صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / کلاه بازی /

فهرست مطالب

کلاه بازی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 19 مرداد 1403 تاریخچه مقاله

کُلاهْ‎بازی، از بازیهای گروهی رایج در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران.
کلاه‌بازی در شهرهای مختلف، اسامی گوناگون دارد؛ از قبیل، کلاه‌زَنَک (جناب، 324)، کلالولو (کریمی، 72)، کُوِکُلا (موحدی، 157)، کِلاورُوانَکی (محمدی، 1/ 125)، کِلاوکِلاو، کُلاپَس‌پَرانک (نصری، 4/ 2950، 2962)، کُوکُلابُردَک (علمداری، 75)، کلاه‌بُردونَک (صفی‎نژاد، 365)، کلاوَرووانک (ارشادی، 1069)، کلاه‌بُردنک (قزل‌ایاغ، 266)، کوکلاه‌بَرَک، کلاه‌رَوونَک (فقیری، 63، 125)، زیرِکالای (همایونی، 486)، کلاه‌بَروک (لهسایی‎زاده، 403) و کلاه‌جُمبوک (حاتمی، 77؛ برای نمونه‌های بیشتر، نک‍ : موسوی، هاشم، 222، 223، 226؛ شادابی، 60؛ بهرامی، 131؛ عرب، 85، 97).
در معرفی این بازی آمده است: «کلا(ه) از دومی قرض‌کردن و بدهی اولی را پرداختن، از سومی به دومی و از چهارمی به سومی. این اصطلاح را کلا(ه) کلا‌(ه) نیز می‌گویند» (شاملو، 1/ 496). همان‌طور که از نام بازی پیدا ست، کلاه اسباب ثابت آن به شمار می‌رود و می‌تواند جنسهای مختلفی چون نمد، پشم و پارچه داشته باشد. در مناطق مختلف، افزون‌بر کلاه، وسایل جانبی دیگری هم مانند هستۀ خرما، سینی، انگشتر، شلاق، چوب، گردو، سنگ، گچ و شال برای اجرای بازی به کار می‌رود (نک‍ : دنبالۀ مقاله).
کلاه‌بازی تقویت عضلات، افزایش تمرکز و هوشیاری شخص را سبب می‌شود؛ همچنین حس مشارکت، اعتمادبه‌نفس و اطاعت از قوانین را به بازیکنان می‌آموزد و آنها را به مراقبت از امانتی ملزم می‌کند که در هر شرایطی، باید حافظ آن باشند و در صورت از دست ‌دادنش، باید برای پس‌گرفتن آن بکوشند (بهرامی، همانجا؛ ارشادی، 1069-1070؛ هادی‌پور 167- 168).

شیوۀ بازی

نخست، بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می‌‌شوند و در دو طرف زمین بازی، دو خط به فاصلۀ تقریبی 10 متر به موازات هم می‌کشند. هر گروه پشت یکی از این دو خط، قرار می‌گیرد. کلاهی را وسط زمین بازی، روی میز یا تکه‌ای چوب قرار می‌دهند. با علامت اوستا، بازیکنان برای برداشتن کلاه به وسط زمین هجوم می‌برند. چابک‌ترین بازیکن کلاه را برمی‌دارد و سایر بازیکنان به دنبال او می‎دوند و اجازه نمی‌دهند کلاه را به زمین خود ببرد و برندۀ بازی شود. از قوانین بازی این است که اگر دست یکی از بازیکنان گروه رقیب به حمل‌کنندۀ کلاه بخورد، او باید کلاه را پس بدهد. در مقابل، یاران او باید تلاش کنند که کلاه را از گروه رقیب باز‌ستانند و به‌همین‌ترتیب، بازی ادامه می‌یابد (لوکو ـ گرومر، 47- 48). 
در کتاب بازیهای محلی ایران، از این بازی با نام «اشرت اَپرت (عشرت عپرت)»، یاد شده است. بازیکنان دایره‌وار می‌نشینند و فردی که کلاهی در دست دارد گرد دایره دور می‌زند و این جمله را می‎خواند: «کلاه پی (کلاه پشت و دنبال) سرک پی‌سر (پشت‌سر) ندارد، به هر جا می‌ذارم (می‌گذارم) خبر نداره»؛ سپس، کلاه را تصادفی پشت‌سر یکی از بازیکنان می‌گذارد و او باید بی‌درنگ، کلاه را بردارد و فرد اول یا گذارندۀ کلاه را دنبال کند. ضمن دنبال‌کردن او اطراف دایرۀ بازی، گاهی دست بر سر یکی از بچه‌ها می‎گذارد و می‌گوید: «این یکی را دارم» و بازیکن اول در پاسخ می‌گوید: «آن یکی را دارم». هنگامی که عرصه بر بازیکن اول تنگ شد و دریافت که گرفتار می‌شود، باید دست بر سر یکی از بازیکنان نشسته بگذارد و بگوید: «اشرت» که منظور بازیکن سوم است که نسبت به وی اشرف می‌شود. شخص سوم باید بی‌درنگ برخیزد و دومی را دنبال کند. اگر دومی خسته نباشد و بخواهد بازی را ادامه دهد، به‌سرعت از سومی می‌گریزد. دو بازیکن همچنـان، گرد دایره می‌دوند و عبارات «این یکی را دارم» و «آن یکی را دارم» را تکرار می‌کنند. اگر بازیکن دوم هم خسته شود، بی‌درنگ «اپرت» می‌کند و دست روی سر بازیکن چهارم می‌زند. چهارمی، که او هم اپرت شده است، باید به‌سرعت بدود و سومی را به همان روش دنبال کند. درنهایت، بازنده بنابر قانون بازنده‌ها، جریمه می‌شود؛ مانند سواری‌دادن به فرد برنده. جریمۀ بازنده با الفاظی شادی‌آور به پایان می‌رسد و بار دیگر، بازی ادامه می‌یابد (پروین، 35-36). 
شکلهای مختلف کلاه‌بازی با تفاوتهای جزئی در نام و شیوۀ اجرا، میان مردم رایج است. در ادامه، هریک از آنها شرح داده می‎شود:
در طالب‌آباد، بازیکنان به دو دسته با دو اوستا تقسیم می‎شوند و دایره‌ای بزرگ با شعاع تقریبی 3 متر روی زمین می‌کشند. برای اینکه مشخص‌ شود کدام دسته داخل دایره، و کدام دسته خارج آن بایستد، پشک می‌اندازند (نک‍ ‍: ه‍ د، پشک‌اندازی). برخی بازیکنان داخل دایره کلاه بر سر می‌گذارند و دور هم می‌نشینند؛ به‌طوری‌‌که نشیمنگاهشان روی زمین قرار بگیرد و دو دست مانند ستون، در دو طرف بدن باشد تا اگر پاها را برای دفاع از خود حرکت دادند، دستها سنگینی بدن را تحمل کنند. پشت هر بازیکن به سمت مرکز دایره، و روی او به سمت خارج است. پس از آغاز بازی، بازیکنان خارج دایره از اطراف به آنها حمله می‌کنند و دست خود را روی سر بازیکنی می‌زنند که کلاه ندارد و اگر کلاه داشته باشد، سعی می‌کنند آن را بردارند. هریک از بازیکنان خارج دایره درصورت موفقیت، به سمت «مره» فرار می‌کنند؛ مره علامتی قراردادی برای برنده‌شدن است. بازیکنان داخل دایره با لگدزدن به حریف، از خود دفاع می‌کنند. اگر بازیکنی موفق شود کلاه را بردارد یا بر سر رقیب دست بزند و فرار کند، همۀ بازیکنان داخل دایره دنبال او می‌دوند تا از رسیدنش به مره جلوگیری کنند؛ زیرا گروه بازنده باید گروه برنده را از فاصلۀ بین دایره تا مره سواری دهند. اگر وسط راه، بازیکنان داخل دایره بتوانند بازیکنان خارج را بگیرند، بازی از نو آغاز می‌شود؛ اما جای آنها تغییر می‌کند. گاهی فقط اوستای گروه داخل دایره کلاه بر سر می‌گذارد و وسط دایره می‌ایستد. در این شرایط، یاران اوستا دورش حلقه می‌زنند و بازیکنان خارج دایره باید بتوانند کلاه را از سر اوستا بردارند (صفی‌نژاد، 365-366).
مشابه این بازی میان پسران 10 تا 20سالۀ گیلانی هم رایج است. آنها دایره‌ای به نام جِزلِخ به قطر دو متر می‌کشند. وسط دایره، چوبی به نام لِس قرار می‌‌دهند و کلاهی روی آن می‌گذارند. در فاصلۀ 30متری دایره، مکانی را به نام کُو مشخص می‎کنند. با شیر یا خط‌انداختن یکی از گروهها داخل دایره می‌رود و گروه مقابل بیرون دایره جای می‌گیرد. بازیکنان بیرون دایره باید کلاه را بربایند و آن را به کو برسانند. بازیکنان داخل دایره سعی می‌کنند ضمن محافظت از کلاه، با نزدیک‌شدن یاران رقیب به آنها لگد بزنند و اگر موفق شوند یکی از آنها را بزنند، جایشان عوض می‌شود. گروهی برنده است که بتواند کلاه را برباید و جریمۀ بازنده سواری‌دادن به آنها ست (نصری، 4/ 2951؛ موسوی، هاشم، 222-223). این بازی در مناطق مختلف رودسر، کلاچای و تالش هم با اختلافاتی اندک رایج است (همو، 223-224).
در دماوند، سلاّر (سرگروه) باید دور بازیکنان داخل دایره بگردد. بازیکنان گروه مقابل از خارج به آنها حمله می‌کنند تا کلاه یکی از افراد داخل دایره‎ را بربایند. در اینجا، سلاّر با لگدزدن از یارانش دفاع می‌کند. اگر بازیکنی از گروه خارج موفق شود کلاه را برباید، می‌کوشد آن را به‌سرعت به محلی به نام سیل، که مقصد بازی است، برساند و بازی را به نفع گروه خود تمام کند (علمداری، 75).
کلاه‌بازی در مازندران، بیشتر در جشنهایی مانند بیسّ ‌شش نورزما (ه‍ م‌م) و آیینهای گذر، مـانند جشن‌‎‌ عروسی اجرا می‌شود (نصری، 4/ 2948- 2949). در گذشته، جوانان برای بازی در روز آفتابی، ابتدا، چوبی را به طول دو متر و قطر 3-5 سانتی‌متر در زمین فرو می‌کردند و در فاصلۀ 5متری از زمین بازی، سنگی را نشانه می‌گذاشتند. هم‌زمان با حرکت آفتاب، چوب یا سنگ را 2-3 وجب جلوتر می‌بردند و به‌اصطلاح، سایه‌به‌سایه زمان را محاسبه می‌کردند؛ برای مثال، اگر برای گروه «الف» زمان به فاصلۀ دو وجب تعیین می‌شد، برای گروه «ب» هم همین مقدار را تعیین می‎کردند؛ سپس، زمین بازی را به یکی از شکلهای دایره، مربع یا مستطیل رسم می‌کردند. پس از تعیین گروهها، بازیکنان در زمین جمع می‌شدند و در حالت نشسته، دست دور گردن یکدیگر می‌انداختند و زنجیروار دایره‌ای تشکیل می‌دادند. هرکس چالاک‌تر بود برای میان‌داری یا سرگروهی انتخاب می‌شد و کلاهی بر سر می‌گذاشت. میان‌دار وسط بازیکنان گروهش می‌ایستاد و ناظر بازی بود. او از ورود افراد گروه مقابل به زمین خود ممانعت می‌کرد و اجازه نمی‌داد کسی کلاه را از سر او بردارد (نعمتی، 299-300). 
بازی قوانین خاصی دارد؛ به‌این‌ترتیب که اگر بردارندۀ کلاه پایش به میان‌دار برخورد کند، بازنده است؛ اما میان‌دار می‌تواند یک پا را در زمین بازی نگه دارد و با پای دیگر به مهاجم ضربه بزند. اگر میان‌دار هنگام برداشتن کلاه، با دست مقاومت کند، خطا محسوب ‌می‌شود. بازیکنان نمی‌توانند برای برداشتن کلاه، میان‌دار را هل دهند. کسی که کلاه را برداشته است هنگام فرار، می‌تواند برای زودتر رسیدن به هدف، کلاه را بین یارانش دست‌به‌دست کند. هیچ‌یک از دو گروه اجازه ندارند کلاه را در لباس خود مخفی کنند (همو، 300). در پایان بازی، به گروه برنده جوایزی می‌دهند که با زمان اجرای بازی متناسب است. اگر بازی در اعیاد اجرا شود، گروه برنده نان محلی، میوه و تنقلات دریافت می‌کند. اگر اجرای بازی در مراسم عروسی باشد، بسته به موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده، گاه یک رأس گوسفند یا گاو جایزه می‌گیرد. در روزهای عادی، میان‌دار بازنده باید حریف را سواری بدهد و اعضای گروه برنده هم بر دوش بازنده‌ها سوار می‌شوند و کلاه آنها را برمی‌دارند (نعمتی، 301). 
شیوۀ دیگر اجرای کلاه‌بازی در مازندران، به این صورت است که همۀ بازیکنان کلاهی بر سر می‌گذارند. یکی از آنها کلاهش را در وسط اتاق می‌گذارد و یارانش دور آن می‌چرخند و از آن محافظت می‌کنند. بازیکنان گروه رقیب باید بتوانند با پا به کلاه ضربه بزنند تا از جای اصلی خود حرکت کند. در صورت موفقیت، آنها برنده یا در‌اصطلاح محلی، «کِلاه آشه بخردمی» می‌شوند و کلاه را می‌گیرند. اگر صاحب کلاه با پا به او ضربه وارد کند، آن فرد باید کلاه خود را وسط اتاق بگذارد و به‌همین‌ترتیب، بازی ادامه می‎یابد (عرب، 249). 
در مناطق مرکزی مازندران، کلاه‌بازی به‎ شیوه‌ای دیگر اجرا می‌شود. ناگهان یکی در جمع، کلاه شخصی را برمی‌دارد و برای فرد دیگر می‌اندازد و می‌گوید: «تِشه مِشه» یا «کِل اهوشّه اعیدما بیسِّ سِشِّه». کلاه دست‌به‌دست می‌چرخد و صاحب آن برای پس‌گرفتنش در جمع به این‌سو و آن‌سو می‌دود (همو، 85؛ نصری، 4/ 2949).
در لرستان، این بازی به شیوه‌های گوناگون اجرا می‌شود. در نوعی از این بازی، که «کلاه‌وشلاق» نام دارد، بازیکنان دو گروه در فاصلۀ 50متری، در یک ردیف می‌ایستند. داور کلاهی را در حد فاصل 25متری، بین دو گروه قرار می‌دهد. بازیکن اول گروه مهاجم شلاق یا کمربندی در دست می‎گیرد. با علامت داور، مهاجم با شلاق و سرگروه مدافع بدون آن به‌سرعت به سمت کلاه می‌دوند. اگر سرگروه مدافع موفق شود کلاه را بدون ضربه‌خوردن به آخر صف گروهش ببرد، داور شلاق را از سرگروه مهاجم می‌گیرد و به بازیکن بعدی گروه مدافع می‌دهد و کلاه را دوباره در وسط می‌گذارد. این بار، بازیکن دوم گروه مهاجم برای آوردن کلاه و بازیکن دوم گروه مدافع برای ضربه‌زدن به میدان می‌روند. بازی به همین ترتیب ادامه می‌یابد. در پایان، داور امتیازها را جمع‌ می‌کند و تیمی که بازیکنانش کمتر شلاق خورده‌اند برنده محسوب می‌شوند. تیم بازنده برای جریمه، باید تیم برنده را در مسافتی 50متری سواری ‌دهد (بهرامی، 131). 
در بیشتر روستاهای لرستان، نوع دیگری از کلاه‌بازی به نام «کلاوُررونکی یا قاووِ» رواج دارد که به معنی کلاه‌ربایی با زدن قوزک یا ساق پا ست. 12 بازیکن به دو دستۀ مساوی تقسیم می‌شوند. همۀ بازیکنان گروه اول کلاه به سر می‌گذارند و اگر کلاه نباشد، دستمالی را شبیه کلاه گره می‌زنند. در محوطه‌ای دایره‌ای با نام محلی کِر، به‌شکلی که بتوانند به حریف لگد بزنند، چهاردست‌وپا می‌نشینند. گروه مقابل حمله می‌کند تا کلاه را از آنها بریابد. بازیکنان نشسته حالت دفاعی می‌گیرند و سعی می‌کنند قُوُ (قوزک) یا ساق پای حریف را بزنند. اگر یکی از بازیکنان گروه نشسته موفق شود با پا فردی از گروه ایستاده را بزند، همگی فریاد می‌زنند: قاوو قاوو. در این حالت، گروه ایستاده بازی را می‌بازد و باید جای گروه نشسته قرار بگیرد. اگر یکی از بازیکنان گروه ایستاده موفق شود کلاه را برباید، با گامهای بلند، دوان‌دوان، از میدان بازی دور می‌شود تا کلاه را به دالگَه ببرد؛ دالگه مقصدی در فاصلۀ تقریبی 50متری است که با سنگی بزرگ یا درخت مشخص می‌شود. هر‌گاه شخص رباینده موفق شود کلاه را به دالگه برساند، گروه ایستاده بازی را می‌برد و گروه نشسته در جای خود باقی می‌ماند؛ اما اگر گروه نشسته موفق شود پیش از رسیدن مهاجم به دالگه، کلاه خود را از ربایندگان پس بگیرد، دو گروه جای خود را عوض می‌کنند. قانون برنده‌شدن تا 5 مره (نوبت) است، یعنی گروهی که بتواند 3 تا 5 مرتبه کلاه را به هدف برساند برندۀ نهایی است و مسافتی معین را بر دوش بازنده‌ها سوار می‌شود (شادابی، 60-61؛ نظری، 12-13؛ عسکری‌‌عالم، 1/ 189).
 شیوۀ دیگری از کلاه‌بازی در ایلام رواج دارد. در این گونۀ بازی، بازیکنان پس از انتخاب اعضای دو تیم به قید قرعه، کلاهی را در فاصلۀ 10متری محل بازی قرار می‌دهند. افراد تیم ایستاده بازیکنان نشسته را احاطه می‌کنند و با دست‌وپا به بازیکنان نشسته ضربه می‎زنند. هرگاه بازیکنی از تیم ایستاده دست خود را بر سر یکی از بازیکنان تیم نشسته بزند، بلافاصله با صدای بلند می‎‎‎گوید: «زدم». در این هنگام، خود او یا یکی دیگر از بازیکنان تیم که فاصلۀ کمتری با کلاه دارد آن را برمی‎‎دارد و به سمت دالگه می‎رود. یارانش هنگام حرکت او به سمت کلاه و دالگه سعی می‎کنند حمایتش کنند. اگر بازیکن دونده بین راه احساس کند که نمی‎تواند ادامه دهد، کلاه را سمت هم‌گروهی‌اش پرتاب می‎کند تا او کلاه را به دالگه بزند و تیمشان برنده شود (محمدی، 1/ 125). در کوهمره‌نودان فارس، نیز بازی کم‌وبیش به همین صورت اجرا می‌شود (نک‍ : موسوی، حسن، 98).
شیوۀ دیگر اجرای کلاه‌بازی میان پسران نوجوان و جوان کرمانشاه به این شکل است که بازیکنان د‎ر دو دستۀ مجزا روبه‎روی هم می‎ایستند و هم‌زمان، بازی را شروع می‎کنند. دو بازیکن کلاه‌دار از دو گروه، دو شرکت‌کنندۀ نخست بازی محسوب می‌شوند. بقیۀ بازیکنان تا پایان بازی، آن دو را تماشا و تشویق می‎کنند. دو بازیکن روبه‌روی هم خم می‌شوند و به چشمهای یکدیگر نگاه می‎کنند و می‌کوشند کلاه را از سر طرف مقابل بردارند. هر بازیکن تلاش می‎کند با به‌کار‌بردن الفاظی حواس دیگری را پرت کند و کلاهش را برباید. جایزۀ بازیکن برنده کولی‌گرفتن از رقیب بازنده است (نصری، 4/ 2961).

مأخذ

ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، 1388 ش؛ بهرامی، فرید و مصطفى بهرامی، بازیهای بومی و محلی لرستان، خرم‌آباد، 1387 ش؛ پروین گنابادی، محمد، بازیهای محلی ایران، تهران، 1355 ش؛ جناب اصفهانی، علی، فرهنگ مردم اصفهان، ترجمۀ بخشی از سیاحت‌نامۀ ژان شاردن، به کوشش رضوان پورعصار، اصفهان، 1385 ش؛ حاتمی، حسن، بازیهای محلی کازرون، تهران، 1377 ش؛ شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستان، خرم‌آباد، 1377 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، حرف ب، تهران، 1377 ش؛ صفی‌نژاد، جواد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، تهران، 1345 ش؛ عرب فیروزجایی، لیلا، کا: فرهنگ بازیهای مازندران، تهران، 1389 ش؛ عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، 1386 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، به کوشش فرهاد فیاض، تهران، 1379 ش؛ فقیری، ابوالقاسم، بازیهای محلی فارس، شیراز، 1353 ش؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ کریمی، زهرا، آداب‌ورسوم و فرهنگ عامۀ احمدآباد جرقویه، تهران، 1388 ش؛ لوکو ـ گرومر، پولت، بازیهـای ملل، ترجمۀ محمدرضـا شجـاع رضوی، مشهد، ۱۳۶۳ ش؛ لهسایی‌زاده، عبدالعلی و عبد‌النبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، 1370 ش؛ محمدی، آیت و فاطمه محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، 1383 ش؛ موحدی، سعید، «چند بازی از روستای محمد‎آباد»، فرهنگ مردم، تهران، 1385 ش، س 5، شم‍ 19-20؛ موسوی، حسن، گوشه‎ هایی از فرهنگ و آداب و رسوم مردم کوهمره‎نودان، جروق، سرخی فارس، تهران، 1362 ش؛ موسوی، هاشم و دیگران، نمایشها و بازیهای سنتی گیلان، به کوشش محمود طالقانی، رشت، 1386 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ نظری، محمدرضا، بازیهای لرستان، به کوشش سعید رشنوییان، خرم‌آباد، 1381 ش؛ نعمتی، مرادعلی، فرهنگ بازیهای بومی مازندران، تهران، 1390 ش؛ هادی‌پور بروجنی، مژگان، بازیهای بومی ـ محلی چهارمحال و بختیاری، اصفهان، 1371 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1371 ش. 

فاطمه شعبانی اصل

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: