دخالت در امور داخلي: نوشزاد، فرزند انوشيروان به دين مادرش ميگرود و مسيحي ميشود و انوشيروان او را در جنديشاپور زنداني ميكند. انوشيروان به روم ميرود و به هنگام بازگشت، به سبب خستگي و ناتندرستي، چندي در اردن ميماند. به نوشزاد خبر ميرسد كه انوشيروان در راه درگذشته و اكنون او پادشاه است. نوشزاد از مرگ پدر خوشحال ميشود، همه زندانيان را آزاد ميكند و سپاهياني فراوان گرد ميآورد. با رسيدن خبر به قيصر روم، او نامهاي به نوشزاد همكيش خود مينويسد و از او پشتيباني ميكند.
«آزادگان» در شاهنامه به دو معنا به كار گرفته شده است: نخست گروه ويژهاي از ايرانيان داراي تبار برجسته كه در شمار بزرگزادگان و شاهزادگانند و در ميدانهاي نبرد از فرماندهان و برترينهاي سپاهند و اين با نقش آنان در روزگار ساساني همخواني دارد؛ دوم، همة ايرانيان كه در شاهنامه بيشتر بدين معنا به كار رفته است.
اشاره: حكومت، موضوع و هسته اصلي اين پژوهش است: نهادي سياسي كه شالودة كشور در جهان سياسي امروز و بنياد تمدني بشر در گذشته تاريخي را فراهم ساخته است. اين پديده در انديشه سياسي ايرانيان باستان جايگاه و پايگاهي ويژه داشته كه در آثار برجا مانده از گذشتههاي دور، همچون شاهنامه، به عنوان چكيده فرهنگ و هويت ايراني، بازتاب يافته است. به ياري شاهنامه ميتوان به تعريف حكومت، كاركردهاي آن، عناصر و دستگاههاي ساختاري حكومت پرداخت. همچنين در اين اثر از ديپلماسي و روابط بينالملل در جهان باستان تصاويري زنده در قالب شعر حماسي آفريده شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید