اقبال، سازمان چاپ و انتشارات
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 6 بهمن 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/272432/اقبال،-سازمان-چاپ-و-انتشارات
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
3
اقبال، سازمان چاپ و انتشارات \sāzmān-e čāp va (o) entešārāt-e eqbāl\، کتابفروشی، چاپخانه و مؤسسۀ نشر کتاب که بیش از یک سده در امر چاپ و نشر کتاب در ایران فعالیت داشته است. هرچند سازمان چاپ و انتشارات اقبال در 1321 ق/ 1903 م، در سالهای پایانی سلطنت مظفرالدین شاه، بنیاد نهاده شده است، اما پیشینۀ فعالیت خاندان اقبال در زمینۀ کتابفروشی به اواخر دورۀ ناصری بازمیگردد. محمدرحیم خوانساری، جد خاندان اقبال، که در اصفهان تحصیلات دینی داشت، در 1311 ق، به تهران آمد و در حجرۀ کتابفروشی عمویش، حاج میرزا محمد کتابفروش خوانساری، در تیمچۀ حاجبالدوله مشغول به کار شد (اقبال، یادنامه ... ، 100؛ نیز نک : ایران، 1308 ق، شم 748، ص 4). او بهزودی، بهطور مستقل به فعالیت چاپ و نشر کتاب پرداخت و در 1314 ق، در تیمچۀ حاجبالدوله حجرۀ کتابفروشی برپا کرد و چون هنوز حاجی نبود، به آقا محمدرحیم کتابفروش خوانساری شهرت یافت. کتاب توضیح البیان فی تسهیل الاوزان، که دربارۀ واحدهای پول و مقیاسهای اندازهگیری است، از نخستین کتابهایی بود که او در این دوره چاپ و منتشر کرد (همـان، 1314 ق، شم 896، ص 4). فعـالیت او در تیمچۀ حاجبالدوله تا اواخر دورۀ مظفری ادامه داشت. در 1321 ق، حاج محمدرحیم، کتاب حدائق السحر فی دقائق الشعر اثر رشید وطواط را منتشر کرد ( اطلاع، 1321 ق، س 25، شم 14، ص 8). در همین ایام، کتـابهـایی که او به چاپ میرساند، افزونبر تهران در شهرهای اصفهان، رشت و قزوین نیز توزیع میشد (همان، 1320 ق، شم 578، ص 4). حاج محمدرحیم کتابها را به چاپخانههای سنگی معتبر آن روزگار همچون چاپخانۀ حاج عبدالرحیم، حاج علمی و آقـا میرزا علیاصغر سفارش میداد (نک : اقبال، «کتابفروشی»، 113). او دو پسر به نامهای محمدباقر و محمدحسین داشت که بعدها به محمدباقر نهضت و محمدحسین اقبال کتابچی شهرت یافتند. این دو در زمان حیات پدر، به دستیاری و کارگزاری وی میپرداختند و در ادارۀ کتابفروشی پدر مشارکت داشتند. هنگامی که حاج محمدرحیم در 1321 ق، چاپخانهای تأسیس کرد، محمدباقر نهضت به سرپرستی چاپخانه گمارده شد و ادارۀ کتابفروشی را محمدرحیم بر عهده گرفت. این دو پس از مرگ پدر، مستقل به فعالیت چاپ و نشر کتاب ادامه دادند (همو، یادنامه، 101، «کتابفروشی»، 96). گفتنی است در نخستین چاپخانۀ سنگی متعلق به حاج محمدرحیم دو متخصص به نامهای آقا میرزا ابوالقاسم تابلونویس و آقا سیدمرتضى برغانی فعالیت داشتند (همو، یادنامه، 102). در اواخر دورۀ قاجار، محمدرحیم حجرۀ کتابفروشی خود در تیمچۀ حاجبالدوله را به دکانهای جلوخان شمسالعماره در خیابان ناصریه (ناصرخسرو کنونی) انتقال داد و کتابخانۀ اقبال را در 3 دهنه مغازه بنا نهاد که مدیریت آن را پدر برعهدۀ حاج محمدحسین اقبال گذاشته بود (همان، 103). بهنوشتۀ ایرج افشار، این کتابفروشی در حدود سال 1300 ش، متعلق به حاج محمدحسین اقبال و برادرش حاج محمدباقر نهضت بود (ص 106). در اواخر عمر حاج محمدرحیم، پسرانش محمدحسین و محمدباقر، تصمیم گرفتند تا هریک مستقل به فعالیت بپردازند. محمدباقر چاپخانۀ پدر را با نام چاپخانۀ نهضت دوباره سازماندهی کرد و محمدحسین نیز کتابخانۀ اقبال را به مالکیت خود درآورد. حاج محمدرحیم خوانساری در 1305 ش، بدرود حیات گفت (اقبال، همان، 104-105). گفتنی است در 1297 ش/ 1337 ق، ماهنامهای به نام اقبال توسط محمدباقر نهضت و با همکاری سید حسین رمزی و محمدحسین اقبال انتشار یافت. این نشریه در 1303 ش، نام نامۀ مصور اقبال به خود گرفت و انتشار آن بهصورت نامنظم تا 1313 ش، ادامه داشت. در سال 1312 ش، چاپخانهای به نام چاپخانۀ اقبال به این مجموعه افزوده شد که شامل یک دستگاه ماشین چاپ آمریکایی یکورقی بود. مکان چاپخانه در کوچۀ حاج نایب در خیابان ناصرخسرو قرار داشت. چاپخانه بعدها تجهیز شد و به مکانی بزرگتر در کوچۀ خدابندهلو واقع در خیابان ناصرخسرو انتقال یافت (همان، 111، 118). چاپ قرآن کریم با ترجمۀ فارسی در 1315 ش، از برجستهترین کارهای این دوره از کتابفروشی اقبال است (همان، 113، 116، نیز برای فهرستی از کتابهای چاپی این دوره، نک : 118). کتابفروشی اقبال تا 1319 ش، در خیابان ناصرخسرو فعالیت داشت. در این سال، شماری از کتابفروشان خیابان ناصرخسرو بهسبب طرح بنای مجموعۀ وزارت دارایی مجبور به ترک این محل شدند. شماری از کتابفروشان به بابهمایون و شماری هم به شرق خیابان ناصرخسرو، که طرح گسترش در آن اعمال نمیشد، رفتند. کتابخانۀ اقبال نیز بهناچار، به خیابان شاهآباد (جمهوری اسلامی کنونی) جنب کوچۀ آقا سید هاشم انتقال یافت (همان، 122-123؛ افشار، 109؛ مرادی، 3/ 1662). محمدحسین اقبال پس از مرگ پدر اقدام به چاپ کتابهای درسی کرد که 19 عنوان از آنها را مؤسسه میان سالهای 1306-1310 ش، انتشار داد (اقبال، همان، 107- 109). جواد اقبال پسر ارشد حاج محمدحسین، که از 1315 ش، بهتدریج در امور کتابفروشی اقبال مشارکت داشت، از 1320 ش، کارهای مربوط به چاپ و فروش کتاب در مؤسسۀ اقبال را بر عهده گرفت و تا 1360 ش، ادارۀ این مؤسسۀ انتشاراتی را عهدهدار بود (همو، «کتابفروشی»، 96).مؤسسۀ اقبال به خواست حاج محمدحسین در 1324 ش، نام «شرکت نسبی حاج محمدحسین اقبال و شرکا» گرفت و به این ترتیب همۀ فرزندان او در این مؤسسه صاحب سهمی شدند (همو، یادنامه، 56). حاج محمدحسین در 1344 ش، بدرود حیات گفت و شرکت نسبی اقبال به رهبری جواد اقبال همچنان ادامۀ فعالیت داد (همان، 137). جواد اقبال از 1350 ش، به مدت 7 سال رئیس اتحادیۀ ناشران و کتابفروشان تهران بود. این شرکت در آذر 1356 براثر نارساییهای مالی و مشکلات دیگر منحل شد (همان، 141). پس از آن، جواد اقبال «سازمان چاپ و انتشارات اقبال» را تأسیس کرد. این مؤسسه در 1382 ش، صدمین سال فعالیت خود را جشن گرفت (همو، «کتابفروشی»، 99). بهنوشتۀ ایرج افشار، مؤسسۀ اقبال تا نیمۀ دهۀ 1340 ش، بیش از 100‘1 جلد کتاب تاریخی، ادبی و دینی منتشر کرده بود (ص 106). از این شمار میتوان به مجموعۀ تاریخ تمدن اثر ویل دورانت در 27 جلد اشاره کرد که چاپ آن از 1336 تا 1359 ش، طول کشید. فهرست کتابهای چاپی این مؤسسه از 1280 تا 1380 ش منتشر شده است (نک : اقبال، یادنامه، 145- 169).
اطلاع، تهران، 1320-1321 ق؛ افشار، ایرج، «وفیات معاصرین»، یغما، تهران، 1344 ش، شم 202؛ اقبال، جواد، «کتابفروشی»، کتابفروشی، یادنمای بابک افشار، تهران، 1383 ش، ج 1؛ همو، یادنامۀ اقبال، تهران، 1381 ش؛ ایران، تهران، 1308-1314 ق؛ مرادی، فرید، تاریخ چاپ و نشر کتاب فارسی (از برآمدن تا انقلاب)، تهران، 1394 ش.
مسعود تاره
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید