رویانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 16 مرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273451/رویانی
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ نشده
رویانی / royāni/ ، از گویشهای دستۀ زبان مازندرانی گروه گویشهای کنارۀ دریای کاسپین، که در شهر رویان رواج دارد. رویان جزو بخش مرکزی شهرستان نور است. این شهر از شرق به شهرستان نور، از غرب به شهرستان نوشهر، از شمال به دریای خزر و از جنوب به کوههای البرز میپیوندد و فاصلۀ آن با مرکز استان ۱۱۸ کم است. رویان از نظر موقعیت جغرافیایی، در °۳۶ و ´۳۴ عرض شمالی و °۵۱ و ´۵۷ طول شرقی قرار دارد. در سال ۱۳۹۵ ش، جمعیت این شهر 731‘7 تن بوده است (نک : «درگاه ... »، بش ).
در گذشته، رویان نام منطقۀ وسیعی از مرکز و غرب مازندران بوده است. نام قبلی شهر رویان کنونی، «علمده»، و در 1333 ش دارای شهرداری بوده است. بهدلیل نسبت تاریخی و تنگاتنگ شهر علمده با منطقۀ رویان تاریخی، این شهر به رویان تغییر نام داده شد (نک : «وبگاه ... »، بش ).
در حدود العالم آمده است: «رویان در گويش فصيح، <رودان> است بهسبب كثرت رود که در آن ناحیه جاری است». منوچهر ستوده در مقدمۀ كتاب رويان تأليف اولياءالله آملی مینويسد: رویان در اوستا بهصورت raoidhita، به معنی كوهی كه رنگ آن به سرخی میزند، آمده است (نک : «وبگاه»، بش ). گویشهای مازندرانی در بین رشتهکوه البرز و کرانههای جنوب شرقی دریای خزر رواج دارند و از اندکگویشهاییاند که از سنت ادبی کهنی برخوردارند (لُکوک، 490). بومیان مازندران، زبان خود را گِلِکی/ گیلکی مینامند (اکبرپور، 14). گیلکیِ مازندرانی از شاخههای گویش گیلکی است که مردم مازندران بدان سخن میگویند. مردم این ناحیه (کلاردشت) زبان خود را گیلکی مینامند؛ ولی باید دانست که این گونه از گیلکی با گیلکی گیلان چنان متفاوت است که سخنگویان آنها زبان یکدیگر را با اشکال میفهمند (ثمره، 169).
دربارۀ گویش رویان، از این پژوهشها که در پیوند با رویان امروزی و رویان کهناند میتوان نام برد: ایران کلباسی در گویش کلاردشت (رودبارک) (تهران، 1376 ش)، گویش این روستا را از دیدگاه آواشناسی، واجشناسی، صرف (ساخت واژه) و نحو (ساخت جمله) بررسی کرده است. گروه نویسندگان به سرپرستی جهانگیر نصری اشرفی و حسین صمدی در واژهنامۀ بزرگ تبری (تهران، 1377 ش) واژگان مناطقی را گردآوری کردهاند که منطقۀ رویان را نیز در برمیگیرد. یدالله ثمره در مقالهای با عنوان «تحلیل ساختاری فعل در گویش کلاردشت» (نک : مآخذ)، ساختمان مصدر، فعل، شناسه، انواع زمان، فعل امر و نهی را در این گویش بررسی کرده است. ایران کلباسی در بخشی از مقالۀ خود با عنوان «گذشتۀ نقلی در لهجهها و گویشهای ایرانی» (گویششناسی <ضمیمۀ نامۀ فرهنگستان> تهران، 1383 ش، شم 2) دربارۀ ساختار زمان گذشتۀ ساده و گذشتۀ نقلی کلاردشت مباحثی مطرح کرده است. حبیب برجیان در «مجلۀ بنگاه مطالعات فارسی بریتانیا» (لندن، 2013 م) در مقالهای با عنوان «گویش خزری کجوری در البرز مرکزی»، گویش رویان را بررسی کرده است. مجید نصیری در پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلدهای (دانشگاه پیام نور استان تهران، پژوهشکدۀ زبانشناسی، تهران، 1390 ش) به این گویش نیز پرداخته است.
همخوانهای گویش رویانی مانند همخوانهای زبان فارسیاند، جز اینکه در گونۀ بومی این گویش، واج / ž/ یافت نمیشود. این گویش 6 واکۀ / a،؛e،؛ə،؛ā،؛u،؛i/ دارد. گونۀ بومی رویانی، واکۀ / o/ ندارد. در جایگاه پایانی واژهها گاهی واج / ə/ به شکل واجگونۀ [ɐ] پدیدار میشود که دارای ارزش واجشناختی نیست: baymə؛← [baymɐ] «دیدم». در این گویش، برخلاف زبان فارسی، واج / ž/ به واج / j/ تبدیل میشود: jāndār «ژاندارم». نمونههایی از حذف واجهای پایانی در این گویش چنین است: məz «مزد»، paš «پشم». واج / d/ از برخی واژهها حذف میشود: mār «مادر»، per/ pir «پدر»، bərār «برادر». در این گویش، واج / v/ آغازی که در فارسی به / b/ تبدیل شده، همچنان رایج است: varf «برف»، vərg «گرگ»، vā «باد». در بیشتر وامواژههای تکهجایی فارسی یا عربی با ساخت هجایی CVCC، خوشۀ پایانی میشکند و ساخت هجایی واژه به CVCVC دگرگون میشود: ʔabər «ابر»، makər «مکر»، qadər «قدر». یکی دیگر از فرایندهای واجی رایج در این گویش، همگونی کامل خوشۀ همخوانی -nd- و تبدیل آن به خوشۀ همخوانی -nn- است: dannən «دندان»، dəmmāl «دنبال». هجای / af/ فارسی به گونۀ / u/ تلفظ میشود: usār «افسار»، dəruš «درفش». واجگروههای /ab/؛، / āb/ و / āv/ به گونۀ / u/ درمیآیند: šu «شب»، xu «خواب»، gu «گاو». جابهجایی واجها نیز از دیگر فرایندهای آوایی این گویش است: harzət «حضرت»، maxsarə «مسخره».
در رویانی، واژهها ساختمان ساده، وندی، مرکب و وندیِ مرکب دارند، مانند: ساده، zək «آب بینی»؛ وندی، am.šu «امشب»؛ مرکب، kaməl.van «کسیکه کاه و کلش برنج را دسته میبندد»؛ وندی مرکب، xənə dar kəni «خانهتکانی». اسم مفرد نشانهای ندارد. نشانههای جمع چنیناند: ā-،؛dass.-ā «دستها»؛ ən-،؛mār.ən «مادرها»؛ šun-،؛kijā.šun «دخترها»؛ و دوگانسازی، مثل rik rikā «پسرها». صفت نسبی با وند i-،؛ ij- و əj- همراه میشود: tərun-i «تهرانی»، uz-ij «اوزی، اهل روستای اوز»، div-əj «دیوسالاری، اهل طایفۀ دیوسالار». یادآور میشود که دو پسوند əj- و ij- بیشتر برای نسبت، به پایان جاینامهای روستاهای پیرامون رویان و کجور و مناطقی از این دست افزوده میشود. نشانههای معرفه، un «آن»، hān «آن»، hayin «این»، i(n)yattā «این یکی» هستند که پیش از اسم میآیند: hān zanākənən hayin sef rə xərnə(nə) «آن زنان این سیب را میخورند». نشانههای نکره، əttā و attā؛(y) هستند که پیش از اسم میآیند: attā nəmāštə penmāz əttā mardi bimu ame/ ami var؛(y) «یک غروب، مردی به پیش ما آمد». در این گویش، ضمیر اشارۀ نزدیک intā؛(hay) «این» و haynən «اینها» و ضمیر اشارۀ دور hān «آن» و hānən «آنها» به کار میروند. صفت فاعلی با پسوندهای kar-،؛ā-،؛nə- و tər- همراه است: dun-ā «دانا»، nun-kar «نانپز»، kəš-tər «شاشو»، fis-ən «پُرافاده»، rā-šu «راهرونده/ رونده». صفت مفعولی از بن گذشته همراه با پسوند ə- ساخته می شود: damit-ə «لگدشده». گاه پسوند ə- از صفت مفعولی حذف میشود: šum baxərd «شامخورده». صفت تفضیلی، همانند زبان فارسی، با وند tar- همراه است: tu mi jā gat-tar.i «تو از من بزرگتر هستی». ضمایر پرسشی در رویانی چنیناند: kəjə «کجا»، ke «کی/ چهوقت»، ki «چهکسی»، kədim(ān) «کدام»، magə/ maqə «مگر»، isseč/؛če «چرا»، čanne «چقدر»، četi «چطور»، čan «چند». ضمایر تأکیدی به این گونهاند: mənšə «خودم»، tušə/ ši «خودت»، višə/ ši «خودش»، amāšə «خودمان»، šəmānšə «خودتان»، višunšə «خودشان». برخی از قیدهای گویش رویانی چنیناند: taynā «تنها»،der «دیر»، lu «بالا»، jir «پایین»، həkman «حتماً»، pe(burdə) «پس از»، rat hākərdə «بهجز»، dakkəl «هرگز»، ijə/ haji «اینجا»، uji «آنجا»، nā «نه»، divārə «دوباره»، asləš «اصلاً»، halā «هنوز»، əsā «اکنون». فعل با پیشوندهای -n،؛-na و ni- منفی میشود: n-āštə «نداشت»، na-ništə «ننشست»، ni-mu «نیامد». ساخت فعل مجهول با این دو شیوه رایج است: 1. با سومشخص جمع فعل معلوم: u rə baxərd-ənə «آب خورده شد». 2. با فعل کمکی «شدن» + صفت مفعولی baxərd vunə «خورده میشود». پیشوندهای مصدری گویش رویانی چنیناند: -hā،؛-hə،؛-ba،؛-bā،؛-bi،؛-da؛ این پیشوندها در ساخت مصدر با پسوندهای مصدری ssən؛(e)-،؛ən؛(y)- و ən- همراه میشوند: da-kl-essən «ریختهشدن»، bi-mu-ən «آمدن»، bāxt-ən/ bāft-ən «خوابیدن»، hā-kərd.ən «انجامدادن، کردن»، hə-ništən «نشستن». یادآور میشود که مصدر داشتن پیشوند مصدری ندارد: dāšt-ən. پیشوندهای اشتقاقی در برخی فعلها دیده میشود: dar hākərdə «بیرون کرد/ بیرون ریخت»، jer hādā «بلعید»، dim hādā/ hədā «پرت کرد». ستاک گذشته با این روشها ساخته میشود: 1. حذف همخوان پایانی ستاک حال و افزودن پسوند گذشتهساز t-، مانند suj-ən-i «میسوزی» ← su-t-i «میسوختی» 2. حذف همخوانهای / r/ و / I/ از پایان ستاک و افزودن خوشۀ / št/ ، مانند kār-mi «میکاریم»، kā-št-əmi «میکاشتم»، el-mə «میگذارم»، eš-t-əmə «میگذاشتم». 3. افزودن / i/ به ستاک حال با پایانۀ واجی / s/ و / š/ ، مانند ras-əni «میرسی» ras-i «میرسیدی»، kaš-ənə «میکِشد» kaši-ə «میکشید». پسوند استمرار مضارع اخباری، n- است که پس از بن مضارع میآید: xər-n-ə «میخورَد». گذشتۀ استمراری در فعلهای ناگذر پیشوند ندارد. پیشوند مضارع اخباری به گونۀ -ba تنها در فعل ba-tənn-i «میتوانی» رایج است. پیشوندها در مضارع التزامی بر دو دستهاند: 1. فعلهای ناگذر دارای پیشوندهای -hə،؛-bā،؛-b و -bu هستند: bu-r-əm «بروم»، b-i-əm «بیایم»، bā-fəs-əm «بخوابم»، hə-niš-əm «بنشینم». 2. فعلهای گذرا دارای پیشوندهای -bi،؛-ba،؛-da،؛-hā و -b هستند: bi-ārəm «بیاورم»، ba-xərəm «بخورم»، da-vənnəm «ببندم»، hā-dəm «بدهم»، bu-əm «بگویم». پیشوند در گذشتۀ استمراری و مضارع اخباری وجود ندارد: kal-ess-ə «ریخته میشد»، vər-imm-ə «میبُرم». مادۀ مضارع در این گویش برای ساخت وجه امری (hā-de «بده!»)، فعل مضارع (de-nə «میدهد») و برخی از صفتهای فاعلی (dun-ā) به کار میرود. وند واداری، əni- است که به مادۀ مضارع فعل مورد نظر افزوده میشود: batərs-əni-ə «ترسانید». فعل امر از وندهای امر -ba،؛-bu-،؛-bi-،؛-da و hā- بهاضافۀ مادۀ فعل و شناسه ساخته میشود: hā-d-in «بدهید!»، da-mij-in «لگد کنید!»، bi-ār-in «بیاورید!»، bu-r-in «بروید!»، ba-tāj-in «بتازید!». در این گویش، گونهای گذشتۀ نقلی با این ساختار کاربرد دارد: صفت مفعولی + زمان حال مصدر «داشتن»، مانند bəšnust dārmə «شنیدهام/ شنیده دارم»، barut dārmə «فروختهام/ فروخته دارم». در گویش رویانی گونهای دیگر از گذشتۀ دور دیده میشود که ساختار آن چنین است: bəšnust dāštəmə «شنیده بودم/ شنیده داشتم»، baxərd dāštəmə «خورده بودم/ خورده داشتم». برخی از مصدرهای رویانی هم با وند گذشتهساز i- و هم با وند əss- میآیند: bakkənn-əss-ən «کندن»، bakkənniən «کندن». برخی از فعلها نیز از دو مادۀ جدا ساخته میشوند: burdə «رفت»، šunə «میرود». برخی از حرفهای ربط رویانی چنین است: ge/ ke «که»، anne ge «همینکه»، age «اگر». حرفهای اضافه به گونۀ پساضافه (پسین) اند و پس از متمم میآیند: kate var ništə «کنار دیوار نشسته است»، xənə dələ «درون اتاق»، dāre bən darə «زیر درخت است».
در این گویش، مضافٌ الیه پیش از مضاف میآید: gal-e tək «دهان موش»؛ صفت نیز پیش از موصوف میآید: gat-ə mardi xār jəmə dārnə «مرد بزرگْ پیراهن خوبی دارد». در رویانی، ساخت کنایی و تمایز جنس مذکر و مؤنث دیده نمیشود. مفعول با پساضافههای ə- و r(ə)- و تکواژ صفر میآید: gəlali-r(ə) baymə «گلعلی را دیدم»، dār-ə bakkənniə «درخت را کند».
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید