صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / قبا /

فهرست مطالب

قبا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 تیر 1403 تاریخچه مقاله

قَبا، بالاپوشی آستردار، بدون یقۀ برگردان و جلوباز، که دو طرفش با دکمه بسته می‌شود، طول آن تا زیر زانو ست و آستینهایی بلند تا سر مچ دارد. 

واژه‌شناسی

قبا واژه‌ای فارسی است که معرب آن به‌صورت قباء نوشته می‌شود؛ البته برخی قبا را واژه‌ای عربی، و برگرفته از «قَبو» می‌دانند (برهان ... ؛ جوالیقی، 503).

تاریخچه

1. پیش از اسلام

مادهای ساکن شرق کوههای زاگرس لباسی می‌پوشیدند که لولوبیان در هزارۀ 3 ق‌م، آن را به تن می‌کردند. آنها روی نیم‌تنه (نوعی قبای کوتاه) پوستی انداخته و آن را بر شانۀ چپ استوار می‌انداختند؛ ثروتمندان از پوست یوزپلنگ و فرودستان از پوست گوسفند استفاده می‌کردند (دیاکونف، 186، تصویر 22، نیز 447- 449).
نقشی از جامۀ مادها روی برخی آثـار به‌جامانده از آن دوران دیده می‌شود. روی گورصخرۀ قیزقاپان، که در نزدیکی رود زاب در مرز ایران و عراق قرار دارد، نقشی از دو مرد حک شده است. این مردان لباس مادی بر تن دارند و در حال نیایش، در برابر آتشدانی ایستاده‌اند. مرد سمت چپ روی قبای خود بالاپوشی با آستینهای بلند و آویزان دارد که داخل آن از جنس پوست است (هرتسفلد، 211-212، 313، تصویر 401). میان گنجینۀ جیحون، که از کرانۀ آمودریا به ‌دست آمده است و به سده‌های 5-4 ق‌م تعلق دارد، پیکره‌ای از طلا یافت شده است که شخصی را با قبای سواران نشان می‌دهد (گیرشمن، هنر ... ماد ... ، 246)؛ همچنین، در سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید، پیکر مردی مادی دیده می‌شود که جامۀ ‌سواران را دربردارد و بالاپوش تنگ و چسبان آن (نوعی قبا) تا بالای زانو می‌رسد (والزر، 85).

کورش، بنیان‌گذار سلسلۀ هخامنشی (سل‍ 550- 529 ق‌م)، هم جامۀ مادی بر تن می‌کرد (گزنفن، 316). بنا بر گفتۀ هرودت: «هیچ قوم و ملتی مثل ایرانیان زود و آسان راه و رسم بیگانه را فرا نمی‌گیرد، مثلاً آنها جامۀ مادی را برگزیدند؛ زیرا آن را خوش‌نماتر از پوشاک خود می‌دیدند» (ص 75). بر این اساس، می‌توان گفت که هخامنشیان قبای آستین‌دار خود را از مادها اقتباس کرده‌اند (پیرنیا، 1/ 222-223). 
در نقش‌برجسته‌های تخت‌جمشید، داریوش اول (سل‍ 486- 522 ق‌م) و ملتزمان پارسی نوعی بالاپوش بر تن ‌دارند که شبیه قبایی بلند است (آلگرو، 151). در سنگ‌نگاره‌های نقش رستم، اردشیر اول و اهوره‌مزدا قباگونه‌ای دربردارند که روی سینۀ آن با روبانی بسته شده است ( ایرانیکا، V/ 746؛ نیز نک‍ : تصویر 2).
جامۀ پارتها (اشکانیان) هم، مانند پارسها، قبا‌گونه‌ای بلند و گشاد بود (بهشتی‌پور، 1/ 79). هنر پارتی در شهر دورا اروپوس، واقع در ساحل رود فرات، که از آغاز سدۀ 1 م به تصرف اشکانیان درآمد، نمایان است. در این شهر، نقاشی دیواری ‌معروفی به نام کونون وجود دارد که متعلق به همین روزگار است و طراحی آن به روشی کاملاً ایرانی صورت گرفته است. موضوع یکی از این نقاشیها مراسم مذهبی دو روحانی است که لباسی سفید بر تن دارند؛ در این تصویر، قبای سفید و بلند دو روحانی و قبای رنگین شخص سوم نموداری از جامۀ پارتیان سدۀ 1 م است (گیرشمن، هنر ... پارتی ... ، 46، 47).
در معبد شمی، نزدیک مالمیر و کرانۀ چپ رود کارون، مجسمۀ مفرغی تمام‌قدی از شاهزاده‌ای اشکانی پیدا شده است که جامۀ ویژۀ پارتیها، یعنی قباگونه‌ای کوتاه و شلواری گشاد، دربردارد (همان، 87- 89).

 در سالهای نخست فرمانروایی ساسانیان، قبای سلطنتی با گردن‌آویزی مرصع همراه بود که برخی آن را نشانۀ سلسله‌مراتب قدرت دانسته‌اند (همان، V/ 745). در فتح تیسفون یکی از غنائمی که به دست تازیان افتاد، صندقی انباشته از گنجینۀ شاهی، ازجمله قبای خسروپرویز (سل‍ 590- 628 م) بود. این قبا از پارچه‌ای زربفت و مرصع به جواهر و مزین به مروارید درست شده بود (کریستن‌سن، 505). در این دوره، جنگجویان حتى هنگام رزم هم زیر زره، قبا بر تن می‌کردند (اینوسترانتسف، 86).

2. دورۀ اسلامی

در سده‌های نخست اسلامی، خلفـای عبـاسی قبایی بلند و سیاه و به‌ندرت، بنفش می‌پوشیدند. گاهی هم قبای کوتاه ایرانی تا زیر زانو بر تن می‌کردند (چیت‌ساز، 79). در سدۀ 4 ق/ 10 م، در سرزمین فارس، سلطان قبا دربر‌می‌کرد. در همین روزگار، ساکنان کرانه‌های دریای خزر و بیشتر بخاراییها هم قبا می‌پوشیدند (ابن‌حوقل، 1/ 289، 2/ 490؛ اصطخری، 232). قبا ازجمله هدایایی بود که صاحب بن عباد (326-385 ق/ 938-995 م) وزیر دیلمیان، به مردم می‌بخشید (متز، 1/ 126).
در روزگار سامانیان (ح 261- 389 ق/ ح 875- 999 م)، مرتبۀ غلامان دربار را قبای تن آنها مشخص می‌کرد. در سال پنجم غلامی، به آنها قبا، و در سال هشتم، قبای گنزی (گنجه‌ای) می‌پوشاندند (نظام‌الملک، 126-127)؛ نیز در 423 ق/ 1032 م، از غلامان و سربازانی یاد شده است که قبای دیبای شوشتری بر تن می‌کردند (بیهقی، 288).

در شمال ایران، زمان فرمانروایی سپهبد علاءالدوله (د 536 ق/ 1142 م)، هنگامی‌که دُبیس بن صدقه، امیر حِلّه، با 200 تن به دربار فرمانروا پناهنده شد، سپهبد در روز نخست، هدایای بسیاری برایش فرستاد که میان آنها 300 دست قبا دیده می‌شد (ابن‌اسفندیار، 107- 108).
در دورۀ مغول، قبایی که مردان می‌پوشیدند، عبارت بود از بالاپوشی بلند که با کمربند یا شال بسته می‌شد؛ آستینهای این قبا گاه بلند بود و گاه تا سر آرنج می‌رسید. قبا روی لباده یا پیراهنهای آستین‌بلند پوشیده می‌شد و ممکن بود بازوها و شانه‌های آن تزیین شده باشد ( ایرانیکا، V/ 782).
در متون دورۀ صفوی آمده است که زمان سلطان محمد (985- 996 ق/ 1577- 1588 م)، قبای ویژه‌ای با نام «قبای باروت» وجود داشت که برای مجازات مجرمان به کار می‌رفت که آن را تن مجرمان می‌کردند و آتش می‌زدند (نک‍ ‍: اسکندربیک، 1/ 275). شاه عباس (978- 1038 ق/ 1570- 1629 م) روی نیم‌تنه قبایی می‌پوشید که بالاتنه‌اش تا کمر تنگ و چسبان، و پایین آن فراخ بود. چون سراپای قبا پنبه‌دوزی می‌شد، دامانش چین نمی‌خورد. آستینهایش بسیار تنگ، بلند و بدون دکمه بود و پارچه‌اش معمولاً رنگها و نقشهای متنوعی داشت و از هند تهیه می‌شد. در فصل زمستان، روی قبا نیم‌تنه‌ای تنگ از ماهوت سیاه یا پارچۀ زربفت می‌پوشید (فلسفی، 2/ 14). الئاریوس، که در 1637 م/ 1046- 1048 م به ایران سفر کرده، نوشته است که مردها قبایی بلند از جنس کتان یا ابریشم می‌پوشیدند. طول این قبا تا ساق پا می‌رسید و در کمر، شالی به درازای دو متر روی آن بسته می‌شد. بزرگان روی این شال، شال ابریشمی هم می‌بستند و روی قبا، کتی کوتاه به نام کُردی می‌پوشیدند (ص 642). در این دوره، طول لباس هر فرد بسته به مقام او کوتاه یا بلند بود. بر همین اساس، قبای سلطان همیشه یک یا دو وجب روی زمین کشیده می‌شد و لباس دیگران کوتاه‌تر بود. افرادی که به گروههای پایین‌تر تعلق داشتند قبای کوتاه‌تر می‌پوشیدند (نک‍ : واله، 1/ 130).
زمان سلطنت شاه عباس دوم صفوی (‍1052-1077 ق/ 1642-1666 م)، مردان روی کُلیچه (نیم‌تنۀ بلند) قبا می‌پوشند. بالای قبا تنگ، اما از شکم به پایین گشاد و بلند بود و قسمتی که روی سینه قرار می‌گرفت، شکلی هلالی داشت. آستینهای آن تنگ و بیش‌از‌اندازه بلند بود؛ ازاین‌رو، به بالای آن، که روی بازو قرار می‌گرفت، چین می‌دادند و سر آستینها را روی مچ با دکمه می‌بستند. سوارکاران قبای گرجی می‌پوشیدند. در تابستان روی قبا، کُردی جلوباز و بی‌آستین، و در زمستان کردی لبه‌دار و آستین‌دار، که جنس آن از ماهوت یا اطلس ضخیم زرتار بود، می‌پوشیدند (شاردن، 2/ 801).
در سدۀ 11 ق/ 17 م، قبای ایرانیان از زانو پایین‌تر ‌آمد و پارچۀ آن بسیار نازک و لطیف شد. درون این پارچه با پنبه فتیله‌کشی (فتیله = پنبه با نوار تابیده) می‌شد. در تابستان برای اینکه قبا سبک‌تر باشد، پنبۀ کمتری در آن به کار می‌بردند. آستین این قباها بلند و تنگ بود و تا پشت دست می‌رسید، خود قبا هم از بالاتنه تنگ و چسبان بود و از کمر به پایین پهن می‌شد (تاورنیه، II/ 267-268).

 پوشاک دورۀ افشاریه کم‌وبیش، ادامۀ سنت دورۀ صفوی بود؛ با این تفاوت که پوشش افشاریان ساده‌تر بود (غیبی، 511). قبای مردم در این دوره بالاتنه‌ای چسبان، دامنی گشاد و آستینهایی سنبوسه‌دار (3 گوش) داشت. قباها گاهی پنبه‌دوزی می‌شد و تزییناتی چون یراق‌دوزی و قیطان‌دوزی داشت (همو، 513). تصویری از نادر شاه افشار هست که در آن، قبایی صورتی و بلند پوشیده، و محمدشاه گورکانی، پادشاه هند، در برابر او زانو زده است (نک‍ ‍: استرابادی، «یازده»، تصویر 330).
در دورۀ زندیه، دو نوع قبا پوشیده می‌شد؛ نخست نوعی که آستین بلند و پارچۀ راه‌راه، نازک و آستردار داشت. نوع دیگر بدون آستین بود و روی پیراهن پوشیده می‌شد (غیبی، 515؛ نیز نک‍ : متین، 52، تصویر 39).
پوشاک دورۀ قاجار با اندکی تغییر، ادامۀ سنتهای دورۀ زندیه بود. بنا‌بر گزارشی از این دوره، فتحعلی شاه قاجار (1212-1260 ق/ 1797-1844 م)، با قبایی صورتی و گل‌دوزی‌شده در مراسمی شرکت کرده است (بن‌تان، 85)؛ همچنین، در تصویری که از فتحعلی شاه باقی‌مانده است او قبایی زرد و نقش‌دار به تن دارد. در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار (1264-1313 ق/ 1847-1896 م) روی ارخالق، قباهایی به رنگ سبز، زرد، آبی، بنفش، قرمز و جز اینها پوشیده می‌شد. جنس پارچۀ این قباها از ابریشم یزد و کاشان، موسوم به تافته بود و زیر آن جامه‌هایی از خارا (گونه‌ای پارچۀ ابریشمی) و دیبا می‌پوشیدند؛ نیز قباهایی از پارچۀ زری با نقوش گل‌طلایی و نقره‌ای بافت کاشان رواج داشت. طول قبا تا روی زانو می‌رسید و دامن آن چنان گشاد بود که جلو آن روی هم می‌افتاد و بخشهای مخفی بدن را می‌پوشاند. این قبا با کمربند نگه داشته می‌شد (پولاک، 106-107). فریزر در سفر خود به ایران (1249-1250 ق/ 1833-1834 م)، قبای صاحب‌قران میرزا، پسر ناصرالدین شاه، را سرخ و باشکوه، و جنس قبای پسر دیگر، شاهزاده ظل‌السلطان، را از پارچۀ اطلس یا مخمل زرد پررنگ وصف کرده است که روی کلیچه یا جلیقه سرخی می‌پوشید (ص 75، 91).
در دورۀ قاجار، پوشش عادی و عمومی مردم قباهای راسته بود (مستوفی، 1/ 99). در کرمانشاه، لباس مردم عادی و پیشه‌وران قبایی بود که به کمر آن شال کم‌وبیش پهنی بسته می‌شد. مأموران دولتی و اشخاص متجدد هم قبایی کوتاه با کمربند، جلیقه و شلوار می‌پوشیدند. در همدان، جامۀ پیشه‌وران قبا و ارخالق یا لباده بود (فریدالملک، 455-456).
در سدۀ 13 ق/ 19 م، قبا انواعی گوناگون داشت؛ ازجمله قبای راسته که ویژۀ روحانیان بود و یقه‌ای ساده و بدون لبۀ برگردان داشت. این قبا تا پایین زانو، و گاهی تا مچ پا می‌رسید و دو جیب گشاد و بدون ته داشت که دست از آن بیرون می‌آمد. نوع دیگر قبای راستۀ یقه‌‌هفت بدون دکمه و بلند بود که لبه‌هایش با شال روی هم می‌آمد؛ همچنین، دو جیب گشاد ته‌دار داشت که تا نزدیک زانو می‌رسید. نوع بعدی قبای سه‌چاکی (سه‌چاکه) یقه‌هفت بدون دکمه بود. این قبا دو چاک در پهلوها داشت که با چاک جلو، 3 چاک می‌شد. قبای چین‌دار و قبای پنج‌‌چین هم بود که قسمت کمر آن 5 چین درشت داشت. قبای سه‌چاکه را روستاییان و فرودستان، و قباهای چین‌دار و پنج‌چین را جوانان می‌پوشیدند (شهری، تاریخ ... ، 2/ 484-485). یکی از بازارهای تهران آن دوره بازار دوخته‌فروشها بود که در آن، قباهای گوناگون با کیفیت اعلا، میانه و همچنین، قباهای متقال تهیه و فروخته می‌شد (همو، طهران ... ، 2/ 212).

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: