اتانازی در فقه و حقوق اسلامی / آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی و مریم رضوی نیا - بخش ششم
1393/9/11 ۰۹:۱۶
طبق قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به شرع»، در موضوع اتانازی عقل حکم میکند که بتوان بیماری را که از درد طاقتفرسا رنج میبرد، با اتانازی غیر فعال، یعنی قطع درمان، رهایی بخشید. شرع نیز این موضوع را تأیید میکند که با خودداری از مداوا، بیمار لاعلاج از درد و رنج طاقت فرسا خلاصی یابد.
طبق قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به شرع»، در موضوع اتانازی عقل حکم میکند که بتوان بیماری را که از درد طاقتفرسا رنج میبرد، با اتانازی غیر فعال، یعنی قطع درمان، رهایی بخشید. شرع نیز این موضوع را تأیید میکند که با خودداری از مداوا، بیمار لاعلاج از درد و رنج طاقت فرسا خلاصی یابد.
اتانازی در حقوق اسلامی
قلمرو قانون، قلمرو بایدها و نبایدهاست، یا به عبارتی قلمرو کنترل حکومتی رفتار است. باید توجه داشت که پیشرفت روزافزون علوم و ظهور پدیدههای نو در زندگی به ایجاد مفاهیم و اصول جدید میانجامد و موجب بروز تغییر در نظامهای مرتبط با آنها از جمله نظام حقوقی میگردد.
پیدایش بیوتکنولوژی و امکان انجام بسیاری از اقدامات جدید و ضرورت کنترل اقدامات مذکور با هدف حفظ حقوق و الزام تکالیف افراد، این نظام حقوقی را اهمیت بخشیده است. مسأله اتانازی یکی از مباحث علوم جدید است که باید در قلمرو حقوق، مورد بررسی قرار گیرد. بحث اتانازی به صراحت در قوانین اسلامی ذکر نشده است؛ بنابراین موارد مشابه آن را بررسی میکنیم.
بررسی اتانازی از منظر حقوقی
مبانی قتل ترحمآمیز وحقوق کیفری
قتل در طول تاریخ، یکی از بزرگترین جرایم محسوب شده که با اهداف مختلفی از قبیل انتقامجویی، انگیزه سیاسی و… صورت میگرفته است. اگر قتل عمد را کشتن عمدی یک انسان بدون مجوز قانونی بدانیم، متوجه میشویم که قتل ترحمآمیز، تمام عناصر موجود برای یک قتل عمدی را داراست. براساس قوانین جزایی کشورمان این مسأله را باید در دو حالت بررسی کنیم:
۱ـ موردی که انجام اتانازی بدون رضایت بیمار و تنها بر اساس صلاحدید گروه پزشکی انجام میشود. در چنین وضعیتی مسأله قتل یک انسان مطرح است و مسلماً انگیزه خیرخواهانه نیز نمیتواند باعث تبرئه ایشان شود. چنین عملی از مصادیق بارز قتل عمد است که قانون، مجازات قصاص را برای آن در نظر گرفته است.
۲ـ موردی که انجام اتانازی با رضایت بیمار و خانواده وی صورت گرفته باشد و بیمار قبل از فوت حق قصاص و اخذ دیه از طرف اولیای خود را ساقط کرده باشد؛ در این مورد برای رسیدن به پاسخ میتوان از دو ماده قانون مجازات اسلامی استفاده کرد.
مطابق ماده ۲۶۸: «چنانچه مجنیعلیه قبل از مرگ، جانی را از قصاص نفس عفو نماید، حق قصاص ساقط میشود و اولیای دم نمیتوانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند.»، مطابق ماده ۶۱۲: «هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته باشد یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم میکند.»
در مجموع میتوان گفت: وجود رضایت بیمار به قتل خویش و انگیزه ترحمآمیز، از عللی هستند که در این روند دخیل میباشند. هر یک از این دو موضوع در حقوق کیفری تحت عناوین خاص و مستقلی بررسی میشوند. این عناوین عبارتند از:
۱ـ تأثیر رضایت مجنیعلیه، در ماهیت جرم و مسئولیت کیفری؛
۲ـ تأثیر انگیزه نیک یا شرافتمندانه در ماهیت جرم و مسئولیت کیفری.
نقش رضایت مجنیعلیه و انگیزه در حقوق کیفری
رضایت مجنیعلیه به معنای «تمایل قلبی و موافقت مجنیعلیه به اینکه تعرضی برخلاف قانون علیه حقوق و آزادیهای او انجام گیرد.» سؤال این است که: آیا رضایت مجنیعلیه این قدرت را دارد که اعمال نامشروع را مشروع کند و باعث زوال وصف کیفری عمل و سقوط مجازات گردد؟ و یا اینکه آیا رضایت بیمار به قتل خویش، این حق را برای پزشک ایجاد میکند که اقدام به سلب حیات او نماید؟
در حقوق کیفری این اصل پذیرفته شده که رضایت مجنیعلیه، تأثیری در ماهیت عمل مجرمانه و مسئولیت کیفری ندارد. این اصل به تعابیر مختلف در تألیفات حقوقدانان خارجی، ایرانی و اسلامی بیان شده است؛ برای مثال، برخی از حقوقدانان اروپایی در این خصوص چنین مینویسند: چون هدف قانون جزایی به هیچ وجه حفظ منافع خصوصی نیست یا لااقل منافع خصوصی را از طریق نظم اجتماعی حمایت میکنند، رضایت قربانی جرم مانع مشوب شدن نظم اجتماعی نیست؛ پس نمیتواند مانع مجازات شود. بهرغم رضایت قربانی جرم عمل مخالف نظم اجتماعی باقی میماند؛ جرم تحقق مییابد و باید مجازات شود (استفانی۱۳۷۷ج۱: ۵۲).
در نظام حقوقی ایران اصل فوقالذکر پذیرفته شده و در توجیه آن چنین گفتهاند: از آنجا که جرم عملی مخالف نظم اجتماعی است و هدف از تأسیس مجازات بیش از هرچیز حفظ نظم و دفاع از منافع عمومی جامعه میباشد، بنابراین چون متضرر اصلی از وقوع جرم جامعه است و حق مجازات از حقوق عمومی است، رضایت مجنیعلیه رافع تقصیر مرتکب نیست و نمیتوان آن را به دلیل اباحه، مانع از اجرای مجازات به شمار آورد (اردبیلی۱۳۸۰ج۱: ۱۸۸).
در حقوق کیفری اسلام نیز قاعده عمومی این است که رضایت مجنیعلیه به جرم و اذن وی به انجام آن، جرم را مباح نمیکند و اثری بر مسئولیت کیفری ندارد (عوده۱۳۷۳ ج۱: ۴۴۱).
به طور خلاصه، توجیه اصل مذکور بر این پایه استوار است. چون قانون مجازات از قوانین است و برای نفع جامعه مقرر گردیده است، قربانی جرم با اراده خود نمیتواند اجرای آن را منحل کند. نتیجه آنکه رضایت مجنیعلیه، مجوزی برای ارتکاب جرم نیست و نمیتواند قوانین حقوق کیفری را نقض نماید؛ بنابراین با توجه به اصل مذکور هر قانون قتل ترحمآمیز که تصویب میشود، ناقض یکی از اصول بنیادین حقوق کیفری خواهد بود، چرا که به رضایت بیمار (مجنیعلیه) اعتبار میبخشد و آن را جوازی برای ارتکاب قتل میداند.
ذکر این نکته در اینجا لازم است که اصل عدم تأثیر رضایت مجنیعلیه در ماهیت جرم، در برخی موارد، استثناست، به طوری که گاه رضایت موجب حذف جرم و عدم مجازات میگردد. این استثنا محدود به دو حالت است:
۱ـ زمانی که رضایت، یکی از ارکان و عناصر تشکیلدهنده جرم را زائل میکند که این مورد، محدود به جزایی است که عدم رضایت برای تحقق جرم لازم است؛ مثل سرقت که اصلاً در این جرائم، وجود رضایت مانع تحقق جرم میشود و موردی برای توجیه عمل مجرمانه باقی نمیماند.
۲ـ در حالت دوم، گاه رضایت، بدون آنکه یکی از عناصر جرم را از بین ببرد، باعث رفع مسئولیت کیفری میشود و اینجاست که رضایت مجنیعلیه به عنوان یک عامل موجه جرم مطرح میشود. در این صورت، رضایت، یک عامل توجیهکننده «شرط مشروعیت عمل» بر مبنای اجازه قانونگذار است که در مقررات کیفری کشور ما (مانند اکثر کشورها) نسبت به مداخله پزشک در اعمال جراحی و طبی و حوادث ناشی از عملیات ورزشی صادر شده است (بسامی ۱۳۸۸: ۴۰).
انگیزه و تأثیر آن بر مسئولیت کیفری
انگیزه در این رفتار، بسیار حائز اهمیت است. اتانازی را میتوان نوعی قتل عمد قلمداد نمود؛ اما آنچه در این مبحث سؤال برانگیز است، اینکه در قتل عمد قصد مجرمانه و انگیزه عدوانی وجود دارد، اما در قتل ترحمآمیز این عمل به خاطر ترحم بر بیمار صورت گرفته و برای نجات بیمار از درد و رنج و تسریع مرگ او میباشد. در اتانازی که با انگیزه ترحم و دلسوزی به بیمار انجام گرفته است، ابتدا باید به تبیین مفهوم سوء نیت قصد مجرمانه پرداخت. مفهوم سوء نیت قصد که در معنی عام آن عمد در ارتکاب جرم میباشد (کاتوزیان ۱۳۷۸: ۱۸۰) و انگیزه شامل نفع یا ذوقی که مرتکب را به ارتکاب جرم میکشاند، در مورد هر جرمی ممکن است، متغیر و متفاوت باشد.
قصد مجرمانه در هر جرمی مفهومی واحد و ثابت میباشد. مثلاً قصد قتل در کلیه قتلهای عمدی سلب حیات است. اصولاً انگیزه در تحقق جرم تأثیر ندارد ولی وجود آن در هر جرمی متغیر و متنوع است و کیفیت آن ممکن است، فقط موجب تشدید یا تخفیف مجازات گردد. بنابراین، هرچند که از دیدگاه حقوق اسلامی و قوانین موضوعه تشخیص انگیزه مجرمانه قاتل در ماهیت عمدی بودن قتل، تأثیری ندارد، اما از نظر حقوق اولیای دم در انتخاب مجازات (قصاص یا عفو) و همچنین تعیین میزان مجازات تعزیری توسط دادگاه قابل بررسی میباشد (سپهوند ۱۳۸۸: ۷۲).
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.