زبان زنان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 1 آذر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/268878/زبان-زنان
جمعه 29 فروردین 1404
چاپ نشده
26
زَبانِ زَنان، نشریهای اجتماعی، تربیتی، سیاسی، و از مهمترین نشریات بانوان ایرانی، به صاحبامتیازی و مدیریت صدیقه دولتآبادی (1258 یا 1264 ش ـ6 مرداد 1341 ش/ 1879 یا 1885- 28 ژوئیۀ 1962 م)، از فعالان حقوق زنان در ایران.بنیانگذار این نشریه، صدیقه دولتآبادی (ه د ذ، دولتآبادی، خاندان)، فرزند حاج میرزا هادی دولتآبادی و خواهر یحیى دولتآبادی (د 1318 ش/ 1862 م)، در اصفهان به دنیا آمد. او آموزش مقدماتی را در محیط خانواده گذراند. در 16سالگی با اعتضادالحکما ازدواج کرد و به تهران رفت. در 1296 ش، پس از درگذشت پدرش، به اصفهان بازگشت؛ در آنجا، او اولین دبستان دخترانه به نام «مکتبخانۀ شرعیات» را تأسیس کرد. ایجاد انجمن «شرکت خواتین اصفهان»، همزمان با تأسیس دبستان «امالمدارس» برای دختران بیبضاعت، از دیگر فعالیتهای دولتآبادی بود. او در 1298 ش، نشریۀ زبان زنان را با سرمایۀ شخصی در اصفهان منتشر کرد (صنعتی، 6؛ ساناساریان، 58- 59؛ اتحادیه، 165؛ نجمآبادی، 928).زبان زنان سومین نشریۀ تخصصی بانوان بود، ولی نخستین نشریهای بود که نام مشخص «زنان» را در عنوان خود داشت. این نشریه در 3 دوره بهصورت روزنامه و مجله منتشر شد (نک : دنبالۀ مقاله؛ نیز نک : صدر هاشمی، 3/ 6-10؛ ابوترابیان، 98؛ برزین، 224؛ صدیقه ... ، 1/ 180، 2/ 320 بب ).
اولین شمارۀ این نشریه در قالب روزنامه، در 20 شوال 1337 ق/ 27 تیر 1298 ش/ 19 ژوئیۀ 1919 م، و آخرین شمـارۀ آن (شم 57)، در 21 ربیعالآخـر 1339 ق/ 12 دی 1299 ش در اصفهان منتشر شد. زبان زنان در 4 صفحه به قطع وزیری با چاپ سربی، در مطبعۀ حبلالمتین منتشر میشد. قیمت سالیانۀ آن در سال اول 12 قران، و در سال دوم 30 قران بود (صدر هاشمی، 3/ 6؛ رستگار، «نیم قرن ... »، 391).زبان زنان در سال اول، هر 15 روز، و در سال دوم، هر هفته یک شماره منتشر میشد. اولین شمارۀ سال دوم در 6 رجب 1338 ق/ 6 فروردین 1299 ش/ 26 مارس 1920 م انتشار یافت. دفتر این روزنامه نخست در مدرسۀ «امالمدارس» اصفهان، و سپس در قصر شمسآبـاد بود (زبان ... ، س 2، شم 6، ص 1، شم 14، ص 1؛ صدر هاشمی، همانجا؛ محیط، 174؛ کیهانی، 75). در سرلوحۀ تمام شمارههای زبان زنان، این عبارت درج شده بود: «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانمها و دختران مدارس پذیرفته میشود و در طبع و جرح آن، اداره آزاد است». بهاینترتیب، برای نخستینبار در تاریخ مطبوعات ایران، محدودیت جنسی برای انتشار مقاله در یک نشریه اعمال شد. هنگامیکه مقالهای از مردان به روزنامه میرسید، دولتآبادی ضمن اعلام دریافت آن و اشاره به نوشتۀ سرلوحۀ روزنامه، تذکر میداد: «نگارش شما را چاپ نخواهیم کرد». به نظر میرسد که در مواردی، دولتآبادی از این قاعده عدول میکرد، چنانکه در شمارۀ اول روزنامه (اول مرداد 1299)، شعر «کفن سیاه» را از میرزادۀ عشقی به چاپ رساند (همانجاها؛ نیز نک : زبان، س 2، شم 3- 9؛ خسروپناه، «صدیقه ... »، 52-53).سرمقالههای زبان زنان را خود صدیقه دولتآبادی مینوشت؛ بقیۀ مندرجات روزنامه را که شامل مطالب ارسالی به دفتر روزنامه و اخبار و مباحثی دربارۀ امور مملکتی و مسائل زنان و دختران بود، دیگران مینوشتند و با نظارت سردبیر چاپ میشد. این روزنامه در سال اول انتشار، مانند دیگر نشریات اختصاصی زنان در آن دوره، به لزوم تحصیل دختران و ضرورت تأسیس مدارس دخترانه، مباحث مربوط به امور شخصی زنان مثل انتخاب همسر، روابط زن و شوهر، اصول خانهداری و حفظالصحه، اهمیت جایگاه زنان در جامعه و انتقاد از شرایط تحصیل زنان و دختران ایرانی میپرداخت (برای نمونه، نک : 1338 ق، شم 6، ص 1، شم 11، ص 1-2، شم 13- 19، ص 2؛ نیز نک : خسروپناه، هدفها ... ، 236، 240-241).از همان شمارههای نخست، داستانی با عنوان «داستان رقتانگیز» بهصورت پاورقی در روزنامه چاپ، و نام نویسنده بهاختصار «ص. د.» درج میشد، که همان صدیقه دولتآبادی است. این داستان که تا شمارۀ هفتم سال دوم ادامه داشت، درواقع بیانگر خطمشی نشریه، انتقاد از شرایط فردی و موقعیت اجتماعی زنان ایرانی و احقاق حقوق آنها بود. از سال دوم انتشار، افزونبر موضوعات یادشده، رخدادهای سیاسی کشور، نقد و بررسی عملکرد دولتهای وقت و اخبار خارجه و داخله نیز به مطالب روزنامه افزوده شد (همان، 238؛ نیز نک : صدیقه، 2/ 476 بب ).دولتآبادی افزونبر مباحث مربوط به زنان و سیاست و مسائل اجتماعی، به مباحث نظری جدید مانند سوسیالیسم و سوسیالدموکراسی نیز توجه داشت. او با انتشار این مباحث کوشید تا فعالیتهای زنان در دستیابی به حقوق اجتماعی و فردی را در قالب این مفاهیم جدید معرفی (خسروپناه، همان، 240؛ محیط، همانجا؛ کهن، 2/ 698؛ سعیدی، 9)، و مشارکت آنان را در عرصۀ سیاسی هموار کند. اگرچه دولتآبادی هنگام تقاضای امتیاز برای انتشار زبان زنان، ملزم شده بود که راه و روش مجله صرفاً «آگاهی زنان بر وظایف مشروعۀ خود و نشر آثار ادبی و اخلاقی در میان ایشان» باشد، بهتدریج از تعهدات خود خارج شد و به حوزههایی گام نهاد که جنبۀ سیاسی و جنجالی داشت و برای زنان ممنوع به شمار میرفت (نک : زبان، س 1، شم 4-12؛ رستگار، «روزنامهنگاری ... »، 591؛ محیط، همانجا).انتشار این نشریه در شهری خارج از پایتخت، موجب نگرانی فعالان و هواداران حقوق زنان شد. این نگرانی را میتوان از متن نامۀ ممتازالدوله، وزیر معارف وقت، به صدیقه دولتآبادی دریافت: «اگر میتوانید، این طفل نوزاد را پایهدار کرده تا به حد رشد برسانید، در انتشارش کوشش کنید؛ والّا این اقدام را به وقت موافقتر موکول، و زبان زنان را در شهر آزادتری به چـاپ برسانید» (نک : صدیقه، 2/ 320-321؛ خسروپناه، همان، 236).مواضع سیاسی و اجتماعی دولتآبادی، نیز انتشار مقالات و مخالفتهای قاطعانۀ زبان زنان با برخی از سیاستهای دولت، به مناقشه با برخی از گروهها منجر شد. افزونبر این، نفوذ مخالفان و اقدامات سنتگرایان در اصفهان عرصه را بر کارکنان این نشریه تنگ کرد؛ از جملۀ این اقدامات، سنگبارانکردن دفتر روزنامه بود. این حملات مدتها طول کشید. سردبیر روزنامه، شرح آنها را در چندین شماره از زبان زنان درج کرده است (برای نمونه، «دشمنان تفنگ میکشنـد»، 1339 ق، س 3، شم 31، ص 1؛ نیز: خسروپنـاه، همان، 242). حمله به دفتر روزنامه با اعتراض روزنامهها و مجلههایی مانند نامۀ بانوان، آسایش و جز آن همراه بود؛ پیگیریهای دولتآبادی هم به جایی نرسید و عاملان معرفی نشدند. دولتآبادی بعدها مدعی شد که این تحرکات بهسبب مخالفت زبان زنان با قرارداد 1919 م بود و دولت انگلیس را عامل تحریک حمله به دفتر نشریۀ خود معرفی کرد (نک : صدیقه، 2/ 308).دولتآبادی که سالها فعالیت برای احقاق حقوق زنان را در کارنامۀ خود داشت، در دورۀ اول کوشید تا مناسبات مردسالارانه و روابط سنتی را در روزنامهاش نقد و بررسی کند، و طرحی نو برای احقاق حقوق زنان به دست دهد. او معتقد بود میان حوزههای خصوصی و عمومی، یعنی برابری حقوق زن و مرد در محیطهای خانواده و اجتماع، ارتباطی بنیادین وجود دارد؛ از همین روی، زنان باید در امور سیاسی مشارکت داشته باشند.روزنامۀ زبان زنان پس از انتشار 57 شماره و در پی درج مقالۀ «مجلس عالی بادگیر»، با واکنش نخستوزیر وقت، سپهدار تنکابنی روبهرو، و بهرغم مخالفتهای وزارت معارف، در دی 1299 توقیف شد (نک : همانجا).
این روزنامه ازلحاظ زبانی، دارای ویژگی خاص خود بود. دولتآبادی میکوشید تا حد ممکن از کلمات و اصطلاحات غیرفارسی اجتناب کند و برای این قبیل واژهها، معادلهایی به دست دهد. او میان احقاق حقوق زنان در جامعۀ مردسالار ایران و تغییر در زبان فارسی رابطهای مستقیم میدید؛ به همین سبب، با بهکاربردن کلماتی که ماهیت مردسالارانه داشت، سخت مخالفت میکرد (نک : زبان، س 2، شم 9، ص 3؛ نیز نک : کهن، 2/ 698؛ خسروپناه، همانجا).
پس از توقیف روزنامه، دولتآبادی راهی تهران شد و 26 ماه بعد، روزنامۀ خود را به شکل مجله، و با همان نام منتشر کرد. چاپ مجله از حروف سربی در مطبعۀ حبلالمتین اصفهان، به خط نستعلیق ملکالخطاطین و چاپ سنگی تغییر کرد و در مطبعۀ مروی تهران منتشر شد.انتشار مجله به شکل ماهنامه، و در هر نوبت، در 32 صفحه بود (نک : محیط، 174؛ سیاح، 50-51). بهای مجله، سالیانه 40 قران، و برای دختران دبستان 18 قران منظور شده بود. محل اداره بهطور موقت در فخرآباد، و جای پخش آن در خیابان چراغبرق در «دواخانۀ غربی» بود. شعار مجله «الجنة تحت اقدام الامهات»، و فهرست مندرجات در پشت جلد مجله درج میشد. درظاهر، انتشار این دوره از مجله، کوتاه بود؛ بهسبب بیماری صدیقه دولتآبادی و مسافرتهای او به خارج از ایران، انتشار مجله در 1301 ش متوقف شد (نک : صدر هاشمی، 3/ 10؛ صدیقه، 2/ 231؛ شفیعی، 165).
اولین شماره از دورۀ سوم این مجله پس از وقفهای 13ساله، بار دیگر در تهران، با قطع کوچک، در آذر 1321/ دسامبر 1942 آغاز، و حدود 3 سال در 11 شماره منتشر شد. مجله در سال اول به صاحبامتیازی صدیقه دولتآبادی و سردبیری اختر معدلی بود و در چاپخانۀ سپهر چاپ میشد. صدیقه دولتآبادی، این بار، مرام مجله را «تربیت مادران» معرفی کرد. در بالای عنوان مجله، جملۀ «بهشت زیر پای مادران است» به چشم میخورد (نک : زبـان، س 23، شم 1، ص 2-5؛ صنعتی، 24). با وجود تمـام افکـار فمینیستی دولتآبادی، در ظاهر مندرجات مجله در این دوره فقط در چارچوب خانهداری و صرفهجویی و همسرداری، و نیز بازتاب دستاورد و گزارشهای کلاسهای «کانون بانوان» بود (برای آگاهی بیشتر از مندرجات، نک : صدیقه، 2/ 317 بب ؛ صنعتی، 15؛ نجمآبادی، 671).
ابوترابیان، حسین، مطبوعات ایران از شهریور 1320 تا 1326، تهران، 1366 ش؛ اتحادیه، منصوره، «نقش زنان در انقلاب مشروطه»، تاریخ معاصر ایران، تهـران، 1380 ش، س 5، شم 18؛ برزیـن، مسعود، شنـاسنـامۀ مطبوعـات ایـران از 1215 تا 1257 ش، تهران، 1371 ش؛ خسروپناه، محمدحسین، «صدیقه دولت آبادی، زبان گویای زنان»، گفتوگو، تهران، 1382 ش؛ همو، هدفها و مبارزۀ زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، 1381 ش؛ رستگار، لیلا، «روزنامهنگاری زنان، از آغاز تا شهریور 1320»، پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران، تهران، 1376 ش، س 1، شم 1؛ همو، «نیـم قرن مطبوعـات زنـان»، گلزار خـاموش، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1379 ش؛ زبان زنان، به کوشش صدیقه دولتآبادی، اصفهان/ تهران، شمارههای مختلف؛ ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، تهران، 1384 ش؛ سعیدی، نیره، «تاریخچۀ روزنامهنگاری زنان در ایران»، تحقیقات روزنامهنگاری، تهران، 1348- 1349 ش، س 5، شم 18 و 19؛ سیاح، فاطمه، نقد و سیاحت، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1383 ش؛ شفیعی، سمیه سادات و زهرا حسینیفر، «نقشهای اجتماعی مرجح زنان در آغاز پهلوی دوم؛ کاوشی جامعهشناختی در ماهنامۀ زبان زنان»، علوم اجتماعی، تهران، 1397 ش، س 27، شم 82؛ صدر هاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، 1327-1332 ش؛ صدیقه دولتآبادی: نامهها، نوشتهها و یادها، به کوشش مهدخت صنعتی و افسانه نجمآبادی، نیویورک، 1377 ش؛ صنعتی، مهدخت، «پیشگفتار»، همان، ج 1؛ کرباسیزاده، مرضیه، سیر تحولات اجتماعی زنان در یکصد سال اخیر، تهران، 1384 ش؛ کهن، گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، 1362 ش؛ کیهانی، معصومه، «نگاهی به مطبوعات زنان در ایران، از 1328 ق تا 1371 ش»، کلک، تهران، 1371 ش، شم 34؛ محیط طباطبایی، محمد، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران، 1375 ش؛ نجمآبادی، افسانه، «پیگفتار»، صدیقه دولتآبادی ... (هم )، ج 3.
پریسا سنجابی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید