افسران ناسیونالیست، سازمان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 6 بهمن 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/272419/افسران-ناسیونالیست،-سازمان
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
3
افسران ناسیونالیست، سازمان \sāzmān-e afsarān-e nāsiyonālīst\، تشکیلاتی مخفی با هدف اصلاح ارتش که با عنوانهای گروه افسران ناسیونالیست، گروه سربازان ناسیونالیست و سازمان گروه ملی هم نامیده شده است. تشکیلات این سازمان در اوایل 1331 ش، در تهران در خانۀ سرهنگ محمود افشـارطوس (ه م) و بـا حضور تنی چند از افسران ملیگرا، مانند سرهنگ غلامرضا مصور رحمانی، سرهنگ قدرت دبیرسیاقی، سرهنگ یاوری و سرهنگ محمد اشرفی شکل گرفت. این افسران از دستهبندی، تبعیض و رواج فساد در ارتش ایران در سالهای پس از جنگ جهانی دوم ناخشنود بودند و پس از چند جلسه بحث و گفتوگو و چارهجویی و نیز با مطالعاتی دربارۀ راه و روش آینده، بر سر اصول ایجاد سازمانی مخفی برای مبارزه در راه اصلاح ارتش به توافق رسیدند (نک : مصور، 206-212؛ نجاتی، تاریخ ... ، 1/ 53-54). افسران عضو این تشکیلات، وابستگی حزبی نداشتند و هیچ حزب سیاسی در تشکل آنان نقشی نداشت. ازاینرو، ایدئولوژی آرمانگرایانۀ متکی به سازمانهای بینالمللی، یا تشکل و انضباط مبتنی بر اینگونه ایدئولوژیها در مرام و عمل آنان دیده نمیشد (کاتوزیان، 163). هدف این سازمان مطابق اساسنامۀ آن، عبارت بود از: 1. پشتیبانی از نهضت ملی و همکاری با دولت دکتر محمد مصدق به منظور برقراری حکومت مردمسالار؛ 2. انتزاع اداره و فرماندهی نیروهای مسلح از شاه، و واگذاری آنها به دولت قانونی؛ 3. مبارزه با فساد در ارتش و سازمانهای انتظامی، برکناری همۀ امرای ارتش از درجۀ سرلشکری به بالا از خدمت، و کنارگذاشتن عناصر ناصالح از درجۀ سرتیپی به پایین از سوی هیئتهای منتخب افسران رستههای مختلف ارتش. شرایط عضویت در این سازمان، عبارت بود از: داشتن تحصیلات نظامی، صحت عمل در امور مالی، حسن سابقه، و تمایل مثبت به نهضت ملی. در زمانی کوتاه، شماری از افسران با سوگند به قرآن کریم به سازمان ملحق شدند و این تشکیلات مخفی وارد مرحلۀ عملیاتی شد. افزونبر شخصیتهایی مانند افشارطوس و سرتیپ محمود امینی، افرادی دیگر مـانند حسین آزمـوده (ه م) به ایـن سازمان راه یافتند که بعدها سوگند خود را شکستند و درعمل به آن سازمان خیانت ورزیدند (مصور، 211-213، 380- 382). شمار افسران عضو سازمان در نیروی هوایی از 21 تن، و در رستههای دیگر از چند ده تن تجاوز نمیکرد، درحالیکه حزب تودۀ ایران (ه م) در آن زمان، نزدیک به چندصد افسر ارتش در تشکیلات مخفی نظامی خود عضو داشت (مصور، 399). هیئت مدیرۀ سازمان افسران ناسیونالیست پس از مدتی بهنسبت طولانی، که توانست موافقت دکتر محمد مصدق در خصوص انتزاع اختیار سازمانهای انتظامی از شاه را جلب کند، این افراد را برای تصدی ریاست دستگاههای مختلف انتظامی کشور پیشنهاد کرد: نخستوزیر، وزیر دفاع ملی؛ سرتیپ محمود امینی، رئیس ستاد ارتش؛ سرتیپ محمود افشارطوس، رئیس شهربانی کل کشور؛ سرتیپ تقی ریاحی، معاون وزارت جنگ؛ و سرتیپ مهدی سپهپور، رئیس ستاد نیروی هوایی. دکتر مصدق با اتکا به این اقدامات، در دیدار خود با شاه در 25 تیر 1331، از او خواست که مسئولیت وزارت جنگ را به نخستوزیر واگذارد و چون شاه این پیشنهاد را نپذیرفت، از سمت نخستوزیری استعفا داد. استعفای او، واکنش گستردۀ مردم، و وقایع 30 تیر 1331 را در پی داشت. سازمان در موضوع تصفیۀ افسران، بر این باور بود که طرح اصلاح ارتش را باید در ردۀ افسران و فرماندهان به اجرا گذاشت، نه سربازان. به نظر این سازمان، بدون تصفیۀ ارتش، نمیشد نیروی انتظامی را در راه هدفهای دولت ملی به کار گرفت، و با حضور افسران فاسد و وابسته در ارتش، دولت نمیتوانست از توطئههای شاه و عناصر وابسته به استعمار خارجی مصون بماند (حجازی، 63). دکتر محمد مصدق تا پیش از وقایع 30 تیر دراینباره تردید داشت. او پس از بازنشستهکردن گروهی از افسران ارتش، نگران بود که تصفیۀ وسیع در ارتش، آنهم به هنگامی که نهضت ملی در جبهههای مختلف مشغول مبارزه بود و مخالفتهای عمدهای از سوی عناصر متنفذ بر ضد دولت شکل گرفته بود، مبادا به مصلحت کشور نباشد، و چه بسا موجب تقویت نیروی مخالفان برای براندازی دولت ملی شود. بااینحال، دکتر محمد مصدق بهتدریج به قضاوت و حسن نیت این سازمان اعتماد کرد و پیشنهادهای آن را برای تصفیه در ارتش پذیرفت. در اواخر سال 1331 ش، افسران منتخب در رستههای مختلف، که بیشتر آنان نامزدهای سازمان بودند، پس از بررسیها، 360‘1 تن از افسران ارتش را دارای صلاحیت خدمت ندانستند، و در مرحلۀ نخست 136 تن از آنان کنار گذاشته شدند (مصور، 224-227). در وقایع 30 تیر 1331، افسران عضو سازمان با خودداری از تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان و گاه پیوستن به صفوف آنان، و نیز پیرویکردن خلبانان از دستور سازمان و نادیدهگرفتن دستورهای آمادگی پرواز، در پیروزی مردم نقش مهمی ایفا کردند (نک : همو، 220- 221؛ نجاتی، جنبش ... ، 229). سازمان افسران ناسیونالیست پس از انتصاب سرتیپ تقی ریاحی به ریاست ستاد ارتش در 10 اسفند 1331، و بهرغم کسب موفقیت در شکست توطئۀ 30 تیر و برکناری افسران ناسالم، به اختلاف، چنددستگی و پراکندگی در درون خود دچار شد. سازمانْ سرتیپ ریاحی را بهرغم تحصیلات عالی مهندسی، درستکاری، حسن خدمت و وفاداریاش به نهضت، گزینۀ مناسبی برای تصدی ریاست ستاد ارتش در آن اوضاع بحرانی نمیدانست، زیرا او تجربه و سابقۀ فرماندهی نظامی و ستادی نداشت و فرماندهان یگانهای بزرگ رزمی او را نمیشناختند. این انتصاب که در شرایط بحرانی، با شتاب و بدون مشورت با دیگر مقامات ارتش و شورای فرماندهی سازمان صورت گرفته بود، از همان آغاز با انتقاد و اعتراض فرماندهان و افسران نیروهای سهگانه روبهرو شد. هیئتمدیرۀ سازمان پیشازآن، سرتیپ محمود امینی را، که حائز همۀ شرایط لازم بود، برای آن سمت معرفی کرده بود (همو، «کودتا ... »، 8- 9). سبب این انتصاب به گونههای مختلف تفسیر شده است (برای جزئیات، نک : سررشته، 28؛ مصور، 229-230؛ نجاتی، همان، 9؛ زیرکزاده، 305). اختلاف و رقابت درون سازمان افسران ناسیونالیست، در فروردین 1332 فاش شد و پراکندگی اعضا و توقف فعالیت شورای فرماندهی سازمان را به دنبال داشت. ربودهشدن و قتل سرتیپ افشارطوس، رئیس شهربانی، در 1 اردیبهشت 1332، به توان سازمان و روحیۀ افسران عضو آن ضربۀ سختی وارد ساخت و آن را بیشازپیش در معرض فروپاشی قرار داد. در مرداد 1332 و در خلال انتشار شایعۀ کودتا در روزهای 25 تا 28 مرداد، سازمان در عمل از هم پاشیده بود و افسران عضو آن به نظارهگران سرکوب مردم از سوی جناح سلطنتطلب ارتش به فرماندهی سرلشکر (بعداً سپهبد) فضلالله زاهدی تبدیل شده بودند (علیبابایی، 87؛ نجاتی، همانجا). جز افشارطوس که به طرز فجیعی به قتل رسید، دیگر افسران عضو سازمان پس از کودتای 28 مرداد 1332، محاکمه، زندانی و تبعید شدند و چون ادامۀ کار در دولت برای آنان ممکن نبود، بیشترشان پس از آزادی به کارهای غیردولتی رو آوردند (نک : مصور، 400-401).
حجازی، مسعود، رویدادها و داوری (1329- 1339 ش)، تهران، 1375 ش؛ زیرکزاده، احمد، پرسشهای بیپاسخ در سالهای استثنایی، به کوشش ابوالحسن ضیاء ظریفی و خسرو سعیدی، تهران، 1376 ش؛ سررشته، حسینقلی، خاطرات من (یادداشتهای دورۀ 1310-1314 ش)، تهران، 1367 ش؛ علیبابایی، غلامرضا، تاریخ نیروی هوایی ایران از پهلوی تا انقلاب، تهران، 1383 ش؛ کاتوزیان، محمدعلی، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ترجمۀ فرزانه طاهری، تهران، 1372 ش؛ مصور رحمانی، غلامرضا، کهنهسرباز خاطرات سیاسی و نظامی، تهران، 1366 ش؛ نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیستوپنجسالۀ ایران (از کودتا تا انقلاب)، تهران، 1371 ش؛ همو، جنبش ملیشدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332، تهران، 1366 ش؛ همو، «کودتای 28 مرداد»، ایران فردا، تهران، 1370 ش، س 1، شم 2.
مرتضى رسولپور (دانا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید