صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی / آزرانی /

فهرست مطالب

آزرانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 29 مهر 1403 تاریخچه مقاله

آزرانی / âzarânī/ ، از گویشهای مرکزی ایران، که در روستای آزران واقع در 20کیلومتری شمال جوشقان و حدود 70کیلومتری جنوب غربی کاشان رواج دارد. گونه‌های همانند آزرانی در روستاهای پَنداس، تَجَره، آرِنجِن و وَرکان گفت‌وگو می‌شود که همه جزو دهستان گلاب، بخش بَرزُک شهرستان کاشان‌اند (نک‍ : «درگاه ... »، بش‍ ). آزران با 100‘1 تن جمعیت، بزرگ‌ترین روستای این مجموعه به شمار می‌رود و در طول جغرافیایی ˚51 و΄7 و˝52 و عرض ˚32 و΄42 و˝43 قرار گرفته است («پایگاه ... »، بش‍ ). 
آزرانی را می‌توان در کنار میمه‌ای، جوشقانی و قُهرودی در شاخۀ شمال شرقی از گویشهای مرکزی قرار داد (تحقیقات ... ). براساس بررسیهای میدانی نگارنده، این گویش از نظر ویژگیهای آوایی، دستوری و واژگانی بسیار به جوشقانی نزدیک است، همچنین همانندیهایی با گویشهای منطقۀ بَرزُک دارد؛ در‌عین‌حال، دارای ویژگیهایی است که در هیچ‌کدام از گویشهای شناخته‌شدۀ مرکزی دیده نمی‌شود. شرحی که در دنبالۀ مقاله از این گویش داده می‌شود برپایۀ داده‌هایی است که در مهرماه 1395 از روستای آزران گردآوری کرده‌ام (تحقیقات).

ویژگیهای آوایی

 نظام واکه‌ای آزرانی، مانند دیگر گویشهای مرکزی، عبارت است از واکه‌های کوتاه / a/؛، / e/،؛/ o/ ، واکه‌های کشیدۀ /â/ ،؛/ ū/ ،؛/ ü/،؛ / ī/ و واکه‌های مرکب / aw/ و / ey/ . واکۀ پیشین‌شدۀ / ü/ ، که در بیشتر گویشهای مرکزی دیده می‌شود، با داشتن جفتهای کمینه‌ای که آن را در برابر / ū/ قرار می‌دهند واجی مستقل است و نه واج‌گونه‌ای از /dü :/ ū «دود» در برابر dū «دوغ». واجگونۀ آزاد [ε] که حاصل افراشتگی و پیشین‌شدگی واکۀ / a/ است، در برخی واژ‌ها، به‌ویژه در جایگاه پایانی، به جای / a/ به کار می‌رود: vεra «بره»، mojε «مژه»، espε «سگ». واجگونۀ [å] (با ارزش آوایی [ᴐ:] در آوانویسی IPA) که واکه‌ای پسین و نیمه‌باز است، دربرخی واژه‌ها در هجای باز به جای / â/ به کار می‌رود: asåjūn «می‌سازم»، ba-m vasåvanâ «ساییدم»، nå «آن <مؤنث>». واکه‌های مرکب / aw/ و / ey/ را باید ترکیبی از واکه‌های / a/ و / e/ با نیم‌واکه‌های / w/ و / y/ دانست و نه واجهایی مستقل؛ زیرا برای نمونه، مانند واژه‌های مختوم به همخوان، با پسوند ūn- جمع بسته می‌شوند: šawūn «شبها»، keyūn «کِی‌ها» (تحقیقات). 
همخوانهای این گویش همان همخوانهای زبان فارسی گفتاری‌اند و تنها تفاوت در واج / ž/ است که آزرانی آن را ندارد و در واژه‌های فارسی وارد‌شده به این گویش، / j/ تلفظ می‌شود (برجیان، 92)، مثل pejow «پژو <نام خودرو>»، nejâd «نژاد». در گویشهای مرکزی نزدیک به آزرانی، مانند جوشقانی و میمه‌ای، d پایانی پس‌واکه‌ای حذف ‌شده، درحالی‌که در آزرانی عموماً باقی مانده ‌است: آزرانی، bamad-a «او <مؤنث> آمد»، barasâd-enda «رسیدند» در برابر جوشقانی، bamaa، barasânda. در ماده‌های ماضی، rd- پایانی حذف می‌شود، مگر اینکه فعل شناسه یا واژه‌بست بگیرد: såwūn-ed baxa «سیب خوردید» در برابر šūm-eš baxard-a «شام خورده است». نمونه‌هایی از حذف / v/ میان‌واکه‌ای نیز در این گویش دیده می‌شود: / avīnūn/ > / aynūn/ «می‌بینم»، / ba vedaštūn/ > / baudaštūn/ «گذشتم» (تحقیقات). 

واج‌شناسی تاریخی

آزرانی، مانند دیگر گویشهای مرکزی، ویژگیهای آوایی مشترکی با گویشهای شمال ‌غربی دارد که از جملۀ آنها می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: 1. z شمال ‌غربی در برابر d جنوب ‌غربی: -zūnâd-/ zūn «دانستن»، zūmâd «داماد»، hezze «دیروز»؛ 2. حفظ i ایرانی باستان در برابر j- جنوب‌ غربی: iye «جو»، yahan «هاون»، yâde «جاری»، yo «یوغ»، yadâ «جدا»، همچنین با دگرگونی متأخر -y به -v در -vūš «جوشیدن» و -vūšt-/ vūz «جُستن»؛ 3. دگرگونی θr* ایرانی باستان به r در برابر s در گویشهای جنوب ‌غربی: püra «پسر»، âvīra «آبستن»، dâr «داس» و âr «آسیاب»؛ 4. دگرگونی rd* ایرانی باستان به l و âla :r «نیمه، پهلو» (<ایرانی باستان -arda*)، bâl «بیل» (< -barda* < ایرانی باستان -badra*)، morr «پشت گردن»، اما rz* ایرانی باستان بدون تغییر باقی مانده است: -harz (مادۀ مضارع) «هِشتن، اجازه‌دادن»، esparza «طحال»؛ 5. دگرگونی j* آغازی و میان‌واکه‌ای و همینطور č* میان‌واکه‌ای ایرانی باستان به j در برابر z در گویشهای جنوب ‌غربی: jat «صمغ درخت» (< ایرانی باستان -jatu*)، mojε «مژه» (< ایرانی باستان -mij*)، jīr «زیر»، rūja «روزه»، jī- «نیز <قید واژه‌بست>» (از ایرانی باستان cit-*)، -sūj مادۀ مضارع «سوختن»؛ 6. باقی‌ماندن -w* آغازی ایرانی باستان به‌صورت -v در برابر -b جنوب ‌غربی: varf «برف»، vεra «بره»، vešand «باران» (< ایرانی باستان -warš*)، vâd «باد» و valga «برگ»، همچنین باقی‌ماندن -wr̥* ایرانی باستان به‌صورت -var یا -ve در برابر -gor جنوب‌ غربی: varg «گرگ»، vek «کلیه، قلوه»، veša «گرسنه»؛ 7. دگرگونی -dw* ایرانی باستان به -b در برابر -d جنوب ‌غربی: bar «در»، bī «دیگر» (تحقیقات). 
از میان دگرگونیهای متأخرتر این گویش به این نمونه‌ها می‌توان اشاره کرد: 1. حذف f از خوشۀ همخوانی fr و târ: ft «ترش» (<-tafra*)، -rūt-/ rūš «فروختن» (<-fra-waxša*)، -gat «گرفتن» (<-gr̥fta)، -vot «خفتن» (<-hufta*)؛ دگرگونی مشابهی در حذف x، در همین جایگاه، صورت گرفته است: tal «تلخ» (<-taxra*)، čârε «چرخ نخ‌ریسی» (<čaxra*)، -pat «مادۀ ماضی پختن» (<-paxta*)؛ 3. درحالی‌که -hw* ایرانی باستان به‌صورت -x باقی مانده است: xasrü «مادرزن/ مادرشوهر»، -h و -x آغازی حذف شده است: īš «خیش»، amūn «هنوز»، âla «خاله»، -amar «شکستن» (<-hamar*< ایرانی باستان -fra-mar*)؛ 4. š قبل از m به y بدل شده است: paym «پشم»، čaym «چشم»؛ 5. حذف g میان‌واکه‌ای ایرانی باستان: dorū «دروغ»، dū «دوغ»، čorâ «چراغ» (تحقیقات).

 

ویژگیهای صرفی و نحوی

اسم و صفت

اسم با دو پسوند gal- و ūn- جمع بسته می‌شود: gal- برای اسمهای مختوم به واکه، مانند püra-gal «پسرها»، lū-gal «روباه‌ها»، valge-gal «برگها»؛ ūn- برای اسمهای مختوم به همخوان، مانند varg-ūn «گرگها»، raz-ūn «باغها». جنس اسم تنها در ساخت معرفه نمود دارد؛ اسمهای مذکر با پسوند a- و اسمهای مؤنث با پسوند e- معرفه می‌شوند: püriya bavot «پسره خوابید»، dotiye bavota «دختره خوابید»؛ درحالی‌که وقتی اسمْ معرفه نیست تمایز جنس را نمی‌بینیم: javâd ya püra dâre dua jī dota «جواد یک پسر دارد و دو دختر». صفت مانند اسم می‌تواند در مطابقت با اسم معرفه تمایز جنس را نشان دهد: nemâ dote gorde «این دختر بزرگه»، nen püra gorda «این پسر بزرگه». بین صفت و موصوف کسرۀ اضافه قرار نمی‌گیرد: ya sât bī «یک ساعت دیگر». مانند فارسی گفتاری، صفت تفضیلی با پسوند tar- ساخته می‌شود، اما ساخت خاصی برای صفت عالی وجود ندارد: alo večektar a karkas-a «عقاب از کرکس کوچک‌تر است» (تحقیقات). 

ضمیر

ضمیرهای شخصی چنین‌اند: ma «من»، to «تو»، amā «ما» و šomā «شما». برای ضمیرهای شخصی سوم‌شخص از ضمیرهای اشاره به دور و نزدیک استفاده می‌شود که در حالت مفرد تمایز جنس نیز دارند. ضمیرهای شخصی متصل (واژه‌بستها) مانند فارسی گفتاری‌اند، با این تفاوت که در دوم‌شخص مفرد، d- و در جمع، dūn- است. ضمیرهای متصل عموماً در نقش مفعول، مضافٌ‌الیه یا متمم ظاهر می‌شوند: ba-š rūšda «بفروشیدش»، kiya-šūn «خانه‌شان»، püla-šūn âdūna «پول را به آنها می‌دهم»؛ یا اینکه در نقش عامل فعل گذشتۀ گذرا در ساخت ارگتیو عمل می‌کنند: kiya-dūn âgiya «خانه خریدید؟». این ضمیرها وقتی پیش از فعلی بیایند که با واکه آغاز شده باشد، به‌صورت ضمیر پیش‌چسب (proclitic) به آغاز فعل می‌چسبند: m-ešnâsâ «شناختم»، š-agia «گرفت»، mūn-avâ «گفتیم». 
ضمیرهای اشارۀ مفرد تمایز جنس را نیز نشان می‌دهند: nen «این <مذکر>»، nemâ «این <مؤنث>»، niyâ «اینها»؛ non «آن <مذکر>»، nâ «آن <مؤنث>»، nohâ «آنها»؛ این ضمیرها در نقش ضمیر شخصی نیز عمل می‌کنند: heškī tâ ha nen-eš nadīda «هیچ کس تاکنون او را ندیده است». ضمیرهای اشاره وقتی در نقش صفت اشاره عمل می‌کنند، از نظر شمار و جنس با اسم مطابقت ندارند و صورت مذکر مفرد برای هر دو به کار می‌رود: nen merdiya-m nadidε bo «این مرد را ندیده بودم»، nen dotiya espa da natarsiya «این دختر از سگ نمی‌ترسد»، nen gerdūgal-mūn deraxt da jīr karda «این گردوها را از درخت پایین ریخته‌ایم» (تحقیقات).

فعل

فعل برپایۀ دو مادۀ مضارع و ماضی ساخته می‌شود. ماده‌های فعلی این گویش را می‌توان به دو گروه بی‌قاعده و باقاعده تقسیم کرد. در ماده‌های بی‌قاعده، مادۀ ماضی مختوم به t- یا d- است و رابطه‌ای با مادۀ مضارع خود ندارد: -vūšt-/ vūz «یافتن»، -vot-/ vos «خوابیدن». در ماده‌های باقاعده، مادۀ ماضی مختوم به پسوند â(d)- است و مادۀ مضارع با حذف این پسوند ساخته می‌شود. افزون‌براین، آزرانی در ماده‌های بی‌قاعده دو ساخت متفاوت برای ماده‌های گذرا و ناگذر دارد. در ماده‌های ناگذر، خود اسم یا صفت به‌عنوان مادۀ مضارع به كار می‌روند و مادۀ ماضی با افزودن پسوند â(d)- به این مادۀ مضارع ساخته می‌شود: voškâd-/ -vošk «خشکیدن»، -vūšâd-/ vūš «جوشیدن». ماده‌های گذرا با افزودن پسوند an- به اسم و صفت ساخته می‌شوند و مادۀ ماضی با افزودن â(d)- به اين مادۀ مضارع به دست می‌آید: -vūšanâd-/ vūšan «جوشاندن»، -voškanâd-/ voškan «خشکاندن». 
شناسه‌های فعلی این گویش در فعلهای ماضی و مضارع یکسان به کار می‌روند، به‌جز شناسۀ سوم‌شخص مفرد که در فعلهای ماضی صفر است (نک‍ : جدول 1). 


دوم‌شخص مفرد فعل امر شناسه ندارد، اما برای دوم‌شخص جمع شناسۀ dε- به کار می‌رود.
نظام فعل در آزرانی از 3 زمان (مضارع، ماضی، آینده)، 4 وجه (اخباری، التزامی، امری، شرطی) و 3 نمود (ناکامل، کامل، برآیندی/ resultative) ساخته شده است که از روی مادۀ مضارع و مادۀ ماضی ساخته می‌شوند و درمجموع، 13 ساخت فعلی را می‌سازند؛ در فعلهایی که برپایۀ مادۀ ماضی ساخته می‌شوند تمایز آشکاری بین فعلهای گذرا و ناگذر وجود دارد (نک‍ : جدول 2). 


به جدول 2 باید فعل امر را اضافه کرد که دو صیغۀ دوم‌شخص مفرد و جمع دارد: baharz «بگذار»، naharzda «نگذارید».
مضارع اخباری با وند -a و شناسه‌های مضارع ساخته می‌شود که ساخت معمول برای نمود ناکامل در زمان مضارع است و برای بیان عملی که در زمان حال در حال انجام است یا همیشه انجام ‌می‌شود به کار می‌رود: kiya asåjūn «خانه می‌سازیم»، šūm dīr nūn axorma «شبها دیر غذا می‌خوریم». مضارع التزامی با وند -ba ساخته می‌شود و برای بیان سفارش یا پرهیز از کاری، بیان شرط و یا در جملۀ پیرو به کار می‌رود: nūn baxorma badan bašma «غذا بخوریم، بعداً برویم»، aga dīr bevosī, sob bīdâr natti «اگر دیر بخوابی، صبح بیدار نمی‌شوی». مضارع درجریان با صرف مضارع فعل کمکی -dâr «داشتن» و صرف مضارع اخباری فعل اصلی ساخته می‌شود و برای تأکید بر نمود درجریان در زمان حال به کار می‌رود: dârma šūm axorma «داریم شام می‌خوریم» (تحقیقات). 
ماضی ساده با وند -ba و مادۀ ماضی ساخته می‌شود: barasâdūn kiya «رسیدم خانه». فعلهای گذرا ساخت ارگتیو دارند و شناسه نمی‌گیرند؛ شخص و شمار فعل از طریق عامل فعل که به‌صورت ضمیر متصل پیش از فعل می‌آید، مشخص می‌شود: kiya-m basât «خانه ساختم». ماضی ناکامل با وند -a ساخته می‌شود و مانند ماضی ساده در فعلهای گذرا، ساخت ارگتیو دارد. ماضی ناکامل برای بیان نمود ناکامل در گذشته به کار می‌رود و عملی را نشان می‌دهد که در گذشته، همواره به‌تکرار یا در یک دورۀ زمانی مشخص انجام گرفته است: šūm būn da avotīma «شبها روی پشت‌بام می‌خوابیدیم»، nen dotiya-m agâ «این دختره را می‌خواستم». ماضی نقلی با وند -ba، صفت فعلی گذشته و به دنبال آن، صرف فعل متصلِ «هست-» ساخته می‌شود: šomā bamada-īda «شما آمده‌اید»؛ و در فعلهای گذرا، ساخت ارگتیو دارند: hamūn nūn-dūn nagata «هنوز نان نگرفته‌اید؟». ماضی بعید با وند -ba، صفت فعلی گذشته و به دنبال آن، صرف ماضی فعل -bod «بود-» ساخته می‌شود: tâja bavota bodma xo niyâ barasâdenda «تازه خوابیده بودیم که آنها رسیدند». فعلهای گذرا ساخت ارگتیو دارند: ba-šūn vâta bo nātūna «گفته بودند نمی‌آیند». ساخت ماضی التزامی مانند ماضی بعید است، با این تفاوت که با صرف مضارع فعل -bū «باش-» ساخته می‌شود: agε barasâd bū bātte endε «اگر رسیده باشد، خواهد آمد اینجا». ماضی درجریان با صرف ماضی فعل -dard «داشتن» و به دنبال آن، صرف ماضی ناکامل فعل اصلی ساخته می‌شود. فعل -dard به‌صورت ارگتیو صرف می‌شود و به‌جای شناسه، ضمیرهای متصل در نقش عامل به پایان فعل اضافه می‌شوند: dârde-šūn avotenda «داشتند می‌خوابیدند» (تحقیقات). 

 

فعل آینده

آزرانی دو ساخت برای آینده دارد: آیندۀ نزدیک، آیندۀ دور. آیندۀ نزدیک به زمان حال نزدیک‌تر، و قطعیت بیشتری در انجام آن است. آیندۀ دور هم در فاصلۀ بیشتری از زمان حال است و هم انجام آن با تردید و بدون قطعیت صورت می‌گیرد. آیندۀ نزدیک با افزودن وند -ba پیش از مضارع اخباری ساخته می‌شود: tâ ya sât bī bāšma kiya «تا یک ساعت دیگر خواهم رفت خانه». آیندۀ دور با آوردن kom پیش از صرف ماضی فعل ساخته می‌شود: kom bardūn-eš kiya «بعداً خواهم بردش خانه». kom در ساخت گونه‌ای از ماضی شرطی نامحقق نیز کاربرد دارد؛ این گونه با صفت فعلی گذشته و kom و صرف مضارع -bâd (احتمالاً مادۀ تمنایی از فعل «بودن») ساخته می‌شود: aga zü bašda kom bâdma, hāy barasâd kom bâdma «اگر زود رفته بودیم، اکنون رسیده بودیم». گونۀ دیگری از فعل آینده در داده‌هایی که نگارنده از روستای پنداس گردآورده‌ام وجود دارد که با افزودن میانوند -eš- بین مادۀ مضارع و شناسه ساخته می‌شود و برای بیان امر و لزوم انجام کاری در آینده به کار می‌رود: nūn-emūn bayī xarešma «باید نان بخوریم <بعد برویم>» (تحقیقات). این نوع آینده در ابیانه‌ای نیز وجود دارد و ویندفوهر آن را آیندۀ امری نامیده است (ص 250). 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: