رقی، ابوالقاسم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 29 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/268292/رقی،-ابوالقاسم
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
25
رَقّی، ابوالقاسم، منجم و ادیب سدۀ 4 ق/ 10 م. چنین به نظر میرسد که نه فقط در حال حاضر، بلکه بنابر آگاهیهای موجود در سدههای پیشین نیز، اطلاعات دربارۀ ابوالقاسم رقی، متکی بر چند روایتی بوده است که ابوالحسن محمد بن علی بن نصر کاتب (372-437 ق/ 982-1045 م)، از وی شنیده، و در اثر خود، کتاب المفاوضة، ثبت کرده بود؛ گرچه کتاب مذکور در حال حاضر در دست نیست، پارهای از روایات آن در آثار دیگران نقل شده است (برای تفصیل، نک : عباس، 2/ 289 بب ؛ نیز دنبالۀ مقاله). از نسبت رقی پیدا ست که شهر تاریخی رقه (ه م)، بر کنار فرات و در شرق حلب، در شمال سوریۀ کنونی، به احتمال بسیار زادگاه ابوالقاسم رقی یا نیاکانش بوده است (قفطی، 429). رقی احتمالاً در محیط علمی رقه، در جوار حران و نصیبین، که سنت علمی شناختهشدهای داشت، در هیئت و نجوم و ادبیات بهخوبی تحصیل کرده بود؛ چندانکه چون در حلب به دربار سیفالدوله (د 356 ق/ 967 م) پیوست، از مصاحبت و همراهی با او برخوردار شد و از روایات منقول از وی پیدا ست که در زمرۀ دانشمندان نزدیک به فرمانروای نامآور حمدانی درآمد (علی بن محمد، 2/ 306، 307، 308- 309؛ نیـز نک : قفطی، همانجـا) و منجم او شـد (نک : علی بن محمد، 2/ 308؛ یاقوت، 2/ 934؛ نیز سامر، 2/ 313)؛ اما سالها پس از مرگ سیفالدوله، رقی، چنانکه خود گفته است، در روزگار چیرگی عضدالدوله بر بغداد، یعنی در حدود سال 364 ق/ 975 م (نک : ابناثیر، 8/ 648)، به آن شهر درآمد و کار نجوم را وانهاد و به بازرگانی روی آورد؛ تا آنکه روزی در بازار ورّاقان بغداد، از اتفاق، با ابوالقاسم قصری (د محرم 413/ آوریل 1022)، منجم و مؤلف آثار نجومی و فلکی (نک : قفطی، همانجـا؛ نیـز نک : ابنطاووس، 128)، روبهرو شد که مشغول محاسبات نجومی بود و چون رقی افزونبر مهارت و دانش خود در علم هیئت و نجوم، هویت خویش را بر وی آشکار کرد، قصری او را شناخت و سخت استقبال کرد و ازآنپس، میان آن دو، دوستی و همکاریهای علمی ادامه یافت (نک : علی بن محمد، 2/ 308- 309؛ قفطی، 429-430). از روایت رقی از این ماجرا پیدا ست که آوازۀ وی تا بغداد هم رسیده بود؛ اما این موضوع با توجه به گمنامی و بیاطلاعی از او در مآخذ موجود، شگفتانگیز به نظر میرسد. بههرحال، با توجه به تاریخ تولد ابوالحسن بن نصر کاتب (372 ق)، دبیر دیوان رسائل جلالالدوله، فرزند عضدالدوله، که کتاب المفاوضة را به نام الملک العزیز، فرزند جلالالدوله و حاکم وقت واسط (407- ربـیـعالاول 441 ق/ 1016- اوت 1049 م) (دربـارۀ او، نک : ابنعدیم، 7/ 3259؛ ذهبی، 9/ 624)، تألیف کرد (نک : همو، 9/ 569؛ نیز ابنخلکان، 3/ 218)، رقی دستکم تا واپسین سالهای سدۀ 4 ق زنده بوده است. گذشته از آنچه در باب دانش و مهارت رقی در نجوم و هیئت در دست است، از روایات منقول از او پیدا ست که در شعر و ادب هم دست داشت و خود او از نشستوبرخاست در دربار سیفالدوله با شماری از شاعران و ادیبان عهد، مانند سریّ بن احمد الرّفاء (د ح 364 ق/ 975 م) (دربـارۀ او، نک : ابـنخلکـان، 2/ 359-362)، سخن به میان آورده است (نک : علی بن محمد، 2/ 306؛ نیز ابنعدیم، 9/ 4206). قطعه شعری هم از رقی در هجو علی بن محمد شمشاطی (زنده در 377 ق/ 987 م) نقل شده است (نک : یاقوت، 4/ 1908). در شرح احوال رقی در نامۀ دانشوران ناصری (4/ 112، در متن: برقی)، از کتابی یاد شده است که گویا رقی آن را در پاسخ به ابوالقاسم قصری در «پنجاه فصل به جهت وی» نوشت و در ادامه، تفصیلی از عناوین 8 سؤال قصری در باب مسائل نجومی و تقویم به دست داده است (همان، 4/ 114 بب )؛ اما در مآخذ موجود، کتابی به ابوالقاسم رقی نسبت ندادهاند و در نسخههای موجود از تاریخ الحکمای قفطی، که مؤلفان نامۀ دانشوران ناصری در آغاز شرححال رقی از آن بهعنوان مأخذ یاد کردهاند، چنین مطلبی دیده نمیشود. همچنین، قفطی (ص 250) از شخصیتی با نام و نسبت «عیسى نفیسی» یاد کرده است که در زمرۀ پزشکان سیفالدوله بود و به کار ترجمه از سریانی به عربی نیز میپرداخت (ابنقلانسی، 2/ 64-65). ابنابیاصیبعه (4/ 31) از این پزشک با نسبت «تفلیسی» ــ منسوب به تفلیس ــ یاد کرده، نسبت رقی را نیز به نسبت تفلیسی افزوده است (همانجا). احتمالاً نسبت رقی و خدمت نزد سیفالدوله، موجب شده است تا برخی از محققان، شرح احوال عیسى نفیسی/ تفلیسی را با ابوالقاسم رقی درآمیزند (نک : زوتر، 61، شم 133).
ابنابیاصیبعه، احمد، عیون الانباء، به کوشش عامر نجار، قاهره، 2001 م؛ ابناثیر، الکامل؛ ابنخلکان، وفیات؛ ابنطاووس، علی، فرج المهموم، نجف، 1368 م؛ ابنعدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دار الفکر؛ ابنقلانسی، حمزه، تاریخ دمشق، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1403 ق/ 1983 م؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 2003 م؛ سامر، فیصل، الدولة الحمدانیة، بغداد، 1970 م؛ عباس، احسان، مقدمه بر «کتاب المفاوضة»، شذرات ... (نک : هم ، علی بن محمد بن نصر کـاتب)؛ علی بـن محمد بن نصر کـاتب، «کتـاب المفاوضة»، شذرات من کتب مفقودة فی التاریخ، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ قفطی، علی، تاریخ الحکماء، به کوشش لیپرت، لایپزیگ، 1908 م؛ نامۀ دانشوران ناصری، قم، دار العلم؛ یاقوت، معجم الادباء، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1993 م؛ نیز:
Suter, H., «Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke», Abhandlungen zur Geschichte der mathematischen ... , Leipzig, 1900, vol. X. علی بهرامیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید