آل مهلب
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 2 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222417/آل-مهلب
شنبه 30 فروردین 1404
چاپ شده
2
56. محمد بن عباد [بن عبادبن حبیب] بن مهلب (د 216 ق / 831 م)، معروف به مُزیقیا. وی در روزگار هارون و مأمون میزیست و امارت بصره داشت (سمعانی، 12 / 502). آنگاه که بشربن داوود مهلبی امیر سند بر مأمون شورید، خلیفه، محمدبن عباد را که بزرگ بصره بود، به آن سامان فرستاد و او بشر را به عراق روانه کرد (یعقوبی، 2 / 458). محمد ازجمله نزدیکان مأمون و مردی بخشنده بود (ابوحیان توحیدی، 2 / 221)، چنانکه بهرغم درآمد هنگفتش وقتی درگذشت 000‘50 دینار قرض داشت (سمعانی، 12 / 503). اصفهانی (5 / 25، 6 / 173، 9 / 97، 98) از او روایاتی نقل کرده است. ابن اثیر (همان، 6 / 420) فقط از تاریخ درگذشت او یاد کرده است.57. داوودبن محمدبن ابی عیینة بن مهلب (سدۀ 3 ق / 9 م). از او آگاهی در دست نیست. اصفهانی (18 / 24) از داوود بن محمد به مناسبتی یاد کرده است.58. عبدالله بن محمدبن ابی عیینة بن مهلب (سدۀ 3 ق / 9 م)، شاعر خوش سخن که شعرش را از شعر پدرش محمد و برادرش ابوعیینه بهتر دانستهاند. اصفهانی (18 / 12) او را به اشتباه عبداللّٰهبن ابی عیینه نامیده است (نک : شم 48 در همین مقاله). میان عبداللّٰهبن محمد و مروان بن سعید بن عباد مهلبی مناظرۀ شعری بود (مرزبانی، 332).59. مروان بن سعیدبن عباد بن حبیب بن مهلب (سدۀ 2 و 3 ق / 8 و 9 م). او ازجمله شاعران و نحویان روزگار، و یار خلیل بن احمد فراهیدی بود (یاقوت، معجم الادباء، 19 / 146). مروان بن سعید با عبداللّٰه بن محمد بن ابی عیینه بن مهلب، مناظرۀ شعری داشت (مرزبانی، 332).60. ابوجعفر احمدبن یزید مهلبی (سدۀ 3 ق / 9 م)، ادیب و راوی شعر و شاعر بود. ابوجعفر احمدبن یزید در قصیدهای موفق، برادر معتز خلیفه، را ستایش کرد و او را به خاطر تصرف مصر تهنیت گفت (یاقوت، معجم الادباء، 5 / 152).61. احمدبن حرب مهلبی (سدۀ 3 ق / 9 م). به استناد نسبنامۀ یکی از برادرزادههای او که خطیب بغدادی (14 / 348) آورده، نام او باید احمدبن حرب بن محمد بن مهلب بن مغیرة بن محمد ]مهلب؟[ باشد. آگاهی چندانی از او در دست نیست. گفتهاند که معاصر مُبَرّد بود و حمدونی شاعر بهسبب صلۀ ناچیزی که از او یافت، احمد را در اشعارش هجو کرد (حصری قیروانی، 2 / 557).62. ابوعیینة بن محمد بن ابی عیینۀ مهلبی (سدۀ 2 و 3 ق / 8 و 9 م). برخی او را ابوعیینة بن منجاب بن محمد دانستهاند (پلّا،234؛ قس: اصفهانی،18 / 9). ابوعیینة از شاعران معروف سدۀ 3 ق / 9 م و وابسته به مأمون بود (ابن معتز، 288-290). او در بصره در گوشهای از اقطاعات مهلبیان میزیست (اصفهانی، 18 / 21). وقتی خالدبن یزید ابن حاتم امارت جرجان یافت، پدرش ابوعیینه را با وعدۀ احسان و ولایت با وی به آنجا فرستاد. اما چون خالد به وعده وفا نکرد، ابوعیینه از او جدا شد و هجوش کرد (همو، 18 / 23؛ ابن قتیبه، الشعر و الشعراء، 2 / 752). شاید مراد ابن اثیر (همان، 6 / 263) که گفته است ابن ابی عیینه طاهربن حسین را ستایش کرد، همو باشد. اصفهانی شعر او را در ردیف اشعار بشار و ابوالعتاهیه برشمرده است (5 / 9، 18 / 24 و بعد).63. ربیعة بن قبیصة بن روح بن حاتم بن قبیصة بن مهلب (سدۀ 3 ق / 9 م). از او فقط نامش را میدانیم. ظاهراً دارای مقامی بوده که ابوعیینۀ شاعر او را به طمع صله ستوده است (همو، 18 / 22).64. یزیدبن محمدمهلبی، ابوخالد (د 259 ق؟ / 873 م). در سدۀ 3 ق / 9 م به دو تن ار افراد خاندان مهلب برمیخوریم که نه تنها نامشان به هم شبیه است، بلکه هر دو با متوکل عباسی همزمان بودهاند. ولی یکی دانستن آن هر دو تن هم خالی از اشکال نیست. مرزبانی (صص 163، 308) از شاعری به نام یزیدبن محمدبن مهلب بن مغیرة بن حبیب بن مهلب بن ابی صفره سخن گفته و شعری از او نقل کرده است. ابن اثیر (همان، 7 / 83) از ابوخالد یزید در زمرۀ شاعران دورۀ متوکل یاد کرده که به گفتۀ حصری قیروانی (1 / 229) در سوگ خلیفه شعر سروده است. زبیدی اندلسی (ص 32) از ابوخالد یزید به سان یکی از راویان خود سخن گفته است. مرگ او را در 259 ق / 873 م در بغداد دانستهاند (ابوحیان توحیدی، 1 / 218، حاشیه). نیز ابن معتز (ص 313) بر آن است که ابوخالد یزیدبن محمد نخست در شام اقامت داشت و سپس به بغداد آمد. وی از راویان شعر بود و خود نیز به ندرت شعر میگفت. به روایت خطیب بغدادی (14 / 348) نام این شخص یزید ابن محمد بن مهلب بن مغیرة بن حرب بن محمد بن مهلب بن مغیرة بن ]مهلب؟[ بصری و ازجمله ندیمان خلیفه متوکل بوده است. از اینها گذشته، آنچه یکی دانستن آن دو را دشوار ساخته است آن است که بکری ارنبی (2 / 839، 840) از شاعر خوش سخنی به نام یزیدبن محمد بن مهلب بن مغیرة بن مهلب مکنّی به ابوخالد بصری یاد کرده که دوستدار اهل بیت بوده است. ازهمینرو دور است که شاعری ازجمله ندیمان متوکل که در رثای او شعر سروده است، در زمرۀ شاعران دوستدار خاندان پیامبر (ص) محسوب گردد.65. علی بن اَبان مهلبی (مق 272 ق / 885 م)، یکی از مشهورترین افراد آل مهلب است که در سدۀ 3 ق / 9 م در جنبش زنگیان و بردگان واسط و بصره بر ضد نظام خلافت به سرکردگی صاحب الزنج نقش بس مهمی داشت. از روزگار او پیش از پیوستن به صاحب الزنج آگاهی در دست نیست. در 255 ق / 689 م که علی بن محمد بن عبدالرحیم که سپس به صاحب الزنج معروف شد، از بحرین وارد بصره گشت، گروهی ازجمله علی بن ابان و دو برادرش محمد و خلیل به او پیوستند (طبری، 3 / 1745). علی بن ابان 15 سال در کنار صاحب الزنج به جنگ با نیروهای خلیفه پرداخت تا سرانجام در 270 ق / 883 م پس از قتل صاحب الزنج به سپاه موفق عباسی تسلیم شد. او را به بغداد بردند و به زندانش افکندند. در 272 ق / 885 م که زنگیان واسط دوباره به پا خاستند. علی بن ابان به دستور موفق در زندان به قتل رسید (همو، 3 / فهرست؛ ابن اثیر همان، 7 / فهرست).66. خلیل بن ابان مهلبی (زنده در 270 ق / 883 م)، برادر علی ابن ابان که همراه او از آغاز جنبش علی بن محمد صاحب الزنج در255 ق / 869 م در بصره به او پیوست (طبری، 3 / 1745) و ازجمله فرماندهان سپاه او بود (ابن اثیر، همان، 7 / 315). در 270 ق / 883 م پس از شکست و قتل صاحب الزنج، خلیل بن ابان به اسارت سپاه موفق عباسی درآمد. از پایان کار او اطلاعی در دست نیست. احتمالاً همراه برادرش علی در 272 ق / 885 م پس از قیام دیگربارۀ زنگیان در واسط به فرمان موفق کشته شد (همان، 7 / 420).67. ابوالحسن محمدبن ابان مهلبی (زنده در 270 ق / 883 م)، برادر علی و خلیل بن ابان که همراه آن دو از آغاز جنبش علیبن محمد صاحب الزنج در 255 ق / 869 م در بصره به او پیوست (طبری، 3 / 1745) و مدت 15 سال همراه دو برادرش در کنار صاحب الزنج با نیروهای خلیفه جنگ کرد تا سرانجام در 270 ق / 883 م به اسارت رفت. ممکن است او نیز در 272 ق / 885 م در زندان به فرمان موفق کشته شده باشد (همو، 3 / فهرست؛ ابن اثیر، همان، 7 / 420).68. ابراهیم بن یحیی مهلبی (زنده در 257 ق / 871 م). از وی و نام کاملش آگاهی درستی نداریم، ولی به نظر میرسد که در بصره دارای موقعیت ممتازی بوده است، زیرا در 257 ق / 871 م که زنگیان بر بصره چیره شدند و دست به کشتار و تاراج گشودند، ابراهیم از سوی مردم شهر به شفاعت نزد یحیی بن محمد بحرانی رفت و برای مردم امان گرفت و در دنبال آن اعلام شد که هر کس به خانۀ ابراهیم رود در امان است (طبری، 3 / 1849)، اما یحیی بن محمد عهد بشکست و همۀ مردم را در گردخانۀ ابراهیم قتل عام کرد (همو، 3 / 1854، 1855). بیش از این خبری از او در دست نیست.69. حسن بن عثمان مهلبی (سدۀ 3 ق / 9 م)، معروف به منْدِلَقَه. از یاران یحیی بن محمد بحرانی، سردار صاحب الزنج بود که در قتل عام فجیع بصریان به دست زنگیان حضور داشت و خود از آن ماجرا برای محمدبن سمعان از راویان طبری سخن گفت (همو، 3 / 1854، 1855).70. مغیرة بن محمد مهلبی (؟). ابن ندیم (ص 121) او را در زمرۀ نویسندگان یاد کرده و از کتاب او موسوم به مناکح آل المهلب نام برده است.71. ابوالمنهال عیینة بن منهال مهلبی (؟)، از عالمان امثال و انساب بود. کتابهای الابیات السائرة، المبائنات، الامثال السائرة و کتاب السراب از اوست (همو، 120).72. ابوالعباس احمد بن محمد مهلبی (؟). معروف به الرجانی یا البرجانی (یاقوت، معجم الادباء، 4 / 189، 190؛ قس: ابن ندیم، 93). در مصر اقامت داشت و از نحویان و ادیبان روزگار خود بود. کتاب شرح علل النحو والمختصر فی النحو از اوست (همانجا).73. ابوعبدالله محمدبن یحیی بن عبدالسلام رباحی ازدی (؟)، منسوب به یزید بن مهلب. از ادیبان و منطقیان روزگار خود بود و در فقه و کلام و نجوم و پزشکی هم دستی داشت (زبیدی، 335، 336).74. قبیصة بن عمر مهلبی (؟). از او فقط نامش را میدانیم. از قبیصه روایاتی دربارۀ یزید بن مهلب و مخلدبن یزید نقل شده است (ابن خلکان، 6 / 285، 286).75. ابوعمران ابراهیمبن هانیبن خالدبن یزیدبن عبداللهبن مهلب بن عیینة بن مهلب (د 301 ق / 913 م)، دانشمند و فقیه شافعی مذهب اهل جرجان. وی از عبدالله بن عبدالرحمن سمرقندی و اسماعیل بن زید جرجانی و احمد بن منصور رمادی روایت کرده است. شیخ ابوبکر اسماعیلی، فقیه معروف از شاگردان او بود (سمعانی، 12 / 504، 505؛ ابن اثیر، اللباب، 3 / 276).76. ابراهیم بن محمدبن عرفة بن سلیمان بن مغیرة بن حبیب بن مهلب ازدی عتکی (244-323 ق / 839-935 م)، مشهور به نفطویه، از نحویان و ادیبان بزرگ سدۀ 3 و 4 ق / 9 و 10 م. وی در واسط زاده شد و در بغداد درگذشت. نزد ثعلب و مبرد ادب آموخت و به تاریخ و ایام الناس آگاه بود (یاقوت، معجم الادباء، 1 / 255، 256). او آثار بسیاری از خود برجای نهاد (ابن ندیم، 90).77. جندب بن احمدبن عبدالرحمن بن عبدالمؤمن بن خالدبن یزیدبن عبدالله بن مهلب بن ابی عیینة بن مهلب (د رجب 336 ق / ژانویۀ 948 م)، از محدّثان معروف جرجان بود و از ابویعقوب بحری و محمدبن حسین بن ماهیار و گروهی دیگر روایت کرد (سمعانی، 12 / 505).78. ابونصر منصوربن جعفربن علی بن حسین (حسن؟) بن منصوربن خالدبن یزیدبن مهلب (د 352 ق / 963 م)، از فقیهان و پیشوایان حنفی و مفتی بزرگ سمرقند بود. او از احمد بن یحیی و فارس بن محمد و احمدبن حمر صفار و دیگران روایت کرد (همو، 12 / 503، 504؛ ابن اثیر، همانجا).79. علیبن احمد مهلبی، ابوالحسین یا ابوالحسن (د 385 ق / 995 م). از نحویان و لغویان بزرگ روزگار خود بود. در مصر میزیست و معز و عزیز فاطمی او را گرامی میداشتند (سیوطی، 2 / 147). یاقوت (معجم الادباء، 12 / 224) تاریخ درگذشت او را 385 ق / 995 م دانسته و سیوطی به اشتباه 335 ق / 946 م یاد کرده است. زیرا اگر تاریخ اخیر درست باشد، علی بن احمد نمیتوانسته در دربارهای معز و عزیز رفت و آمد داشته باشد.80. ابومحمد حسن بن محمدبن هارون بن ابراهیم بن عبدالله ابن یزید بن حاتم (محرم 291- شعبان 352 ق / دسامبر 903- سپتامبر 963 م)، مشهورترین کس از آل مهلب در سدۀ 4 ق / 10 م. وی در یکی از بحرانیترین ایام خلافت عباسی، وزارت معزالدوله احمد دیلمی را به عهده داشت. از چگونگی پیوستن ابومحمد حسن به معزالدوله آگاهی مستندی در دست نیست، اما گفتهاند که وی قبل از وزارتش در تنگدستی روزگار میگذراند (حصری قیروانی،1 / 148، 149؛ ابن خلکان، 2 / 142). در 334 ق / 945 م قبل از معزالدوله و از سوی وی وارد بغداد شد و خلیفه مستکفی را از ورود احمد دیلمی آگهی داد (ابن اثیر، الکامل، 8 / 449). چنین مینماید که حسن از آن پس در دستگاه ابوجعفر محمدبن احمد صیمری وزیر معزالدوله به خدمت مشغول شد، زیرا در 338 ق / 949 م که صیمری به سرکوب عمران بن شاهین به بطیحه رفت، ابومحمد حسن را به جای خود در دربار امیر دیلمی نهاد. حسن در این مقام به خوبی از عهدۀ وظایف خود برآمد و معزالدوله نیز او را بیش از پیش به خود نزدیک ساخت. تقرب او نزد امیر بر صیمری که میپنداشت حسن در پی اشغال منصب وزارت است، گران افتاد و از همانجا زبان به تهدید و طعن گشود، اما به زودی درگذشت و معزالدوله از ابومحمد حسن خواست که زمام امور را در دست گیرد (یاقوت، معجم الادباء، 9 / 120، 121). در 339 ق / 950 م به دنبال ناتمام ماندن سرکوب عمران بن شاهین در بطیحه، ابومحمد حسن بر او تاخت، ولی از عمران شکست خورده بازگشت (ابن اثیر، همان، 8 / 490، 491). این معنی باعث از دست دادن وزارت نشد و او در 341 ق / 952 م به جنگ با یوسف بن وجیه امیر عُمان که میخواست بصره را تصرف کند، رفت و او را درهم شکست (همان، 8 / 496). با اینهمه، آشکار است که ابومحمد حسن اهل جنگ نبود و همنشینی با ادیبان و دانشمندان را ترجیح میداد. در 352 ق / 963 م که معزالدوله بهرغم میل ابومحمد حسن، او را برای تصرف عمان روانه ساخت، وی در بصره اقامت گزید و در حمله تعلل کرد. معزالدوله خشمناک شد و وزیر را متهم کرد که سپاه را به ایجاد آشوب تحریک میکند. دشمنان وزیر نیز در بغداد فشار خود را بر امیر دیلمی برای دستگیری ابومحمد حسن افزون کردند تا سرانجام معزالدوله از وی خواست که به بغداد بازگردد. ابومحمد حسن به بغداد بازگشت، ولی در راه بیمار شد و درگذشت. معزالدوله اموالش را مصادره کرد و خانواده و یاران و حتی غلامانش را به زندان افکند (همان، 8 / 546). وزارت ابومحمد حسن 14سال (از جمادیالاول 339 ق / اکتبر 950 م تا مرگ) به درازا کشید. پس از مرگ، پیکرش را به بغداد بردند و در مقبرۀ نوبختیان به خاک سپردند (ابن خلکان، 2 / 127).ابومحمد حسن مردی نیک نفس و جوانمرد و بخشنده بود. در دورۀ وزارتش در حل مشکلات ازجمله در رفع تعدیات بریدیان بصره توفیق یافت و گفتهاند خود برای کشف مظالم در شهرها میگشت (ابن اثیر، همان، 8 / 485). او مردی ادیب و شاعر بود (ابن خلکان، 2 / 125، 126؛ یاقوت، معجم الادباء، 9 / 130- 139). ابوعبدالله حسین بن حجاج شاعر مشهور در رثای او شعر سرود (ابن خلکان، 2 / 127). ابن ندیم (ص 149) دو اثر از او یاد کرده است: الرسائل و التوقیعات و دیوان شعر.81. ابوالحسن (یا ابوالقاسم) محمدبن هانی (د 363 ق / 973 م)، از شاعران بزرگ اندلس و از فرزندان روح بن حاتم مهلبی است (یاقوت، معجم الادباء، 19 / 92) و احتمالاً نیاکانش از شاخۀ آل مهلب در افریقیه بودند که سپس به اندلس مهاجرت کردند (ابن عماد، 3 / 41). محمدبن هانی که مُتَنَبی غرب لقب یافته (ابن معصوم مدنی، 1 / 62) در اشبیلیه میزیست و چون او را به دوستداری فلسفه متهم ساختند، گریخت و به زاب رفت. مدتی بعد خواست با خانوادۀ خویش به نزد المعزلدین الله در مصر رود، ولی در برقه کشته شد (ابن عماد، 3 / 42). به روایت دیگر (اندلسی، 1 / 916) او در خدمت المعزلدین الله روانۀ مصر شد و در برقه مورد هجوم واقع گشت و به قتل رسید.82. ابوسعید خلیل بن احمد بن محمد بن یوسف مهلبی بُستی (د پس از 400 ق / 1009 م)، چنین مینماید که از دانشمندان و قاضیان بُست بوده است. در 400 ق / 1009 م در بازگشت از حج به نیشابور رفت. از قاضی ابوسعید خلیل بن احمدبن محمدبن خلیل سنجری و دیگران روایت کرده است (فارسی، 333).83. ابویعلی حمزة بن عبدالعزیز بن محمدبن احمدبن حمزةبن شبیب بن عبدالمجید مهلبی (د ذیحجۀ 406 ق / مۀ 1016 م)، از محدّثان بزرگ روزگار خود در نیشابور بود و بسیار حدیث روایت کرد (همو، 316).84. محمود بن محمدبن قاسم ازدی مهلبی (د 481 ق / 1088 م)، ازجمله راویان جامع ترمذی است و ابوالفتح کروخی از او روایت کرده است (ابن اثیر، همان، 10 / 168).85. ابوالعباس احمدبن علی بن معقل ازدی مهلبی حمصی (567-644 ق / 1171-1246 م)، از ادیبان و شاعران معروف روزگار خود بود و نزد ابوالبقاء عکبری و وجیه واسطی در عراق و ابی یمن کندی در شام دانش آموخت. او مردی دیندار و زاهد و شیعه مذهب بود و در آن مذهب پای میفشرد (ذهبی، 3 / 250؛ سیوطی، 1 / 348).
ابن اثیر، عزالدین، الکامل، بیروت، 1402 ق، 3، 4، 5 / فهرست؛ همو، اللباب، بیروت، دارصادر؛ ابن اسفندیار، محمدبن حسن، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال، تهران، 1320 ش؛ ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الاصابة فی تمییز الصاحبة، بیروت، 1328 ق؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1398 ق، ج 2 و 5 و 6 / فهرست؛ ابن رسته، احمدبن عمر، الاعلاق النفسیه، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1891 م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1350 ق، 3 / 42؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، بیروت، 1965 م؛ همو، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره،1960 م؛ ابن معتز، عبدالله، طبقات الشعراء، به کوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1375 ق، صص 288-290؛ ابن معصوم مدنی، علی، انوار الربیع، به کوشش شاکر هادی شاکر، کربلا، 1388 ق؛ ابن ندیم، الفهرست، به کوشش رضا تجدد، تهران، 1350 ش؛ ابوحیان توحیدی، البصائر و الذخائر، به کوشش ابراهیم کیلانی، دمشق، 1385 ق؛ اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، 1970 م، فهرست؛ همو، همان، بیروت، التراث العربی، 14 / 299؛ اندلسی، محمد بن محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد حبیب الهلیة، 1970 م؛ بکری ارنبی، ابوعبید، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز المیمنی، قاهره،1354 ق؛ پلا، شارل، الجاحظ، ترجمۀ ابراهیم کیلانی، دمشق، 1985 م؛ تاریخ سیستان، به کوشش ملک الشعراء بهار، تهران، 1314 ش؛ حصری قیروانی، ابراهیم بن علی، زهر الآداب، به کوشش زکی مبارک، قاهره، 1373 ق؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، دارالکتاب العربی؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968 م، ج 1 و 2 / فهرست؛ ذهبی، شمسالدین محمد، العبر، به کوششش محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405 ق؛ زبیدی اندلسی، محمدبن حسن، طبقات النحویین و اللغویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، 1373 ق، ص 310؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، 1401 ق؛ سید مرتضی، علی بن طاهر، امالی، قم، 1403 ق؛ سیوطی، جلالالدین، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق؛ طبری، محمدبن جریر، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1883-1885 م، ج 1 و 2 و 3 / فهرست؛ العیون و الحدائق، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1869 م؛ فارسی، عبدالغافربن اسماعیل، تاریخ نیشابور، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، 1403 ق؛ کندی، محمدبن یوسف، کتاب الولاة، به کوشش روون گست، بیروت، 1908 م؛ گردیزی، عبدالحی بن ضحاک، تاریخ، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363 ش؛ مرزبانی، محمدبن عمران، الموحش، به کوشش محبالدین الخطیب، قاهره، 1385 ق؛ مرصفی، سیدبن علی، رغبة الامل، تهران، 1970 م؛ نرشخی، محمدبن جعفر، تاریخ بخارا، ترجمۀ ابونصر احمدبن محمد قباوی، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1363 ش، یاقوت، معجم الادباء، بیروت، 1400 ق، فهرست؛ همو، معجم البلدان، به کوشش فردیناند ووستنفلد، لایپزیک، 1866-1870 م، 3 / 430؛ یعقوبی، ابن واضح، تاریخ، بیروت، دارصادر، فهرست.
صادق سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید