کل کله برد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 19 مرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273491/کل-کله-برد
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
7
کِلْکِلَهبَرْد، از بازیهای محلی ایران.کلکلهبرد عبارتی ترکیبی در گویش لری است؛ کِل یعنی نشان برجسته، و بَرد یعنی سنگ؛ این عبارت یعنی نشانۀ برجستهای که نشان و هدف سنگ قرار میگیرد؛ البته در وازیگاه، به شکل بجنگی + قله + سنگر معنی شده است (نصری، 4/ 2975). در اصطلاح بازی، کل به یک سنگ بزرگ 30سانتیمتری یا چند قطعه، معمولاً 5 سنگ، اطلاق میشود که بهجای هدف بهصورت عمودی روی هم چیده شدهاند و برد به سنگی متوسط و 2-3کیلویی گفته میشود که مانند تیر به سمت کل پرتاب میشود.بازی کلکلهبرد به نامهای دیگری چون کِلکِلَه، کِشکِلَهبَرد (قزلایاغ، 555؛ نصری، همانجا؛ امیریان، 50) و یککِل دوکِل ( گزارش ... ، بش ) نیز خوانده میشود و بیشتر در استانهای فارس، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و اصفهان رایج است؛ همچنین، با نامهای دیگری چون کَلبازی در طالقان (عقبایی، بش )، کیلبِرز در کرمانشاه و گیلانغرب (قزلایاغ، 496)، پَلان یـا پَرّان در درهشهر ایلام (بلوچی، بش ) و دالپلان یا دالپلو در برخی منـاطق لرستـان (آنیزاده، 153-154) انجام میگیرد.این بازی کاملاً مردانه، و در میان جوانان محبوب است. شمار بازیکنان، بنابر نوع اجرای بازی، یککِلهای یا چندکلهای، از دو تا 20 تن متغیر است؛ اما در هر صورت باید شمار بازیکنان زوج باشد و آنها به دو گروه مساوی تقسیم شوند. ازآنجاکه تنها ابزار بازی سنگ است، مناسبترین مکان برای انجام این بازی دامنههای کوهستان و سنگزارهای کنار رودخانههـا ست (طباطبـایی، بش ). هرچه شمار بازیکنان بیشتر باشد، به زمین وسیعتری نیاز است (طاهری، بش ). زمین بازی مستطیل است و نشانهها در عرض زمین، به فاصلههای نسبتاً یکسان قرار میگیرد (طباطبایی، بش ). این بازی بهسبب نیاز به روشنایی و نور برای دقت در هدفگیری، فقط در روز انجام میگیرد. در گذشته، کشاورزان این بازی را در فصول بیکاری و اغلب در پاییز و زمستان انجام میدادند؛ اما امروزه، بیشتر در ایام نوروز اجرا میشود (همو، بش ). در روستای جزینان طالقان، دختران و پسران جوان در روز بیستوپنجم فروردیـن، کـه در اصطلاح محلی به آن پیتَک (نک : ذیل، پنجه) گفته میشود، با حضور خانوادههایشان کَلبازی میکنند. هدف این بازی افزونبر شادی و سرگرمی، آشنایی بیشتر با روحیات یکدیگر در مواجهه با موقعیتهای شکست، پیروزی، قضاوت، گذشت و جز اینها ست و بستری مناسب برای آشنایی و ازدواج جوانان فراهم میآورد (عقبایی، بش ). گفتنی است زمان اجرای بازی در روز پیتک، که موعد حساس بارش باران برای محصولات دیمی است، آیینیبودن این بازی را تصدیق میکند. این بازی با نام پِلان در سرپلذهاب و روستای چیکان منصوری در اسلامآباد غرب، بهویژه در میان ایلات سیاهسیاه و قوچهای آن دیار، با هدف بارانخواهی (ه م) اجرا میشود و سنگی که به طرف نشـانه پرتاب میشود به قطرات باران تعبیر میشود (عفتی، بش ). در شکلی از این بازی که در روستای کوسههای پاطاق سرپلذهاب اجرا میشود، 12 بازیکن در دو گروه ششتایی، بارانخواه و دشمن باران، تقسیم میشوند و به نشانهها سنگ میاندازند و معتقدند اگر گروه بارانخواه برنده شود، آن روز باران میبارد (مرادی، بش ).
این بازی به چند شکل ساده و قاعدهمند و نیز یککلی و چندکلی اجرا میشود. در سادهترین نوع بازی، بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند و در دو جهت زمین قرار میگیرند؛ سپس، سنگی را بهجای نشانه در وسط زمین، در فاصلۀ مساوی بین دو گروه مینشانند و هر دو گروه سنگهایی را به نشانه پرتاب میکنند؛ هر گروه که بازیکنانش بتوانند زودتر نشانه را بزنند برنده میشود و از گروه بازنده کولی میگیرد (نصری، 4/ 2975-2976؛ فقیری، 130؛ قزلایاغ، 425). در نوع یککلی، بازیکنان دو گروه 20 تا 30 متر از یکدیگر فاصله میگیرند؛ هر دسته یک قطعه سنگ را بهصورت قائم در زمین مینشاند؛ براساس توافق، یکی از دو گروه بازی را شروع میکند؛ هر گروه که نتواند کل و نشانۀ گروه مقابل را بزند، باید خود را به دستۀ مقابل ملحق کند و یک سنگ به سوی کل باقیماندۀ خود پرتاب کند؛ سرانجام، گروهی که بتواند دومین یعنی آخرین کل را بزند، برندۀ اصلی دور اول بازی میشود (نصری، 4/ 2975)؛ سپس میبایست دو گروه جایشان را با یکدیگر عوض کنند (امیریان، 50).در شیوۀ چندکلی، مثلاً سهکلی یا پنجکلی، ابتدا دو سردار یا سرگروه یارکشی میکنند و ازآنجاکه تنبیه بازنده سواریدادن است، نوع یارگیری از اهمیت فراوانی برخوردار است و سعی میشود که بازیکنان هم بهلحاظ مهارت پرتاب سنگ و هم قوای جسمانی و وزن، برابر انتخاب شوند (طباطبایی، بش ). معمولترین شیوههای یارگیری در این بازی تر یا خشک (قزلایاغ، 304)، پر یا پیک (گل یا پوچ)، شیر یا خط (برای این اصطلاحات، نک : ه د، پشکانداختن) یا نسبت خویشاوندی بازیکنان است (طاهری، بش ). یکی از عادلانهترین شیوههای یارگیری این بازی اسمگذاری است؛ به این ترتیب که پس از مشخصشدن دو سرگروه، دو بازیکن همقد و هموزن دست در گردن هم میاندازند و بیآنکه کسی مطلع شود، برای خود اسم انتخاب میکنند؛ مثلاً یکی راه کربلا و دیگری شمشیر طلا میشود؛ سپس، اسمها را به دو سرگروه برای انتخاب اسمها ارائه میکنند و به این ترتیب، بازیکنان دوبهدو تقسیم میشوند ( گزارش، بش ؛ طباطبایی، بش ). پس از یـارکشی، بازیکنان دو گروه در فاصلۀ 20 یا 30متری از هم میایستند و هر گروه طبق توافق، 3 کل، 5 کل یا به شمار بازیکنان، نشانه در زمین مینشانند؛ البته چیدمان سنگها به نحوی است که با ضربۀ آهسته خراب نشود؛ این کار مهارتی خاص به شمار میآید و برخی بازیکنان در این کار خبرهاند (همو، بش ). از میان نشانهها یکی نزدیکتر کاشته میشود که پیشجنگ، پیشکِل یا خان بازی است و دیگر نشانهها پَسکِل خوانده میشوند. گاهی نیز برای هر یک از پسکلها اسم انتخاب میشود؛ مثلاً وزیر، سرباز، چوپان و جز اینها. گفتنی است در برخی مناطق بهجز پیشجنگ، به شمار بازیکنان هر گروه، پَسجنگ نشانده میشود؛ در ادامه توافق میکنند که چه گروهی باید بازی را آغاز کند. در کهگیلویه و بویراحمد، به دو شیوه آغازگر بازی مشخص میشود؛ اول، دستهای که زودتر کلهای خود را برپا کند و در شیوۀ دوم پشک میاندازند؛ به این صورت که دو سردسته برای خود نامی برمیگزینند و نزد تماشاگری بیطرف میروند و مثلاً میپرسند: خروس یا عدس؟ هر اسمی برده شد، طبق توافق عمل میکنند. در نورآباد ممسنی، هر بازیکن زودتر بگوید: کِلکِلَه بَرد دَسِ خومَه بَرد، یعنی در بازی کلکلهبرد سنگ اول برای زدن در دست خودم اسـت، گروه آنهـا شروعکنندۀ بـازی خواهـد بـود (موسـوی، بش ؛ طباطبایی، بش ). پس از آنکه نشانهها در یک خط صاف و ممتد و با فاصلۀ مشخص در عرض زمین کاشته شدند، هر گروه میبایست از محل مقرر (پیشجنگ خود)، پیشجنگ مقابل را بزند تا مجاز به زدن کلهای دیگر شود؛ در غیر این صورت، زدن کلهای غیرپیشجنگ امتیاز محسوب نمیشود و کل زدهشده باید دوباره نشانده شود. هر بازیکنی مجاز به پرتاب یک سنگ است و به شمار کلهایی که میاندازد، حق دارد سنگهای دیگری پرتاب کند. اگر در هر مرحلهای، سنگ به هدف نخورد، باید پرتاب سنگ را به گروه مقابل واگذار کند. البته در بعضی روایتها، نوبت به بازیکن بعدی از همان گروه خودی منتقل میشود (طباطبایی، بش ). هرگـاه یک گروه بتواند همۀ نشانههای گروه مقابل را بزند، باید در محل استقرار رقیب قرار گیرد و ابتدا پیشجنگ خود و در ادامه، دیگر نشانههای خود را بزند. بازیکنان هر گروهی که موفق شوند آخرین کِل را بیندازند برندۀ نهایی بازی خواهند بود (نصری، 4/ 2975؛ آقاجری، بش )؛ البته در نورآباد ممسنی، شمار کلهای خرابشده از سوی هر گروه ملاک برندهشدن است، نه فروریختن آخرین کل (طباطبایی، بش ).بهجز قواعد عمومی یادشده، این بازی در برخی مناطق با قواعد پیچیدهتری اجرا میشود. در کهگیلویه و بویراحمد، اگر سنگ یکی از بازیکنان به کل برخورد کند، اما نیفتد، آن بازیکن باید با یک چشم بسته همان کل را هدف قرار دهد؛ به این عمل مِنج میگویند (نصری، همانجا). در روایتی دیگر از این دیار، اگر سنگ به کل بخورد و نیفتد، در صورتی که زودتر از دستۀ مقابل «موچ» بکشد، مجاز به پرتاب سنگ با یک چشم بسته خواهد شد (قزلایاغ، 556). در نورآباد ممسنی، اگر بازیکنی دو هدف را در یک زمان بزند، تنها در صورتی دو امتیاز برایش محسوب میشود که زودتر از حریف موچ بکشد. قاعدۀ دیگر این است که پس از آنکه همۀ بازیکنان دو گروه یک دور سنگ پرتاب کردند، در دور دوم، فقط بازیکنانی که در دور اول کلهایی را زدهاند، به همان شمار، اجازه مییابند که سنگ پرتاب کنند (طباطبایی، بش ). همان طور که گفته شد، نوع تنبیه به توافق دوطرف پیش از شروع بازی، بستگی دارد. معمولترین تنبیه گروه بازنده کولیدادن در فاصلۀ بین دو نشانه (قزلایاغ، 425) یا دور زمین است (طباطبایی، بش ). در نورآباد ممسنی، سرگروه برنده سوار سرگروه بازنده میشود و بازیکنانی که در یارکشی با هم تقسیم شدهاند به بازیکنان گروه مقابل کولی میدهند (همو، بش ). در کهگیلویه و بویراحمد، گروه برنده چوبی را با پارچۀ سفیدی در مرکز زمین مینشاند و اعضای گروه برنده چشم بازیکنان بازنده را میبندند، بر پشت آنان سوار میشوند و تا مرکز زمین از آنان سواری میگیرند (قزلایاغ، 556)؛ اما گاهی، تنبیه شامل دادن شام یا ناهار یا رساندن خیرات به گروه مقابل است.
آقاجری، خداداد، گزارش فرهنگیاری، موجود در واحد فرهنگ مردم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، دهدشت، 1361 ش؛ آنیزاده، علی، فرهنگ بازیهای لرستان، خرمآباد، 1391 ش؛ امیریان، فریدون، بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویراحمد، تهران، 1370 ش؛ بلوچی، رامین، گزارش فرهنگیاری، موجود در واحد فرهنگ مردم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، درهشهر، 1373 ش؛ طاهری، سیاوش، همان، نورآباد ممسنی، 1389 ش؛ طباطبایی، شکرالله، همان، نورآباد ممسنی، 1385 ش؛ عفتی، عبدالله، همان، اسلامآباد غرب، 1369 ش؛ عقبایی، نصرالله، همان، طالقان، 1348 ش؛ فقیری، ابوالقاسم، بازیهای محلی فارس، شیراز، 1353 ش؛ قزلایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ گزارش فرهنگیاری، موجود در واحد فرهنگ مردم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، سمیرم، 1352 ش، شم 227‘8؛ مرادی، غلام و حمید رستمی، همـان، سرپلذهـاب، 1353 ش؛ موسوی، اصغر، همان، نورآباد ممسنی، 1356 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش.
علی آنیزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید