قایق
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 6 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/272941/قایق
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
7
قایِق، وسیلهای کوچکتر از کشتی، برای حملونقل دریایی و صیادی در رودخانهها و آبراههایی با عمق کم.قایق واژهای ترکی از ریشۀ qai- (لیزخوردن، لغزیدن) است که با نامهایی چون کرجی، بلم، ناوچه، زورق، قُفه، طراده، لُتکا و قارب نیز شناخته میشود ( لغتنامه ... ؛ حسندوست، 3/ 2053).
بشر نخستین آموخته بود که با شکافتن تنۀ درختان عظیم بلوط، وسیلهای بسازد و بر سطح آبها رفتوآمد کند. بهتدریج با گذر از رودخانهها و رسیدن به دریاها و اقیانوسها، به این نکته پی برد که شناور او برای رفتوآمد بر این کران کوچک است؛ بنابراین، به ساخت کشتیها رو آورد (روسو، 36-37؛ نوربخـش، دریـانـوردی ... ، 18- 19؛ نیـز نک : ه د، لنـج و لنجسازی). در نوشتههای تاریخی، به استفادۀ پادشاهان باستان از قایق اشاره شده است. گزنفن در شرح لشکرکشی کورش به یونان مینویسد: در میان راه، سپاهیان ایران برای گذشتن از رودخانهای، با قراردادن قایقهایی در کنار هم، پلی ساختند و از آن عبور کردند (ص 34، برای نمونههای دیگر ساخت پل بهوسیلۀ قایق، نک : ص 107-110؛ عابدیان، 109؛ سایکس، 1/ 218، 342). مقدسی نیز در سدۀ 4 ق/ 10 م، در وصف شهر شوشتر از وجود پلی ساختهشده با قایق در جندیشاپور خبر داده است (2/ 611- 612). در طاق بستان نیز نقشبرجستهای از خسرو پرویز (ه م) بههنگام شکار گراز روی قایق تصویر شده است. در این تصویر، شاه بهصورت ایستاده و با کمان کشیده دیده میشود، دو تن پارو میزنند و در سوی دیگر قایق، نوازندگان در حال نواختناند (نک : راولینسـن، 615-618؛ زنگنـه، 215-216؛ نیـز نک : تصویر 1). در نسخهای از شاهنامه (ه م)، موجود در موزۀ بریتانیا (1560-1570 م)، تصویری از قایقی پارویی نقش شده که جزئیات آن بهدرستی رعایت شده است و نشان از آشنایی مردم آن دوره با قایق و قایقرانی دارد (رایین، 1/ 29). به همین سیاق، در دورههای بعد هم از قایق در جنگها و لشکرکشیها استفاده میشده است و مردم در طول تاریخ برای رفتوآمد و شکار و حتى تفریح از آن بهره میگرفتند (نک : دنبالۀ مقاله). چنانکه شاردن (ح 1074- 1088 ق/ 1664-1677 م) دربارۀ قایقهای رایج در جنوب ایران چنین مینویسد: همۀ اجزاء قایقها از چوب است و از همین چوب، قایقهای تندرو و بسیار ظریفی میسازند. پاروها را نیز چنین وصف میکند که دسته و چیزی شبیه بال ماهی به طول دو پا دارد که کاملاً مانند قلب است و این دو قسمت با رشتهای بافتهشده از الیاف نارگیل به هم متصل شدهاند (3/ 1206). ناصرالدین شاه نیز در یادداشتهایش در 1303 ق/ 1886 م آورده است که نایبالسلطنه قایقی را پیشکش کرده بود و او هر روز در این قایق در حوض بزرگ عمارت گردش میکرد (ص 495؛ نیز نک : معیرالممـالک، 366-367). ارسـل نیـز در سفرنـامهاش چنین میآورد که ناصرالدین شاه روبهروی قصر شمسالعماره، دریاچهای ساخته بود که به همراه همسرانش روی آن قایقسواری میکرد (ص 252-253).
وسایل حملونقل دریایی بهطور کل، و کاربرد قایق بهطور خاص در ایران، بیشتر در مناطق سـاحلی شمـالی و جنوبی رایج است (نک : دنبالۀ مقاله).
بندر انزلی در طول تاریخ یکی از بنادر مهم در ساخت کشتی و کرجی بوده است. در گذشته، بسیاری از رفتوآمدهای این منطقه از طریق راههای آبی و با استفاده از کرجی انجام میگرفته است. انواع متفاوتی از کرجیهای بزرگ و کوچک در این منطقه ساخته میشدند و تردد داشتند که به نمونههایی از آنها اشاره میکنیم: 1. اوشقون، که شناوری بزرگ بود؛ 2. کرجیهای ترکمن، که شبیه اوشقون، ولی کوچکتر بودند و در نواحی ترکمننشین ساخته میشدند؛ 3. بندرکرجی، که با بادبان و پارو حرکت میکرد و گنجایش بارگیری فراوان داشت؛ 4. پرهکرجی، که مخصوص حمل پره (تور ماهیگیری) و ماهیگیری بود؛ 5. کرجیهای مسافربری، که برای حمل مسافر در رودخانۀ پیربازار بود. برای حرکت این کرجیها، وقتی باد موافق نبود، زبیلاکشی میکردند؛ بدین نحو که طنابی را به نوک کرجی میبستند و سر دیگر طناب را چند تن دیگر در ساحل رودخانه میکشیدند و سکانبان در انتهای کرجی هدایت آن را بهعهده داشت و اینچنین کرجی موازی ساحل به پیش میرفت؛ 6. مالاکرجی، که مخصوص صیادانی بود که در دریا دام میانداختند و برای مراقبت از دامها آنجا میماندند. آنها روی کرجی با ترکه و حصیر، محلی برای اسکان خود میساختند که «گاجامه» نام داشت؛ 7. لوتکا، که قایقهای ماهیگیری بودند و با پارو حرکت میکردند؛ 8. قایقهای موتوری، که در دهههای اخیر بهتدریج رایج شده است؛ 9. کرجیهای یکواگنی و دوواگنی، که باری برابر با یک یا دو واگن قطار را حمل میکردند و به این سبب بدین نام خوانده میشدند؛ 10. لاکامه، برای حمل بار و عبور از رودخانه؛ 11. مادهکرجی، برای حمل برنج که عرضشان کمی وسیعتر بود (طویلی، 2/ 719-727؛ سفرنامه ... ، 111؛گلزاری، 231)؛ 12. نو و نودمبال، نوعی قایق چوبی برای ماهیگیری در میان اهالی کومله (شهاب، 105، 113)؛ و 13. گمی، که بزرگترین نوع قایق چوبی در دریای خزر برای حمل بار است (گلزاری، 222).در گذشته، قایق و کرجی را در مناطق شمالی از چوب درخت توسه (توسکا) یا درخت شال (سال، ساج) میساختند که بسیار محکم و بادوام بود (فقیه، 1/ 104؛ گلزاری، 244)؛ اما امروزه بهسبب گرانی چوب توسکا، قایقها را از چوب صنوبر میسازند (طویلی، 2/ 727).در مناطق شمالی ایران، بهسبب اقتصاد مبتنی بر صید ماهی و اهمیت کاربرد قایق، ساکنان مجبور بودند در معماری فضاهای خانهشان نیز بخشی را برای نگهداری قایق اختصاص دهند (خاکپور، 87- 88).
در جنوب ایران نیز بهسبب اقتصاد مبتنی بر دریا و ماهیگیری، انواع وسایل حملونقل دریایی کاربرد و نقش فراوانی در زندگی ساکنان این مناطق دارد. در این سواحل، انواع گوناگونی از قایقها ساخته میشود که هریک کاربردی متفاوت دارد. نمونههایی از این قایقها بدین شرح است: سَماچ، نوعی قایق ماهیگیری است که با موتور کار میکند. سماچ تلفظ محلی سماک عربی، به معنای ماهیگیر و صیاد است (نوربخش، بندر ... ، 53، فرهنگ ... ، 215). حوری یا هوری، قایقی کوچک ساختهشده از تنههای عظیم درختان است که بهصورت یکتکه ساخته میشده است و امروزه، برای ساخت آن از چند تکه تنۀ درخت استفاده میشود (همو، بندر، 53-54). دامدارانی که در روستاهای حاشیۀ جنگلهای حرا در جنوب زندگی میکنند علوفهای بهجز درختان دریایی برای دامهای خود ندارند. آنها برای علوفهچینی از این نوع قایق استفاده میکنند (همو، جزیره ... ، 77- 78). در روستای رمین چابهار، فعالیت اصلی مردان ماهیگیری است. آنها قایقهایشان را هوری یا اوری مینامند. چوب این قایق را، که گال نامیده میشود، از هند میخرند و خودشان آن را میسازند. ساخت این قایقها بسیار دقیق است تا تعادل آن حفظ شود. آنها با مالیدن متناوب روغن جگر کوسهماهی به بدنۀ قایق، از پوسیدن چوب آن جلوگیری میکنند (برای آگاهی بیشتر از مراحل ساخت این نوع قایق، نک : احمدیان، 44-45). در جزیرۀ قشم، از هور برای ماهیگیری در نزدیکی ساحل استفاده میکنند (زند، 23).کَتَر هم قایقی کوچک و مخصوص ناخدا ست که او در مواقع لزوم، با کتر به کشتی یا ساحل میرود. در گذشته، لنجهای بزرگ کتری داشتند که درصورت سقوط یکی از خدمه در دریا، با آن او را نجات میدادند (نوربخش، بندر، 54). ماشوه نیز همچون کتر، نوعی قایق نجات است که بههنگام طوفان و غرقشدن کشتی، خدمه از آن برای نجات خود استفاده میکردند (همان، 55).
یکی از قایقهای مورداستفادۀ ساحلنشینان جنوب، مخصوصاً در روستای رمچاه قشم، قایقهای حصیری است. آنها این قایقها را از حصیر و چوب نخل میسازند. این قایق شاشه نام دارد که برای ماهیگیران کمبضاعت هزینۀ زیادی ندارد. در ساخت شاشه از میخ استفاده نمیشود و برای بههمبستن چوب نخل و حصیر آن، از سیم و طناب نایلونی بهره میگیرند (نوربخش، جزیره، 373). این قایق که در بوشهر، به شاش، شاشک و شاشی نیز معروف است، بهسبب جنس حصیری و سبکش در دریا غرق نمیشود (همو، فرهنگ، 283-284؛ نیز نک : تصویر 2، 3).ساعدی از قایقی به نام عامله نام میبرد که برای صید ماهی است. عامله قایقی بزرگ است و پاروزنان با آن در اطراف ساحل گشت میزنند و ماهی میگیرند (ص 7). در کیش، عامله قایقی ساختهشده از تختۀ ساج و کمبار (طنابی بافتهشده از پوستۀ نارگیل) است. میگویند چون این قایق سنگین است، کارگران آن بعد از مدتی دچار فتق میشوند (مختارپور، 67).در بوشهر و کیش، به قایقهایی که بار را بین کشتی و ساحل منتقل میکنند، تشاله میگویند (حمیدی، 205؛ مختارپور، 66). همچنین در بوشهر، بَرجی قایقی قدیمی بود که آن را از چوبهای درختان کهنسال، نخل و طناب میساختند و برای ماهیگیری از آن بهره میبردند (نوربخش، همان، 57). سمبوک را در کیش بیشتر برای صید ماهی و مروارید به کار میبرند. 2 تا 10 پاروزن در سمبوک جا میشوند که در دو طرف قایق مینشینند و البته شمارشان همیشه زوج است (مختارپور، 65). شاهوف از سمبوک بزرگتر است و تا 15 تن گنجایش دارد. قسمتی از این قایق از جلو و عقب سرپوشیده است و برای نگهداری طناب و محافظت سرنشینان در هنگام بارندگی است (همانجا). بَگاره را از کربالنخل (قسمت باقیمانده و خشکشدۀ شاخههای درخت نخل) درست میکنند و بااستفاده از طناب بافتهشده از پوستۀ نارگیل آنها را به هم متصل، و سپس، روی آن را با قیر سیاه میکنند. در گذشته، بهسبب فراوانی شمار این بگارهها در یکی از سواحل جنوبی کیش، این ساحل «سیفة ام البجاجیر» خوانده میشد (همو، 66). کوتیه نیز برای حمل بار استفاده میشد و در گذشته، بادبانی بود. جالبوت نیز در گذشته برای حمل بار در مسافتهای طولانی کاربرد داشت (همانجا). بَلَم قایق چوبی بومی در منطقۀ خوزستان است که بهسبب انطباق با وضع آبراههای باریک موجود در نیزارها، بهصورت باریک و کشیده ساخته میشود، چنانکه وسیلۀ حملونقل در مرداب شادگان نیز بلم بوده است (زاهدی، 68؛ ضرابی، 281-282). در میان اعراب مناطق مرزی خوزستان، همچون عربهای هور، استفاده از قایقهای ساختهشده از نیهای مردابها بسیار رایج است. آنها این نوع قایق را بلم مینامند و پرکاربردترین وسیله برای عبورومرورشان بـر مـرداب اسـت (نک : تسیجـر، 39، 48، 63، 97- 98، جم ). حتى کودکان نیز از نیها، کلکهایی درست میکنند که انتهای آن گاه بهصورت دماغۀ برگشته است و با آن به روستاهای اطراف میروند. نوع کاملتر این نوع کلکها، که بیشتر در مردابهای مرزی ایران و عراق کاربرد دارد، زمه خوانده میشود. این قایق 3 متر طول و 70 سانتیمتر عرض دارد و بدنۀ آن قیراندود میشود (همو، 153-154).در جنوب، برای استحکام بدنۀ قایق و دوام موتور لنجها از روغن جگر کوسه بهره میبرند (نوربخش، بندر، 184؛ برای آگاهی از نمونههای دیگر قایقهای جنوب، نک : مختارپور، 65- 69؛ پارسا، 36-50).
قایقرانی در مناطق دیگر نسبت به سواحل شمال و جنوب ایران کاربرد کمتری داشته است. آلمانی از قایقرانی به قصد شکار در دریاچۀ قم خبر میدهد (ص 844-846).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید