صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / قنبرسیما /

فهرست مطالب

قنبرسیما


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 18 خرداد 1403 تاریخچه مقاله

قَنْبَرْسیما، از بازیهای نمایشی شادی‎بخش زنانه در فرهنگ مردم ایران.
قنبرسیما ماجرای زنی هوودار است که طی گفت‌وگوی او با قنبرسیما، نوکر و پیشکار خانواده، روایت می‎شود. در این نمایش، ‎زنی کـه شوهرش بر سر او هوو آورده است از قنبرسیمـا دربـارۀ 
 کارهای همسرش پرس‌وجو می‎کند. مطلع بازی چنین است: زن: قنبرسیما!/ قنبرسیما: آهای بله!/ زن: قنبرسیما!/ قنبرسیما: چیه بابا؟/ زنان حاضر در مجلس: رفته رفته یارم رفته/ گل از کنارم رفته/ گل به قدش بریزم/ آن نان‌بیارم رفته/ با کی بگم دردمه/ آقا چاقو‌سازم رفته/ زن: قنبرسیما!/ قنبرسیما: آهای بله!/ زن: قنبرسیما!/ قنبرسیما: چیه بابا؟/ زن: آقات آمد؟/ قنبرسیما: آهای بله!/ زن: چی گفت بهت؟/ قنبرسیما: گفت مصلحت‌کنانش کردیم (انجوی، 24-25؛ یزدان، 76).
در ادامه، با هر پرسش زن، قنبرسیما از مراحل مختلف خواستگاری، شیرینی‎خوران، نامزدی، عقدکنان، عروسی، پاتختی، پاگشا، مادرزن‌سلام، ویار عروس جدید و وضع حمل او سخن می‎گوید و زن با شنیدن حرفهای نوکر با حرکات نمایشیِ چشم و ابرو و گاه دست و صورت، ناراحتی خود را نشان می‎دهد؛ در نهایت، قنبرسیما از مردن بچه و پشیمانی اربابش خبر می‎دهد و از جانب ارباب نقل قول می‎کند: «به او بگو که خدا یکی، زن هم یکی»؛ ازاین‌به‌بعد، حرکات زن شادمانه می‎شود (قزل‎ایاغ، 712؛ فلور، 35) و نمایش با حرکات شادی‎آور و سراسر خندۀ حضار با خواندن این بند پایان می‎گیرد: آخی آمد/ یارم آمد/ آخی نان‌بیارم آمد/ گل به سرش بنشانم/ گل به کنارم آمد/ آمد آمد یارم آمد/ آقا چاقوسازم آمد (انجوی، 28؛ یزدان، 79).
اشعار به‌کاررفته در این بازی تقریباً، در همۀ روایتها یکسان است؛ تنها در روایت الیگودرز، بندی را که زنان حاضر در مجلس هم‌صدا می‎خوانند، متفاوت است: تیش تیش تیش گرفته/ این دل که آتیش گرفته/ حاجی رفته زن گرفته/ دل مرا غم گرفته. افزون‌بر این، هرچند بند پایانی نمایش، که از زبان زن حاجی گفته می‎شود، در مضمون و محتوا، با روایتهای دیگر یکسان است، با الفاظی متفاوت، در قالب نفرین بیان می‎شود: غلامرضاش بمیره/ دربه‌درش بمیره/ خون‌جگرش بمیره (آنی‎زاده، 322-323؛ فلاحی).
نمایش قنبرسیما در بیشتر نقاط کشور به همین نام شناخته شده است؛ البته در الیگودرز، این بازی «قمرسیما» یا «قمرسیاه» (آنی‎زاده، 322؛ فلاحی)، و در همدان، «قمبرسیما» (عاشورپور، 7/ 222) نامیده شده است که اولی می‎تواند از اشتباه لفظی راویان محلی ناشی شده باشد. افزون‌بر این، در برخی منابع، دو بازی «یاسمن و نسترن» (نعمت، 79؛ فرخی، 65؛ قزل‎ایاغ، 183-184) و «فاطمه خانم» (همو، 264؛ فرخی، همانجا) بازیهای مشابه قنبرسیما دانسته شده است.
انجوی ضمن اشاره به ثبت 11 روایت از این بازی، یکی از روایتهای همدان را نقل کرده است. روایتهای دیگر به دماوند، قم، تویسرکان، شهرضا، نیشابور، نهاوند، رضائیه (اورمیه) و 3 روایت به همدان متعلق است (ص 34).
قنبرسیما مانند همۀ بازیهای زنانه، با موسیقی همراه است و ابزار اصلی آن، دف یا دایره، را معمولاً قنبرسیما می‌زند (همو، 24). قنبرسیما مانند بیشتر بازیهای زنانه در عروسیها (نعمت، همانجا؛ شهریاری، 203)، ختنه‎سورانها، میهمانیها و جشنهای زنانه، چلۀ نوزاد و شب هفته (ﻫ د، شب شش) اجرا می‎شود (نصری، 4/ 2796؛ قزل‎ایاغ، 712؛ یزدان، 75؛ انجوی، همانجا). چیدمان صحنۀ ‎بازی بدین‌ترتیب است که زنان دورتادور اتاق می‎نشینند و وسط را خالی می‎کنند تا دو بازیگر، به‌ویژه آن که نقش زن صاحب‌خانه را بازی می‎کند، میدان عمل داشته باشند. قنبرسیما هم، که دف یا دایره می‎نوازد، بالای اتاق جای می‎گیرد.
قنبرسیما مانند دیگر نمایشهای زنانه از بداهه‎پردازی بهره‎مند است؛ زیرا، متن از‌پیش‌تعیین‎شده‎ای وجود ندارد و نمایشگران براساس وجوه کلیِ کدهای داستان، ماجرا را پیش می‎برند (فرخی، 63).
بازی قنبرسیما جدای از ویژگیهای نمایشی و موسیقایی، از منظر یک بازی انتقادی و اجتماعی زنانه نیز درخور تأمل است. در این بازی، مانند بسیاری از بازیهای زنانه، مسائل خاص زنان، مناسبات اخلاقی و ناملایماتی که ممکن است در زندگی آنها اتفاق بیفتد، به‌ویژه مسئلۀ رویارویی با هوو و نحوۀ سازش با مرد هوس‌ران دیده می‎شود. این مسئلۀ مهم و تلخ در قالب مضحکه‎ای تا مرز لاقیدی و مسخرگی پیش می‎رود و لحظه‎های تلخ جامعۀ زنان را پوشش می‌دهد (بیضایی، 166).

مآخذ

آنی‎زاده، علی، فرهنگ بازیهای سنتی لرستان، خرم‎آباد، 1391 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، بازیهای نمایشی، تهران، 1352 ش؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1344 ش؛ شهریاری، خسرو، کتاب نمایش، تهران، 1365 ش؛ عاشورپور، صادق، نمایشهای ایرانی (نمایشهای عامیانه)، تهران، 1390 ش؛ فرخی، حسین، «جایگاه اجتماعی زنان و نمایشهای شادی‎آور زنانه»، صحنه، تهران، 1388 ش، س 8، شم‍ ‍19؛ فلاحی، ایران، گزارش فرهنگیاری، موجود در واحد فرهنگ مردم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، الیگودرز، 1352 ش؛ قزل‎ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ نعمت طاووسی، مریم، فرهنگ نمایشهای سنتی و آیینی ایران، تهران، 1392 ش؛ یزدان عاشوری، فروغ و جواد انصافی، نمایشهای زنانۀ ایران، تهران، 1388 ش؛ نیز:

Floor, W., Games Persians Play, Washington DC, 2011.
علی آنی‎زاده

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: