کردی کرمانشاهی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 12 مرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273247/کردی-کرمانشاهی
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ نشده
کردی کرمانشاهی / kordi kermânšâhi/ ، از گویشهای کردی جنوبی. مجموعهزبانهای کردی (بلو، 327؛ مکاروس، 587) از زبانهای ایرانی نو شمالغربیِ (هیگ، 8؛ ویندفوهر، 12) خانوادۀ بزرگ زبانهای هندواروپایی هستند. زبانهای کردی را به 3 شاخۀ شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم میکنند. در شاخۀ کردی جنوبی، گویشهای کرمانشاهی، کلهری، سنجابی، فیلی (لری پشتکوه) و لکی قرار میگیرند (مکاروس، همانجا؛ بلو و باراک، 17؛ رضایی باغبیدی، 181؛ بلو، 328).مرکز اصلی رواج این گویش، شهر کرمانشاه و برخی از روستاهای اطراف آن است (رنجبر، دستورزبان ... گویش ... ، 3). شمار گویشوران کرمانشاهی بهطور دقیق مشخص نیست، اما براساس سرشماری سال 1390 ش مرکز آمار ایران، شمار آنان را از 600هزار تا یک میلیون تن میتوان تخمین زد («درگاه ... »، بش ). باآنکه خاستگاه کردی کرمانشاهی شهر کرمانشاه است، اما این گویش محدود به سخنگویان خاص این منطقه نیست؛ مثلاً امروزه یک لکزبان و یک جافیزبان هنگام ارتباط با یکدیگر به گویش کرمانشاهی گفتوگو میکنند و هر کدام با لهجۀ خاص خود این گویش را ادا میکنند، اما آشکار است که ساختار و واژگان گویش کرمانشاهی را به کار میبرند. امروزه گویش کرمانشاهی فقط متعلق به شهر کرمانشاه و گویشوران نخستین آن نیست و بهعنوان زبان میانجی در مناطق جنوبی کردنشین نیز به کار میرود (تحقیقات ... ).این گویش در میان کردها با نام «کرماشانی» یا «کرمانشانی» شناخته میشود (بهار، 173؛ اطلاعات ... ). دربارۀ ریشۀ نام کرمانشاه و اینکه کرمانشاه درست است یا کرماشان اتفاقنظر نیست و تنها سرنخ دربارۀ این نام در بندهش هندی است که در بخش نهم، بند 81 آن به نام کرمانشاه بهصورت < glmynš’n > اشاره شده، و رقیه بهزادی، مترجم کتاب، آن را / garminšān/ آوانویسی کرده است (ص ۲۳). مهرداد بهار صورت درست این واژه را / klmynš’n’/ دانسته، و آن را بهصورت / kerminšān/ آوانویسی کرده است. به نظر بهار، جاینام «کرمانشاه محتملاً تبدیلی است از کرمینشان، کرمیشان و کرمانشان» (همانجا).
تاکنون کتابها و مقالههای بسیاری دربارۀ دیگر گویشهای کردی، ازجمله کرمانجی، سورانی و کلهری منتشر شده است. در 1367 ش نیز ارسلان خرسند مقالۀ «توصیف ساختمان فعل در لهجۀ کرماشانی» را دربارۀ کرمانشاهی نوشت (نک : مآخذ). ایران کلباسی در 3 مقاله با عنوانهای «مقایسهای میان کردی مهاباد، سنندج و کرمانشاه»، «گذشتۀ نقلی در لهجهها و گویشهای ایرانی» و «نشانۀ استمرار در لهجهها و گویشهای ایرانی»، ضمن بررسی دیگر گویشها و لهجهها، به برخی مشخصات کردی کرمانشاهی نیز پرداخت (نک : همانجا). همچنین، وحید رنجبر کتاب دستورزبان کردی کرمانشاهی را نگاشت (تهران، 1388 ش). پس از آن، فرحناز کبودی پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود را با عنوان بررسی ساختار فعل در گویش کردی کرمانشاهی ارائه کرد (نک : مآخذ). افزونبر اینها، محمد دبیرمقدم در کتاب خود، ردهشناسی زبانهای ایرانی، در بخش «زبان کردی» به ویژگیهای ردهشناختی کردی کرمانشاهی نیز پرداخته است (نک : 2/ 598 بب ).
تا دهۀ 1380 ش، خط فارسی بدون هیچ تغییری، در نوشتار کرمانشاهی به کار برده میشد و خوانندگان آشنا به کردی میتوانستند واژهها را با تلفظ کردی آن بخوانند. پس از آنکه در برخی از کتابهای منتشرشده به گویش کلهری، در اوایل دهۀ 1380 ش، خط سورانی ــ که صورت تغییریافتۀ خط فارسی بود ــ به کار گرفته شد، برخی از شاعران کرمانشاهی نیز از این خط در نوشتن شعرهای خود بهره بردند. رنجبر در سال 1388 ش با توجه به ویژگیهای آوایی متمایز کرمانشاهی از سورانی، تغییراتی در خط سورانی به وجود آورد و در کتاب خود، دستورزبان کردی کرمانشاهی، خط نوی را پیشنهاد داد (نک : ص 19 بب ). پس از آن، برخی از نویسندگان و شاعران این خط را پذیرفتند و در انتشار آثار خود از آن بهره جستند. الفبای پیشنهادی رنجبر اینهایند: ب، پ، ت، د، ک، گ، ق، ﺋ ، چ، ج، ف، س، ز، ش، ژ، خ، څ، ﻫ (ﻬ)، ر، م، ن، ل، و، برای همخوانها؛ / ه (ﻪ) ø، ۆ، ێ/ برای واکههای کوتاه؛ / ا، ی، وو، ۊ/ برای واکههای بلند؛ / وْ/ برای کامیشدگی؛ / یْ/ برای لبیشدگی (نیز نک : دستورزبان ... گویش، 10 بب ). در گویش کلهری دو همخوان / ڵ ڕ/ نیز به کار میرود ( اطلاعات).
کرمانشاهی دارای 4 واکۀ کوتاه / a، e، o، I/ و 4 واکۀ بلند / ā، u، ī، ū/ است و 24 همخوان دارد: / b،؛p،؛t،؛d،؛k،؛g،؛G،؛ʔ،؛č،؛ǰ،؛f،؛m،؛n،؛s،؛z،؛š،؛ž،؛x،؛χ،؛h،؛r،؛l،؛w،؛y/ . رنجبر به وجود «تولید دومین» در کردی کرمانشاهی معتقد است و لبیشدگی و کامیشدگی را از ویژگیهای آوایی کرمانشاهی میداند، مانند واژههای xʷārd و gʸān که آرایش واجی آنها بهترتیب CVCC و CVC است (نک : دستورزبان ... گویش، 18- 19)؛ اما خرسند به خوشۀ همخوانی معتقد است و دو واژۀ یادشده را بهصورت xwārd و gyān با آرایش واجی CCVCC و CCVC میداند (نک : ص 92). همخوان χ به جای / غ/ در واژههای فارسی مینشیند. رنجبر دو واج ṛ و ł در کرمانشاهی را واجهای مستقل نمیداند و این دو را واجگونههایی از l و r میداند که در شماری از واژههای دخیل از دیگر گویشهای کردی کاربرد دارد (همان، 21)؛ اما خرسند (ص 19) و کبودی (ص «ح») آنها را دو واج مستقل میدانند. در واژههای دخیل از عربی، ħ درصورتیکه در پایان هجا پس از واکه قرار گرفته باشد، خوانده نمیشود و واکۀ پیش از آن کشیده میشود و اگر آغاز هجا باشد، h به جای آن مینشیند. همچنین، همخوان ʕ (ع) در واژههای دخیل از عربی، درصورتیکه آغاز هجا باشد، با ʔ (ئـ ) جایگزین میشود و اگر پایان هجا باشد، از بین میرود و واکۀ پیش از آن کشیده میشود (رنجبر، همان، 20-21). در کردی کرمانشاهی هرگاه ng در انتهای هجا بیاید، بهصورت ŋ تلفظ میشود (همان، 26).تحولات آوایی کردی کرمانشاهی بسیار شبیه تحولات آوایی زبان پارتی و تا حدودی فارسی میانه است؛ اما نمیتوان بهصراحت پارتی را نیای کردی دانست. از تبدیلهای مهم در کرمانشاهی میتوان به این موارد اشاره کرد: 1. این گویش انسدادیهای واکدار آغازین ایرانی باستان (-b،؛-d،؛-g) و چاکنایی -h را حفظ کرده است، مانند berā «برادر»، dār «درخت»، gā «گاو»، haft «هفت» (بلو، 329)؛ 2. dz* ایرانی باستان > z کردی، مانند -zān «دانستن»، zāwā «داماد»؛ 3. ǰ* ایرانی باستان > ž کردی، مانند žen «زن»؛ 4. -šm-* و -xm-* ایرانی باستان > w- کرمانشاهی، مانند čāw «چشم»؛ 5. -m-* ایرانی باستان > -w- کرمانشاهی، مانند zāwā «داماد»؛ 6. v* ایرانی باستان > w کرمانشاهی، مانند wārān «باران»؛ 7. -č-* (میانواکهای) ایرانی باستان > ž کرمانشاهی، مانند ruž «روز»؛ 8. ṛ* ایرانی باستان > er کرمانشاهی، مانند -berd (مادۀ ماضی بُردن)، merd (مادۀ ماضی مُردن)، kerd (مادۀ ماضی کردن)؛ 9. ts* ایرانی باستان > s کرمانشاهی، مانند sad «صد»، sāl «سال»، saŋ «سنگ»؛ 10. ād- فارسی میانه به ā- کرمانشاهی تبدیل میشود، مانند wā «باد»، haftā «هفتاد»؛ 11. p-* پسواکهای ایرانی باستان > w- کرمانشاهی، مانند šāw «شب»، ʔāw «آب»؛ 12. hv* ایرانی باستان > xʷ کرمانشاهی، مانند xʷar «خورشید»، -xʷārd (مادۀ ماضی خوردن)؛ 13. pt* ایرانی باستان > ft کرمانشاهی، مانند -xaft (مادۀ ماضی خفتن)، -kaft (مادۀ ماضی افتادن)؛ 14. āb- فارسی به āw- تبدیل میشود (تحقیقات).
اسم در کردی کرمانشاهی جنس دستوری ندارد، اما شمار مفرد و جمع دارد. اسم مفرد در کردی هیچ نشانهای ندارد و فقط در حالت معرفه است که تکواژ a- به تکواژ معرفه افزوده میشود. تکواژهای ayl- و ān- نیز نشانۀ جمع در کرمانشاهیاند. تکواژ معرفه در کردی کرمانشاهی ag- است و تکواژهای نکره ī- و īg- هستند (رنجبر، دستورزبان ... گویش، 83-85).صفت در کرمانشاهی از نظر شمار با موصوف مطابقت ندارد و پس از موصوف مینشیند و به موصوف واژهبست e- یا درصورتیکه به واکه ختم شود، تکواژگونۀ y- اضافه میشود (رنجبر، دستور زبان ... گویش، 90). نشانۀ صفت تفضیلی ter- و نشانۀ صفت عالی terīn- است (همان، 93).ضمیرهای شخصی در کرمانشاهی عبارتاند از: مفرد: me (اولشخص)، to (دومشخص)، Ɂāwa (سومشخص)؛ جمع: Ɂīma (اولشخص)، Ɂīwa (دومشخص)، Ɂāwāna (سومشخص) (همان، 101؛ کلباسی، مقایسه ... ، 68).در کرمانشاهی برای همۀ اشخاص، ضمیرهای شخصی متصل هم وجود دارد که در نقشهای مفعولی، متممی و اضافی به کار میروند (تحقیقات).فعل در کرمانشاهی بر 3 گونۀ ساده، پیشوندی و مرکب است (رنجبر، همان، 37). پیشوندهای -hal- /ʔal،؛-der،؛-dar،؛-dā و -hIz به معنای بر، بالا و بلند، فعلهای پیشوندی را میسازند (همان، 38؛ خرسند، 94). فعل مرکب نیز از ترکیب گروه اسمی، صفت و گروه حرفاضافهای با فعل ساده یا پیشوندی ساخته میشود (رنجبر، همان، 39).صفت مفعولی با افزودن تکواژ I/ -y- به مادۀ ماضی ساخته میشود. همان تکواژهای صفت فاعلیساز فارسی نیز برای ساخت صفت فاعلی کرمانشاهی به کار میروند (همان، 90-91). صرف فعل در کرمانشاهی برپایۀ دو مادۀ مضارع و ماضی است. مادۀ ماضی معمولاً با افزودن یکی از تکواژهای t،؛d،؛ā و ī ساخته میشود. افعال بیقاعدۀ زیادی نیز در کرمانشاهی وجود دارد (خرسند، 96). نشانۀ مصدری، en- است که پس از مادۀ ماضی مختوم به واکه، به yen/ -yn- بدل میشود. تکواژ مادۀ ماضیساز افعال جعلی، ī- یا īyā- است که به اسم افزوده میشود (رنجبر، همان، 40؛ خرسند، 97- 98).شناسههای صرف فعل در گویش کردی کرمانشاهی (رنجبر، همان، 44؛ خرسند، 93):
تکواژ فعل امر، -be است (رنجبر، همان، 45؛ کلباسی، مقایسه، 62)، اما در فعل پیشوندی، پیشوند به همراه مادۀ مضارع، فعل امر میسازد (رنجبر، همان، 46). دومشخص مفرد فعل امر شناسه ندارد. تکواژ فعل نهی، -na است (همان، 47؛ خرسند، 106).در کرمانشاهی، افعال ماضی ساده، استمراری، بعید، التزامی و نقلی وجود دارد. برای ساخت یک نوع گذشتۀ استمراری، تکواژ -yā- پس از مادۀ ماضی و پیش از شناسه افزوده میشود (رنجبر، دستورزبان ... گویش، 59؛ کلباسی، «نشانه»، 87). در نوع دیگر، گذشتۀ استمراری فعل dāšten نیز با همین ساختار، پیش از گذشتۀ استمراری فعل اصلی میآید (رنجبر، همانجا). برای ساخت گذشتۀ نقلی، تکواژ a- به آخر گذشتۀ ساده افزوده میشود (همان، 62؛ کلباسی، گذشته، 76). در ماضی بعید، تکواژ -ū- به صفت مفعولی افزوده میشود (رنجبر، همان، 63؛ خرسند، 101) و در ماضی التزامی، همین تکواژ به مادۀ ماضی اضافه میشود (رنجبر، همان، 65؛ کلباسی، مقایسه، 64؛ خرسند، همانجا). در ساخت دیگری از ماضی التزامی، تکواژ -be پیش از ماضی استمراری میآید (رنجبر، همانجا). تکواژ منفیساز در افعال ماضی، -na است (همان، 67؛ خرسند، 106). تکواژ āw- با افزودن به برخی از افعال ماضی، معنی «باز» را به فعل میافزاید (رنجبر، همانجا).در کرمانشاهی، افعال مضارع ساده، التزامی و ملموس وجود دارد. در مضارع التزامی، تکواژ -be به مضارع ساده افزوده میشود (همان، 50؛ کلباسی، همان، 61؛ خرسند، 99). گاهی برای تأکید بیشتر، تکواژ en- در پایان مضارع التزامی میآید (رنجبر، همان، 51). مضارع ساده با تکواژ -nya منفی میشود (همان، 52؛ خرسند، 106) و در مضارع التزامی منفی، تکواژ na- به جای تکواژ التزامیساز مینشیند (رنجبر، همان، 54؛ خرسند، همانجا). در مضارع ملموس، فعل کمکی dāšten بهصورت مضارع ساده (مادۀ مضارع: -der-/ dIr) پیش از مضارع سادۀ فعل اصلی میآید (رنجبر، همان، 55).مادۀ ماضی سببی با افزودن تکواژ ān-، و مادۀ مضارع سببی با افزودن en- به مادۀ مضارع فعل اصلی به دست میآید (رنجبر، همان، 69؛ خرسند، 97).مادۀ مضارع فعل مجهول با افزودن تکواژ īya- و مادۀ ماضی با افزودن تکواژ īyā- به مادۀ مضارع فعل اصلی به دست میآید (رنجبر، همان، 70؛ خرسند، 102). در صرف ماضی استمراری فعل مجهول، تکواژ -yā- در ماضی استمراری و التزامی از بین میرود. در صرف ماضی نقلی مجهول در سومشخص مفرد، به جای شناسۀ سومشخص مفرد و تکواژ نقلیساز، یعنی ya-، تکواژ s- هم میتواند قرار بگیرد (رنجبر، همان، 71؛ خرسند، 104).
ترتیب بینشان واژهها در جملۀ سادۀ کردی کرمانشاهی اغلب بهصورت فاعل ـ مفعول ـ فعل است. در جملههای با فعل لازم، ترتیب واژهها به شکل فاعل ـ (متمم حرف اضافهای) ـ فعل است. این ترتیب در جملههای با فعل ربطی بهصورت مسندالیه ـ مسند/ متمم حرف اضافهای ـ فعل است و در جملههای با فعل متعدی بهصورت فاعل ـ مفعول ـ (مفعول باواسطه/ متمم مسندی مفعول) ـ فعل یا فاعل ـ متمم ـ فعل است. کرمانشاهی مانند فارسی ضمیرافتان است (رنجبر، دستور زبان ... گویش، 136، 140، 147- 148). در کرمانشاهی، مانند فارسی، ارکان جمله میتوانند گشتارهایی بپذیرند (تحقیقات).
واژگان کرمانشاهی مجموعهای از واژههای کلهری، سنجابی و زنگنه و صورتهای تغییر تلفظ یافتۀ واژگان فارسی است ( اطلاعات ... ). مجاورت کردی کرمانشاهی با فارسی کرمانشاهی و تعامل این دو با هم، همچنین، مرکزیت کرمانشاه در غرب کشور و تبدیل آن به شاهراه ارتباطی به عتبات عالیات، موجب شده است که کردهای کرمانشاهی با فارسزبانهای سایر نقاط کشور نیز در تعامل باشند که خودْ یکی از دلایل ورود واژگان فراوان فارسی به گویش کردی کرمانشاهی است. همچنین، گویشوران کرمانشاهی مدتها پیش از گویشوران کلهری، سنجابی و فیلی شهرنشین شدهاند و درنتیجه بسیاری از واژگان شبانی و کشاورزی را نیاز نداشتهاند؛ پس، بسیاری از این واژگان از گویش آنان رخت بربسته، یا تغییر معنا و کاربرد دادهاند؛ افزونبرآن، بهواسطۀ شهرنشینی، به واژگان و اصطلاحات تازهای نیاز پیدا کردهاند که از زبانهای مجاور، بهویژه فارسی، وام گرفتهاند. همچنین، مجاورت و در معرض فارسیبودنِ گویشوران کرمانشاهی سبب شده است برخی از واجهای کردی جنوبی نخستین در کرمانشاهی به واجهای زبان فارسی نزدیکتر شوند. در کردی کرمانشاهی، عناصر زبانی مهجور کردی نیز دیده نمیشود (رنجبر، همان، 4).
اطلاعات گویشی مؤلف؛ بهار، مهرداد، یادداشتها بر بندهش (فرنبغدادگی)، ترجمۀ همو، تهران، 1369 ش؛ بندهش هندی، ترجمۀ رقیه بهزادی، تهران، 1368 ش؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ خرسند، ارسلان، «توصیف ساختمان فعل در لهجۀ کرماشانی»، مجلۀ زبانشناسی، تهران، 1367 ش، س 5، شم 1؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (مل )؛ رضایی باغبیدی، حسن، تاریخ زبانهای ایرانی، تهران، 1388 ش؛ رنجبر چقاکبودی، وحید، دستورزبان کردی کرمانشاهی، کرمانشاه، 1388 ش؛ همو، دستورزبان کردی: گویش کرمانشاهی، تهران، 1394 ش؛ کبودی، فرحناز، بررسی ساختار فعل در گویش کردی کرمانشاهی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد رشتۀ زبانشناسی همگانی، دانشگاه رازی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، کرمانشاه، 1390 ش؛ کلباسی، ایران، «گذشتۀ نقلی در لهجهها و گویشهای ایرانی»، گویششناسی، تهران، 1383 ش، شم 2؛ همو، «مقایسهای میان کردی مهاباد، سنندج و کرمانشاه»، علوم انسانی (دانشگاه الزهرا)، تهران، 1374 ش، شم 13-14؛ همو، «نشانۀ استمرار در لهجهها و گویشهای ایرانی»، گویششناسی، تهران، 1382 ش، شم 1؛ نیز:
Amar, www.amar.org.ir; Blau, J. , «Le Kurde», Compendium Linguarum Iranicarum, ed. R. Schmitt, Wiesbaden, 1989; id. and V. Barak, Manuel de Kurde: Kurmanci, Paris, 2000; Haig, G. L. J., Alignment in Kurdish: A diachronic perspective, Kiel, 2004; McCarus, E. N., «Kurdish», The Iranian Languages, ed. G. Windfuhr, London/ New York, 2009; Windfuhr, G., «Dialectology and Topics», ibid. وحید رنجبر چقاکبودی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید