شروین وکیلی: شعر دی.ان.ای فرهنگ است
1397/4/6 ۱۲:۵۷
صحبت درباره نیما یوشیج بسیار است و تا به امروز افراد بسیار زیادی مانند مهدی اخوانثالث، شاپور جورکش، سیروس طاهباز، محمد حقوقی، سعید حمیدیان و امید طیبزاده درباره او کتاب نوشتهاند اما به تازگی شروین وکیلی که پیش از این در پوشه «جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر فارسی» دست به انتشار سه کتاب زده بود، کتابی با نام «نیما یوشیج» را راهی بازار نشر کرده است. در این راستا گفتوگویی را با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
بسیاری از حرفهایی که درباره شعرنو شنیدهایم افسانه است
صحبت درباره نیما یوشیج بسیار است و تا به امروز افراد بسیار زیادی مانند مهدی اخوانثالث، شاپور جورکش، سیروس طاهباز، محمد حقوقی، سعید حمیدیان و امید طیبزاده درباره او کتاب نوشتهاند اما به تازگی شروین وکیلی که پیش از این در پوشه «جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر فارسی» دست به انتشار سه کتاب زده بود، کتابی با نام «نیما یوشیج» را راهی بازار نشر کرده است. در این راستا گفتوگویی را با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
******
چندی است که شما پروندهای با نام «جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر فارسی» را آغاز کردهاید و در این مجموعه از کتابها دست به انتشار چند اثر زدهاید. جدیدترین کتاب از این مجموعه نیز طی روزهای گذشته راهی بازار نشر شد. کمی درباره این پروژه صحبت کنید.
چند سال پیش پروژهای به نام «جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر فارسی» را آغاز کردم که کتابهای این مجموعه از سال گذشته وارد بازار شدند و تا به امروز چهار عنوان کتاب از این پرونده در کتابفروشیها موجود است. جلد اول این مجموعه درباره ملکالشعرای بهار، جلد سوم درباره ابوالقاسم لاهوتی و شاعران بلشویک و جلد چهارم درباره پروین، فروغ و سیمین است و گفتمان زنانه در شعر معاصر میپردازد. جلد دوم از این پژوهش «نیما یوشیج» است که به تازگی راهی بازار نشر شده و در آن به مباحث مختلف شعرنو و نیما پرداختهام.
نسخه الکترونیکی این کتابها نیز در فضای مجازی منتشر شده است.
بله. این کتابها هم به صورت کاغذی و هم به صورت الکترونیکی موجود است و علاقهمندان میتوانند نسخه الکترونیک کتاب را به صورت رایگان از روی سایت دانلود کنند.
آیا این شرایط به فروش کتاب ضربه نمیزند و ناشر با کار شما مخالفت نمیکند؟
واقعیت این است که هر چه کتاب بیشتر خوانده شود، بیشتر به فروش میرود و به نظر من دوستانی که نگران این موضوع هستند، اشتباه میکنند. من با دلایلی آماری به این نتیجه رسیدهام و از این رو اغلب کتابهایم را با این شرط چاپ میکنم و خوشبختانه آثارم با استقبال روبهرو میشوند و معمولا به چاپ چندم هم میرسند.
تا به امروز کتابهای بسیار زیادی درباره نیما منتشر شده است. چه نیازی در این حوزه احساس کردید که دست به نگارش چنین کتابی زدید؟
من فکر میکنم درباره شعر معاصر فارسی، نگاه علمی وجود نداشته تا از یک زاویه مستند نگاه کند و بگوید شاخصهای حاکم بر شعر معاصر چیست و بنا بر چه شرایط تاریخی، کی و کجا شکل گرفته است. نگاهی که ما در این حوزه داریم، بسیار ایدئولوژیک و درواقع قبیلهای -عشیرهایست و در نتیجه به نتایج نامستند و نادرست منتهی میشود. من تلاش دارم که در این مجموعه یک چهارچوب علمی برای این موضوع ایجاد کنم و مطمئنم که شما با مطالعه آن متوجه تفاوت این اثر با سایر کتابها خواهید شد.
تفاوت عمده این اثر با سایر کتابها در چیست؟
تفاوت عمده آن این است که تمام گفتمان حاکمی را که وجود دارد، واسازی میکند. برای مثال همه میگویند نیما در سال ابتدای دوران رضا شاه با مجموعه «افسانه» شعرنو را بنا نهاد اما اگر دقیق به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم که چنین موضوعی درست نیست و تمام آن فرمها و ساختارهای مدرن سه دهه پیش از او شکل گرفته و نیما نسل دوم یا سوم این ماجراست و نباید کل داستان را به او نسبت داد؛ اما در عین حال باید توجه داشت که او یکی از جریانهای اصلی است. من در این کتاب توضیح دادهام که چفت و بست هر کدام از این جریانها به چه شکل بوده است. سیاستها و نهاد آنها به چگونه بوده و چرا برخی گفتمانها بر برخی دیگر چیره شده است و چرا برخی نهادها از دور خارج شدند. این موارد موضوعاتی بودند که در این کتاب به آنها اشاره شده است. در این پروژه بخشی از کار من نقد ادبی است اما هسته مرکزی بحثم جامعهشناسی تاریخی شعر است. در این کتاب به بحثهای جنجالی فعالیتهای نیما نیز پرداخته شده و بیان کردهام که تصویر عمومی دربارهاش اشتباه است. در جلد دیگری از همین مجموعه که به ابوالقاسم لاهوتی مربوط میشود مفصل شواهدی آوردهام که گفتمان نیمایی و متغیرهای حاکم بر آن را شاعران بلشویک پیشتر ابداع کرده بودند نیما دنبالهروی ایشان محسوب میشود. درواقع بسیاری از حرفهایی که ما درباره شعرنو شنیدهایم و میدانیم، افسانه است.
اصلا چه شد که تصمیم گرفتید به این شکل به حوزه شعر بپردازید؟
به باور من شعر ستون فقرات فرهنگ است؛ یعنی در ایران شعر مثل دی.ان.ای فرهنگ میماند. اگر ما میراث شعری خودمان را نفهمیم و و سلیقه ادبی پخته و تاریخیمان را از دست بدهیم، دچار نوعی تباهی فرهنگی شدهایم و باید جلوی آن را گرفت. به نظر من راهکار خروج از وضعیت فعلی، نقد علمی شعر است. ما اگر میبینیم که مانند آن داستان معروف پادشاه لخت است، باید دربارهاش دست به افشاگری بزنیم. مشکل اصلی شعر امروز غیاب نقد علمی و مستدل است. به نظرم دلیلی ندارد که هنگام نقد نگران ناراحتی کسانی باشیم که به واسطه این فاشگوییها ناراحت میشوند.
بسیاری از شما انتقاد میکنند که چرا در حوزههای مختلف قلم میزنید و در چندین حوزه کتاب دارید. این انتقادها را قبول دارید؟
این صحبتها مثل آن میماند که بگوییم چرا اینشتین هم در ریاضی و هم در فیزیک فعالیت داشته است، یا چرا ویولن میزده است. قاعدتا منتقدان ابتدا باید کتابی را بخوانند و بعد اگر حرفهای اشتباهی یافتند، آنها را نقد کنند. بیان این صحبت که چرا فلانی در چند حوزه قلم میزند که نقد محسوب نمیشود، و در نهایت توصیفی زندگینامهای و چه بسا ستایشی است! نقد باید بر پایه اصولی باشد و منطقی داشته باشد. من در حوزههایی ورود میکنم که اتفاقا بسیار درباره آن صحبت شده است؛ اما دستگاهی نظری دارم و با تکیه به آن وقتی با مسالهای مانند «هویت فرهنگی امروز مردم ایران» روبهرو میشوم، میبینم که دربارهاش بسیار چرند گفته شده و بسیاری از حرفها بدون چهارچوب نظری و غیرمستند بیان شده است. در این موارد به آن موضوعها میپردازم. من درباره همه کتابهایم یک ادعای ساده و منطقی دارم: میگویم در هر زمینهای که مطلب نوشتهام، در آن حوزه مستندترین سخن را گفتهام و همیشه چارچوب نظری نو و سخنی تازه هم داشتهام. صد البته که بسیار هم مشتاقم منتقدان مطالب را بخوانند و بگویند که اینجای مطالبت ایراد دارد. اما اگر کسی درباره متنی نخوانده نظری داشته باشد، باید با لبخندی از کنارش گذشت و نادیدهاش گرفت. یک آزمون ساده برای پاسخ به ایرادی که مطرح کردید به دستتان بدهم: تقریبا همه کسانی که آثارم را خواندهاند ایرادی از آن جنسی که فرمودید به من نداشتهاند، و خردهگیری بر تنوع کارهایم ویژه کسانی است که هیچ نخواندهاند و درست معلوم نیست نقدشان چیست و چه مبنایی دارد. این که فلانی چون در آن حوزه کتاب نوشته، نباید در این حوزه کتاب بنویسد، حرف کسانی است که با مفهوم کتاب و پژوهش بیگانهاند. پژوهشگر برای اندیشیدن و نوشتن از کسی اجازه نمیگیرد.
سرانجام پروژه «جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر فارسی» چه میشود؟
این پرونده ادامه دارد اما چنین پروژههایی معمولا زمانگیر است. شاید بد نباشد که بدانید برای همین چهار کتاب حدود 12 سال زمان گذاشته شده است و این طور نیست که دوستان انتظار داشته باشند، هر چند ماه یکبار کتاب جدیدی منتشر شود. من چندی پیش به این نتیجه رسیدم که تا پایان دوره رضاشاه را میتوان بست و به همین دلیل دست به انتشار این کتابها زدم؛ اما این اعتقاد را دارم که برای سایر آثار نیز باید زمان گذاشت و نباید شتابزده عمل کرد. امیدوارم که باقی هم به تدریج طی سالهای آینده به نتیجه برسد و انتشار یابد.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.