کریب خواندگی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 8 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273292/کریب-خواندگی
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
7
کِریبْخوانْدِگی، نوعی پیوند پدرخواندگی.واژۀ کریب در اصطلاح، به معنای نوعی فرزندخواندگی است. این نوع فرزندخواندگی در شهرهایی مانند مازندران، گلستان، آذربایجان غربی، خراسان، سمنان، ایلات و عشایر شاهسون، قرهپاپاق، ایلات و عشایر ارسباران، ایلات و طوایف کرد جلالی، میلان و خلیکانلو در غرب ایران و همچنین، در برخی کشورهای مسلمان در همسایگی ایران، ازجمله ترکیه، کموبیش رایج بوده است (نک : دنبالۀ مقاله).در بیشتر جوامع باستانی و ازجمله جامعۀ ایران، انواع قرابتها با حقوق و تکالیف و الزامات عرفی و شرعی خاص وجود داشته که یکی از آنها رسم فرزندخواندگی یا پذیرفتن پسر یا دختری به فرزندی با آدابی خاص بوده است. فرزندخواندگی در دین زردشتی، سنتی پسندیده به شمار میرود و از دیرباز، میان پیروان این دین رواج داشته است. زردشتیان باور داشتند که داشتن فرزند شرط لازم برای گذر روان از پل چینوت یا چینود (پل صراط) است؛ کسی که بیفرزند از دنیا برود راهی به بهشت ندارد (مظاهری، 166-167).در قبایل عرب دورۀ جاهلی، رسم پسرخواندگی یا بهاصطلاح، رسم «تَبَّنی»، یعنی پسر دیگری را به فرزندی خود برگزیدن، بهمنظور تحکیم اتحاد خویشاوندی متداول بود (نوری، 635). پسرخواندهها از همۀ حقوق و الزامات خویشاوندی، اقتصادی و اجتماعی، مانند حقوق توارث، حق نفقه و جز اینها برخوردار بودند (همو، 638). این نوع قرابت در شرع و قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته نشده، اما تا چندی پیش، در برخی جامعههای روستایی، ایلی و شهری ایران وجود داشته است. ارتباط کریبخواندگی میان دو خانواده پس از عمل ختنۀ فرزند یکی از آنها شکل میگرفته است. به این ترتیب که مرد دارای فرزند پسر مردی از خانوادۀ دیگر را فرامیخواند تا هنگام عمل ختنۀ فرزندش (نک : ه د، ختنه و ختنهسوران)، بهجای او، بر بالیـن کودک حضور یابد و «کریب» او شود. این شخص از پیش، هدایایی را برای کودک تهیه میکند و هنگام ختنه، دست و پای کودک را میگیرد تا ختنهگر یا دلاک (ه م) او را ختنه کند. پس از پایان عمل ختنه و ریختن قطراتی از خون محل ختنه بر جامۀ مرد، آن خون را متبرک، و موجب ایجاد پیوند و قرابت دو خانواده میپندارند. از آن پس این مرد «کریب» یا پدرخواندۀ پسر، و پسر فرزندخواندۀ کریب شمرده میشود (بلوکباشی، 271؛ پورکریم، «دهکدۀ سیاهمرزکوه»، 44-45، «دهکدۀ پاقلعه»، 41-42؛ شکورزاده، 161، حاشیۀ 1). کریب در خانوادۀ پسرخواندهاش جایگاه و مقامی موازی با پدر و عمو نسبت به فرزندخوانده مییابد و منزلت اجتماعی همسنگ آنها و در مواردی، حتى بالاتر از آنها دارد (بلوکباشی، 271-272؛ پورکریم، شکورزاده، همانجاها). فرمانبرداری از کریب، حفظ حرمت مقام او و خانوادهاش، محرمیت میان فرزندخوانده و همسر و دختران کریب، و ممنوعیت ازدواج میان آنها از مواردی است که فرزندخوانده باید رعایت کند. کریب نیز ملزم است در هر مسئلۀ اجتماعی و اقتصادی از پسرخواندهاش همچون فرزند خود حمایت کند (نوری، 635-636)؛ همچنین، کریب موظف است پـدرخوانـدگی پسـران دیگـر آن خـانـواده را بپذیـرد و از قبـول کریبخواندگی فرزندان خانوادههای دیگر خودداری کند (بلوکباشی، 272). این رسم با آدابی خاص هنوز در میان کرمانجهای خراسان رواج دارد و کِریو خوانده میشود (نک : ه د، کریو). در فرهنگ جوامعی که سنت کریبخواندگی تداول دارد مثلهایی در شأن و منزلت والای کریب زبانزد است؛ ازجمله: از خدا میخواهی روی بگردانی، بگردان، اما چرا از «کِروه» (کریب)ات روی میگردانی؛ یا دختر کریب را نمیتوان گرفت، سگ کریب را هم نمیتوان چخ کرد (همانجا).
بلوکباشی، علی، تعلیقات بر بازماندههایی از فرهنگ دوران جاهلی در تمدن اسلامی ا. وسترمارک، ترجمۀ همو، تهران، 1396 ش؛ پورکریم، هوشنگ، «دهکدۀ پاقلعه»، هنر و مردم، تهران، 1346 ش، شم 58؛ همو، «دهکدۀ سیاهمرزکوه»، همان، 1348 ش، شم 80؛ شکـورزاده، ابراهیم، عقایـد و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ مظاهری، علیاکبر، خانوادۀ ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ترجمۀ عبداللٰه توکل، تهران، 1373 ش؛ نوری، یحیى، اسلام و عقاید و آراء بشری یـا جاهلیت و اسلام، تهران، 1354 ش.
مریم طباطباییپور
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید