقیانوس اطلس انجام شد. درپی این تلاشها کمیسیونهای اقیانوسشناسی چندملیتی توسط کشورهایی چون شوروی سابق، ایالات متحدۀ آمریکا، بریتانیا، فرانسه، هلند، برزیل و آرژانتین تشکیل گردید. مسئلۀ حفاظت از اقیانوس اطلس که تا پیش از این دوره بهسبب شرایط جغرافیایی، مانعی دفاعی درمقابل اقدامات نظامی به شمار میرفت، درنتیجۀ پیدایش بمبافکنهای دوربرد و بعدها موشکهای بالستیک قارهپیما کاهش یافت. افزونبراین، کرانههای دو سوی اقیانوس اطلس، درپی اختراعات و فناوریهای ارتباطی بیش از گذشته با یکدیگر پیوسته شدند.
پس از اکتشافات جغرافیایی سدههای 15 و 16 م، نخستین مهاجرنشینان در سواحل آمریکا و آفریقا در اقیانوس اطلس برپا شدند. اسپانیا و پرتغال بهعنوان نخستین قدرتهای مهاجرنشین، موقعیت برتری در اقیانوس اطلس داشتند. از آن زمان، اطلس به منطقۀ عمدۀ ارتباطات دریایی و تجارت جهانی تبدیل گردید. کشتیهای بازرگانی در جهت جنوب قارۀ آفریقا برای یافتن ادویه بهسوی کشورهای جنوب آسیا حرکت کردند. بردگان از سواحل غربی آفریقا با کشتی به کشتزارهای جزایر هند غربی آورده شدند. هلند و انگلیس از اواخر سدۀ 16 م تسلط اسپانیای تضعیفشده را در اقیانوس اطلس به چالش کشاندند. انگلیس در اواخر سدۀ 17 م و اوایل سدۀ 18 م، هلند و دیگر رقیبان خود ازجمله فرانسه را تحت فشار قرار داد. در سدۀ 19 م، ایالات متحدۀ آمریکا به کشمکش برای تسلط بر اقیانوس اطلس وارد گردید؛ و در اوایل سدۀ 20 م، به این هدف در غرب اقیانوس اطلس دست یافت. در همین زمان، انگلیس و فرانسه موقعیت مستحکم خود را در بخش شرقی اقیانوس حفظ کردند، و درپی قراردادهایی، سرزمینهای وسیعی را در ساحل آفریقا تصرف کردند. پس از پایان جنگ جهانی دوم بریتانیای بزرگ، فرانسه و هلند کوشیدند تا سرزمینهایی را در غرب اطلس به دست آورند. اهمیت سیاسی و استراتژیکی اقیانوس اطلس در دورۀ سرمایهداری افزایش یافت. این اقیانوس در طی جنگهای جهانی اول و دوم، صحنۀ مهم عملیات نظامی نیروی دریایی بود. ارزش استراتژیکی این اقیانوس در درجۀ نخست بهوسیلۀ نقش پررنگ آن در انتقال تسلیحات و نیروهای نظامی تعیین میشود. اقیانوس اطلس همچنین نقش مهمی در برنامههای نظامی ناتو دارد. ایالات متحدۀ آمریکا درطی جنگ جهانی دوم کنترل خود را بر بیش از 70 میلیون کمـ2 از مساحت این اقیانوس گسترش داد، و براساس آن، شبکهای از پایگاههای نیروی دریایی و هوایی و نیز بعدها پایگاههای موشکی و اتمی پدید آورد. ایالات متحدۀ آمریکا برپایۀ امتیاز 99سالۀ منعقدشده در 1940 م، کنترل پایگاههای برمودا، باهاماس و آنتیل را به دست آورد. این کشور همچنین برپایۀ قراردادی با اسپانیا و پرتغال پس از جنگ جهانی دوم، پایگاه گوانتانامو در کوبا، و براساس قراردادهای دیگری با برخی کشورها چون انگلیس و اسپانیا، پایگاههایی نظامی ایجاد کرد. پایگاههای هوایی این کشور در اطلس شمالی، اهمیت استراتژیکی زیادی دارند. این کشور همچنین شبکهای از ایستگاههای رادار را برای رصد هواپیما و موشک در سواحل گرینلند، اسکاتلند، نروژ و جزایر اطلس شمالی ایجاد کرده است.
Americana, 2006; Britannica, 2010; Columbia, 5th edition; GSE. بخش جغرافیا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید