دکتر رضا داوریاردکانی باور دارد متفکری که در رؤیای پدیدآمدن عهد و عصری دیگر باشد، چهبسا با عصر و عهد خود مخالفت کند. بسیاری از متفکران تنها دغدغهشان خلق مفاهیمی بوده است تا از عهد و عصر خود فراتر رفته و به انکار وضع موجود دست بزنند. همانگونه که دلوز میگوید کار فلسفه خلقِ مفاهیم است.
استقرار جمهوریت طی دهههای متاخر، این فرصت را به اهالی فرهنگ و ادبیات افغانستان ایجاد کرد که مراودات فرهنگی و زبانی تا حد قابل قبولی گسترش یابد و زمینه انتشار آثار ادبی در دو کشور فراهم شود؛ بهطوری که محافل ادبی و مراکز نشر در ایران، پیوسته میزبان حضور شاعران، نویسندگان افغانستان بودند.
مصطفی ملکیان (نویسنده، مترجم، فیلسوف و روشنفکر نامدار کشورمان) در کار روشنفکری خود توجه ویژهای به فرهنگ و اخلاق دارد، و این یکی از تفاوتهای بارزی است که او با دیگر روشنفکران ایرانی دارد. او در نوشتههای خود، و در سخنرانیهایی که انجام میدهد، همواره به ضعفها و نقصهای فکری، اخلاقی و تربیتی شهروندان میپردازد و آنان را به زندگی خوب، خوش و ارزشمند فرامیخوانَد و در این زمینه نیز پرکار و کوشا است، و گفتارها و نوشتههای پرباری که ارائه داده، بسیار مغتنم و ستودنی است.
کتاب «حافظ معنوی» تفسیرهای دکتر ابراهیم دینانی از غزلیات حافظ را در بردارد و به نظر میرسد با این ایده محوری تدوین شده که به قول کریم فیضی، مؤلف کتاب، شاعردانستن صرف حافظ کافی نیست و ظرفیت هنری موجود در حافظ فراتر از آن است که بتوان با کار لفظی و معنایی آن را درک کرد. از دید دینانی، «حافظ اغراقگونه سخن میگوید، ولی در عین حال اغراق هم نمیگوید.
استاد کریم مجتهدی از سرآمدان اندیشه فلسفی در ایران معاصر بود. هر چند چند روز پیش، جامعه فکری کشور او را از دست داد ولی بسیاری معتقدند آثار و اندیشه های وی سالها با ما خواهد بود و چه بسا در دهه های آینده، افرادی بر این کره خاکی قدم بگذارند که عمق سخنان و اندیشه های وی را بهتر از ما دریابند.
اخلاق تاریخ، بحث هستیشناختی و وجودشناختی است و ما دو نوع معرفت تاریخی داریم: یک موضوعی داریم به نام تاریخ که هست، چه سوژه معرفت قرار بگیرد و چه قرار نگیرد، بالاخره حوادثی رخ داده و وجود دارد، مثل بسیاری از اموری که وجود دارند. گاهی میخواهیم درباره اخلاق در تاریخ صحبت کنیم، این بحث فلسفه انتقادی علم تاریخ است نه آن فلسفه نظری علم تاریخ.
قبل از اینکه غربیها در دوره تجدید حیات فرهنگی به فلاسفه یونانی بازگردند و آنها را بازشناسی کنند تحتتأثیر فلاسفه اسلامی بودهاند و اساساً اهمیت یونان را از طریق آنها درک کرده اند.
علی اسفندیاری (متولد ۲۱ آبان ۱۲۷۶ و درگذشته ۱۳ دیماه ۱۳۳۸)، بنیانگذار و معمار شعر نو فارسی است و تمام جریانهای شعریِ پس از او، به نوعی میراثبر شعر نیمایند. بیش از صد سال از سرایش شعر «افسانه»اش میگذرد و سرودههای او، همچنان مسیری که نیما پیش پای شعر فارسی گذاشت، روشن نگهمیدارد.
چند روز پیش خبردار شدیم چند تابلو از تابلوهای اطراف مزار مولانا جلالالدین بلخی از این محل برچیده شده است. علاوه بر این، طبق شنیدهها ترکیه اقداماتی را در مسیر کمرنگ کردن این نکته که مولانا فارسیزبان بوده در دستور کار قرار داده است که از آن جمله میتوان به انتشار مثنوی به زبانهای ترکی و انگلیسی و فرستادن آن برای سران کشورهای جهان اشاره کرد. مسئله قابلتامل درباره کتابهای مذکور این است که در آنها هیچ اشارهای به ابیات فارسی نشده است.
«شاید به جرئت عرض کنم که در آن چند ماهی که اتفاقات گوناگونی برایم در ۹ سالگی روی داد، به اندازه ۱۰ سال زندگی یک فرد بزرگسال درس آموختم و تجربه اندوختم و با نظاره اعمال و واکنشهای پدرم و همینطور هم افراد دوست داشتنی دیگری، چیزهای مفید و شایسته و آموزنده و عبرتانگیزی آموختم. چیزهایی که میتواند برای تمام عمر انسان کافی و مفید و تأثیرگذار باشد و انسان را در مسیر صحیح و درست و خوشایندی قرار دهد.» این سخن بخشی از انگیزه فریده مهدوی دامغانی برای نگارش کتاب خاطرات کودکیاش با عنوان «سایه روشن خیال» است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید