1394/8/18 ۱۰:۱۸
احساس دوگانه جهانگردان تاریخی از واکنش مردم ایران نسبت به حضورشان در آیینهای سوگواری سالارشهیدان یادداشتها و نوشتارهای سفرنامهنویسان غیرمسلمان شرق و غرب عالم در دورههای گوناگون تاریخ ایران جدید و معاصر درباره باورمندی ایرانیان به نهضت امامحسین(ع) و مناسک مذهبی مرتبط با قیام و سرانجام شهیدان و اسیران آن رخداد بزرگ، بخشی مهم از رویکرد و نگاه بیرونی به اعتقاد شیعه را پیشچشمان ما قرار میدهند که بهگونهای تأملبرانگیز از پیچیدگیها و درآمیختن شرح مستندگونه و دقیق وقایع با بیان اغراقآمیز و پیشداوریهای ناموجه سرشار است. با یک مطالعه کلی، بیشترین چیزی که از این نوشتارها درک میشود، صورتی از دوگانگی است؛ از سویی برخی محدودیت ها برای حضور بیگانگان در آیینهای مذهبی شیعیان در روزهای عزاداری محرم است و از سوی دیگر یادآوری همه جزییات آنچه در این مراسم مذهبی سالیانه میگذرد و خود این سیاحتنامهنویسان شاهد همه آن تشریفات و رسوم بودهاند. خانم کلارا کولیور رایس درباره بزرگداشت یاد و نام امامحسین(ع) و یاران ارجمندش در ایران چنین روایت میکند، «همهساله، در سیزده روز نخست ماه محرم، شیعیان خاطره و یاد این رویداد را زنده نگاه میدارند».
احساس دوگانه جهانگردان تاریخی از واکنش مردم ایران نسبت به حضورشان در آیینهای سوگواری سالارشهیدان
یادداشتها و نوشتارهای سفرنامهنویسان غیرمسلمان شرق و غرب عالم در دورههای گوناگون تاریخ ایران جدید و معاصر درباره باورمندی ایرانیان به نهضت امامحسین(ع) و مناسک مذهبی مرتبط با قیام و سرانجام شهیدان و اسیران آن رخداد بزرگ، بخشی مهم از رویکرد و نگاه بیرونی به اعتقاد شیعه را پیشچشمان ما قرار میدهند که بهگونهای تأملبرانگیز از پیچیدگیها و درآمیختن شرح مستندگونه و دقیق وقایع با بیان اغراقآمیز و پیشداوریهای ناموجه سرشار است. با یک مطالعه کلی، بیشترین چیزی که از این نوشتارها درک میشود، صورتی از دوگانگی است؛ از سویی برخی محدودیت ها برای حضور بیگانگان در آیینهای مذهبی شیعیان در روزهای عزاداری محرم است و از سوی دیگر یادآوری همه جزییات آنچه در این مراسم مذهبی سالیانه میگذرد و خود این سیاحتنامهنویسان شاهد همه آن تشریفات و رسوم بودهاند. خانم کلارا کولیور رایس درباره بزرگداشت یاد و نام امامحسین(ع) و یاران ارجمندش در ایران چنین روایت میکند، «همهساله، در سیزده روز نخست ماه محرم، شیعیان خاطره و یاد این رویداد را زنده نگاه میدارند».
استقرار رسمی تشیع و تصویرسفرنامهها از سوگواری محرم
«... میگویند زمانی که امامحسین(ع) میخواستند از مدینه بهکوفه مسافرت کنند، دشمن، ایشان را ١٠روز تمام تعقیب کرد و تا لحظه شهادت دنبالشان بوده است. در طول مدت سوگواری، ایرانیها لباس عزاداری میپوشند، مکدر و غمگین هستند، موی سر خود را اصلاح نمیکنند و این خلاف کردار روزانه آنهاست. با قناعت زندگی میکنند. ...در تمام شهر اردبیل، جنبشی زیاد و مداوم به چشم میخورد و مراسم کمنظیری در آنجا اجرا میشود. قبل از روز دهم به این مراسم با یک عزاداری همگانی پایان میدهند ولی در شب همان روز مراسم کمنظیری برپا میشود. مراسم مزبور در حیاط جلوئی مزار شیخ صفی درحالیکه پرچم بلندی در کنار منبر برافراشته شده است انجام میگیرد. ...ظهر آن روز خان به سفرا گفت که امشب (بیستوچهارم ماهمی) ایرانیها طی مراسمی، عاشورا را به پایان میبرند و چنانچه آقایان سفرا مایل بهدیدن باشند او از آنها دعوت میکند تا در این مراسم شرکت کنند...»در کمتر سفرنامهای از دورهصفوی مشاهده میشود که سفرنامهنویسان، به ماجراهای مربوط به آیینهای عزاداری سیدالشهدا توجهی چندان نشان دهند. برای نمونه در آثاری مشهور مانند سیاحتنامههای کروشنسکی، فیگوئروا و حتی سفرنامه شاردن، گاه تنها در اندازه اشارتی به این مسأله پرداخته شدهاست. دلیل چنین رویکرد شاید ناشناخته بودن این پدیده برای خارجیها تا آن زمان و تداوم نداشتن حضور ایشان برای پوشش ریزبینانه رخدادها باشد، یا شاید هم اینگونه مراسم در آن روزگار در همه لایههای جامعه ایرانی هنوز گستردگی کافی نیافتهبود. چند روایت مانند سفرنامه دلاواله و سفرنامه اولئاریوس سفیر و سیاح آلمانی که در دوران آخرین پادشاهان آن سلسله به ایران رسید و متن پیشین از وی روایت شده است، را شاید بتوان از نمونههای متفاوت در اینباره یاد کرد که با مطالعه آنها شکوه برگزاری آن آیینها دستکم در برخی شهرهای مهم آن دوران را درمییابیم. آنچه در این سفرنامهها به چشم میآید، آن است که منع جدی برای حضور خارجیها در آن برنامهها وجود نداشته، حتی از ایشان برای تماشای این مراسم هم دعوت میشده است.
خوف کنسول روسی از آیینیهزار و دویست ساله
زمانی که سفیران و گردشگران خارجی در کتابها و گزارشهایشان به موضوع مذهب ایرانیان اشاره میکنند، در نخستین فرصت و معمولا کمی پس از معرفی امامعلی(ع) بهعنوان نقش محوری و اصلی در ماجرای شکلگیری تشیع، به مسأله قیام امامحسین(ع) و اهمیت آن نزد ایرانیان و جایگاهش در تفکر دینی آنان میپردازند؛ درست از همینجا هم شرح اتفاقات رخداده در سوگواریها را نشر میدهند. نمونههایی برای این ماجرا در چند اثر میتوان یافت. برای مثال، کلنل یِیت (Yate)، کنسول بریتانیا در مشهد در کتاب «سفر به ایران و افغانستان» مربوط به دوره قاجاریه مینویسد «با شروع ماه ژوئیه، محرم نیز فرارسید. در این ماه شیعیان به سوگ امام حسین(ع) و امام حسن(ع) مینشینند. ایرانیان عزاداری در این ماه را از واجبات مسلم مذهب خود میدانند. به مدت ده شبانهروز مراسم سوگواری برپا بود و تمامی شهر به حالت تعطیل درآمد». این اشاره در سفرنامههای دیگر هم تکرار میشود. آنچه کلنل ییت اما در ادامه آن مطلب بدان میپردازد این است، «در برپایی این مراسم، مردم در معابر شهر تجمع میکردند و بهطورکلی تمام خیابانهای باریک شهر مسدود میشد و عبورومرور برای خارجیان مشکل و میگردید. اعضای کنسولگری روس در این ماه شهر را ترک گفته و به نواحی اطراف آن میرفتند. در مناطق غیرروستایی ایران تعصبات مذهبی مردم بیشتر است و نباید نسبت به آن بیتوجه بود. اکثرا در شهرهاست که تظاهرات عمده و زد و خوردهای اعتراضآمیز روی میدهد. برپاکنندگان اصلی آن نیز طلاب علوم دینی ساکن در شهرهایند. بدین ترتیب اعضای هردو کنسولگری ترجیح میدادند که از شهر خارج شوند».
چنین برمیآید که روسها بیش از دیگر ممالک و گروههای خارجی نسبت به این گردهمایی اعتقادی و ملی ایرانیان، بیمناک بودهاند. عمر این سفرنامهها که ترس وابستگان دولتهای خارجی را نسبت به مراسم عاشورا و محرم انعکاس دادهاند، تقریبا همه سالهای حکومت ناصرالدینشاه قاجار و پس از آن، حتی تا دوران پهلوی اول هم دوام مییابد. چنین پدیدهای بهنظر، ابعاد آن حرکت را از یک جریان صرف مذهبی به مسائل سیاسی و ملیگرایانه میکشد که دستاورد دستاندازیهای آن بیگانگان به خاک و ناموس ایران است؛ واضحترین چهره آن در دو دوره جنگهای ایران و روس و نابسامانیهای پس از آن تجلی یافتهاست. کلنل ییت در ادامه مطالب خود درباره موضع کنسولها و سفیران دولتهای بیگانه، بیهیچ سخن دیگری تجربه خود را میافزاید که «من شخصا دلیلی برای این کار [خروج از شهر] نیافتم و در خانه ماندم. همهچیز به آرامی میگذشت و کوچکترین حرکتی از مردم دال بر ضدیت و نفرت از اروپائیان سر نزد».
واقعیتی که در بیشتر این سیاحتنامهها دیده میشود آن است که همه از پدیدهای وحشت کردهاند و درباره آن صحبت میکنند که هرگز خود یا اطرافیانشان نمونهای از آن را تجربه نکردهاند، که واهمهای درونی از یک طغیان محتمل و مبتنیبر شنیدهها است. رفتاری که از مردم بروز مییابد، اما مسیری کاملا خلاف این نگرانیها را نشان میدهد. کازاما، نخستین وزیر مختار ژاپن در ایران مینویسد، «امروزه هم گاه برای نامسلمانان و بیگانگان دیدهشدن در شهر در ماه محرم خطرناک است... وقتی که به آبادی بختیارینشین، حدود ٥٠٠ کیلومتری جنوب تهران برای شکار رفته بودم، از روی اتفاق به راهپیمایی محرم برخوردم. اما زود رفع نگرانیم شد، چون راهپیماییای که دیدم از آنکه وصفش را شنیده بودم آرامتر بود. حس کردم که مراسم محرم این آبادی فقط گونهای آیین شکرگزاری برای نعمت و برکت خداوند، مانند جشن خرمن است».
عاشورا؛ ورود بیگانگان ممنوع!
با نگاه به بیشتر آثار سفرنامهای ایران در چند سده اخیر،آنچه بهدست میآید آن است که با وجود استقبال نسبی از حضور افراد بیگانه برای شرکت در برنامههای مربوط به روزهای یکم تا نهم محرم، گونهای حرمت و ممنوعیت برای ورود به ویژهبرنامههای روز عاشورا از سوی حکومت در نظر گرفته شده بود و جامعه نیز با آن همراهی داشته است. در کتاب «مردم و دیدنیهای ایران» که سفر مادام کارلا سرنا به ایران در زمان قاجار را شرح میدهد، اینگونه آمده است «...طبق تشریفات دربار، حضور خارجیان در شکوهمندترین پردههای این نمایش حزنانگیز که شهادت امامحسین(ع) را مجسم میکند و در روز دهم یعنی آخرین روز تعزیه به نمایش درمیآید ممنوع است». در آثار دیگر نیز به این ممکن نبودن حضور توجه شده است؛ هر چند باز میبینیم همین شرط هم بارها زیر پا گذاشته میشود. جالبترین روایت شاید به بانویی دیگر یعنی کلارا کولیور رایس انگلیسی مربوط باشد که در اثر خود با عنوان «زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان» چنین روایت میکند «...از چندین مامور درمورد اوج نمایش، یعنی زمان به شهادت رسیدن امامحسین(ع) سؤال کردیم و همواره پاسخ آن بود که تا یکساعت به غروب مانده، حادثه روی نخواهد داد... تصمیم گرفتیم به خانه محل اقامت خود بازگردیم، ناهاری بخوریم، استراحتی بکنیم و اظهار امیدواری کردیم که یکی دو ساعت دیگر بازخواهیم گشت... در آغاز بازگشت، پرندهای در راه پر نمیزد و همه در مراسم شبیهخوانی بودند. اما در کمتر از نیم ساعت انبوه جمعیت در راه بازگشت بود. کسی را فرستادیم تا علت ترک مراسم را جویا شود، خبر آورد که حضرت امامحسین(ع) بلافاصله پس از بازگشت ما در مراسم تعزیه شهید شده و مراسم پایان یافته بود. مهمترین و مقدسترین قسمت شبیه، پس از خروج ما کافران انجام شده بود. مسأله را به خوبی درک کردیم، اما از اینکه در آن هنگام آنجا نبودیم متاسف گشتیم؛ هرچند اگر بازنمیگشتیم، نیرنگی برای راندن ما به کار میبستند». این همه اشتیاق برای تماشای یک نمایش مذهبی که نابازیگران اجراکنندگان آناند، جای پرسش و اندیشه بسیار دارد.
چنانکه گفته آمد یک دلیل عمده در ممنوعیت این حضور، میتواند بر اثر نگرانی از بروز غیرت ایرانی در رویارویی با خاطرات عهدشکنیها و تطاولی باشد که این بیگانگان نسبت به ایران و ایرانی روا داشتهاند؛ غیرتی که در روز عاشورا با حافظه تاریخی دیرسالتر درهم میتند و به اوج میرسد.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید