احساس دوگانه جهانگردان تاریخی از واکنش مردم ایران نسبت به حضورشان در آیینهای سوگواری سالارشهیدان یادداشتها و نوشتارهای سفرنامهنویسان غیرمسلمان شرق و غرب عالم در دورههای گوناگون تاریخ ایران جدید و معاصر درباره باورمندی ایرانیان به نهضت امامحسین(ع) و مناسک مذهبی مرتبط با قیام و سرانجام شهیدان و اسیران آن رخداد بزرگ، بخشی مهم از رویکرد و نگاه بیرونی به اعتقاد شیعه را پیشچشمان ما قرار میدهند که بهگونهای تأملبرانگیز از پیچیدگیها و درآمیختن شرح مستندگونه و دقیق وقایع با بیان اغراقآمیز و پیشداوریهای ناموجه سرشار است. با یک مطالعه کلی، بیشترین چیزی که از این نوشتارها درک میشود، صورتی از دوگانگی است؛ از سویی برخی محدودیت ها برای حضور بیگانگان در آیینهای مذهبی شیعیان در روزهای عزاداری محرم است و از سوی دیگر یادآوری همه جزییات آنچه در این مراسم مذهبی سالیانه میگذرد و خود این سیاحتنامهنویسان شاهد همه آن تشریفات و رسوم بودهاند. خانم کلارا کولیور رایس درباره بزرگداشت یاد و نام امامحسین(ع) و یاران ارجمندش در ایران چنین روایت میکند، «همهساله، در سیزده روز نخست ماه محرم، شیعیان خاطره و یاد این رویداد را زنده نگاه میدارند».
«اغلب ولایات از جهت گرانی و خشکسالی، فارس، خراسان، یزد، اصفهان و ... حالتشان بسیار بسیار بد است. از این جهت متصل اوقات تلخ است. بهخصوص خراسان و همه جا.
رهیافتهایی درباره اخلاق پزشکی ایرانیان از خلال سیاحتنامهها حکیم گفت، «اول مرتبه حکمت، امانت و دیانت است؛ زیراکه طبیب به هر خانه که داخل شد محرم و اهل آن خانه محسوب است. طبابت با خیانت ضد است». تصویر خوشایندی که زینالعابدین مراغهای در سیاحتنامه ابراهیمبیگ از قول یک پزشک ایرانی دوره قاجار ارایه میدهد، درواقع بخشیاز تصویری است که در ذهن ایرانیان نسبت به این گروه حرفهای نقش بسته و موجد اعتماد و ارایه جایگاهی ویژه و گاه فرا انسانی برای فعالان این صنف بوده است.
«ریدك خوشآرزو غلام خاص خسرو پرویز، زیبایی زن را چنین وصف کرده است: زیباترین زنان و جذابترین زنان آن است که نه کمسال و نه بزرگسال باشد، نه درازبالا و نه کوتاهقامت، نه لاغر و فربه؛ خوشقامت، زیباروی، خوشاندام، با پیشانی صاف، کمان ابروان، بادامیچشم ... خوشخند، چانهگرد ... کمگوی و باشرم». چنین تصویری که ژان شاردن، تاجر و سیاح فرانسوی و از مقربان درباره شاهعباس دوم صفوی، به نقل از تاریخ ثعالبی ارایه میدهد، میتواند تصویر آرمانی انسان ایرانی از زن مطلوب و نوع نگرش زیباشناسانه وی به آن قلمداد شود. این تصویر به فراخور اوضاع از چشم مردان جدا شده و در ذهن زنان نیز نشسته است و ایشان دستکم تا حوالی دوران مدرن و عصر حاضر میکوشیدند تا خود را به تمثیلی از این تصویر مشابه سازند.
شاردن، سیاح فرانسوی عصر صفوی در خلال سفرنامهاش مینویسد، «مسلمانان مشرقزمین مخصوصا ایرانیان القاب پرمعنی و بزرگی برای خود انتخاب میکنند که برخی عربی و بعضی فارسی است و این القاب بیانگر آمال و امیدهای ایشان است. گفتنی است که این رسم از عبرانیان به ایرانیان انتقال یافته و به هر صورت اسم و القاب آنان از نام و لقب ما غربیان که غالبا فاقد معنی است بسی بهتر است». بیشتر سفرنامهنویسانی که در دوران تاریخ جدید و معاصر ایران، یعنی از زمان تسلط صفویان تا پایان دوران سلطنت پهلوی پای به این سرزمین نهادند، اغلب گماشتگان و سفیرانی بودند که بخش بزرگتر تماسشان با ارکان حکومتی ایران بهویژه دربار سلاطین بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید