اسپهبد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 27 دی 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/272302/اسپهبد
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
3
اسپهبد \espahbo(a)d\، علیرضا (آذر۱۳۳۰- اسفند ۱۳۸۵/ دسامبر 1951- مارس 2007)، نقاش و گرافیست معاصر.
علیرضا اسپهبد در تهران زاده شد. مادرش شمسالملوک سیگاریان و پدرش رحمتالله اسپهبد بود ( ایرانیکا، npn.). وی از کودکی علاقۀ بسیاری به نقاشی داشت. در همان دورۀ کودکی، آموزش نقـاشی را نزد تابلوساز محلهشان، جعفر رهنما که دستی در نقاشی نیز داشت، آغاز کرد (اسپهبد، «تصویر ... »، 14؛ حسینی، 12) و برای ادامۀ تحصیل به هنرستان پسرانه رفت. تحصیلات دانشگاهی را در رشتۀ گرافیک دانشکدۀ هنرهای تزیینی (1354 ش) و بعدتر در دانشگاه «گلد اسمیث» لندن در رشتۀ لیتوگرافی (1357 ش) ادامه داد. در دوران تحصیلش در ایران با رادیو تلویزیون ملی ایران و مجلۀ رسمی آن، تماشا، بهعنوان گرافیست همکاری داشت. در همین سالها با همکلاسی خود، میترا ابراهیمی ازدواج کرد و بعدها صاحب فرزندی بهنام بامداد شدند ( ایرانیکا، npn.). اسپهبد پس از بازگشت به ایران نیز در زمینۀ نقاشی و گرافیک فعال بود. در دهههای 1360 و 1370 ش، کارِ گرافیک نشریاتی چون کتاب جمعه، آدینه، مفید، صنعت حملونقل، ایران فردا و چند نشریۀ دیگر را انجام میداد و از همین راه گذران زندگی میکرد. دوستی دیرپای او با احمد شاملو نیز از زمان همکاری در کتاب جمعه آغاز شد و بعدها شاملو با نگاهی به آثار دهۀ 1360 ش اسپهبد، «ترجمان فاجعه» را سرود و به او تقدیم کرد. همسویی اسپهبد با مردم و اجتماع و دغدغههای بنیادین آنها، توجه شاعران و نویسندگان دیگری چون منوچهر آتشی، نصرت رحمانی، رضا براهنی و جواد مجابی را نیز به او جلب کرد و موجب شد نوشتهها و اشعاری را به اسپهبد تقدیم کنند. در سال 1376 ش، گزیدهای از آثار اسپهبد، از 1350 تا 1376 ش، در کتابی با مقدمۀ آیدین آغداشلو و جواد مجابی منتشر شد. همچنین انجمن «قلم» آلمان در چند دوره، نقاشیهای اسپهبد را برای روی جلد ویژهنامهها و کارتپستالهایی به مناسبت «روز آزادی بیان» یا «روز جهانی زن» استفاده کرد (همان). اسپهبد را هنرمندی دانستهاند که به قول خودش این واقعیت را همچون تعهدی پذیرفته است که بیتفاوت و خنثى نمـاند و از نقاشی تنها زینت دیوار نسـازد (نک : برگزیده ... ، 29). آثار اسپهبد از همان ابتدا خالی از ارجاعات تاریخی و بومی بود که موجب شده است در ارزیابی کلی، آثار او را مدرن بدانند (براهنی، 26). مضمون اصلی نقاشیهای وی بهگمان منتقدان، «چهرۀ انسان و رنج او» (آغداشلو، 14)، «انسان و سرنوشت تراژیک او» (مجابی، 21)، «انسان و تن او» (مهاجر، 38) و عناوینی از این دست است. موضوع و مخاطب آثار او مردماند و ازهمینرو، تابلوها پرداختهایی واقعنما و دقیق دارند تا پیامشان روشن باشد (مجابی، 22). شناخت اسپهبد از هنر فیگوراتیو و انتزاعی، امکان استفادۀ هنرمند از هر دو زبان را برای بیان مضامین مورد نظرش فراهم کرده است (شمخانی، 221). 3 مؤلفۀ اصلی را ــ در عین ارائۀ ترکیبهای متنوع ــ در اندیشه و آثار اسپهبد، محوری دانستهاند: معرفت سیـاسی؛ نگرش مضمونی؛ و گرایش فیگوراتیو ـ گرافیک (مختاری، 42). نگرش مضمونی در خدمت بیان معرفت سیاسی او ست. آثار اسپهبد را میتوان نوعی «آبستراکسیون گویا» دانست در مقابل «انتزاعیگری لال» یا بیمحتوا (شمخانی، همانجا). حضور فیگور انسان، دلالت معنایی مستقیمی میآورد که نگرش مضمونی هنرمند را محقق میکند. گرایش گرافیکی نیز برآمده از تجربۀ طولانی هنرمند در عرصۀ گرافیک است که موجب تدقیق صحنهبندی و استحکام طراحی آثارش میشود (نک : مختـاری، 42-45)؛ اگرچه روند آثـار اسپهبد را از ابتدا تا دوران متأخرش روندی از بیان گرافیکی بهسوی بیان خالص نقاشی وصف کردهاند (آغداشلو، ۱۷؛ مجابی، ۲۳).
در طی سالهای آفرینش هنری اسپهبد، چند دورۀ کاری بهوضوح مشخص است. این دورهها چه ازلحاظ تکنیکی و چه ازلحاظ نقشمـایههـا از یکدیگر متمایز است (نک : مهاجر، 38- 39). اسپهبد با مجموعۀ کلاغهایش (رنگروغن) مطرح شد که تصویرگر دورانی است که «هنرمند روشنفکر» هیچ گوشۀ امن و پناهگاهی ندارد (آغداشلو، ۱۴). مجموعۀ یادشده در نگارخانۀ سیحون به نمایش درآمد که نخستین نمایشگاه انفرادی او بود (شمخانی، ۲۲۰). پس از آن، نقاشیهای پاستل است که «انسان و تن او و روابطش با جهان» مضمون محوری آنها ست (مهاجر، همانجا) و طی اقامت در انگلستان طرح شدهاند و به عقیدۀ مجابی، نوعی «سردی صنعتی» دارند. سپس دورهای از کارهایِ با مدادرنگی میآید که شاعرانه و تغزلی است (مجابی، 21، 23). طی دهۀ 1360 ش، مجموعهتابلوهای رنگروغنی، با آدمهایی که گویی در لفافی از رنگهای ساده و یکنواخت پیچیدهاند را نقش میکند (آغداشلو، ۱۵). همچنین شماری از مهمترین آثارش که 3 اثر از میان آنها در ۱۳۶۴ ش به نمایش درآمد، محصول همین دوره است (مهاجر، همانجا). اسپهبد در پایان این دهه، مجموعهای از تابلوها با زمینۀ سفید و طرحهای زغالی در نهایت سادگی و صراحت را در نگارخانۀ گلستان (۱۳۶۹ ش) به نمایش گذاشت (مجابی، ۲۲) که در آن شماری از آدمها و حیوانات مجزا در کنار یکدیگر قرار دارند و در گروه دیگر مخلوقاتی چون انسان ـ جانورهای باستانی آمدهاند (آغداشلو، ۱۶). در دهۀ 1370 ش، فورانی از «شُره»های رنگی شاخصۀ آثار اسپهبد میشود (مجابی، ۲۳) که «جای فضاهای ساکن یا مستقر هندسی میان شکلها و اشیاء را گرفته است» (مختاری، همانجا). در آخرین نمایشگاه اسپهبد (۱۳۸۰ ش، نگارخانۀ سیحون) که آن را به همۀ نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران فرهیخته تقدیم کرد، با «انسانواژهها» مواجهیم. این 7 تابلو میتوانست مقدمۀ دورهای جدید در نقاشی اسپهبد باشد (شمخانی، ۲۲۰، ۲۲۷)؛ اما با مرگ زودهنگام او در ۵۵سالگی این دوره ناتمام ماند. اسپهبد خود نیز گفته است: «هر نمایشگاه نقاشیام گویی پایان دورهای بوده است و آغاز دورهای دیگر، بازتابی از حضور اجتماعی» (نک : برگزیده، 30).
آغداشلو، آیدین، مقدمه بـر برگزیده ... (نک : هم ، اسپهبد)؛ اسپهبد، علیرضا، برگزیدۀ نقاشیها (1350-1376 ش)، ترجمۀ ایرج کابلی، تهران، ۱۳۷۶ ش؛ همو، «تصویر وجدان مضطرب کافکا»، آدینه، تهران، ۱۳۷۱ ش، شم 78- 79؛ براهنی، رضا، «ممـاس بر زخم امـروز بشریت»، همـان، ۱۳۷۳ ش، شم ۹۶؛ حسینـی، اویـار، «این نقاش بیقاب: نگاهی به زندگی و آثار علیرضا اسپهبد»، ایران، تهران، ۷/ ۱۰/ ۱۳۸۰ ش؛ شمخانی، محمد، نوشت و نقدهایی دربارۀ پیشگامان هنر معاصر ایران، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ مجابی، جواد، مقدمه بـر برگزیده ... (نک : هم ، اسپهبد)؛ مختـاری، محمد، «تبلور تجسمی جان پرتلاطم: بررسی نقاشیهای علیرضا اسپهبد»، آدینه، تهران، بیتـا، شم ۱۳۶؛ مهـاجر، فیروزه، «در مرز میـان رئالیسم و سورئالیسم»، همان، ۱۳۶۸ ش، شم ۳۳؛ نیز:
Iranica, www. iranicaonline.org. صبا مدنی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید