صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی / سورانی /

فهرست مطالب

سورانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 16 مرداد 1403 تاریخچه مقاله

سورانی / sôrānî/ ، از گویشهای زبان کردی، که از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی به ‌شمار می‌آید. این زبان از یک سو، همخوانهای انسدادی واک‌دار آغازین ایرانی باستان / -b،؛-d،؛-g / و واج چاکنایی / h/ را حفظ کرده است و از سوی دیگر، از برخی ویژگیهای صرفی خاص برخوردار است (بلو، «زبان کردی»، 544).
طبق تقسیم‌بندی‌ای که مورد توجه بیشتر محققان و زبان‌شناسان است، زبان کردی به 3 گروه گویشی تقسیم می‌شود: گروه شمالی، گروه مرکزی و گروه جنوبی. گویش مرکزی، موسوم به سورانی، بیشتر در شمال شرقی عراق (سلیمانیه، اربیل، کرکوک و خانقین) رایج است. همچنین، این گروه زبانی در ایران در جنوب استان آذربایجان غربی (مهاباد، سردشت، بوکان، پیرانشهر، اشنویه و بخشی از نقده، تکاب و شاهین‌دژ ) و ناحیۀ جنوبی‌تری در استان کردستان (سنندج، سقز، بانه و بخشی از بیجار، مریوان و کامیاران) رایج است (هیگ، 2؛ شیخ‌الاسلامی، 7؛ بلو، همانجا).

نظام نوشتاری

نظام نوشتاری معمولاً براساس نگارش دین غالب تعیین می‌شود؛ در دورۀ ایرانی نو، به‌دلیل پذیرش اسلام، خط عربی باب شد (ویندفوهر، 411) که سبب رواج نظام نوشتار عربی در گویش سورانی نیز گردید. شاعرانی چون نالی، حاجی قادر کویی، شیخ رضا طالبانی و جز آنها، آثار خود را با همین الفبا نوشتند (بلو، همان، 543). ازآنجا‌که واجهای/ ص، ث، ذ، ض، ظ، ط/ در نظام آوایی کردی وجود ندارند، از الفبای کردی حذف شده‌‌اند؛ به جای / ث/ و / ص/ از نشانۀ / س/ برای نشان‌دادن واج / s/ و به جای / ذ/ ، / ض/ و / ظ/ از نشانۀ / ز/ برای نشان‌دادن واج / z/ و از نشانۀ / ت/ برای ثبت واج / t/ استفاده می‌شود. همچنین، برای واجهایی که در زبان کردی کاربرد دارند و در زبان عربی وجود ندارند، نشانه‌هایی به الفبای کردی افزوده‌ شده است که عبارت‌اند از: / پ/ ، / چ/ ، / ﭪ/ ، / گ/ ، / ڵ/ ، / ۆ/ ، / ێ/ . همخوان / ﭪ/ معرف واج لبی - دندانی / v/ است و به‌عنوان واجی مستقل و متمایز از غلت / w/ به ‌کار می‌رود. نشانۀ / ۆ/ ، واو مجهول، در زبان فارسی امروز کاربرد ندارد. افزون‌براین، اگر الف (/ ا/ ) در آغاز کلمه بیاید، به‌صورت همزه ظاهر می‌شود، مانند ئه‌حمه‌د (احمد). در نظام نوشتاری این زبان از نشانه‌های حرکتی زَبَر (فتحه)، زیر (کسره) و پیش (ضمه) استفاده نمی‌شود و برای هر کدام، حرف خاصی وجود دارد: زَبَر با حرف ـه/ ه ، مانند حه‌سه‌ن (حَسَن)؛ زیر با ێ، مانند بیهنام (بِهنام)؛ ضمۀ کوتاه با یک واو، مانند کوردستان (کُردستان) و ضمۀ کشیده با دو واو، مانند کافوور (کافور). حروف مشدد نیز به‌صورت تکرار حرف، نشان داده می‌شوند، مانند موحه‌ممه‌د (محمّد) (شرفکندی، مقدمه، 16).

پیشینۀ نوشتار کردی

از قرون وسطی به‌بعد، زبان کردی دارای ادبیات مکتوب بوده است (ارانسکی، 127). بلو (همانجا) اعتقاد دارد که برای آغاز ادبیات کردی نمی‌توان تاریخی معین کرد، زیرا اطلاع دقیقی دربارۀ فرهنگ کردها در پیش از اسلام در دست نیست. از این زبان آثاری به خطهای عربی، فارسی و ترکی برجای مانده است، ازجمله می‌‌توان به آثار مورخ و زندگینامه‌نویس کُرد، ابن‌اثیر (سدۀ 6 ق/ 12 م) اشاره کرد. نخستین شاعر شناخته‌شدۀ کرد، علی حریری (399-472 ق/ 1009- 1079 م) است. مم و زین (mam ū zīn)، داستان منظوم عاشقانۀ احمد‌ خانی نیز با بیش از 650‘ 2 بیت، شاهکاری در ادبیات کردی است و بسیاری آن را شاهنامۀ کردی می‌دانند که در سدۀ 11 ق/ 17 م نوشته شده است. ملاخدر احمدی شاویسی ملقب به «نالی» (سدۀ 13 ق/ 19 م)، اولین شاعر بزرگی بود که اشعارش را به گویش سورانی نوشت (بلو، «زبان و ادبیات ... »، 14). در دوران معاصر نیز می‌توان از عبدالرحمان شرفکندی (هژار)، محمد شیخ‌الاسلامی (هیمن) و محمد قاضی نام برد. از کارهای برجستۀ عبدالرحمان شرفکندی، می‌توان به ترجمۀ کتاب قانون در طب از عربی به فارسی، ترجمۀ منظوم رباعیات خیام از فارسی به گویش سورانی و فرهنگ کردی ـ فارسی/ فارسی ـ کردی هه‌نبانه بۆرینه (hanbāna bôrina) اشاره کرد.

ویژگیهای آوایی

واکه‌ها

در نظام واجی گویش سورانی، 3 واکۀ کوتاه /a،؛؛u/ و 5 واکۀ بلند / ô، ē، ū، ā، ī/ وجود دارد (تکستن، 1؛ بلو، «زبان کردی»، 544). واکه‌های / ē/ و / ô/ در کردی ادامۀ واکه‌های بلند ایرانی میانه هستند که در فارسی و گویشهای دیگر از میان رفته‌اند (ویندفوهر، 419)، مانند واج / ô/ در واژۀ kôn «کهنه» و / ē/ در واژۀ lēw «لب».

همخوانها

در نظام واجی این گویش، 9 همخوان انسدادی  / ʔ، ς، q، g، k، d، t، b، p / وجود دارد؛ 3 واج / g، d، b/ واک‌دار و بقیه بی‌واک‌اند. واج / ς/ که یک همخوان حلقی است، در همۀ مواضع (آغاز، میان و پایان کلمه)، ولی واج / ʔ/ فقط در موضع آغازین ظاهر می‌شود، مانند ʔāw «آب» (رحیم‌پور، 75؛ رخزادی، 59). در این نظام واجی، ده همخوان سایشی / ž،؛ ʃ،؛؛؛؛؛؛ĥ،؛γ،؛x /  نیز وجود دارد. واج / v/ در گویش سورانی کاربرد اندکی دارد. واجهای بی‌واک / q/ و واک‌دار / ā/ به‌ترتیب در کلماتی مانند qāč «پا، ساق» و sāɣ «تندرست» مشاهده می‌شوند، اما در زبان فارسی این واجها، واج‌گونه‌های واج / q/ به‌ شمار می‌روند.
دو همخوان انسدادی ـ سایشی / ǰ/ و / č/ نیز در این نظام زبانی وجود دارد که هر دو کامی، و به‌ترتیب، واک‌دار و بی‌واک هستند (مکاروس، 17). در نظام واجی این گویش، 3 همخوان خیشومی / n،؛ŋ،؛m / وجود دارد. دو همخوان / ŋ/ و / n/ در تقابل با هم قرار می‌گیرند، مانند bāŋ «صدا» که در تقابل با bān «بام» قرار دارد.
افزون‌براین، در نظام واجی این گویش دو همخوان کناری واک‌دار/ ł/ و / 1/ در تقابل با هم قرار می‌گیرند که به‌ترتیب، لثوی ـ کامی و لثوی‌اند؛ به‌عنوان نمونه، واژۀ goł «جذامی» در تقابل با gol «گل» قرار دارد. همچنین، دو همخوان واک‌دار/ r/ و / ř/ وجود دارد؛ / r/ لثوی و تک‌زنشی است، ولی / ř/ همخوان لثوی ـ کامی و غلتان است. این دو همخوان نیز در تقابل با هم قرار می‌گیرند، مانند kař «کر، ناشنوا» در تقابل با kar «خر».
نیم‌واکه‌های این گویش، واجهای / w/ و / y/ هستند. این دو همخوان به‌لحاظ واجی، همخوان و به‌لحاظ آوایی، واکه‌اند. واج / y/ در پایان واژه ظاهر نمی‌شود، ولی / w/ در همۀ مواضع نمود پیدا می‌کند، مانند wišk «خشک»، kawā «قبا»، šaw «شب» (همانجا؛ رخزادی، 69).
گویش سورانی دارای ساختهای هجایی CV، CVC، CVCC، CCV، CCVC، CCVCC است؛ مانند ki/ kē «چه‌کسی؟»، dār «درخت»، halm «بخار»، jyā «جدا»، gyān «جان» و xwārd «خورد». در ساختهای هجایی با دو همخوان در آغازه، همخوان دوم فقط می‌تواند / y/ یا / w/ باشد (کریمی‌ دوستان، 416). افزون‌‌بر ساختهای هجایی یادشده، ساخت هجایی CVCCC هم در برخی از واژه‌ها مشاهده می‌شود، مانند rôyšt «رفت» (کلباسی، 4). عموماً تکیه بر روی آخرین هجای صورتهای غیرفعلی قرار می‌گیرد، اما در صورتهای فعلی، تکیه به آغاز واژه منتقل می‌شود. در حالت ندایی، تکیه روی هجای آغازین واژه است (بلو، «زبان کردی»، 545).

ویژگیهای صرفی و نحوی

اسم

در سورانی، اسم با نشانه‌های صرفی خاصی همراه می‌شود. برای دو مفهوم نکره و معرفه نشانه‌های صرفی متفاوتی وجود دارد. معرفه در این گویش از شاخصهایی است که آن را از زبان فارسی متمایز می‌کند. نشانۀ معرفه aka/ -ka- است، مانند birā «برادر» ← birā-ka «برادر <مشخص>»؛ kič «دختر» ← kič-aka «دختر <مشخص>». نشانۀ نکره نیز -êk/ -ê است، مانند kiç-êk «دختری» (تکستن، 16؛ هیگ، 220).
نشانۀ جمع به دنبال اسم ظاهر می‌شود و نشانه‌ای که بیشتر به‌ کار می رود، ān است. در برخی از گونه‌ها، نشانۀ جمع gal- نیز کاربرد دارد. دیگر نشانه‌ها‌ی جمع، āt- و jāt- هستند. این نشانه‌ها کاربرد محدودی دارند، مانند xayāl «رؤیا» ← xayālāt «رؤیاها»؛ sabzi «سبزی»← sabzijāt «سبزیجات» (تحقیقات ... ). نشانۀ اضافه نیز i- است که پس از اسم ظاهر می‌شود. در ترکیب وصفی معرفه، نشانۀ a- ظاهر می‌شود، مانند hotel a baś-aka «هتل خوب <مشخص>» (تکستن، همانجا).
در زبان کردی، پیش‌اضافه و پیرااضافه وجود دارد (دبیرمقدم، 604). پیرااضافه بدان معنا ست که اسم درون دو حرف اضافه قرار می‌گیرد؛ به‌عنوان نمونه، واژۀ māl «خانه» میان دو حرف اضافۀ la…-awa «از» قرار می‌گیرد: la māl-awa «از خانه». بنابراین، در گویش سورانی، گروه حرف اضافه به این دو صورت نمود می‌یابد: الف ـ حرف ‌اضافه + گروه اسمی، مانند bô min «برای من». این گروه از حرف اضافه‌ها عبارت‌اند از: da «در، به»، tē «در»، la «به، از، در»، lē «از، در»، pē «به»، wa «به»، bē «بدون»، ba «به، با»، bô «برای»، lagał «همراه، با». ب ـ حرف ‌اضافه + گروه اسمی + حرف اضافه. پیرااضافه‌ها در این گویش عبارت‌اند از: bo...wa «به سوی»، la...-da/ -dā «در»، la...-awa «از»، -da ... -dā «در»، lagał…ā «با».
صفت در این گویش، براساس جایگاهش نسبت به اسم، به دو نوع پیشین و پسین تقسیم می‌شود. مهم‌ترین صفات پیشین عبارت‌اند از: صفت اشاره، مانند aw «این»، aw gola «این گل»؛ صفت مبهم، مانند hīč «هیچ»، hīč kas «هیچ‌کس»؛ صفت شمارشی، مانند dū «دو»، dū pyāw «دو مرد»؛ صفت پرسشی، مانند čand «چند»، čand pyāw «چند مرد؟»؛ صفتهای بیانی نیز از مهم‌ترین صفتهای پسین‌اند، مانند bāš «خوب»، kiči bāš «دختر خوب». در این گویش برای بیان صفت تفصیلی و صفت عالی به‌ترتیب، تکواژ tir- «ـ ‌تر» و tirīn- «ـ ‌ترین» به پایان صفت افزوده می‌شود، مانند sārd «سرد»← sārd-tir «سردتر» ← sārd-tirin «سردترین» (تکستن، 12-19).

ضمیر

ضمایر شخصی: ضمایر شخصی منفصل در گویش سورانی عبارت‌اند از: min/ amin «من»، to/ ato «تو»، aw/ am «او»، ēma/ ama «ما»، ēwa/ ango «شما»، awān «آنها». ضمایر متصل شخصی دو گونه‌اند: نوع اول، شناسه، و نوع دوم، واژه‌بست خوانده می‌شود (هیگ، 233). شناسه‌ها فقط به فعل، ولی واژه‌بستها به اسم و فعل و ضمایر می‌پیوندند و برخی از نقشهای فرعی اسم را در زنجیرۀ گفتاری بر عهده می‌گیرند. شناسه‌ها و واژه‌بستها‌ی گویش سورانی به‌ترتیب در جدولهای 1 و 2 آمده‌اند (همو، 221-220؛ تحقیقات).

فعل

مانند بسیاری از زبانهای ایرانی، اجزای پایۀ فعلی در این گویش عبارت‌اند از: مصدر مختوم به n/ -in-، مادۀ فعلی مضارع و مادۀ فعلی ماضی. تکواژهای زمان به آغاز، و شناسه‌های صرفی به پایان این دو مادۀ فعلی متصل می‌شوند. پیشوند -da-/ ʔa در آغاز مادۀ مضارع، فعل مضارع اخباری می‌سازد (بلو، « زبان کردی»، 547). در این گویش، فعل از لحاظ عناصر سازندۀ آن در 3 دسته قرار می‌گیرد: فعل ساده، فعل پیشوندی و فعل مرکب. فعل پیشوندی به‌صورت یک پیشوند غیرفعلی و یک پایۀ فعلی ظاهر می‌شود، مانند dar hātin «برکشیده‌شدن»؛ ولی فعل مرکب از دو سازۀ نحوی تشکیل می‌شود: عنصرغیرفعلی (اسم، صفت، قید) و عنصر فعلی، مانند sar kawtin «بالارفتن/ کامیاب‌شدن». فعل منفی نیز با پیشوند نفی -na و -nā ظاهر می‌شود؛ -nā پیش از فعل مضارع اخباری، و -na پیش از هر صورت فعلی دیگر ظاهر می‌شود، مانند nā-řôm «نمی‌‌روم» (رخزادی، 206).

فعل در سورانی، فقط دو ساخت گذشته و حال دارد. ساخت فعل زمان حال با ساخت فعل زمان آینده یکی است و تنها براساس قید و مفهوم جمله، زمان حال یا آیندۀ فعل مشخص می‌شود. زمان نیز یکی از عواملی است که صورتهای زبانی را در این گویش دست‌خوش تغییر می‌کند، به‌طوری‌که در زمان حال، این گویش‌ از نظام زبانی فاعلی‌ ـ مفعولی، و در زمان گذشته، فعل متعدی از نظام زبانی غیرفاعلی ‌ـ مفعولی پیروی می‌کند (هیگ، 217؛ تحقیقات). در زمان حال، شناسه‌های گروه اول به ستاک افعال لازم و متعدی می‌پیوندند و فعل به‌لحاظ شخص و شمار با فاعل مطابقت دارد (نک‍ : جدول 3).
در زمان گذشته، واژه‌بستها جزء جدایی‌ناپذیر ساختار جملات در گویش سورانی‌اند و به‌عنوان یک سازۀ اسمی با کارکردهای نحوی جداگانه به ‌کار می‌روند. هر بند متعدی در زمان گذشته به یک واژه‌بست نیاز دارد، خواه فاعل متعدی در جمله باشد یا نباشد. در این نوع ساخت، اگر مفعول در جمله نمود پیدا نکند، واژه‌بست به ستاک گذشتۀ فعل می‌پیوندد؛ اما اگر فعل همراه با مفعول باشد، واژه‎ بست به مفعول می‌پیوندد (نک‍ : جدول 4). در این گویش، واژه‌بستها تمایل دارند چپ‌ترین سازۀ نحوی را در جمله به خود اختصاص دهند و این بدان معنا ست که جایگاه واژه‌بست در جمله متغیر است (هیگ، 226؛ تحقیقات).

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: