روزن، ویکتور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 29 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/268739/روزن
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
25
روزِن، ویکتور رمانویچ (1849- 1908 م/ 1265-1326 ق)، شرقشناس روس.ویکتور رمانویچ روزن در رِوِل (تالین کنونی، پایتخت استونی)، در خانوادهای اشرافی متولد شد. پدرش، رمان رمانویچ، مشاور بخش محلی دولت ـ شهر رول، و مادرش، ا. ز. سولخانوا، از خانوادهای گرجیتبار بود. براساس طبقهبندی اجتماعی، و شغل رسمی پدرش در دولت، خانوادۀ آنها لقب سلطنتی بارون داشت (وِسلُفسکی، 3-4).برخورداری روزن از کتابخانۀ پدری، که سرشار از منابعی دربارۀ ادبیات شرقی بود، او را به آموختن زبانهای شرقی علاقهمند کرد. او از دوران نوجوانی در مدارس اشرافی روسیه، زبانهای آلمانی، فرانسه، لاتین، یونانی و انگلیسی آموخت و به برخی از این زبانها بهراحتی سخن میگفت. پس از اتمام دورۀ دبیرستان در 1866 م/ 1283 ق، وارد دانشکدۀ زبانهای شرقی دانشگاه سنپترزبورگ شد. همچنین وی قادر بود به زبانهای عربی، فارسی، ترکی و تاتاری بنویسد (همو، 4-5).در سال 1870 م، پس از بهپایانرسانیدن دورۀ لیسانس، به لایپزیگ رفت تا از استادانی چون ل. کرل، ا. ف. کاوچ، و بهویژه «شیخ» بزرگ عربپژوه، ه. ل. فلایشر، که روزن از شاگردان محبوبش بود، بهرهمند شود. پس از بازگشت به روسیه در 1872 م، از پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود در رشتۀ ادبیات عرب، با عنوان «متون منظوم ادبیات کلاسیک عرب و نقد آن»، دفاع کرد و در بخش زبانهای شرقی دانشکده مشغول به کار شد (نک : همو، 7-8؛ کوکتسف، 168؛ «دائرةالمعارف ... »، چ وودنسکی، XXXVI/ 625). از سال 1875 م، روزن برای انجام تحقیقات و جمعآوری مواد و مطالب تحقیقی دربارۀ زبانهای شرقی، ازجمله گلچینی از آثار عربی، به کتابخانههای شهرهای گوناگون جهان، چون لندن، لیدن، وین و پاریس رفت (وسلفسکی، 9). افزونبر مأموریتهای پژوهشی، روزن بهمنظور مطالعۀ نسخههای خطی عربی موجود در کتابخانههای کشورهای مختلف، برخی از نسخههای مهم را رونویسی کرد؛ همچون کتابی از جاحظ که نسخۀ آن در وین نگهداری میشد (همانجا). روزن در ادامۀ فعالیتهایش در سمت استادی در دانشگاه، در 1878 م/ 1295 ق، به عضویت آکادمی علوم روسیه درآمد و در 1879 م، دستیار بخش تاریخ و زبانشناسی آکادمی علوم امپراتوری روسیه شد؛ اما در 1882 م، بهسبب اختلافنظر با دیگر اعضا، در تعریف اهداف «شرقشنـاسی» ــ بـهعنوان رشتهای دانشگـاهی ــ استعفا داد. استادان نسل پیشین این نظر او را نمیپذیرفتند که «شرق مستقل» باید در مرکز توجه دانشمندان روسی قرار گیرد. افزونبراین، روزن در آکادمی علوم سلطنتی به گروه «پیشروان» ملحق شد که به نشر تحقیقات دانشمندان به زبان روسی نظر داشتند (همو، 13-14؛ «دائرةالمعارف»، همانجا). از آغاز دهۀ 1880 م، روزن اندکاندک در شرقشناسی، مکتبی جدید بنیان نهاد. به نظر او، شرقشناسی روسی میبایست در دایرۀ علایق مجامع علمی و دانشگاهی قرار میگرفت و درعینحال، فراملّی میبود؛ یعنی همپایۀ شرقشناسی اروپایی شناخته شود و فراتر از دانشگاههای پایتخت، و در سراسر روسیه پیریزی گردد (بارتولد، 31-32). او با همین هدف، پیشنهاد داد برای گسترش پژوهشها در زمینۀ شرقشناسی، گروه زبانهای شرقی در دیگر دانشگاههای روسیه نیز تأسیس شود (کُرشا، 266). سرانجام، وقتی در 1890 م، شرایط روزن پذیرفته شد، او به آکادمی بازگشت. بر اثر کوششهای وی، دوگانگی سنتی «شرق و غرب» در پژوهشهای شرقشنـاسی از میان رفت. شاگردان روزن ــ که از شرقشناسان برجستۀ اواخر سدۀ 19 تـا اواسط سدۀ 20 م به شمـار میآینـد ــ همچون بارتولد، مار، الدنبرگ، کراچکفسکی و شرباتسکی، عقیدۀ تبدیل روسیه به میانجی شرق و غرب را بسط دادند که بعدها در مطالعات شرقی حکومت شوروی نیز انعکاس یافت (کوکتسف، 171-172).روزن در سال 1883 م/ 1300 ق، از رسالۀ دکتری خود با موضوع «امپراتور واسیلی بلغاری، برگرفته از یادداشتهای یحیى انطاکی» دفاع کرد (وسلفسکی، 15؛ کوکتسف، 169-170). در همین سال، برای تدریس در دانشگاه سنپترزبورگ دعوت شد و از 1885 م، بهعنوان استاد تماموقت به کار پرداخت. وی سپس به ریاست بخش شرقشناسی انجمن باستانشناسی امپراتوری روسیه منصوب شد، و از 1886 م، مجلۀ این هیئت با عنوان «یادداشتها»، را منتشر کرد. تفاوت اصلی مجله، پس از ریاست روزن، با شمارههای پیش از آن، اضافهشدن بخش نقد و کتابشناسی بود که در آن به بررسی کتابهای تازهمنتشرشده در شرق، چه روسی و چه غیرروسی، با نقدهایی کموبیش مفصل پرداخته میشد؛ روزن توجه خاصی به این بخش از مجله داشت. در هر شماره، به بررسی اجمالی ادبیات تخصصی پرداخته میشد. خوانندگان داخلی هم اطلاعات وسیعی را از فعالیتهای شرقشناسان در آن سوی مرزها کسب میکردند (وسلفسکی، 18؛ کوکتسف، 170-171؛ بارتولد، 33-37). انتشار این نشریه تا زمان حیات روزن، تا شمارۀ 17 ادامه یافت و شمارۀ 18 پس از مرگ او به چاپ رسید (وسلفسکی، 19). از سال 1886 تا 1890 م/ 1303 تا 1308 ق، پس از مرگ گیرگاس، که تنها استاد زبان عربی در سنپترزبورگ بود، روزن جایگزین او شد و 4 سال تحصیلی به تدریس پرداخت (مدینکف، 4؛ «دائرةالمعارف»، چ وودنسکی، XXXVI/ 625). روزن میان سالهای 1893-1902 م بارها ریاست دانشکدۀ زبانهای شرقی را عهدهدار شد (وسلفسکی، 22). این شرقشناس نامدار سرانجام در 10 ژانویۀ 1908 م/ 17 ذیحجۀ 1326 ق، بر اثر ذاتالریه درگذشت (همانجا؛ نیز «دائرةالمعارف»، همانجا).
همعصران روزن فعالیتهای علمی او را به دو دوره تقسیم کردهاند: دورۀ اول، از آغاز تا 1885 م؛ و دورۀ دوم، از 1885 م تا پایان عمر. در دورۀ اول، روزن به بررسی و پژوهش در آثار تاریخ ادبیات عرب، جمعآوری اسناد و کتابها و انتشار آنها پرداخت و به شهرت رسید. در این دوره، او به نویسندگانی چون ابنقتیبه و جاحظ و ادبیات سدۀ 9 م/ 3 ق توجه خاصی داشت (کوکتسف، 168)؛ اما در دورۀ دوم، فعالیتهای او از حوزۀ عربپژوهی فراتر رفت و همۀ منطقۀ شرق را در بر گرفت (مدینکف، 2). در این دوره، او بر این نظر بود که مطالعۀ اسلام از وظایف اصلی و واقعی تاریخنگاران و عربپژوهان است (بارتولد، 34-35). او توجه خود را بر تاریخ سیاسی سرزمینهای عربی اسلامی متمرکز کرد و مقالاتی دربارۀ شرایط اجتمـاعی ـ اقتصـادی منـاطق مرکزی خلافت اسـلامی در سدههای 9-10 م/ 3-4 ق نگاشت (نک : «دائرةالمعارف»، چ پراخرف، XXII/ 176). درمجموع، فعالیتهای تحقیقاتی روزن را میتوان چنین برشمرد: مقابلۀ نسخههای گوناگون یک اثر؛ تصحیح خطاهای کاتبان در نسخهنویسی؛ یافتن منبع نویسندۀ اثر؛ تعیین وابستگی نویسنده به پیشینیان؛ بررسی روشهای نویسنده در استفاده از منابع؛ ارزیابی میزان وظیفهشناسی و ویژگیهای اخلاقی و روانی نویسنده؛ و سرانجام، جستوجوی میزان توجه نویسنده به شرایط مکانی و زمانی. انجام این وظایف بهسبب تواناییهای او بود، ازجمله: اشراف کامل بر زبان و تغییرات آن در طول زمان؛ استعداد چشمگیر در دستیابی به اطلاعات؛ توانایی در مقایسۀ اطلاعات و روایات و استخراج نتایج جدید از آنها، همچنین، بینشی که به او امکان میداد بهدرستی، ناشناختهها را براساس دانش خود حدس بزند (مدینکف، 6).روزن در 10 سال پایان عمر کوشید تا پژوهشهای نیمهکاره و گاه انجامشدۀ خود را به دانشجویان و دیگر همکارانش بسپارد، به این امید که این پژوهشها به سرانجام برسد (همو، 2).
افزونبر مقالات و آثار ارزشمند روزن در حوزۀ شرقشناسی و عربپژوهی در مجلات و مراکز مهم فرهنگی آن دوران (نک : دنبالۀ مقـاله)، برخی از آثـار او سبب شهرت جهـانی وی شد که در ادامه، نخست به بررسی اجمالی این آثار میپردازیم:
1. «فهرست نسخههای خطی عربی دانشکدۀ زبانهای شرقی» (سنپترزبورگ، 1877 م)؛ 2. «فهرست نسخههای خطی فارسی دانشکدۀ زبانهای شرقی» (سنپترزبورگ، 1886 م).3. «خلاصۀ سوابق نسخههای خطی عربی موزۀ آسیایی» (سنپترزبورگ، 1881 م).4. «نکاتی دربارۀ نسخههای خطی شرقی مجموعۀ مارسیلی بولونیا و فهرست کامل نسخههای خطی عربی همان مجموعه» در «مجموعهمقالات آکادمی دی ـ لینسی»، رم، 1885 م، ج 12.
یکی از مهمترین فعالیتهای پژوهشی روزن، مقالۀ علمی و بسیار ارزشمند او با عنوان «در باب ترجمههای عربی خداینامهها» ست که در 1895 م، در مجلۀ «یادداشتهای شرقی» به چاپ رسید (کوکتسف، 172؛ ترجمۀ فارسی این مقاله در ضمیمۀ نامۀ فرهنگستان (1376 ش) منتشر شده است. او در این مقاله، نخست، متن عربی داستانی از کتاب المحاسن و الاضداد منسوب به جاحظ را نقد، و به روسی ترجمه کرده، و سپس به بررسی آن پرداخته است (کریسته، 481-483). به نوشتۀ کریستنسن، که به ترجمۀ این اثر از روزن دسترسی داشته، رسالۀ روزن تکملۀ مهمی بر تحقیقات نولدکه، و نیز نکات خود کریستنسن دربارۀ سنت ادبی خداینامهها ست. تحقیقات او نخستین کوششها در رفع ابهاماتی بود که بر تاریخ ایران در عهد باستان و نخستین سدههای اسلامی سایه افکنده بود (کریستنسن، 393-395). روزن نخستین محققی بود که تعدد تاجنامههای ساسانی را در این مقاله روشن کرد و بعدها، دیگر خاورشناسان، چون کریستنسن و ایناسترانسف، نظر او را تأیید کردند (امین، 104).
روزن در دورۀ دوم فعالیتهای پژوهشیاش، بیشترین توجه خود را بر مسائل فرهنگی و تاریخی جاری در جهان اسلام متمرکز کرد (نک : بخش پیشین مقاله)؛ به همین سبب، پیدایش فرقۀ باب و بها در ایران و همچنین مناطق حاشیهای دریای کاسپین، موضوع برخی از مقالات او در مجلۀ «یادداشتها»ی انجمن باستانشناسی امپراتوری روسیه بود (کوکتسف، همانجا)؛ ازجملۀ این مقالات عبارتاند از:«نسخههای تازهای از بابیها»، 1889 م؛ «طلسم ضد وبای بابیت»، 1892 م؛ و «اولین مجموعهآموزههای بابی بهاءالله»، 1908 م، که پس از مرگ روزن، و به کوشش پ. کوکتسف به چاپ رسید.
انتشار متونی که روزن در کتـابخانههـای جهان به دست آورد، برای متخصصان بسیار مفید بود؛ اما ترجمۀ آنها طیف وسیعتری از مخاطبان را در بر میگرفت و به همین سبب، ترجمۀ متون کهن، بخشی از فعالیتهای گستردۀ علمی او بود. ترجمههای روزن دو ویژگی را همزمان داشت: زبان ادبی قابلفهم و بیشترین پایبندی به متن اصلی (همانجا).از اولین و بزرگترین ترجمههای او میتوان به اینها اشاره کرد: «اخبار البکری»، که در 1878 م به چاپ رسید (همانجا)؛ ترجمۀ گزیدههای قابلتوجهی از نویسندهای تقریباً ناشناخته، یحیی بن سعید انطاکی («یادداشتها»، 1883 م، ج 34)؛ «داستان برلعام و یواصاف» («یادداشتها»، 1889 م، ج 3؛ مدینکف، 5-6).
افزونبر این پژوهشها، روزن آثـار و مقالات بسیاری در دوران فعالیتهای پژوهشی خود منتشر، و بارها در مجالس علمی و کنگرههای شرقشناسی در سراسر جهان شرکت کرد (افشار، 1385 ش، ص 180، 1383 ش، ص 121). به برخی از مهمترین این آثار، براساس سال تألیف، اشاره میشود:«شعر کهن عرب و نقد آن» (سنپترزبورگ، 1872 م)؛ «اخبار البکری و دیگر نویسندگان دربارۀ روسیه و اسلاوها» («یادداشتها»، 1878 م، ج 32)؛ «دربارۀ تاریخ ادبیات عرب در دوران قدیم» («تحقیقات آسیایی»، 1880-1881 م). روزن برای اولینبار به قطعات بازمانده از کتاب التاج یا تاجنامه در عیون الاخبار ابنقتیبه توجه کرد و آنها را آثاری بازمانده از کتابی ساسانی خواند. این قطعات نخستینبار به همت او به فرانسه ترجمه، و چاپ شد. «امپراتور واسیلی بلغاری» («یادداشتها»، 1883 م، ج 64؛ «یادداشتی بر وقایعنگاری محبوب بن قسطنطنین منبجی» («مجلۀ وزارت آموزش همگانی»، 1884 م، شم 1)؛ «دو نکتۀ دیگر دربارۀ چلبی» («یادداشتها»، 1899 م، ج 11؛ «ابهامزدایی از چاپ جدید کتاب ابنفضلان» («یادداشتها»، 1904 م، ج 15).افزونبر این آثار، او دهها مقاله در زمینۀ ادبیات عرب و شرقشناسی منتشر کرده است (برای آگاهی از آنها، نک : کوکتسف، سراسر مقاله).
افشار، ایرج، «تازهها و پارههای ایرانشناسی»، بخارا، تهران، 1383 ش، شم 36، 1385 ش، شم 53؛ امیـن، حسن، «تـاجنـامههـا»، ایرانشنـاسی، نیویـورک، 1380 ش، س 13، شم 1؛ کریستنسن، آرتور، نمونههـای نخستین انسـان و نخستین شهریار، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، 1389 ش؛ کریسته، ی.، «دربارۀ خداینامه»، ترجمۀ احمد تفضلی، ارجنامۀ ایرج، به کوشش محسن باقرزاده، تهران، 1377 ش، ج 1؛ نیز:
Bartold, W. W, «Baron V. R. Rozen I russkiĭ provintsal’nyĭ orientalizm», Zapiski (Pamyati Barona Viktora Romanovicha Rozena), St. Petersburg, 1909, vol. XVIII; Bol’shaya sovetskaya entsiklopediya, ed. A. M. Prokhorov, Moscow, 1975; ibid., ed. B. A. Vvedenskiĭ 1955; Kokotsov, P. K., «Baron V. R. Rozen, 1849-1908 (Nekrolog)», Mélanges asiatiques tirés du Bulletin de l’Académie Impériale des sciences de St. Pétersbourg, St. Petersburg, 1907-1908, vol. XIII; Korsha, F. E., «O luchsheĭ postanovke prepodavaniya na fakul’tete. Zapiska», Materialy dlya istorii fakul’teta vostochnykh yazykov, St. Petersburg, 1906, vol. II; Medinkov, N., «Baron V. R. Rozen kak arabict», Zapiski (Pamyati Barona Viktora Romanovicha Rozena), St. Petersburg, 1909, vol. XVIII; Veselovvskiĭ, N. I., Baron Viktor Romanovich Rozrn (Nekrolog), St. Petersburg, 1908.مریم سامعی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید