صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / قلعه بازی /

فهرست مطالب

قلعه بازی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 18 خرداد 1403 تاریخچه مقاله

قَلْعه‌بازی، از بازیهای محلی با صورتهای گوناگون و اسامی مشترک و متفاوت. 
این بازی در بیشتر مناطق با نام «قلعه‌بازی» شناخته می‌شود (هاشمی، 189؛ قزل‌ایاغ، 115، 167؛ مزرعتی، 96؛ نصری‌، 4/ 2773-2774؛ حاتمی، 70؛ قندهاری‌زاده، 91)؛ اما در برخی مناطق نامهای دیگری هم برای آن ذکر شده است؛ مانند «قلعه‌قلعه» در آذربایجان، سمنان و چهارمحال و بختیاری (قزل‌ایاغ، 30، 348؛ هادی‌پور، 159)، «قلعه» در لرستان و تهران (نصری‌، 4/ 2772؛ نیک‌نژاد، 34)، «قلعه مال مَنه» در استان مرکزی (نصری‌، 4/ 2776)، «قلعه‌گیرو» در کرمان (شهریاری، 188)، «قلعه‌گیری» در سمنان (احمدپناهی، 87)، «تالار» در گلستان (نصری، 4/ 2774) و «اُستَن» در بستک هرمزگان (بالود، 208؛ برای نمونه‌های دیگر، نک‍ : محمدی، 2/ 163؛ هادی‌پور، 155؛ قزل‌ایاغ، 167، 224، 484). 

پیشینه و شیوۀ اجرا

«قولان فتح» از بازیهایی است که آن را پیشینۀ قلعه‌‌بازی دانسته‌اند. این بازی برگرفته از نبردهای تن‌به‌تن است و تصویر آن بر کتیبه‌ها و سفالهای دورۀ ساسانی مشاهده می‌شود (محمدی، همانجا).
شیوۀ اصلی قلعه‌بازی این‌گونه است که بازیکنان در محیط روشن و باز، به دو گروه مساوی تقسیم می‌شوند و دایره‌ای به قطر یک متر رسم می‌کنند و آن را قلعه می‌نامند. گروه آغازگر، که به قید قرعه، مشخص می‌شوند (نک‍ ‍: ﻫ د، پشک انداختن)، باید افراد گروه مقابل را دنبال کنند و هریک از بازیکنان را پس از دستگیری، به قلعه برسانند. اگر طی این مسافت، بازیکنی از گروه مقابل به یار دستگیر‌شده دست بزند، او آزاد و نقش دو گروه عوض می‌شود؛ اما اگر یار دستگیر‌شده به قلعه برده شود، باید تا دستگیری سایر بازیکنان در قلعه بماند (قزل‌ایاغ، 224، 348؛ هادی‌پور، 159؛ نصری‌، 4/ 2772-2773). اگر گروه مدافع بتوانند همۀ افراد گروه مقابل را در قلعه زندانی کنند، برنده می‌شوند. در انتهای بازی، جای دو گروه عوض می‌شود (مزرعتی، همانجا؛ نصری، 4/ 2774). این بازی در تهران، با دو قلعه اجرا می‌شود و بازیکنان افرادی را که به اسارت گرفته‌اند در قلعۀ خود زندانی می‌کنند (نیک‌نژاد، همانجا). 
«قلعه‌پا» یا «دژپا» یا «پاسدار دژ» نام یکی از شیوه‌های پیچیده‌تر بازی است که در چهارمحال و بختیاری انجام می‌شود. بازیکنان به دو دسته تقسیم می‌شوند و کنار دیوار، نیم‌دایره‌ای بزرگ به قطر دو متر رسم می‌کنند؛ سپس، در فاصلۀ یک‌متری آن، نیم‌دایره‌ای کوچک به قطر نیم متر می‌کشند. بازیکنان یک گروه در نیم‌دایرۀ بزرگ می‌ایستند و سرگروه آنها، که محافظ قلعه است، در نیم‌دایرۀ کوچک جای می‌گیرد. با سوت داور، افراد نیم‌دایرۀ بزرگ برای پیداکردن و به اسارت گرفتن افراد گروه مقابل، که در اطراف پنهان شده‌اند، قلعه را ترک می‌کنند. افراد مخفی‌شده باید در فرصت مناسب به قلعه وارد شوند و زندانیها را آزاد کنند؛ اما باید مراقب نگهبان قلعه باشند. نگهبان اجازه ندارد از نیم‌دایره خارج گردد؛ زیرا ممکن است اسیر شود. این بازی تا اسارت همۀ افراد تیم ادامه می‌یابد و در پایان، جای دو گروه عوض می‌شود (نصری‌، همانجا؛ ارشادی، 1113).
در شیوۀ دیگر اجرای همین بازی با نام «قلعۀ آزادی»، نقش محافظ قلعه و نیم‌دایرۀ کوچک حذف می‌شود و بازیکنان قلعه تا پنهان‌شدن کامل گروه مقابل چشمانشان را می‌بندند (نصری‌، 4/ 2773). در بستک هرمزگان، شیوۀ بازی به این صورت است که بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می‌شوند. یکی از گروهها، برحسب توافق، دایره‌وار می‌ایستد و گروه دیگر می‌کوشد به آنها حمله کند. اگر یکی از افراد مهاجم بتواند به افراد قلعه ضربه بزند، با گفتن «رو» افراد هم‌گروهش را آگاه می‌سازد تا فرار کنند و به جایگاهی که از پیش تعیین شده است برسند. اگر همۀ افراد به مقصد برسند و دستگیر نشوند، برنده خواهند شد و فردی که ضربه خورده بود از بازی خارج می‌شود. بازی تا اخراج همۀ افراد ادامه می‌یابد. گـروه مقابل می‌کوشند از رسیدن افـراد دیگر بـه جایگاه مشخص جلوگیری، و بازیکنان باقی‌مانده را دستگیر کنند (بالود، 208). 
در «قولان‌بازی»، که پیش‌تر به آن اشاره شد، بازیکنان به دو گروه شش‌نفره تقسیم می‌شوند و دو دایره در امتداد یکدیگر رسم می‌کنند. دایرۀ بزرگْ قلعه و دایرۀ کوچک تاج پادشاه است. به قید قرعه، یکی از دو تیم داخل قلعه قرار می‌گیرد؛ به این صورت که یک بازیکن داخل تاج و 3 بازیکن داخل قلعه می‌ایستند و دو بازیکن هم در حد فاصل این دو دایره تردد می‌کنند. 6 بازیکن داخل قلعه باید یک پای خود را بالا ‌بگیرند. دایرۀ بزرگ دروازۀ قلعه و محل ورود بازیکنان مهاجم است و آنها حق ندارند از اطراف بـه بازیکنان قلعه حمله کنند (محمدی، 2/ 164، برای آگاهی بیشتر، نک‍ : 2/ 163-165). 
از میان روایتهای مختلف این بازی، بازی «قلعه مال منه»، که در محلات انجام می‌شود، خشونت بیشتری دارد؛ ازاین‌رو، بزرگ‌سالان آن را اجرا می‌کنند. به این صورت که یکی از افراد منتخب به قید قرعه با چوب‌دستی درون گودالی (قلعه) به عمق یک متر می‌رود. سایر بازیکنان می‌کوشند وارد قلعه شوند و چوب‌دستی را از فرد محافظ بگیرند. هر بازیکنی که موفق شود با ادای جملۀ «قلعه مال منه» در جایگاه مدافع قرار می‌گیرد و از ورود سایر بازیکنان ممانعت می‌کند (نصری‌، 4/ 2776-2777). 
در قلعه‌بازی کازرون، بازیکنان به دو گروه تقسیم می‌شوند. یکی از دو گروه در گوشه‌ای از میدان بازی با سنگ و کلوخ قلعه‌ای به گنجایش شمار بازیکنان می‌سازد. وظیفۀ گروه بازنده دفاع از قلعه است؛ به‌این‌ترتیب که مهاجمان باید، بی‌آنکه دست محافظان به آنها بخورد، وارد قلعه شوند. هر بازیکنی که به قلعه راه یابد، آنجا را به تصرف خود درآورده است. تصرف کامل قلعه زمانی است که همۀ بازیکنان بتوانند به قلعه راه یابند. در انتها، محافظان قلعه باید به مهاجمان کولی بدهند و یک دور آنها را دور قلعه بچرخانند (حاتمی، 70). 
در روایت «قلعۀ شاه مال منه»، که در تهران رایج بود و معمولاً، پیرامون تپه‌ای کوچک برگزار می‌شد، بازیکنان یکی را در نقش شاه انتخاب می‌کردند. شاه بالای تپۀ خاکی یا ماسه‌ای می‌رفت و بازیکنان با گفتن «قلعۀ شاه مال منه» برای تصاحب قلعه به سمت بالای تپه حمله می‌کردند. شاه مهاجمان را هُل می‌داد و می‌گفت: «شاه منم که زور دارم. قلعۀ شاه مال منه». بازی تا زمانی ادامه می‌یافت که یکی از بازیکنان بتواند شاه را پایین بکشد و جایگزین او شود (قزل‌ایاغ، 167؛ نصری، 4/ 2777). مشابه این بازی در خوزستان هم اجرا می‌شود و «قلعۀ شاه مال همه» نام دارد. در این بازی، بازیکنان به چند گروه تقسیم می‌شوند. در هر گروه، بازیکنان با به‌دست‌گرفتن شمشیرهای چوبی نقش شاه و سربازان را ایفا می‌کنند. این بازی صورتی نمایشی دارد و طرح قصۀ آن تصاحب قلعۀ شاه از سوی مردمی است که حاضر نیستند به سربازان شاه باج دهند. در پایان بازی، شاه دستگیر، و برای مجازات چند مرتبه در آب انداخته می‌شود (همو، 4/ 2775؛ قزل‌ایاغ، 302). 
«قلعه‌بازی» تحرک و درگیریهای فیزیکی بسیاری دارد؛ ازاین‌رو بیشتر، نوجوانان پسر آن را بازی می‌کنند؛ اما در روستای میدان از توابع سنقر کرمانشاه، دختربچه‌ها نوعی بازی با نام «قلایِ منه و توچَه» (قلعه مال من است، به تو چه مربوط است) اجرا می‌کنند که در آن، ترانه‌خوانی جایگزیـن درگیری شده است؛ به‌این‌ترتیب، که بازیکنان به دو گروه تقسیم می‌شوند و هر گروه یک کومه‌لاس (تپاله) را قلعه در نظر می‌گیرد و دور آن حلقه می‌زند؛ سپس، به سمت قلعۀ گروه مقابل می‌رود و با تکرار نام بازی، که عبارتی منظوم است، جای خود را با گروه مقابل عوض می‌کنند (همو، 484). 
در پایان باید گفت که در برخی مناطق ایران، بازیهایی با همین نام وجود دارند که فقط در لفظ مشترک‌اند و در شیوۀ اجرا با این بازی بی‌ارتباط‌اند؛ برای نمونه، در لاسجرد سمنان، نوعی بازی به نام «قَله قَله» رواج دارد که در آن، شناگران کنار چشمۀ آب به‌صورت پلکانی بر شانه‌های هم سوار می‌شوند و به شکل قلعه درمی‌آیند؛ تا جایی که یک بازیکن در بالاترین نقطه قرار می‌گیرد و شیرجه می‌زند (حیدریان، 74). 

مآخذ

احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب‌ورسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، 1388 ش؛ بالود، محمد، فرهنگ عامه در منطقۀ بستک، تهران، 1384 ش؛ حاتمی، حسن، بازیهای محلی کازرون، تهران، 1377 ش؛ حیدریان، عباسعلی، بازیهای محلی روستای تاریخی لاسگرد (لاسجرد) سمنان، سمنان، 1390 ش؛ شهریاری، توران، «خاطره‌ها: بازی بزرگان»، پل فیروزه، تهران، 1382 ش، س 3، شم‍ 9؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ قندهاری‌زاده، فرزاد، «زمینه‌های آموزشی، تربیتی و مهارتی در بازیهای محلی خراسان»، مجموعه‌مقالات نخستین همایش بازی، فرهنگ، جوانان، تهران، 1382 ش؛ محمدی، آیت، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، 1384 ش؛ مزرعتی، احمد، ترانه‌ها و بازیهای کودکان، تهران، 1386 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ نیک‌نژاد، فاطمه و دیگران، بازیهای رایج بین کودکان شهر تهران، تهران، 1363 ش؛ هادی‌پـور بروجنی، مژگان، بازیهای بومی ـ محلی چهارمحال و بختیاری، اصفهان، 1371 ش؛ هاشمی تنگستانی، جلال، بازیهای محلی استان بوشهر، بوشهر، 1356 ش.

علی آنی‌زاده

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: