قفل و کلید
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 6 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273034/قفل-و-کلید
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
7
قُفْل و کِلید، اسباب یا وسیلههایی برای بستن و بازکردن اشیائی چون در، دروازه، صندوق و دولابچه بهگونهای که بهغیر از داشتن کلید یا رمز معین، نتوان آن را باز کرد.ازلحاظ ریشهشناسی، برخی قفل را فارسی و برخی آرامی (به معنی قید و پابند) میدانند و بهنظر میآید وامواژهای کهن باشد (نک : جفری، 338).کلید نیز وسیلهای است که با آن قفل را میگشایند یا میبندند. به کلید مِفتَح، مِفتاح، مِقلَد و مِقلاد نیز گویند و معرب آن اِقلید است ( لغتنامه ... ، آنندراج، ذیل واژه). کلید را بندگشا (آهن یا چوبی که بـدان بند و قفلـی را گشایند؛ لغتنامـه، همانجا) و آهن قلبـه (نفیسی، ذیل واژه) نیز گویند.
کاربرد قفل برای بستن خزانهها، انبارهای گندم و پرستشگاهها از هزارۀ 2 قم در مصر و بینالنهرین معمول بوده است (وولف، 57) و قدیمترین کلید از حفاریهای خرابههای خورسآباد نینوا به دست آمده است (همو،60). اولین بار یونانیان سوراخ کلید را، که امروزه بر همۀ درها دیده میشود، اختراع کردند که بیش از هزار سال پس از اختراع قفل به طول انجامید (تناولی، قفلها ... ، 24-25). در سدۀ 9 قم، هومر در اثر معروف خود، ادیسه، شرح میدهد که پنهلوپه، همسر یکی از قهرمانان اساطیری یونان، برای گشودن گنجینۀ شوهر خود از کلید مفرغی دستهعاجی استفاده میکند (ص 469-470؛ نیز نک : وولف، 57- 58). بهاستناد همین اشارات هومر، قفل یونانی به قفل هومری نیز شهرت یافته و فرض این است که نوعی کلون با شببند دندانهدار بوده است ( ایرانیکا، npn.؛ تناولی، همان، 25).
در ایران، کشف اولین قفلها به هزارۀ 2 قم میرسد. از کاوشهای منطقۀ چغازنبیل در نزدیکی شوش (خوزستان)، کلون و میلههای سنگی یافت شده است که تاریخ آن به سدۀ 13 قم میرسد ( ایرانیکا، npn). گیرشمن معتقد است این قفل سنگیْ دسته و شببند کلونی سنگی است که با بستهای فلزی به یک درب چوبی نصب میشده است (2/ 118؛ نیـز نک : وولف، 60؛ نیـز تصویر 1). قفلهای بزرگ یا کلون، که روی دربهای ورودی خانهها، باغها، مقابر و معابد و دروازههای شهرها کار گذاشته میشدند، جزو قفلهای ثابت محسوب میشدند. قفلهای ثابت قفلهاییاند که بر درب یا صندوق ثابت میشوند، فاقد کمانهاند و عمل قفلکردن با زبانه انجام میگیرد. در مقابل، قفلهای متحرک یا آویز قفلهاییاند که به جایی وصل نمیشوند و عمل قفلکردن ازطریق دخول کمانه در چفت انجام میگیرد و به آن آویزان میماند که به آن قفل کمانهدار نیز میگویند. قفل آویز دستکم دوهزار سال پس از قفل ثابت ساخته شده است. قدیمترین قفل آویز کشفشده در ایران، متعلق به دورۀ ساسانیان (ح 226-652 م) و به تابوتی چوبی است؛ کلیدی هم به طول 16 سانتیمتر در این قفل وجود داشته است ( ایرانیکا، npn.). هرچند شمار قفلهای ثابت کشفشده در ایران بسیار اندک است، در مقابل، شمار قفلهای آویز متحرک فراوان است (برای آگاهی از عملکرد قفلهای ثابت و آویز، نک : دنبالۀ مقاله). قفلهای دورۀ اسلامی را میتوان ازلحاظ اهمیتی که دوران صفوی در تحولات قفلسازی داشته است، به دو دسته تقسیم کرد: قفلهای اوایل دورۀ اسلامی تا آغاز صفویه و قفلهای دوران صفویه به بعد. از قفلهای سدههای نخستین اسلامی (سدۀ 1 تا 3 ق/ 6- 8 م) آگاهیهای روشنی در دست نیست و از سدۀ 4 ق/ 9 م هم تنها چند نمونه وجود دارد. قفلهای این دورهها را شاید بتوان قفلهای ساسانی ـ اسلامی نامید؛ زیرا هم ترکیببندی قفلهای دوران ساسانی و هم بعضی ویژگیهای قفلسازی دوران اسلامی را دارند؛ برای نمونه، نقش حیوانات بهویژه شیر، که از ویژگیهای دوران ساسانی است، با دایرههای تودرتو، از ویژگیهای هنر دوران اسلامی، در آن دیده میشود. چند کلید نیز از سدههای نخستین دورۀ اسلامی به دست آمده است که تنوع کلیدسازی را نشان میدهد ( ایرانیکا، npn.؛ تناولی، همان، 47- 48). قفلهای سدههای 4- 9 ق/ 10 تا 15 م، از نوع قفلهای تصویری با اشکال حیوانی و بهصورت سهبعدیاند. از اشکال حیوانی میتوان به تصویر اسب به شکل اسبهای ایستاده و ثابت، اسب در حال تاخت، شیر در انواع متفاوت (با یال کوهانمانند یا کمیال، نشسته، چاق، پاکوتاه و مادهشیر)،گاو و گاومیش، حیوانات شکاری (مانند آهو، گوزن، کل، بز کوهی و خرگوش)، پرنده، ماهی و در موارد اندکی، سگ اشاره کرد. بیشتر این قفلها از جنس برنز و برنجاند (همان، 54-75؛ ایرانیکا، npn.؛ نیز نک : تصویر 2).قفلهای تصویری عهد صفوی و پس از آن، تداوم همان قفلهای تصویری دورههای نخستین و میانی اسلامی بودند، با این تفاوت که از جنس فولاد ساخته میشدند که تا پیش از آن رایج نبود و تنوع بیشتری داشتند؛ برای نمونه، قفلهایی به شکل اسب و بهویژه شیر (نماد حضرت علی <ع> در شجاعت و شهامت: شیر خدا) از انواع رایج این دوران است. گستردهترین و متنوعترین قفلها به پرندگان فولادی در اشکال بالدار (بیشتر در شیراز) و بیبال، برخی دارای پا و برخی فاقد آن و برخی دارای دو سر بهشکل متقارن مربوطاند که درنتیجه، فاقد دماند. از حیوانات دیگر که اشکال آنها در قفلسازی دوران صفویه به بعد دیده میشود، میتوان به شتر، بز، ماهی و اژدهای دوسر اشاره کرد. بهجز اشکال حیوانات مختلف، اشکال ترکیبی مانند پرنده با سر آدمی (ققنوس)، ماهی با سر شیر و جز اینها نیز ساخته میشدند. در مقابل قفلهای تصویری، قفلهای هندسی با الهام از اشکالی هندسی، یا در ترکیبی با اشیاء مورداستفادۀ روزانه، مانند چمدان، توپ، گهواره، کشکول، رمل و جز اینها با گیاهان یا جانوران قرار دارند (تناولی، تصاویر 10، 13، جم ؛ نیز نک : آلمانی، 375).
قفلهای معروف به شاهعباسی، که به دوران این پادشاه نسبت میدهند، همۀ ویژگیهای هنر صفوی، مانند نقوش اسلیمی و خطایی، ترنج و نیمترنج را دارند و برخی خود، به شکل ترنج و بتهجقهاند. شماری از این قفلها ممکن است متعلق به دوران قبل از شاه عباس و شماری مربوط به دوران متأخرتر، مانند زندیه و قاجاریه باشند. برخی قفلهای شاهعباسی اصفهان برای درب مزارات، امامزادهها و اماکن متبرک به کار میرفتهاند و همه با بدنهای مستطیلشکل در اندازههای بسیار کوچک یا بسیار بزرگ ساخته شدهاند و جنس بیشتر آنها از فولاد و شماری از برنج است (نک : تناولی، قفلها، 104-105). برخی قفلها نیز از چوب ساخته میشدند؛ چنانکه شاردن در سیاحتنامۀ خود به کلیددانها و کلیدهای چوبی در خانههای ایرانیان آن دوران اشاره کرده است (4/ 326). در برش منفی دندانۀ برخی از کلیدهای فلزی متعلق به کلونهای چوبی سدههای گذشته هم، کلمات قدسی چون «الله» یا «علی» نقش شده است (تناولی، همان، 26). دربارۀ قفلهای سدههای اخیر میتوان به تنوع قفلهای لولهای اشاره کرد که از گستردهترین قفلها محسوب میشوند. قدیمترین نمونۀ یادشدۀ این گونه قفلها مربوط به دورۀ ساسانیان و نمونههای بعدی متعلق به سدههای نخستین اسلامی است (همان، 110). این نوع قفل بدنهای شبیه تکهای لوله دارد که برخی ساده و برخی دارای حلقههای تزیینی است. جالبترین قفلهای لولهای متعلق به اردبیل با هیئتی انتزاعی و نامتقارن همراه با چند سازوکار و چند کلید است. بهجز این موارد، قفلهای لولهای 8، 6 و 4بر دستهای دیگر را تشکیل میدهند. ساختههای روستای چالشتر، در نزدیکی شهرکرد، هم از نوع قفلهای لولهای ولی با ویژگیهای مربوط به خود است که در برخی از آنها تاجی خوشتراش زیر قفل تعبیه شده و برخی زرکوب و همراه با نوشته است (همان، 114). قفلهای استوانهای و نیمهاستوانهای به شکل دیگ و قابلمه، دایره، نیمدایره، چهارگوشه، مستطیل، مثلث و کره، گهواره، کیف و صندوق، کشکول، قلبیشکل، قفل شبهرمل (شبیه رمل طالعبینان با دایرههای مخلخل و درهم)، به شکل سرمهدان و حتى قفل شبهکلید از اقسام دیگر قفلها و نشانگر تنوع شکل در ساخت آنها ست. قفلهای شبهکلید در اروپا، بهویژه در روسیه، نیز تولید میشوند که تشخیص ایرانی یا خارجیبودن آنها را مشکل میسازد؛ ولی باوجود قفلی مفرغی در ایران میتوان گفت که مبدأ آنها ایران بوده است (تناولی، قفلها، 114-136 بب ).
قفلهای ایران (قفلهای ثابت و آویز) ازلحاظ عملکرد بـه دستـههای گوناگون تقسیـم میشونـد: الف ـ قفلهای ثابت در (کلیدون خانه)، شامل: 1. کلوندان (قفل رومی)، 2. کلون، و 3. قفل فنر پخششو؛ ب ـ قفل آهن (قفل آویز)، شامل: 1. قفل فنر (با کلید پیچی)، 2. قفل فنری (با کلید فشاری)، 3. قفل لوله (با کلید پیچی)، و 4. قفل رمز (حرفی بیکلید؛ وولف، 58-65؛ یاوری، 133-134). کارکرد قفلهای رمز ازطریق حلقههایی است که روی هم تعبیه، و روی آنها کلمات یا اعدادی حک شده است که با ردیفکردن آنها قفل گشوده میشود. نوشتههای این نوع قفلها شامل کلمات قصار، حروف یا اعداد ابجد، اسامی خداوند یا امامان است (وولف، 64؛ یاوری، 134؛ آلمانی، 375). یکی از جالبترین نمونههای قفلهای رمزی قفلی است که رمز آن به 3 زبان فارسی، عبری و ارمنی است؛ اما معلوم نیست به سفارش چه شخصی یا شرکتی (از 3 قومیت) ساخته شده است (تناولی، همان، 38).قفلها اندازههای گوناگون دارند. ازجمله قفلهایی به اندازۀ یک بند انگشت یا قفلهایی که درون پوست پسته میگنجیدند تا قفلهای بسیار بزرگ که حتى دو مرد نمیتوانستند آنها را در بغل بگیرند (ابنخردادبه، 166؛ مقدسی، 2/ 535). به همین منوال کلیدها نیز اشکال و اندازههای گوناگون مییافتند (نک : وولف، 59-64؛ تناولی، همان، 24، 26، 27، جم ؛ یاوری، 135-140، تصاویر).
معمولترین شیوههای ساخت قفل بدین گونه بود که تکهای لوله یا آهنی را لوله میکردند، درزش را جوش میدادند، سر و تهاش را میبستند و کلید میانداختند. در اینجا ابتدا تنۀ قفل (قسمت زیرین آن که حاوی دستگاه اصلی قفل است) و سپس زبانۀ آن را، که از حلقۀ در یا جعبه و جز آن میگذرد، جوش میدهند و با متۀ کمانه سوراخها را ایجاد میکنند و قسمتهای جزئی را سوهان میزنند؛ سپس، همۀ قفل را پرداخت میکنند (یاوری، 134؛ هنرفر، 159) و چون پارهای از قفلها از چوب ساخته میشدند (کلون در)، قفلساز باید طرز کار با چوب را نیز میدانست و از همان ابزار درودگران استفاده میکرد (وولف، 58).ابزار و وسایل ساخت قفل شامل: سوهان، بُرقو، مته، گیره، گیرۀ دست، چکش، سندان، کوره، اسکنه (تراشدهنده و برشدهنده)، انبردست، حدیده (برای ساختن پیچهای کوچک در داخل قفل) و قلاویز (برای ساختن پیچهای بزرگ) است (تناولی، همان، 10؛ ابراهیمی، 89).در چالشتر، کلیدها را یا راستپیچ میساختند یا چپپیچ تا در اصطلاح، به قفل دیگری نخورند و برای این کار، دندههای کلید را متفاوت میساختند (همو، 88). اصطلاحی نیز در این زمینه وجود دارد بهنام کلید غلط و آن کلیدی است که برای قفل دیگری باشد ( لغتنامه، ذیل کلید).
در گذشته، مراکز اصلی قفلسازی ایران تبریز، اردبیل، سراب، زنجان، قزوین، تهران، سمنان، کاشان، اردستان، نجفآباد، اصفهان، چالشتر، شهررضا، یزد، مهریز، ابرکوه، بوانات، شیراز، فسا، جهرم، همدان، کرمانشاه، کرند، بروجرد، بجنورد، مشهد، کرمان و راین بود (یاوری، 133-134). در سالهای اخیر، مناطقی مانند چالشتر شهرکرد و کرند کرمانشاه در قفلسازی مشهورتر بودهاند؛ اما امروزه، یافتن قفلسازانی که هنوز به این کار اشتغال داشته باشند و برای امرارومعاش به کلیدسازی و تعمیر قفل بپردازند بسیار مشکل است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید