ریگی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/271304/ریگی
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ نشده
ریگی / rigi/ ، از گونههای زبانی شمالی استان بوشهر (آریایی، 23). گونههای زبانی این استان از گویشهای ایرانی نو، و از گروه گویشهای جنوب غربی ایراناند. گویشوران بومی استان بوشهر را میتوان از لحاظ مردمشناسی به دو شاخۀ اصلی شمالی و جنوبی تقسیم کرد؛ اعضای شاخۀ شمالی به گویشی شبیه به لری صحبت میکنند، درحالیکه گویش اعضای شاخۀ جنوبی بسیار نزدیک به گویشهای رایج در استان فارس است. از نظر جغرافیایی، شاخۀ شمالی شامل شهرستانهای گناوه، دیلم (گویش لیراوی) و بخشهایی از تنگستان و بوشهر، با وسعت تقریبی 11 هزار کمـ2 و جمعیتی معادل 307‘410 تن، و شاخۀ جنوبی شامل شهرستانهای بوشهر، تنگستان، دشتی، دیّر، کنگان و عسلویه، با وسعتی در حدود 13 هزار کمـ2 و جمعیت تقریبی 466‘634 تن است. شهرستان گناوه از دو بخش مرکزی (گناوه) و ریگ تشکیل میشود (همو، 23-24).این بندر در مختصات °29 و ´28 عرض جغرافیایی و °50 و ´38 طول جغرافیایی واقع شده است (مفخم، 71). این بندر با همۀ کوچکی، قدمت قابل توجهی دارد و نام آن در کتب تاریخی و سفرنامههای قدیمی، بهویژه در آثار بعد از دورۀ صفوی آمده است. براساس نوشتههای مورخان و مسافران اوایل عصر قاجار، سبب نامگذاری بندر ریگ، وجود تپههای ریگ در اطراف و در نزدیکی آن بوده است (حمیدی، 327- 328). بندر ریگ در زبانهای مختلف به شکلهای گوناگون نوشته شده است و بهصورتهای مختلفی چون rek، rig، rak، regn، rex، rag، rīg و rīk نیز تلفظ میشود (قیصری، 38).
گویش ریگی همچون گویش بوشهری (ه م)، 24 همخوان دارد و به جای همخوان ملازی واکدار / G/ در فارسی معیار، جفت بیواک آن، یعنی / q/ ، تلفظ میشود. این گویش همچنین دارای همخوان سایشی نرمکامی / γ/ است. بسامد کاربرد برخی همخوانها، ازجمله همخوان / ž/ ، در این گویش کم است. نظام واکهای گویشهای بوشهری و ازجمله ریگی، 7 واکه دارد و واکۀ اضافی نسبت به نظام واکهای فارسی معیار، واکۀ / ǝ/ است. آرایش هجا در این گویش، همچون زبان فارسی معیار، در روساخت CV(C)(C) است (آریایی، 116- 118).در این گویش، فرایندهای واجی متنوعی چون تضعیف، همگونی، قلب و تغییر واکۀ آغازین در واژههای دوهجایی و بیشتر وجود دارد که از میان آنها، همگونی و تضعیف بسامد بیشتری دارند؛ بهعنوان نمونه، همگونی: «فکر» fekr → figr/ fegr، «اکبر» agvar → ʔakvar (همو، 115، 136). هماهنگی واکهای نیز در این گویش فعال است؛ برای مثال، هماهنگی واکهای بین واکۀ تکواژ نفی و واکۀ ستاک: «نخواندم» na+xāndam → no+xondom، و تکواژ نهی و واکۀ ستاک: «نبُر» mabor → movor (برازجانی، 134-135). فرآیند تضعیف بهصورتهای ناسودهشدگی و سایشیشدگی کاربرد دارد؛ سایشیشدگی: «پدر» / peδar/ ، «پوسید» / pisiδe/ و ناسودهشدگی: «ابزار»/ ʔowzār/ ، «بشقاب»/ bošqow/ (آریایی، 170، 180).
پیبست «را»، نشانۀ مفعول مستقیم، معمولاً در گونههای زبانی استان بوشهر کاربرد ندارد و به جای آن از پیبست / e/ بهصورت تنها یا همراه با واج میانجی استفاده میشود (احمدزاده، 138- 139). نشانۀ تصغیر در این گویش افزونبر / -ak/ و / -če/ ، در معدودی از واژهها، تکواژ / -ul/ است؛ برای نمونه، lāfak «تشکچۀ نوزاد»، so.ku.nče «سکوی کوچک»، kičul «گذرگاه کوچک»، digul «دیگ کوچک» (برازجانی، 125). نشان معرفه در گونههای زبانی استان، برخلاف فارسی معیار، بهصورت / eku/ یا / oku/ است که گونههای آزادند (آریایی و کرد زعفرانلو کامبوزیا، 261).در گونههای شمالی از گویش استان بوشهر، پسوند جمع بهصورت / al-/ است. اگر این پسوند به واژههایی اضافه شود که به واکه ختم میشوند، جهت جلوگیری از التقای واکه، باید میانهِشت همخوان صورت بگیرد؛ نوع این همخوان با توجه به واکۀ پایانی واژه تعیین میشود؛ برای نمونه: ju→ju. wal «جویها»، ha.nā→he.ne.yal «حناها». گاهی نیز خیشومی / n/ در ضمایر شخصی و اسم اشارۀ مختوم به واکههای / o/ و / ā/ میانهشت شده است، برای نمونه: mā.nal «ماها»، ʔin.jo.nal «اینجاها». در موارد اندکی هم پسوند جمعساز بهصورت / -gal/ دیده میشود، برای نمونه: zan.gal «زنها» (هماندو، 175-177، 178).در این گویش، نشانۀ مصدر افزونبر / -dan/ و / -tan/ فارسی، / -san/ نیز است که در پارهای از مصادر به جای / -dan/ به کار میرود، برای نمونه: bo.re.san «بُریدن»، pe.re.san «پَریدن»، ten.ge.san «جهیدن از بلندی» (برازجانی، 157). در صیغههای مختلف فعل استمراری، به جای فعل کمکی «داشتن»، صورت / hāsey/ به کار میرود (همو، 165). مجهول در گویش بوشهری با افزودن صیغههای مختلف فعل معین «شدن» / vāviδan/ به صفت مفعولی ساخته میشود (احمدزاده، 169).
در جملههای اسنادی، «ن» نفی قبل از مسند و مسندالیه قرار میگیرد؛ برای نمونه: na.xāše «خوشمزه نیست»، ne.qe.šan.gen «قشنگ نیستند»، ne.re.ze.yom «راضی نیستم»، ne.do.ro.se «درست نیست» (برازجانی، 134-135).نمونهای از واژهها و جملههای گویش ریگی: kiza (کوزه) (آریایی، 209)، bigi ke sit Ɂumā «بگیر که برایت آمد» (زمانی به کار میرود که مشکل یا گشایش و فرجی غیرمنتظره رخ دهد)، bilisu «آبنباتچوبی»، bili bili ker.dan «درخشیدن چشم در تاریکی» (کنایه از بیداری کامل)، biya «مخفف بیا بگیر»، pā.ti.lak «دیگ کوچک»، paxše «مگس، پشه» (برازجانی، 285-296).
key mixey beri bandar «کی میخواهی بری بندر؟»، key Ɂaz bandar miyey «کی از بندر میآیی؟»، Ɂošār «لنجی که بهتازگی ساخته، و به آب انداخته شده است»، Ɂode «زنبیل نگهداری وسایل گلافان (لنجسازان)» (قیصری، 27، 153).
آریایی، پگاه، فرآیندهای واجی در گویشهای استان بوشهر: رویکرد بهینگی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1394 ش؛ همو و عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا، بررسی زبانشناختی فرایندهای واجی گویشهای بوشهری: رویکرد بهینگی، بوشهر، 1395 ش؛ احمدزادۀ برازجانی، علی، گویش بوشهری از دیدگاه صرف و واجشناسی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه پیام نور، تهران، 1389 ش؛ برازجانی، طیبه، سیری در گویش دشتستان، شیراز، 1382 ش؛ حمیدی، جعفر، استان زیبای بوشهر، بوشهر، 1384 ش؛ قیصری، عبدالحمید، نگاهی به بندر ریگ (تاریخ و فرهنگ)، قم، 1395 ش؛ مفخم پایان، لطفالله، فرهنگ آبادیهای ایران، تهران، 1339 ش.
پگاه آریایی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید