اسلام، مدرسه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 28 دی 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/272327/اسلام،-مدرسه
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
3
اسلام، مدرسه \madrese-ye eslām\، از نخستین مدارس ملی تهران (تأسیس: 1317 ق/ 1899 م)، که توسط سید محمد مجتهد طباطبایی، روحانی مشروطهخواه تهران تأسیس شد.مدرسۀ اسلام با اجازۀ سید محمد مجتهد طباطبایی، و با مسئولیت فرزندش محمدصادق تأسیس شد. مکان مدرسه در محلۀ سنگلج، گذر درب خانقاه، جنب مدرسۀ دینی حاج رجبعلی بود (معارف، شم 25، ص 2). مدیریت مدرسه نخست به سید حسن خان، که با تحصیلات جدید آشنا بود و با سید محمدصادق طباطبایی هم نسبتی داشت، سپرده شد؛ اما سید حسن نتوانست از عهدۀ ادارۀ مدرسه برآید و از آن پس، میرزا محمد شریعتمدار کرمانی از سوی سید محمدصادق طباطبایی بهعنوان ناظم و معلم مدرسه به همکاری دعوت شد. میرزا محمد، مؤلف تاریخ بیداری ایرانیان است. او بهدلیل شایستگی در ادارۀ مدرسۀ اسلام، از سوی میرزا علیاصغر خان اتابک صدراعظم لقب «ناظمالاسلام» (ملهم از سمت نظامت مدرسۀ اسلام) دریافت کرد (هاشمی، 29). تأسیس مدرسۀ اسلام بهدلیل اینکه مؤسس آن یکی از روحانیان و مراجع تقلید مردم تهران بود، عامل مهمی در گسترش مدارس نوین به شمار میآمد (نک : ناظمالاسلام، 362).برای مدرسۀ اسلام 3 دورۀ آموزشی در نظر گرفته شده بود: دورۀ ابتدایی که در آن به دانشآموزان خواندن و نوشتن فارسی، اصول دین، احکام فرعیه، اخلاق، تفسیر و مختصری از دیگر علوم تدریس میشد. در دورۀ علمی دانشآموزان صرفونحو، علوم ادبی، ریاضی، اخلاق و مقدمات [علوم فقهی] را میآموختند. در این دو دوره هریک از دانشآموزان ماهانه یک تومان شهریه پرداخت میکردند. دورۀ سومی هم ویژۀ کودکان تهیدست بود که در آن فقط خواندن و نوشتن فارسی و شرح مسائل شرعی آموزش داده میشد. این دسته از دانشآموزان نصف شهریۀ معمول مدرسه را پرداخت میکردند (معارف، همانجا). گویا دورۀ ابتدایی و علمی در 4 کلاس سپری میشد. این کلاسها با نام مقدماتی، ابتدایی، ادنى، و اعلى نامگذاری شده بودند و در آنها بهتدریج آموزش الفبا، خواندن و نوشتن فارسی، آموزش خوشنویسی و آموزش صرف عربی، خواندن قرآن، سیاق، فارسی، حساب و هندسه، جغرافیا و شیمی آموزش داده میشد ( نهضت ... ، 17). چندی پس از گشایش مدرسههای نوین در تهران، انجمن معارف تصمیم به یکسانسازی برنامههای درسی در مدارس را داشت. بهگفتۀ دولتآبادی مدرسۀ اسلام در آن زمان، حاضر به پیروی از برنامۀ انجمن نشد و برنامۀ خاص خود را در آموزش دانشآموزان ادامه داد (1/ 312).مدرسۀ ملی اسلام، افزونبر دریافت شهریه از دانشآموزان، از سوی برخی رجال سیاسی و دوستداران معارف، حمایت مالی میشد. از جملۀ کسانیکه به مدرسۀ اسلام کمک مالی کردند، میتوان از صدراعظم وزیر دربار، حاج امجدالدوله، قوامالدوله، سیفالدوله، ممتازالدوله، صنیعالسلطنه و میرزا حسین خان معتمـدالسلطـان نـام بـرد ( تـربیـت، 1320 ق، شم 264، ص 1059). همچنین از 1320 ق، به مدرسۀ اسلام اعانۀ دولتی تعلق گرفت. کارکنان و معلمان مدرسه در نخستین سالهای فعالیت آن عبارت بودند از: ناظمالاسلام کرمانی، ناظم مدرسه؛ شمسالحکما، معلم عربی، طب، تحویلدار و حافظالصحۀ مدرسه؛ معتمدالسلطان میرزا اسدالله خان، معلم ریاضی؛ شیخ عبدالخالق، معلم اتاق یک عربی؛ میرزا عبدالوهاب، معلم اتاق دوی عربی؛ میرزا احمد خان، معلم سیاق؛ میرزا حسین خان و میرزا علی خان، معلم مشق؛ آقا شیخ محمد، معلم ابتدایی؛ معینالسادات، دفتردار کل؛ میرزا اللهوردی، معلم فارسی؛ میرزا عباسقلی، معاون ابتدایی؛ و استاد اصغر قالیباف. همچنین میرزا رضا خان مهندس که معلم ریاضی دارالفنون بود، در مدرسۀ اسلام هندسه، جبر و مقابله، جغرافی و نقشهکشی تدریس میکرد. بنابه گزارش روزنامۀ تربیت چند تن از فارغالتحصیلان مدرسۀ اسلام بهعنوان معلم در کلاسهای ابتدایی به تدریس میپرداختند (1318 ق، شم 213، ص 854-855؛ نوروز، 1321 ق، شم 18، ص 2). مدرسۀ اسلام امتحانات خود را بهصورت سالانه برگزار میکرد. مراسم امتحان که همراه با جشن آغاز سال جدید آموزشی بود، بیشتر با حضور شخصیتهای سیاسی و دینی برگزار میشد. در جشن امتحانات پایان سال اول، که 160 تن دانشآموز در آن امتحان دادند، امامجمعۀ تهران حضور داشت. همچنین جمعی از دانشآموزان مدرسههای هدایت و تربیت که زیرنظر سید محمد طباطبایی اداره میشدند، در مدرسۀ اسلام حاضر بودند ( اطلاع، 1318 ق، شم 535، ص 2). نخستین دورۀ امتحانات بخش علمی مدرسه، مربوط به درس ریاضی و جغرافی، با دعوت از حاج نجمالدوله معلم کل ریاضی برگزار شد و میانگین نمرات دانشآموزان هجدهونیم از بیست بود ( تربیت، 1319 ق، شم 232، ص 935؛ برای نتیجۀ امتحانات سـال 1320 ق، نک : همان، 1320 ق، شم 264، ص 1058- 1059). در جمادیالآخر 1320 مکان مدرسه بهدلیل افزایش شمار دانشآموزان تغییر کرد و به خانۀ مجدالاشراف در همسایگی خانههای نظامالسلطنه منتقل شد ( اطلاع، 1320 ق، شم 580، ص 2). در محل جدید قریب به 200 تن دانشآموز به تحصیـل مشغـول شدند (همـان، شم 584، ص 2).از جملۀ ویژگیهای مدرسۀ اسلام، توجه به آموزشهای فنی دانشآموزان بود. در مدرسه کارگاه قالیبافی وجود داشت و دانشآموزان در صورت تمایل، میتوانستند در آن مشغول به کارآموزی شوند. بنا بود کارگاههای دیگری همچون کفاشی، خیاطی، صحافی و نجاری هم برپا شود (همان، 1318 ق، شم 529، ص 4)، اما اطلاعی از گشایش آنها در دست نيست. کارگاه قالیبافی مدرسه بیش از 10 سال دایر بود (همان، 1320 ق، شم 584، ص 2؛ ندای وطن، شم 127، ص 3). در سال 1323 ق، بنابه دستور سید محمد طباطبایی، خواندن روزنامه نیز به برنامۀ درسی دانشآموزان افزوده شد. دانشآموزان از طریق مطالعۀ روزنامه، ضمن آموزش خواندن فارسی، از اخبار روز هم آگاه میشدند. بهاینمنظور هر هفته 50 شماره از روزنامۀ هفتگی ادب با تخفیف ویژه در اختیار دانشآموزان قرار داده میشد. روزنامۀ ادب در این زمان با حروف سربی به چاپ میرسید ( ادب، شم 145، ص 4-5). ناظمالاسلام کرمانی همزمان با فعالیت در مدرسۀ اسلام، روزنامهای به نام نوروز با چاپ سنگی در این مدرسه منتشر میکرد. روزنامۀ نوروز از سال سوم به کوکب دری تغییر نام داد و دفتر روزنامه تا ربیعالآخر 1325 که شمارۀ 11 آن منتشر شد، همچنـان در مدرسـۀ اسلام دایر بـود (نک : نـوروز، 1322 ق، شم 1، ص 1). پس از استقرار مشروطه در ایران، سید محمدصادق طباطبایی مدیر مدرسه، بهدلیل اشتغال به فعالیتهای سیاسی و نمایندگی مجلس شورای ملی، فرصت رسیدگی به امور مدرسۀ اسلام را نداشت و از ادارۀ مدرسه کناره گرفت. سید محمد، مدیریت مدرسه را به عموی خود سید اسدالله طباطبایی سپرد. چندی بعد در 1325 ق، ناظمالاسلام کرمانی از مدرسۀ اسلام کناره گرفت و بیشتر وقت خود را صرف تألیف و انتشار روزنامه کرد (هاشمی، 29). کنارهگیری ناظمالاسلام، مشکلی برای ادامۀ فعالیت مدرسۀ اسلام پدید نیاورد و سید اسدالله طباطبایی با تشکیل انجمنی به نام انجمن صناعت در مدرسۀ اسلام کوشید امکانات بیشتری برای آموزش حرفهای در مدرسههای ملی فراهم کند ( ندای وطن، همانجا).پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت و افتتاح دوبارۀ مجلس، در بسیاری از مدرسههای ملی تهران انجمنهایی برای آموزش بزرگسالان برپا شد. در مدرسۀ اسلام نیز «کمیتۀ مدرسۀ اسلام» به بیش از 180 بزرگسال خدمات آموزشی میداد. بزرگسالان، دروسی همچون زبان فرانسوی، تاریخ عمومی، دفترداری، ریاضیات، حقوق، جغرافیـا و زبان فارسی میآموختند ( ایران نو، شم 110، ص 3). در سال 1309 ش، مدرسۀ اسلام بهصورت دبستان و دبیرستان بود و در مقطع دبستان 160 تن، و در مقطع متوسطه 106 تن دانشآموز داشت. مدرسه بنابه تصویب وزارت معارف ماهانه 150 تومان کمکهزینه از دولت دریافت میکرد. در جلسۀ 96 از دورۀ هفتم مجلس شورای ملی، مؤید احمدی، نمایندۀ مجلس، گزارشی از مشکلات مالی مدرسۀ اسلام را به مجلس ارائه داد. مدرسۀ اسلام در آن زمان ماهانه 200 تومان کمکهزینه نیاز داشت و با آنکه دولت پذیرفته بود 150 تومان از این کمکهزینه را بپردازد، مدتی بود که مدرسه دریافتی نداشت. بههمیندلیل مدیر مدرسه درخواست کرده بود در صورت نرسیدن کمکهزینه، مدرسه را به دولت واگذار کند. ظاهراً مشکل کمکهزینۀ مدرسه در آن سال رفع شد و مدرسه همچنان به کار خود ادامه داد. دو مقطع تحصیلی مدرسه دستکم تا سال تحصیلی 1314-1315 ش، بهصورت مدرسۀ غیر دولتی فعالیت داشت. در این سال، مدرسه دارای 281 دانشآموز در مقطع ابتدایی، و 113 دانشآموز در مقطع دبیرستان و 18 آموزگار بود (سالنامه ... ، 9، 33). مکان مدرسه را در این ایام در بازارچۀ حاج محراب خیابان شاپور (وحدت اسلامی کنونی) گفتهاند؛ نشانی دیگری نیز در حدود محل پیشین در دست است: خیابان شاپور، تقاطع بوذرجمهری و شاپور، در یک کوچۀ دومتری، پشت خانۀ شعبان جعفری (باستانی، 12). آخرین مدیر مدرسۀ اسلام که از نام او اطلاع داریم، شیخ حسین خرمی است. او را روحانی «باسواد و اهل مطالعه» دانستهاند؛ بهطوریکه نتیجۀ مطالعات شخصی خود را بهطور جنبی در اختیار دانشآموزان مدرسه میگذاشت («یادکردی ... »، 50-51).
ادب، تهـران، 1323 ق بب ؛ اطلاع، تهـران، 1318-1320 ق؛ ایران نو، تهران، 1327 ق؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، «پینوشتها بر ستارهای درخشان»، در مقدمۀ روزنامۀ کوکب دری، تهران، 1384 ش؛ تربیت، تهران، 1318-1320 ق؛ دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1361 ش؛ سالنامه و آمار 1314-1315، تهران، 1315 ش؛ معارف، تهران، 1317 ش؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1363 ش؛ نـدای وطن، تهران، 1325 ق بب ؛ نوروز، تهران، 1321-1322 ق؛ نهضت مشروطۀ ایران برپایۀ اسناد وزارت امور خارجه، تهران، 1370 ش؛ هاشمی کرمانی، محمد، «شرححال نـاظـمالاسـلام کرمـانـی»، تـاریـخ بیـداری ایـرانیـان (نک : هم ، ناظمالاسلام)؛ «یادکردی از مرحوم ناصر نجمی، مردی از سنگلج دارالخلافه»، کیهان فرهنگی، تهران، 1382 ش، شم 201.
مسعود تاره
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید