رضوان ساروی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 28 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/268243/رضوان-ساروی
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
25
رِضْوانِ سارَوی، یا رضوان قاجار، سام میرزا، ملقب به «شمسالشعرا» و «شمس ثانی»، شاعر سدۀ 13 ق/ 19 م، و معاصر با محمد شاه (سل 1250-1264 ق/ 1834- 1848 م) و ناصرالدین شاه قاجار (سل 1264-1313 ق/ 1848-1895 م). سام میرزا پسر شانزدهم محمدقلی میرزا ملکآرا (1203- 1289 ق/ 1789-1872 م) ــ پسر سوم فتحعلی شاه قاجار (سل 1212- 1250 ق/ 1797-1834 م) ــ در 1228 ق/ 1813 م، به حکومت استراباد و مازندران منصوب، و به «ملکآرا» ملقب شد (دیوانبیگی، 1/ 674؛ مدایحنگار، 168؛ هدایت، 1(1)/ 53؛ بامداد، 2/ 58، 3/ 471-472؛ طاهری، 355). مادر سام میرزا نیز دختر قاسم خان قاجار، از سرداران زمان فتحعلی شاه، بود (مدایحنگار، طاهری، همانجاها).سام میرزا در زمان حکمرانی پدرش بر مازندران در 1236 ق/ 1821 م، در ساری زاده شد؛ کودکی خود را همانجا گذراند و تحصیلات مقدماتی را از عالمان آن دیار فراگرفت. پس از درگذشت فتحعلی شاه در 1250 ق، و بهتختنشستن محمد شاه، پدر سام میرزا ــ چون برخی از برادران دیگر خود ــ داعیۀ پادشـاهی کرد؛ ولی پس از مدتی به تهران فراخوانده، و از آنجا به همدان تبعید شد (بامداد، طاهری، همانجاها).رضوان نوجوان در 1250 ق، همراه پدر از مازندران به تهران آمد. وی که هنگام ورود به تهران، حدود 14 سال داشت، دانشهای ادبی و فنون شاعری را نزد ادیبان و شاعران دربار قاجاری تکمیل کرد و بهزودی استعداد بسیاری از خود آشکار ساخت. برخی از بزرگان و ادیبان آن دوران از قریحۀ شاعری او با شگفتی و تحسین یاد میکردند؛ ازجمله، شعری اصفهانی (ص 40-41)، که او را در همان جوانی با خداوندان سخن و استادان کهن برابر میدانست. چون آوازۀ شاعری رضوان به گوش محمد شاه رسید، وی را به دربار فراخواند. شاه سرودههای او را پسندید و از آن پس، در سفر و حضر از تکریم شاه برخوردار بود (دیوانبیگی، 1/ 674-675؛ هدایت، طاهری، همانجاها). رضوان پس از بهتختنشستن ناصرالدین شاه در 1264 ق، به دربار او پیوست؛ هرچند از زمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا، قصیدههایی در مدح او میسرود. او از شاعران مقرب دربار ناصرالدین شاه گردید و به جایگاهی برتر از دورۀ محمد شاه دست یافت؛ تاجاییکه در 1270 یا 1271 ق/ 1854 یا 1855 م، شاه به وی لقب ملکالشعرایی داد (دیوانبیگی، 1/ 675). به نظر میرسد که رضوان به ملاحظۀ استادی شاعرانی چون قاآنی شیرازی (ز 1223 ق/ 1808 م)، شمسالشعرا سروش اصفهانی (1228-1285 ق/ 1813- 1868 م)، و دیگر استادان زمان خود، از پذیرش این لقب خودداری کرد (طاهری، 356)؛ هرچند او لقب شمسالشعرایی را پس از درگذشت میرزا محمد علیخان سروش در 1285 ق پذیرفت و از آن پس، او را «شمسالشعرا» و یا «شمس ثانی» میخواندند (دیوانبیگی، همانجا؛ اعتمادالسلطنه، 190؛ آقابزرگ، 9/ 370؛ بامداد، 2/ 58). رضوان در مناسبتهای مختلف و در مجالس سلام عام، در حضور ناصرالدین شاه قصایدش را میخواند (بامداد، اعتمادالسلطنه، همانجاها). به فرمان ناصرالدین شاه، حکمرانی مازندران به وی سپرده شد و مدتی نیز او منصب سرتیپی سوار کُرد و ترک را بر عهده داشت (مدایحنگار، 170؛ طاهری، همانجا). رضوان تا پایان سال 1305 ق/ 1888 م حاکم مازندران بود (همانجا). او سرانجام در 1309 ق، در تهران درگذشت (بامداد، همانجا). دربارۀ سال مرگ رضوان اختلافهایی وجود دارد؛ طاهری مرگ او را در 1306 ق آورده (همانجا)، درحالیکه گفتهاند وی در 1306 ق زنده بوده است (نک : همانجا). بیشتر شعرهای باقیمانده از رضوان قصیدههای مدحی او ست. درونمایه و مضمون این قصیدهها مدح ناصرالدین شاه و پدرش، محمد شاه، و نیز برخی از بزرگان دربار آنان است. از دیگر سرودههای رضوان «رباعیات» او ست که آنها را بر بداهه و ارتجال سروده است. قصیدههای او عموماً از تکلفهایی که برخی از معاصرانش چون قاآنی داشتند، خالی ست. هنر عمدۀ رضوان بداههسرایی است که به نظر میرسد معاصرانش میپسندیدهاند. شعری اصفهانی که با رضوان معاصر بوده، دربارۀ بدیهههای او چنین نوشته است: تاکنون از گذشتگان و معاصران «اینگونه فنون» ... «شنیده نشده» است (ص 42)؛ اعتمادالسلطنه نیز وی را «استاد سخنوران» میداند و میافزاید: «همۀ سخنسنجان» زمان در برابر او فروتناند. او رضوان را در بدیههسرایی، از بزرگان میشمارد (همانجا).به نظر میرسد در روزگار خود شاعر و پس از او نیز گردآوری اشعار او صورت کامل نیافت؛ زیرا هدایت بهصراحت میگوید که شعرهای او جمعآوری نشده است (1/ 54). شعرهای پراکندۀ او در تذکرهها و سفینهها ثبت شدهاند (طاهری، همانجا). نسخهای مختصر از دیوان او، حدود 400‘1 بیت، در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است (منزوی، خطی، 3/ 2333، خطی مشترک، 9/ 2101؛ مرکزی، 11/ 2144، 13/ 3367). نسخهای نیز از «رباعیات» او که همان شعرهای بدیهه و ارتجالی او ست، به شمارۀ 394‘1 در همانجا موجود است.
آقابزرگ، الذریعة؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، تهران، 1307 ق؛ بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، تهران، 1357 ش؛ دیوانبیگی، احمد، حدیقة الشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364 ش؛ شعری اصفهانی، طاهر، گنج شایگان، تهران، 1272 ق؛ طاهری شهاب، محمد، «شمس الشعراء: رضوان سـاروی»، ارمغـان، تهران، 1344 ش، دورۀ 34، شم 8؛ مدایحنگـار تفرشی، میـرزا ابراهیم خان، تذکرۀ انجمن ناصری، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363 ش؛ مرکزی، خطی؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336 ش.
عبدالحسین اسماعیلنسب
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید