صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / کاج /

فهرست مطالب

کاج


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 22 خرداد 1403 تاریخچه مقاله

کاج، درختی همیشه‌سبز با برگهای دائمی و سوزنی و کاربردهای درمانی و آیینی در فرهنگ مردم ایران.
درخت کاج نامهای گوناگونی دارد که برخی از آنها بسیار کهن‌اند، نظیر ناژو و ناجو (معین، ذیل واژه‌ها). نامهایی چون ناژ، کاز، کاژ، تنوب، راتینه و راتیسخ هم برای این گیاه ذکر شده است ( لغت‌نامه ... ). در فرهنگ نظام، کاج به معنی درخت صنوبر تعریف شده است (داعی‌الاسلام) که به شکل کاژ هم نوشته می‌شود ( لغت‌نامه، ذیل کاژ). درواقع، کاج نام فارسی درخت صنوبر است (طلاس، 850؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : قهرمان، 1/ 167-196).
برگهای درخت کاج به‌تدریج می‌ریزند و جای آن برگهای سبز می‌رویند، بدین سبب، درخت کاج همیشه سبز است و ارتفاع برخی انواع آن گاه تا 50 متر می‌رسد (زرگری، 5/ 8- 9؛ گل‌گلاب، 301). کاجها گیاهان بومی ایران نیستند و گونه‌های مختلف آنها به ایران وارد شده است (‌مظفریان، 554)؛ برای مثال یکی از گونه‌های کاج بومی منطقۀ قفقاز است و به کاج تهران (کاج اِلدار) شهرت دارد (همو، 563). گونه‌ای دیگر به نام کاج کاشفی در لاهیجان می‌روید و نام خود را از کاشف‌‌السلطنه، واردکنندۀ آن، گرفته است (همو، 565؛ لغت‌نامه؛ عماد، 130). به‌جز این دو نوع، انواع دیگر کاج هم در ایران پرورش‌ یافته است؛ مانند کاج دریایی یا بحری در لاهیجان، کاج حلب (نئوجو، نلاوجو) در مناطق شمالی ایران، تهران، کرج، خراسان، یزد، کاشان و اصفهان، و نوعی کاج در منطقۀ بلوچستان به نام چالقوز یا زانقوزا و چلغوز (کریمی، 243؛ زرگری، 5/ 9؛ مظفریان، 564-565). 
درخت کاج را بیشتر با هدف نگهداری اراضی از گزند تندبادها و ریگهای روان در جنگل‌کاری و همچنین، تزیین باغها و اماکن می‌کارند. صمغ یا سقز این درخت و جوانه‌های آن به‌صورت دم‌کرده در پزشکی مصرف می‌شود و چوب آن در صنایع چوب، کاغذسازی و زغـال‌سـازی به کـار می‌رود (ساعی، 2/ 28-30؛ نیز نک‍ : دنبـالۀ مقاله).
در حجاریهای آثار به‌جامانده از ایران باستان، نقش کاج به‌وفور مشاهده می‌شود. درخت کاج در بسیاری از دوره‌های تاریخی و فرهنگی ایران، نماد زندگی، شادابی و جاودانگی بوده، و براساس همین باور، کنار برخی نقوش تخت‌جمشید، تصویر این درخت هم کشیده شده است؛ برای مثال، در یکی از سطوح بسیار مهم حجاری‌شده در پلکان شرقی کاخ آپادانا، چند گروه هدیه آورده‌اند که یک درخت کاج یا سرو آنها را از یکدیگر متمایز کرده است (نک‍ : سلطان‌زاده، 66؛ رزمجو، 188). 
دستۀ دیگر اسناد باستان‌شناختی به تمدن کهن عیلام بازمی‌گردد؛ این اسناد عبارت‌اند از ظروف و اشیایی که روی آنها نقوشی حک یا ترسیم شده است. در تصویری حک‌شده بر یکی از این ظرفها، 4 گـاو (ه‍ م) ریش‌دار در یک ردیف روی زمین نشسته‌اند و میان هر دو گاو، درختی کاج بر بالای تپه‌ای روییده است و میوه‌های مخروطی آن سراسر درخت را پوشانده‌اند (مجیدزاده، 96).
گزنفن مطالبی دربارۀ برافروختن مشعل با چوب درخت کاج در سرزمینهای ایرانی نقل کرده است (نک‍ : کتاب VII، بند 23). در کیش مهری، کاج در کنار سایر درختان، از گیاهان نمادین مربوط به آیینهای این کیش به شمار می‌رود (اقتداری، 28 بب‍‌‌ ).
نقش و کارکرد درخت کاج در زندگی ایرانیان در منابع مکتوب دورۀ اسلامی نیز برجسته است. برخی از این کارکردها فقط به تهیۀ ابزار، آراستن باغها و باغچه‌های خانگی خلاصه می‌شود و برخی دیگر جنبه‌های اعتقادی و تقدس‌گونه دارد؛ نظیر کاربرد چوب کاج در ساخت ضریح قدیسان و امامزاده‌ها که در ناحیۀ مازندران و گیلان رواج بیشتری دارد (کیانی، 27). 
قدمت پرورش درخت کاج در ایران با مطالعۀ آثار مربوط به نحوۀ کاشت این گونۀ گیاهی معلوم می‌شود. شهمردان بن ابی‌الخیر آورده است: «تخم سرو و نوج (کاج) و صنوبر چون بخواهند کشتن با جو بباید نهادن تا به یک سال چنان گردد که بی‌جو به دو سه سال است» (ص 221). فاضل هروی ذیل عنوانی به نام «طرح چارباغ و عمارت»، درخت ناجو (کاج) را فاقد هرگونه لطافت و میمنت می‌داند (ص 280). البته در بیشتر منابع، برای ذکر خواص این‌گونه درختان، بیشتر نام صنوبر یا سایر معادلهای فارسی کاج به کار رفته است؛ برای مثال در عجایب المخلوقات، دربارۀ صنوبر آمده است: «درختی بلند است. همۀ زمستان و تابستان سبز بود. سرما وی را خشک نکند. از فرط حرارت، حبّ وی معجون کنند. مقوی بود بر جماع. در میان وی کرمی باشد قتّال» (طوسی، 316). در همان عصر، حبیش تفلیسی نحوۀ ساختن مداد هندی از چوب صنوبر را توضیح می‌دهد (ص 352-353). دنیسری نیز دود‌کردن تراشۀ صنوبر و سبوس چوب آن را برای گریزاندن پشه‌ها توصیه کرده است (ص 133).

برخی محققـان دربارۀ اسطورۀ سرو کـاشمر (نک‍ : ه‍ د، سرو) بر این باورند که آن درخت سرو نبود، بلکه کاج بود و احتمالاً واژۀ کاشمر شکل تغییر‌یافتۀ کاجغر یا کاژغر به معنای کاج بزرگ است (حقیقت، 825).
مهم‌ترین کاربرد آیینی درخت کاج در عید میلاد مسیح (کریسمس) است که در آن اقوام ارمنی و آسوری (نک‍ : ه‍ د، ارمنیان؛ آسوریان) ساکن ایران هم مانند سایر مسیحیان، درخت کاجی را با انواع و اقسام وسایل تزیین می‌کنند. آشوریان ایران به این عید، یلدا دماران یا زعورا هم می‌گویند. ازجمله مراسم آنان در این جشن، قراردادن شبانۀ هدایا برای کودکان زیر درخت کاج تزیین‌شده است. صبح روز بعد، کودکان پای درخت می‌روند و هدایای خود را برمی‌دارند (یوردشاهیان، 104).
به باور زردشتیان، کاشت درختان همیشه‌سبز، ازجمله کاج، آمدونیامد دارد. آنان معتقدند برای برخی شگون (ه‍ م) دارد و برای بعضی بدشگون است. برای شخص مرده سرو و کاج می‌کارند و هنگام کاشت، در پای نهال، سکه‌ای می‌اندازند. اگر درخت بخشکد، چوبش را نباید دور انداخت و بهتر است آن را به آتشکده ببرند و بسوزانند (رمضان‌خانی، 321). نزد ایرانیان حتى بریدن و کندن شاخه‌های درختانی ازجمله کاج شگون ندارد (هدایت، 123). 
در بیرجند، اعتقاد بر این است که اگر درخت کاج را در حیاط خانه‌های کوچک بکارند، شگون ندارد (رضایی، 638). مردم احمدآباد جرقویه اعتقاد دارند که وجود درخت کاج در خانه شگون ندارد (کریمی، 70). شاخه‌های درخت کاج در مراسم شترقربانی (ذیل) هم کارکرد آیینی دارد. در این مراسم، شتر را با شاخه‌های کاج می‌آراستند (واله، 1/ 546).
از دیگر مصادیق حضور کاج در فرهنگ مردم ایران، نقش طرح کاج و درختان مشابه در قالیهای دست‌بافت، به‌ویژه قالیهای عشایری است. در طرحهای قالیهای بختیاری معمولاً گل و گیاه (سرو و کاج) به کار می‌‌رود و همیشه در بین آنها یک صنوبر، یک سرو و یک مجنون وجود دارد (دیگار، 167- 168؛ نیز نک‍ : ه‍ د، قالی و قالی‌بافی). 
در پزشکی عامه، اجزای درخت کاج برای درمان امراض گوناگون به کار می‌رود. برخی معتقدند این درخت برای درمان بیماریهای ریوی بسیار مفید و فقط کافی است که فرد میان درختان کاج زندگی کند تا از این بیماری در امان بماند. کاج در پزشکی عامه، به دو صورت قیر (تار) و سقز (قطران) به کار می‌رود. سقز کاج به‌تنهایی یا مخلوط با کافور، عسل، عصارۀ نعناع و شیرین‌بیان برای درمان بیماریهای ریه مصرف می‌شود. ماده‌ای قیری‌شکل هم، که از این درخت به دست می‌آید، برای درمان برخی بیماریهای پوستی مفید است (مهرین، 46؛ خسروی، 17). در شیراز، برای درمان پادرد، دم‌کردۀ پوست کاج تجویز می‌شود (همایونی، 122). 
در منابع طب سنتی، نیز به فواید درخت کاج و اجزای آن در التیام برخی دردها اشاره شده است. یکی از توصیه‌های اخوینی بخاری برای درمان دندان‌درد این است که یک کف دست برگ مورد خشک، یک کف دست چوب درخت نَشک، که به آن ناژ هم می‌گویند، و دو حبه سیر را با سرکه بجوشانند (ص 298). در سایر منابع، انواع و اقسام محصولات این درخت را به‌تفصیل بررسی کرده‌، و کاربرد آن را در نظام طبی و درمانی توضیح داده‌اند (نک‍ : حکیم مؤمن، 173).
کاج در قصه‌های ایرانی هم بازتاب داشته است، ازجمله در یکی از روایتهای آب حیـات (ه‍ م) که مطابق آن، یک جوجه‌تیغی اسکندر را از نوشیدن آب حیات باز می‌دارد و او پس از پذیرش منطق جوجه‌تیغی، به‌جای آنکه آب حیات را بنوشد، آن را به پای درختانی چون سرو و کاج می‌ریزد و از آن پس، این درختان به سبزینگی جاودانه می‌رسند (انجوی، 2/ 142-143). همچنین، ساخت گهواره از چوب کاج یکی از موضوعات قصه‌هایی چون «نارنج و ترنج» است (همو، 1/ 327). 

مآخذ

اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344 ش؛ اقتداری، احمد، «نشانه‌های پرستش تیر و ناهید»، بررسیهای تاریخی، تهران، 1354 ش، س 10، شم‍ 5؛ انجوی شیرازی، ابوالقـاسم، قصه‌های ایرانی، تهران، 1352-1353 ش؛ حبیش تفلیسی، بیان الصناعات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1336 ش؛ حقیقت، عبدالرفیع، «کشمر، نخستین تجلی‌گاه مذهب زرتشت»، گوهر، تهـران، 1353 ش، شم‍ 21؛ حکیم مؤمن، محمـد، تحفة المؤمنین، تهـران، 1345 ش؛ خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، 1368 ش؛ داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1363 ش؛ دنیسری، محمد، نوادر التبادر لتحفة البهادر، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار، تهران، 1350 ش؛ دیگار، ژان‌پیر، فنون کوچ‌نشینان بختیاری، ترجمۀ اصغر کریمی، تهران، 1366 ش؛ رزمجو، شاهرخ، «آغاز سال نو در دورۀ هخامنشی»، مجموعه‌مقالات نخستین همایش نوروز، تهران، 1379 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ رمضان‌خانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، 1378 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1369 ش؛ ساعی، کریم، جنگل‌شناسی، تهران، 1329 ش؛ سلطان‌زاده، حسین، تخت‌‌جمشید، تهران، 1390 ش؛ شهمردان بن ابی‌الخیر، نزهت‌نامۀ علایی، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، 1362 ش؛ طلاس، مصطفى، المعجم الطبی الباقی، دمشق، 1988 م؛ طـوسی، محمد، عجایب ‌المخلوقـات، بـه کوشش منوچهر ستـوده، تهـران، 1345 ش؛ عماد، مهدی، پراکنش گونه‌های گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی ایران، تهران، 1378 ش؛ فاضل هروی، ارشاد الزراعه، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1346 ش؛ قهرمان، احمد و احمدرضا اخوت، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران، 1383 ش؛ کریمی، هادی، اسامی گیاهان ایران، تهران، 1374 ش؛ کیانی، محمدیوسف، تاریخ هنر معماری ایران در دورۀ اسلامی، تهران، 1374 ش؛ گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، 1326 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن ایلام، تهران، 1370 ش؛ مظفریان، ولی‌الله، درختان و درختچه‌های ایران، تهران، 1383 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1382 ش؛ مهرین، مهرداد، خواص میوه‌ها ـ خوراکیها، تهران، 1371 ش؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ محمـود بهفروزی، تهران، 1380 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همایونی، صادق، گوشه‌هایی از آداب‌ورسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ یوردشاهیان، اسماعیل، تبارشناسی قومی و حیات ملی، تهران، 1380 ش؛ نیز:

Xenophon, Cyropaedia, tr. W. Miller, London, 1960.
پیمان متین

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: