قاینی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 30 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/274444/قاینی
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ نشده
قاینی / Gâyeni/ ، از گویشهای خراسان، که در شهر قاین رواج دارد.از نظر ایوانف (Ivanov)، گویشهای خراسانی به این 3 گروه اصلی تقسیم میشوند: گروه شمالی در جوین سبزوار و نیشابور؛ گروه مرکزی در ترشیز و گناباد؛ گروه جنوبی در قاین، تون و بیرجند (نک : ص 145). به گفتۀ وی، اختلاف اندکی میان این 3 گروه وجود دارد و نمیتوان آنها را گویشهای جدا از هم به شمار آورد؛ افزونبر این، واژههای بسیاری را از یکدیگر وام گرفتهاند (همانجا). ایران کلباسی گویشهای منطقۀ خراسان را ذیل زبانهای ایرانی نو جنوب غربی قرار میدهد و گونههای زبانیای چون سبزواری، نیشابوری، کاشمری، کاخکی، قاینی و بیرجندی را در زمرۀ گویشهای منطقۀ خراسان برمیشمارد (پیشگفتار، 35).قاین دومین شهر پرجمعیت استان خراسان جنوبی است و از طرف شمال به گناباد و تربتحیدریه، از جنوب به بیرجند، از شرق به افغانستان و از غرب به فردوس منتهی میشود. شهر قاین بین °59 و ´12 تا °59 و ´14 طول شرقی و °33 و ´42 تا °33 و ´45 عرض شمالی واقع است (رجبی، 253). در سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 ش/ 2016 م جمعیت این شهر 323‘42 تن (با 920‘11 خانوار) برآورد شده است (نک : «درگاه ... »، بش ).قاین از شهرهای قدیمی خراسان به شمار میرود و در گذشته مرکز ایالت قهستان بوده است. بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر، ناصر خسرو و خواجه نصیرالدین طوسی مدتی در این شهر اقامت گزیدند. از آثار تاریخی این شهر میتوان به مسجد جامع، قلعهکوه (از قلعههای اسماعیلیه) و مزار بوذرجمهر قاینی (معروف به ابوذر)، از امیران و شاعران دروۀ غزنوی، اشاره کرد (زمردیان، 3).
از شاخصترین مطالعات علمی گویش قاینی، بررسی گویش قاین اثر رضا زمردیان (مشهد، 1368 ش) است. در این کتاب به شیوۀ علمی به بررسی گویش قاینی از دیدگاه واجی، صرفی و نحوی پرداخته شده است (نک : سراسر اثر). زمردیان در اثر دیگرش، واژهنامۀ گویش قاین (تهران، 1385 ش)، پیکرهای غنی از اصطلاحها و واژههای این گویش را گردآورده، همچنین بخشی را به «گزیدهای از ضربالمثلهای قاینی» همراه با کاربرد آنها اختصاص داده است. رمضان کاهی در فرهنگنامۀ گویش قاین (قاین، 1399 ش)، کنایهها، اصطلاحها و ترکیبهای این گویش را آورده است. صدیقه سادات مقداری و الٰهه طالبی در لالاییهای گویش قاین (قاین، 1402 ش) نیز به یکی دیگر از جنبههای این گویش پرداختهاند. زهره سادات ناصری و پریا رزمدیده در مقالۀ «واژهبستهای ضمیری در گویش قاینی»، واژهبستهای فاعلی و مفعولی این گویش را براساس معیار آیخن والد بررسی کردهاند (نک : سراسر اثر).افزونبر آثار یادشده، به این پژوهشها نیز میتوان اشاره کرد: «بررسی انواع تکرار کامل در گویش قاینی در چهارچوب نظریۀ بهینگی موازی و لایهای» نوشتۀ زهره سادات ناصری و پریا رزمدیده (نک : سراسر اثر)؛ «بررسی تلفظ اسمهای جمع دارای واکۀ پایانی در گویش قاینی»، نوشتۀ بشیر جم، پریا رزمدیده و زهره سادات ناصری؛ آنها همچنین در «بررسی صورت آوایی واژههای جمع مختوم به همخوان در گویش قاینی برپایۀ نظریۀ بهینگی لایهای» به جنبههای مختلف واجواژی این گویش براساس نظریۀ بهینگی پرداختهاند (نک : سراسر اثرها).
گویش قاینی از 22 همخوان و 14 واکه تشکیل شده است. همخوانهای قاینی مانند فارسی معیارند. در دستگاه واکهها، 7 واکۀ ساده (/i/, /e/, /a/, /ε/, /â/, /o/, /u/)، 3 واکۀ بلند (/ē/, /ō/, /ε/) و 4 واکۀ مرکب (/eɪ/, /aɪ/, /ou/, /au/) وجود دارد (زمردیان، 18). البته تحلیل زمردیان از واکههای بلند فقط آوایی است و نمیتوان توجیه واجی برای آن در نظر گرفت؛ بنابراین واکههای بلند، واجگونههای همتای سادۀ خود هستند (تحقیقات ... ). ساختمان هجا در این گویش مشابه فارسی معیار است و هیچ هجایی با واکه آغاز نمیشود. واکۀ / ε/ ، واکهای میانی بین / e/ و / a/ است (زمردیان، 19-21).واحدهای زبرزنجیری گویش قاینی شامل تکیه و آهنگ است. تکیه نقش ممیز ندارد و با فارسی رسمی یکسان است. در آهنگ گفتار قاینی، مانند فارسی معیار، زیر و بمی آوا ممیز نیست (همو، 22، 24).
نشانۀ جمع در این گویش / ân-/ است که دراثر فرایند پیشینشدگی بهصورت / un-/ تجلی واجی دارد. این نشانه در واژههای مختوم به همخوان (جم، «بررسی صورت ... »، 99) و مختوم به واکههای/ i/ ، /e / و /u/ (همو، «بررسی تلفظ ... »، 29) ظاهر میشود. ازآنجاکه / n/ در جایگاه پایانی واژهها در حالت غیراضافه (واژه بهصورت مجرد) محذوف است (زمردیان، 38)، این تکواژ بهصورت / u/ تجلی آوایی دارد، مانند sib→sibu «سیبها». وقتی واژه در حالت اضافی قرار میگیرد، / n/ محذوف دوباره ظاهر میشود: sibu→ sibun zard «سیبهای زرد». هنگام اتصال تکواژ جمع به واژههای مختوم به 3 واکۀ یادشده، برای جلوگیری از التقای واکهها، واج / y/ درج میشود. نشانۀ جمع برای واژههای مختوم به واکههای / â/ د، / ou/ و / ε/ بهصورت / aun/ تجلی واجی، و بهصورت / au/ تجلی آوایی دارد، مانند: sera → serau «خانهها»، gou → gau «گاوها»، šišε → šišau «شیشهها». این واژههای جمع چنانچه در حالت اضافی قرار گیرند، افزونبر ظاهرشدن / n/ پایانی تکواژ جمع، / aun/ به / an/ تغییر مییابد: maskau+gou → maskan gou «مسکههای گاو» (همو، 47).واژهها در این گویش از نظر ساختمان به 3 دستۀ ساده، مشتق و مرکب تقسیم میشوند. ساخت واژهها از طریق اشتقاق به دو روش صورت میگیرد: با افزودن پسوند، مانند ču-y-i «چوبی»، gery-uk «بسیار گریان»؛ با افزودن پیشوند، مانند na-šu «نشسته»، ham-za «همزن، هوو» (همو، 110).واژههای مرکب نیز میتوانند در دو نقش صفت یا اسم باشند و همانند فارسی ممکن است از ترکیب دو اسم (pestε dεhε «پستهدهان، کسیکه دهانش تنگ است»)، قید و اسم (pas das «پسدست، ذخیره»)، اسم و ریشۀ فعل (šunε bi «شانهبین، غیبگو» و صفت و اسم (sofid bax «سفیدبخت») ساخته شوند (همو، 115-117). شماری از واژههای این گویش بهصورت تکرار ساخته می شوند که شامل اینهاست: تکرار کامل ناافزوده (pat pat «پارهپاره»)، تکرار کامل افزودۀ میانی (gorr-o-gor «پیدرپی»)، تکرار کامل افزودۀ پایانی (kal kal-a «دعواومرافعه») و تکرار کامل پژواکی (šat-o-šot «خوشحالی و شادمانی») (ناصری، «بررسی»، 363).در قاینی حالت اضافی در مضاف و مضافٌالیه و موصوف و صفت مانند فارسی است، با این تفاوت که ظاهرشدن کسرۀ اضافه تابع شرایط ساختمانی هسته (مضاف یا موصوف) است اگر هسته به / n/ ، / m/ ، / y/ ،د / u/ ، / i/ و / ou/ ختم شود، کسرۀ اضافه ظاهر نمیشود: / nun/ +/ -e/ +/garm/ →/ nun garm/ «نان گرم». چنانچه هسته به واکههای / ε/ و / ā/ ختم شود، کسرۀ اضافه حذف میشود، اما واج میانجی /y/ که برای جلوگیری از التقای واکۀ هسته و /e/ کسرۀ اضافه درج شده است باقی میماند: /šunε/ +/ y/ +/-e/ +/ sar/ →/šune-y sar/ «شانۀ سر»، /širiدhalvā/ + /y/ + / -e/ + /širi/ → /halvā-y/ د «حلوای شیرین» (زمردیان، 49).در قاینی 6 ضمیر شخصی منفصل وجود دارد که عبارتاند از مفرد: ma «من»، to «تو»، u/ i «او»؛ جمع: mā «ما»، šomā «شما»، inu «آنها». برخلاف فارسی، ضمیر متصل شخصی در این گویش وجود ندارد (تحقیقات).فعلها در این گویش به دو دستۀ ساده و مرکب تقسیم میشوند. فعلهای ساده مانند فارسی دارای دو بخش منظم و غیرمنظماند. هر فعل دو ریشه دارد؛ با ریشۀ حال، زمان حال، مضارع التزامی و امر و با ریشۀ گذشته، زمان گذشتۀ ساده و استمراری، آینده، اسم مفعول و مصدر ساخته میشود. در فعلهای منظم، بیش از یک ریشه وجود ندارد و آنهم حال است و ریشۀ گذشته با افزودن پسوند id- به ریشۀ حال به دست میآید، مانند čεšida «چشیدن» که ریشۀ حال آن / čεš/ و ریشۀ گذشتۀ آن / čεšid/ است. فعل poxta «پختن» نامنظم است، چون ریشههای حال و گذشتۀ آن متفاوتاند (زمردیان، 61).بسیاری از فعلهای سادۀ قاینی با پیشوند همراه هستند. فعلهای پیشوندی به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته همیشه با پیشوند هستند؛ دستۀ دیگر گاهی با پیشوند و گاهی بدون پیشوند به کار میروند، یعنی اگر با یا بدون پیشوند باشند، تفاوت معنایی با هم دارند. مثال از دستۀ اول: va-palida «جستن»، va-kofta «کوبیدن»، va-lešta «لیسیدن». مثال از دستۀ دوم: va-košta «خاموشکردن»، košta «کشتن»؛ va-xarida «اجارهکردن موقتی باغ»، xarida «خریدن»؛ var-zada «چیدن گل زعفران»، zada «زدن»؛ dε-gašta «نیم دور زدن»، gašta «گشتن» (همو، 78- 79).پیشوندهای فعلی شامل / -va/ یا / -vâ/ ، د/ -vεr/ و / -dε/ است (همانجا). پیشوند / -be/ یا / -bo/ همراه گذشته (ساده، نقلی، دور)، آینده، التزامی، امری در همۀ فعلها بهجز فعلهای پیشوندی و فعلهای «بودن، داشتن، کردن، شدن و دیدن» میآید (همو، 75)، مانند be-xarid-om «خریدم»، bo-poxta xa bod-ey «پخته خواهید بود». نکتۀ مهم این است که هنگام اضافهشدن پیشوند استمراری یا اخباریساز / -me/ یا /-mo/ ، پیشوند / -be/ ظاهر نمیشود. این پیشوند شاید همان بای زینت در فعلهای کهن باشد، زیرا برخلاف پیشوندهای دیگر که معنای خاصی به فعل میدهند، هیچ معنایی به فعل نمیافزاید؛ همچنین پیشوندهای فعلیای که پیشتر از آنها یاد شد، در صورت وجود پیشوند استمراریساز، حذف نمیشوند (تحقیقات).در قاینی، مانند فارسی، شمار فعلهای ساده بهنسبت کم است و بسیاری از مفاهیم با فعل مرکب آورده میشوند. عنوان فعل مرکب و اینکه چه فعلهایی مرکب به شمار میروند محل بحث و گفتوگو ست؛ اما در اینجا فعلهایی را مرکب مینامیم که از یک جزء و یک مصدر تشکیل شده باشند. فعلهای مرکب در این گویش ممکن است از یک اسم و یک فعل کمکی (dεndu kεnda «گازگرفتن») یا از یک صفت و فعل کمکی (xub šoda «خوبشدن») یا از یک قید و فعل کمکی (hε ta šoda «پایینآمدن») تشکیل بشوند (زمردیان، 81).شناسۀ فعل در قاینی، مانند فارسی، تنها در سومشخص مفرد، در گذشته و حال متفاوت است (نک : جدول 1).
صرف فعل در گویش قاینی در وجههای مختلف غنی است و برخی از وجهها مانند گذشتۀ التزامی استمراری، گذشتۀ نقلی استمراری و آینده که در فارسی محاورهای به کار نمیرود در این گویش حفظ شده است. جدول 2، صرف فعل در زمانهای مختلف را نشان میدهد. بهسبب محدودیت در شمار واژگان، فعل «بردن» فقط در اولشخص مفرد آورده شده است (تحقیقات).
نکتۀ مهم دربارۀ صرف آینده این است که در این گویش زمان آینده در اولشخص و دومشخص مفرد و اولشخص جمع به دو گونه صرف میشود که تفاوتی بین آنها، دستکم در گونۀ امروزی این گویش، وجود ندارد. در این دو گونه، شناسه گاه به فعل کمکی / xa/ «خواه» و گاه به فعل اصلی اضافه میشود (تحقیقات).برای ساخت فعل امر در قاینی در افعال غیرپیشوندی ــ که همواره با پیشوند / -be/ همراه هستند ــ / be/ بر سر ریشۀ حال فعل میآید، مانند be-bar «ببر»، bo-xor «بخور». در افعال پیشوندی، / be/ بر سر ریشۀ فعل نمیآید و خود پیشوند به همراه ریشۀ حال، فعل امر را میسازند، مانند vâ-nši «بشین»، vεr-xu «بخوان»، dε-ban «ببند» (تحقیقات).در این گویش برای منفیکردن فعل، پیشوند / -na/ به کار میرود. این پیشوند بعد از پیشوند /-be/د(-bo) و پیشوند فعلی و پیش از پیشوند استمراریساز /-me/د(-mo) میآید، مانند be-na-raft-om «نرفتم»، var-na-me-g-an «نمیگویند». نهی نیز با افزودن پیشوند /-ma/ به ریشۀ حال ساخته میشود، مانند ma-r-ey «نروید، مروید»، var-ma-gu «نگو، مگو»، va-ma-stu «نستان، مستان» (زمردیان، 94).
نحو این گویش مشابه فارسی معیار است. مطابقت نهاد با فعل همانند فارسی است: هنگامی که نهاد جمع باشد یا مفهوم جمع داشته باشد، فعل نیز جمع آورده میشود؛ نهاد اگر از چند اسم تشکیل شود که به یکدیگر معطوف باشند، با فعل مطابقت میکند؛ دربارۀ اشیاء ذیروح، فعل با نهاد مطابقت نمیکند و با اسم جمع، فعل مفرد آورده میشود؛ / ra/ یا / r-/ نشانۀ مفعول صریح و بیواسطه است و بهصورت اختیاری همراه قید نیز میآید؛ شماری از حرفهای اضافه عبارتاند از: / be/ «به»، / va/ «به»، / hε/ «به، در»، / dε/ «در»، / ba/ «با»، / xodey/ «با»، / vεr/ «به، در»، / ta/ «تا»، و / εz/ «از» (همو، 96 -97).
ruz-a-ru-mad «طلوع آفتاب»، ʔarok «لثه»، ʔačε «درمانده و بهتنگآمده»، kešmu «کشتمان، کشتزار»، xid «خوید، مزرعه»، dorvaxi «سلامتی»، dašti «بادوام»، razinε «نردبان»، rausk «لاغر و باریکاندام»، yalε «رها»، halqoloftunε «گرۀ پروانهای»، govâl «نوعی خورجین»، qonεr «چاق»، koxuk «کرمدار»، pεyus «میل»، jeqend «لباس پاره و کهنه»، sar para pux «حیران و سرگردان»، korpâ «پاکوتاه».نمونۀ جملههای قاینی: nemâšom bexaraftem be atešuni «شب به شبنشینی خواهیم رفت»، junom marg ši «جوانمرگ شوی!»، xor ârâ girâ mokonade «خودش را آرایش میکند»، houlaki berafte hâ tu sera «با عجله به درون خانه رفت»، ouxori ra houja ne «لیوان را آنجا بگذار»، namâzdegar bo koja šem «عصر کجا برویم؟»، yag šou εz oudari mumadom «یک شب از آبیاری مزارع برمیگشتم»، εz bas harf zε kalley ma taturε šo «ازبس حرف زد، سرم گیج شد» (تحقیقات).
تحقیقات میدانی مؤلف؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (نک : مآخذ لاتین)؛ جم ، بشیر و دیگران، «بررسی تلفظ اسمهای جمع دارای واکۀ پایانی در گویش قاینی»، زبان فارسی و گویشهای ایرانی، رشت، 1400 ش، شم 12؛ همانان، «بررسی صورت آوایی واژههای جمع مختوم به همخوان در گویش قاینی برپایۀ نظریۀ بهینگی لایهای»، زبانپژوهی، تهران، 1401 ش، شم 45 (نک : مل ، Zabanpazhuhi)؛ رجبی، نجیبالله، تاریخ و جغرافیای شهرستان قاینات (توانمندیها و استراتژیهای توسعه)، تهران، 1384 ش؛ زمردیان، رضا، زبانشناسی عملی: بررسی گویش قاین، مشهد، 1368 ش؛ کلباسی، ایران، فرهنگ توصیفی گونههای زبانی ایران، تهران، 1388 ش؛ ناصری، زهره سادات و پریا رزمدیده، «بررسی انواع تکرار کامل در گویش قاینی در چهارچوب نظریۀ بهینگی موازی و لایهای»، جستارهای زبانی، تهران، 1401 ش، دورۀ 13، شم 2؛ هماندو، «واژهبستهای ضمیری در گویش قاینی»، زبانشناسی و گویشهای خراسان، مشهد، 1400 ش، س 13، شم 2؛ نیز:
Amar, www.amar.org.ir; Ivanov, W., «Notes on the Ethnology of Khurasan», Geographical Journal, London, 1926, vol. LXVII, no. 2; Zabanpazhuhi, www.zabanpazhuhi.alzahra.ac.ir.زهره سادات ناصری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید