صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / قدمگاه /

فهرست مطالب

قدمگاه


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 تیر 1403 تاریخچه مقاله

قَدَمْگاه، جایی که اثری از حضور فردی مقدس در آن باشد، در واقعیت یا در باور مردم. 

ریشه‌شناسی و تاریخچه

قدمگاه یا قدم‌جای در لغت به معنی جای‌نهادن قدم است؛ جایی که پای پیامبر، امام یا ولی به آنجا رسیده باشد (نک‍ : لغت‌نامه ... ؛ آنندراج). در باور مردم، قدمگاه مکانی مقدس و محترم است و نوعی زیارتگاه و محلی برای حاجت‌خواهی به شمار می‌رود. در این زیارتگاهها، اغلب به سنگهایی برمی‌خوریم که رویشان جای دست یا پای انسان دیده می‌شود و به همین سبب، گود افتاده یا حجاری شده است. مردم جای این دستها و پاها را به امامان و اولیای دین، امامزادگان یا شخصیتهای برجسته و مورداعتقاد خود نسبت می‌دهند؛ از‌همین‌رو، آن مکان یا سنگ را متبرک می‌دانند و زیارت، و معمولاً با ساختن بنایی از آن نگهداری و محافظت می‌کنند. 
گاه، فرورفتگی مذکور شبیه جای سم اسب است که آن را به اسب امام یا امامزاده نسبت می‌دهند. به باور مردم، این افراد مقدس از آنجا عبـور کرده‌انـد (نک‍ : انجـوی و ظریفیـان، 227). گـاه نیـز شخصی معتمد و مؤمن در خواب یا رؤیا، آنها را در آن مکان دیده است (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
قدمگاه گسترش معنایی بیشتری دارد؛ برای نمونه، محمد بن منور از عبادتگاههایی که شیخ ابوسعید بدانجا می‌رفت با عنوان قدمگاه یاد کرده است. او ضمن برشمردن عبادتگاههای شیخ، می‌نویسد که فایدۀ دانستن جای چنین عبادتگاههایی این است که دیگران بدانند «این مواضع قدمگاه و متعبد این بزرگوار دین و یگانۀ جهان بوده است» (1/ 29-30). 
گرامیداشت جای پا و حضور بزرگان و منسوب‌کردن مکانهایی به آنها پیشینۀ تاریخی دارد و در فرهنگهای دیگر جهان نیز رایج است؛ برای مثال، می‌توان به قدمگاه حضرت مریم (ع) و ردپای قاطر او در کشور پرتغال و ردپای خدای کوهستان در تبت (عباسی، 40) یا قدمگاه بودا در تایلند (نک‍ : ناس، 146) اشاره کرد. همچنین می‌توان به قدمگاه آدم در سراندیب، قدمگاه حضرت ابراهیم (ع) در مکه، که زیارتگاه ادیان مختلف است، قدمگاه حضرت اسحاق در فلسطین کنونی (نک‍ : ناصر خسرو، 41-42) و پیر هریشت در یزد اشاره کرد که محل غیبت است و بنابر روایتهای زردشتی، آخرین قدم‌جای بانوی زردشتی محسوب می‌شود (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، بی‌بی دوست و بی‌بی شهربانو). 

اعتقاد به مقدسان و اولیای دین

به‌طورکلی، باور و اعتقاد مردم به اهل بیت (ع)، مقدسان و اولیای دین زمینه‌ساز ایجاد یا گرامیداشت اماکن مختلفی با عنوان قدمگاه شده است. یکی از مهم‌ترین مصداقهای این مطلب هجرت تاریخی امام هشتم شیعیان، امام رضا (ع)، از مدینه به مرو (سدۀ 2-3 ق/ 8- 9 م) است. این هجرت زمینه‌ساز ایجاد قدمگاههای متعدد در شهرهای مختلف ایران شده است؛ ولی برخی از آنها حتى در مسیر هجرت آن حضرت هم قرار نداشتند؛ یعنی به لحاظ تاریخی، حضور امام رضا (ع) در آنجا مستند نیست و به نظر می‌رسد مکانهای مذکور فقط به‌سبب علاقه و باور مردم به ایشان، ایجاد یا به آن حضرت منسوب شده باشند (نک‍ : دنبالۀ مقاله). دربارۀ سایر امامان و اولیای دین هم، جز در مواردی معدود مانند سفر حضرت معصومه (س) به ایران (نک‍ : قمی، 213-215)، استناداتی تاریخی وجود ندارد که بیانگر سفر آنها به جای‌جای ایران باشد. یکی از پژوهشگران تصریح می‌کند که در کشور پهناور ایران، بیش از 250 قدمگاه منسوب به پیغمبر (ص) وجود دارد و دست‌کم، یک‌دهم قدمگاههای ایران به نام امام علی بن موسی رضا (ع) است. وی با بررسی پراکندگی قدمگاههای منسوب به امام رضا (ع) در سراسر ایران، اذعان می‌دارد که نیمی از قدمگاههای این حضرت در «مسیر ولایت» (مسیر حرکت امام رضا (ع) از مدینه به مرو) قرار دارد و باقی خارج از این مسیر است (سعیدی‌زاده، 243). 

خواب و رؤیا

ایجاد قدمگاه یا باور به آن گاه در خواب، رؤیا و تصورات افراد مؤمن و باتقوایی شکل می‌گیرد که مردم به آنها اعتماد کامل داشتند و به سخنشان استناد می‌کردند (دهقانی، 50). معروف‌ترین نمونۀ این موضوع شاید خواب شیخ بهایی برای بنای شهر و قدمگاه نجف‌آباد اصفهان باشد. در تاریخچۀ بنای این شهر، که به زمان شاه عباس صفوی (978- 1038 ق/ 1570- 1629 م) بازمی‌گردد، چنین آمده است که شاه براساس نذری که داشت، مقداری جواهرات و مسکوکات روانۀ نجف کرد؛ اما وقتی کاروان به نجف‌آباد کنونی می‌رسد، شتر پیشرو کاروان در آنجا می‌خوابد و دیگر حرکت نمی‌کند. این موضوع را به شاه اطلاع می‌دهند و شیخ بهایی نیز نزد شاه می‌رود و اظهار می‌کند که حضرت علی (ع) را در خواب دیده است و ایشان به او فرموده‌اند که جواهرات را صرف ساختن بنایی در همان محل کند. بدین‌ترتیب، شاه عباس از فرستادن هدایا منصرف می‌شود و در محل خوابیدن شتر، عمارتی به اسم قدمگاه بنا می‌کند. سپس، آنجا را نجف‌آباد می‌نامد و به آبادانی آن می‌پردازد. البته، این خواب را تدبیری برای جلوگیری از خروج مبلغی هنگفت از کشور و بر مبنای مصلحت دانسته‌اند؛ بر همین اساس، دو دیدگاه دربارۀ قدمگاه نجف‌آباد وجود دارد: برخی مردم محلی بـدان اعتقاد دارند و برخی دیگر آن را افسانه و سرپوشی مذهبی برای تصمیم سیاسی شاه عباس می‌دانند (جناب، 198- 199؛ فرهنگ ... ، 195-196). از جملۀ گزارشهای کهن در این زمینه، کاشی‌نگارۀ قدمگاه علی در کاشان مربوط به 711 ق است. امروزه، این کاشی در یکی از موزه‌های پاریس نگهداری می‌شود و براساس متن آن، در شب عید فطر 711 ق، شخصی در اوایل صبح خواب می‌بیند که با انبوهی از مردم در باغی موسوم به باغ امیر نشسته، و اسب و شتری نیز در آنجا بسته شده است. جوانی خوش‌سیما، که مانند اعراب «تحت الحنک بسته و تیغی حمایل کرده»، از خیمه بیرون می‌آید و با اشارۀ انگشت، بینندۀ خواب را احضار می‌کند و می‌گوید که امیرالمؤمنین علی (ع) است و با اشاره به جوانی که همراهش بود می‌گوید که این جوان فرزند ما مهدی صاحب زمان است و «فرمود تا اینجا بنیاد تربتی عالی بنهند که هرکس که خواهد که زیارت من دریابد و آنجا نتواند آمدن، این مقام را زیارت کند». جوان همان لحظه، از خواب بیدار می‌شود، به بـاغ امیر می‌رود و محلی را کـه در خواب دیده بـود نشانه‌گذاری می‌کند. چند روز بعد، دو مرد و دو زن دیگر هم در خواب حضرت علی (ع) را می‌بینند که ضمن نام‌بردن از شخصی معین، به آنها می‌فرماید به آن شخص، که ظاهراً معمار بوده است، بگویید: «تا آنجا که ما فرموده‌ایم بنیاد تربتی عالی بنهند بر موجب نشان» (مشهدی نوش‌آبادی و غیاثیان، 110-112). 
نمونۀ دیگر کاشی‌نوشتۀ قدمگاه خضر در روستای یزدلان کاشان، مربوط به 1015 ق/ 1607 م، دورۀ شاه عباس صفوی (ه‍ م) است. براساس این متن، مرد کم‌بضاعتی هنگام طلوع آفتاب، خواب می‌بیند که پیرمردی با محاسن سفید و چهره‌ای نورانی که «تمام صحرا از شعشعۀ جمال او روشن» بود، با اشاره به گنبدی، از او می‌خواهد که آن را تعمیر کند. بینندۀ خواب اظهار فقر می‌کند، ولی پیرمرد، که مشخص می‌شود خواجه خضر است، او را به این کار ترغیب می‌کند. چند شب بعد، این خواب تکرار می‌شود و خضر خطاب به مرد می‌گوید: «به خدمت مشغول باش و گنبد را عمارت نمای که چراغ تو آنجا روشن خواهد شد» (همان دو، 118- 119). 
ضرابی در سدۀ 13 ق/ 19 م، از 3 قدمگاه مختلف در کاشان یاد می‌کند که به‌سبب خواب اشخاص مختلف، به حضرت علی (ع) منسوب شده‌اند و در باور مردم گرامی داشته می‌شوند: نخست، قدمگاه روستای کله که براساس روایات، شخصی در خواب حضرت علی (ع) را در آن مکان می‌بیند و از ایشان تقاضای معجزه می‌کند. حضرت سنگی را با یک دست برمی‌دارد و «پنجۀ مبارک» را در آن سنگ فرو می‌برد. سنگی که در این قدمگاه تقدیس می‌شود چنان است که گویی کسی دست خود را در خمیر فرو کرده است. دیگر، قدمگاهی است که بنا به روایتی، شخصی حضرت را در آن مکان در خواب می‌بیند و برای آگاهی آیندگان بقعه‌ای می‌سازد و سنگی به شکل رد پا روی آن نصب می‌کند (ص 443). مورد آخر قدمگاهی در کوه روستای کله معروف به آنجه کهره است و برخی پژوهشگران تقدس آن را به پیش از اسلام مربوط می‌دانند (نک‍ : دنبالـۀ مقالـه). براساس روایت ضرابـی، «شخص کاملی» در «عالم واقعه» حضرت علی (ع) را در آن صفه زیارت کرده است و چون شخص تشنه بود، حضرت با عصا به سقف صفه اشاره می‌کند و آبی از آن ظاهر می‌شود. سپس، حضرت توصیه می‌کند که وی و سایر مسلمانان از آن آب و چشمه‌ای که کنار آن ظاهر می‌شود بنوشند؛ زیرا باعث شفای امراض می‌شود. همچنین، تأکید می‌کند که اشخاص بدون وضو و تطهیر وارد آن مکان نشوند. سپس، عصای خود را در آن صفه فرو می‌کند و درختی سبز می‌شود. در همین هنگام، او از خواب بیدار می‌شود و به مکان مذکور می‌رود و می‌بیند که آب و درختی در آنجا ظاهر شده‌اند. پس از وضو، از آب چشمه می‌نوشد و بیماریهای جسمانی و نفسانی‌اش شفا می‌یابد؛ اهل روستا را باخبر می‌کند و بدین‌ترتیب، آن مکان به قدمگاه موسوم می‌شود (ص 47- 48). 
حدود سال 1350 ش، در ایسین بندرعباس، خانمی معروف به «خاله زهرا» در مکانی، که امروزه قدمگاه است، خواب می‌بیند شخصی با چهره‌ای نورانی در حال نمازخواندن است. پس از این خواب، ساکنان به‌سبب ارادتی که به حضرت علی (ع) داشتند، قدمگاهی را به نام ایشان می‌سازند. خانم دیگری به نام «خیزی خراش» هم به همان صورت خواب دید که آقایی با چهره‌ای نورانی به مکان قدمگاه کنونی آمده است (دهقانی، 50). 
در روستای خسبان طالقان، در سالهای اخیر، داخل باغ یکی از اهالی، اتاق کوچکی با آجر و سیمان ساخته شده که فاقد اصالت تاریخی است. یکی از پیرمردان روستا، که خود را متولی زیارتگاه می‌داند، نقل کرده است که پدرش در محل مذکور، دو سید جوان را دیـده است که بر بالای سنگی بزرگ قرآن و دعا می‌خواندند. به گفتۀ وی، این دو شخص سید محمدباقر و سید اسماعیل، از یاران امام زمان (عج)، بوده و افراد دیگری هم آنها را هنگام اعیاد و عزاداریها در مسجد و تکیه دیده‌اند (پازوکی، آثار ... طالقان، 189). همچنین می‌توان از بقعه‌هایی یاد کرد که به حضرت خضر منسوب‌اند و دلیل ساخت بسیاری از آنها دیدن حضرت خضر در خواب است (نک‍ : ه‍ د، خضر). 

پیشینۀ قدمگاه پیش از اسلام

گاه، تقدس یک قدمگاه در باورهای کهن‌تری ریشه دارد و با گذر زمان، ضمن تغییراتی در روساخت باورها، قداست آن قدمگاه حفظ شده است. براساس شواهد و به باور برخی پژوهشگران، پیشینۀ تقدس شمار درخور ‌توجهی از قدمگاههای ایران به دورۀ پیش از اسلام می‌رسد و درواقع، برخی از این قدمگاهها دراصل، آتشکده یا آتشگاههای زردشتی بوده‌اند. امروزه نیز زردشتیان در کنار مسلمانان، برخی از این قدمگاهها را زیارت می‌کنند (نک‍ : فاریابی، 217؛ نیز نک‍ : جعفری، 75؛ طوفان، 173-174). 
بیشتر قدمگاهها در نزدیکی منابع آب مانند چشمه، رود، آب‌انبار، حوض و آبگیر و جز اینها قرار دارند. مردم نیز این آبها را مقدس می‌دانند و بدانها تبرک می‌جویند و گاه برای شفای امراض از آن می‌نوشند. نیز ماهیان یا پرندگان مجاور این آبها را مقدس می‌دانند و آنها را شکار نمی‌کنند (برای نمونه، نک‍ : ضرابی، همانجا؛ سدیدالسلطنه، 39، 190، 209؛ خراسانی، 552-553؛ ابن‌بابویه، 1/ 375-376؛ فرمانفرما، 330-331، 374-375). برخی پژوهشگران نزدیکی این مکانهای مقدس به آب را مبتنی بر باورهای کهن طبیعت‌گرایی می‌دانند که در پرستش آناهیتا، ایزدبانوی آبهای روان و مهر ریشه دارد. البته با گذر زمان، این اصل فراموش شده و اندیشه‌ها و سنن اسلامی در آن رسوخ کرده است (نک‍ : جوادی، سراسر مقاله؛ جعفری، همانجا؛ عباسی، سراسر مقاله). به نظر می‌رسد باتوجه‌به اهمیت آب در کشور ایران و «در راستای حفظ منافع عامه از منابع آبی» و بر مبنای آیین مهرپرستی، استقرار مکانهای مذهبی و پرستشگاهها در کنار این منابع و «توجه به خدای آب»، ضمن احترام به دیدگاههای عقیدتی اسلامی، امری ضروری بوده باشد (همو، 44). برای نمونه، می‌توان به قدمگاه علی کله در کاشان اشاره کرد که در شکافی ایوان‌مانند قرار دارد و از سقف آن آب می‌تراود. نیز چشمه‌ای کم‌آب که مردم به آن آبجه کهره می‌گویند و براساس گزارش ضرابی، زائران در مکان معینی از این زیارتگاه با صدایی بلند می‌گویند: «آبجه کهره های! 3 میهمان عزیزت بمده (آمده) آب سرده»؛ پس از آن، گویا کسی این صدا را می‌شنود و آب جاری می‌شود (ص 47). 
یکی از پژوهشگران با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی سده‌های نخستین اسلامی، مانند طبقات المحدثین باصبهان ابوالشیخ اصفهانی، ذکر اخبار اصفهان ابونعیم اصفهانی، محاسن اصفهانی مافروخی و احسن التقاسیم مقدسی، به‌درستی نشان می‌دهد که آنچه مردم در دورۀ ضرابی (سدۀ 13) انجام می‌دادند شکل دگرگون‌شدۀ آیینی است که زردشتیان در دوره‌های کهن در جشن تیرگان اجرا می‌کردند. براساس منابع کهن مذکور، که تقریباً هزار سال با دورۀ ضرابی فاصله دارند، هر سال در روز تیر از ماه تیر یا همان جشن تیرگان، مردم منطقه در دامنۀ این کوه جمع می‌شوند و هریک ظرفی آب و سنگی در دست دارند. آنها به‌نوبت سنگ را به کوه می‌زنند و می‌گویند: «ای بیدخت! پاره‌ای از این آب مرا ارزانی دار» و هرکس ظرف خود را پر می‌کند و در آن سال از این آب شفا می‌جوید و درمان می‌شود. بیدخت شکل دیگری از «بغدخت»، دختر خدا ست که به آناهیتا، ایزدبانوی موکل بر آبها، اطلاق می‌شده است. بنابراین، مشخص می‌شود که آیینی کهن و پیشااسلامی ضمن حفظ ژرف‌ساخت خود، با تغییراتی در روساخت، همچنان در دورۀ اسلامی استمرار یافته است (مشهدی محمد، سراسر مقاله؛ برای آشنایی بـا این آیین در سده‌هـای نخستین اسلامی، نک‍ : ابوالشیخ، 1/ 156- 158؛ ابونعیم، 1/ 53؛ مافروخی، 63؛ مقدسی، 390؛ برای نام بیدخت و ارتباط آن با آناهیتا، نک‍ : پورداود، 166). 
افزون‌بر این موارد، که متناسب با باورهای اسلامی تغییراتی در روساخت آنها صورت گرفته است، قدمگاههایی نیز وجود دارد که منسوب به شخصیتهای حماسۀ ملی ایرانیان است و هنوز به نام آنها مشهورند؛ یعنی حتى در روساخت آنها نیز تغییری صورت نگرفته است (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
علاوه بر قدمگاه‌، عنصر مقدس و مورداحترام دیگر درخت است (برای نمونه، نک‍ : سدیدالسلطنه، 209؛ اعظم، 1/ 158؛ ابن‌بطوطه، 628- 629؛ حاتمی، کازرونیه، 83-84؛ پیشدادفر، 200؛ ساعدی، 100). به باور مردم گیلان، برخی درختان کهن‌سال چون کاج، کنار، بنه، نارون، چنار و توت شکل دگرگون‌یافتۀ یکی از ائمه یا امامـزاده‌ها هستنـد (نک‍ : غـلامـی، 75، 81). در بسیـاری منـاطق، حاجتمندان برای رسیدن به خواسته‌های خود، با پارچه، نخ یا روسری به این درختها دخیل می‌بندند یا اشیایی مانند سنجاق، قفل، تسبیح و انگشتر را به آنها آویزان می‌کنند. گاهی زنان نازا به نیت بچه‌دار‌شدن، مقداری از گیسوی خود را می‌برند و به درخت می‌بندند و از برگ و میوۀ این درختان برای شفابخشی استفاده می‌کنند (حاکم، 209؛ فاریابی، 221). براساس این باور، هرگونه آسیب به درختهای قدمگاه ناروا دانسته می‌شود و مردم معتقدند اگر کسی به این درختها آسیب برساند، مکافات آن را می‌بیند. 

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: