زلزال
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 18 مرداد 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/267352/زلزال
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ نشده
25
1401
زِلْزال، نودونهمین سورۀ قرآن کریم به ترتیب مصحف، و نودوسومین سوره در ترتیب نزول.دربارۀ مکی و مدنی بودن (ابنندیم، 38؛ زرکشی، 136؛ سیوطی، الاتقان، 41؛ ابنعاشور، 30/ 489)، و همچنین شمار آیات این سوره اختلافنظر است، زیرا برخی کسان شمار آیات را 8 دانسته، و برخی دیگر با تقسیم آیۀ «یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النّاسُ ... » به دو بخش، آن را 9 آیه شمارش کردهاند (نک : ابنجوزی، 324-325). نام سوره بر اساس آیۀ اول آن «زلزال»، و در کلام برخی از صحابه، باعنوان سورۀ «اذا زلزلت»، و در نزد برخی از مفسران «الزلزلة» شناخته میشود (نک : ابنعطیه، 5/ 510؛ فخر رازی، 32/ 253؛ سیوطی، الدر ... ، 8/ 591). در روایات، در باب فضیلت سورۀ زلزال آمده است که قرائت آن در نوافل، انسان را از آفات دنیوی مانند زلزله و صاعقه حفظ میکند (نک : کلینی، 2/ 626)؛ همچنین تلاوت آن، معادل تلاوت نصف قرآن، یا 4 بار خواندن آن برابر قرائت کل قرآن دانسته شده است (بیضاوی، 5/ 330؛ سیوطی، همانجا). آغاز این سوره با آیههای پایانی سورۀ پیشین، بینه (98)، بیارتباط نیست؛ زیرا در آن آیات، از عذاب کافران اهلکتاب و مشرکان، و همچنین وعدۀ بهشت به مؤمنان سخن به میان آمده است که زمان تحقق آنها، با زلزلۀ مربوط به قیامت آغاز خواهد شد (فخر رازی، همانجا). هدف کلی این سوره بیان حوادث مرتبط با قیامت (نک : ﻫ د، اشراط السّاعه)، و تذکر این نکته است که انسان نتیجۀ همۀ اعمال خوب و بد خود را در قیامت خواهد دید. دربارۀ زمان تحقق زلزلۀ مذکور در این سوره، و ارتباط آن با دیگر اتفاقات آستانۀ قیامت، بحثهایی گوناگون مطرح شده است (فخر رازی، 32/ 254)؛ اما مبتنیبر سیاق آیههای قرآن کریم درخصوص قیامت، درحالیکه هنوز زندگی عادی انسانی جریان دارد، زلزلۀ عظیمی روی خواهد داد بهنحوی که هر شیردهندهای، آن را که شیر میدهد [از ترس] فرومیگذارد، و هر آبستنی بار خود را فرومینهد و مردم از وحشت عذاب شدید الٰهی، مست به نظر میرسند و حالآنکه مست نیستند (نک : حج/22 /1-2). در این هنگام، حیات هرکه در آسمانها و زمین است، با دمیدهشدن ناگهانی در صور پایان میپذیرد (یس/36/ 49؛ زمر/ 39/ 68). زمین و آسمانها چنان دچار تغییرات میشوند که آسمان میشکافد و ستارگان پراکنده، دریاها و کوهها از جا کنده، و متلاشی (حاقه/ 69/ 14-16؛ انفطار/82/ 1-3؛ فجر/ 89/ 21)، و برای برپایی قیامت به زمین [و آسمانی] دیگر مبدل میشوند (ابراهیم/14/ 48). با مهیاشدن زمین درحالیکه زلزلههایی بزرگ در سراسر آن رخ میدهد، با دمیدهشدن در نفخۀ دوم صور (زمر/ 39/ 68)، مردگان برای حسابرسی قیامت، از زمین خارج، و به بیرون افکنده میشوند (انشقاق/84/ 4؛ زلزال/ 99 /2).در آیۀ نخست، با استفاده از ریشۀ زلزل که به معنای حرکتدادن شیء و شدت اضطراب است (خلیل بن احمد، ذیل زلزله؛ ابندرید، 1/ 201)، از زلزله بهعنوان یکی از حادثههای قیامت سخن به میان آمده است. اضافهشدن ضمیر «ها» به زلزال به کسر «ز»، که مصدر ریشۀ زلزل است، با تخصیص آن به زمین، دربردارندۀ معنی زلزلۀ هولناکی است که زمین با همۀ استحقاق و عظمتش، اقتضای آن را دارد (زمخشری، 4/ 784؛ طباطبایی، 20/ 342) و ازاینرو، برخلاف زلزلههای عادی، شامل تمام نقاط زمین میشود؛ اگرچه ممکن است اشارهای به زلزلۀ معهود آغاز قیامت نیز باشد (طبرسی، 9/ 798؛ فخر رازی، همانجا). در آیۀ دوم آمده است که زمین اثقالش را خارج میسازد؛ اثقال جمع واژه الثِّقل (ابنمنظور) به معنای بار سنگین است. دربارۀ معنای اخراج اثقال تفاسیری مانند بیرونافکندن مردگان یا گنجها و معادن بیان شده است که تفسیر نخست شایستهتر به نظر میرسد (ابنعطیه، 5/ 510؛ طباطبایی، همانجا)؛ زیرا با آیات 4-6 سوره تناسب بیشتری دارد. این آیات دربارۀ سخنگفتن زمین و حسابرسی انسانها و زمان وقوع این زلزله است؛ زلزلهای که مربوط به نفخۀ دوم صور است (زمخشری، 4/ 783). در آیۀ سوم، انسان از سَرِ شگفتی و ترس از این اتفاق، دربارۀ آن میپرسد. برخی از مفسران این آیه را مختص کفار، و مشابه آیۀ 52 سورۀ یس (36) دانسته (زمخشری، 4/ 784)، برخی نیز آن را مطلق انسان تفسیر کردهاند؛ ازآنرو که نهتنها ویژگی همۀ انسانها غفلت و جزع است، که دهشت آن زلزله از صبر هر انسانی خارج است (فخر رازی، 32/ 255؛ ابنعاشور، 30/ 491).در آیۀ چهارم و پنجم، سخن از این است که زمین پیرامون اخبارش به سخن درمیآید، زیرا پروردگار به او (زمین) وحی کرده است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که در روز قیامت، زمین از همۀ اعمالی که بر روی آن صورت گرفته است، خبر میدهد و سپس، سورۀ زلزال را تا آیۀ چهارم قرائت کرده، و همین سخن را به نقل از جبرئیل نیز بیان داشتهاند (نک : بیهقی، 5/ 463). همچنین پیامبر اکرم (ص) در روایتی دیگر فرمودهاند: مراقب زمین باشید که مادر شما ست، هیچ انسانی عملی خیر یا شر نمیکند، مگر اینکه زمین از آن در روز قیامت خبر میدهد (نک : طبرانی، 5/ 65). در روایاتی دیگر آمده است که حضرت علی (ع) مصداق واژۀ «انسان»، و همان کسی است که زمین درخصوص اخبارش با او سخن میگوید (فرات، 589؛ ابنبابویه، 2/ 556). دربارۀ کیفیت تحدیث زمین نیز نظرهایی مطرح شده است، همچون: روشنشدن جزاء اعمال، قراردادن زمین بهعنوان حیوان عاقل ناطقی که همۀ اعمال را میداند و بر اهل اطاعت و عصیان شهادت میدهد و حدوث کلام، یا آنچه قائممقام آن است (طوسی، 10/ 393-394؛ فخر رازی، همانجا). از سوی دیگر، به نظر علامۀ طباطبایی (20/ 342-343)، این شهادت مانند شهادت اعضای بدن (نور/24/24) و ملائکه (ق/50/ 17- 18، 21) در روز جزا ست؛ ازاینرو زمین که حیات و شعور، و نیز نسبت به اعمال خیروشر انسانی ادراک دارد، با وحی الٰهی بر اخباری که تحمل کرده است، شهادت میدهد. در آیۀ ششم، به صدور مردم بهصورت پراکنده، برای رؤیت اعمال اشاره شده است. واژۀ «الصَّدَر» به معنای انصراف از یک امر، و متضاد واژۀ ورود، به معنای بازگشت است (خلیل بن احمد، ذیل صدر؛ فخر رازی، 32/ 256). واژۀ اشتات نیز جمع شتت به معنای تفرق و پراکندگی (ابندرید، 1/ 78)، و کنایه از تمایز اهل سعادت و شقاوت است. در معنای صدور مردم، معانی گوناگونی مانند خروج از قبر یا حرکت مردم به سوی محشر برای حسابرسی بیان شده است (طبرسی، 9/ 799؛ فخر رازی، همانجا؛ ابنعاشور، 30/ 493-494)؛ اما بر پایۀ سیاق آیات، معنای بازگشت از محشر پس از حسابرسی برای دیدن جزای رفتار یا مشاهدۀ نفس عمل بنابر نظریۀ تجسم اعمال در بهشت و جهنم، مناسبتر به نظر میرسد (طباطبایی، 20/ 343).در دو آیۀ هفتم و هشتم، که تفریعی بر آیۀ پیشین، و از آیات مشهور قرآنیاند، موضوع دقتنظر در حسابرسی روز جزا و مشاهدۀ همۀ اعمال خیروشر صادره از انسان در قیامت بیان شده است. در این آیات، واژۀ «مثقال» به معنای وزن چیزی، و «الذرّه» معادل مورچهای یا غباری است که بر اثر تابش شعاع نور خورشید در هوا دیده میشود (ابندرید، 1/ 430؛ ابناثیر، 2/ 157). درخصوص این دو آیه، روایات زیادی مطرح شده است. شأن نزول آنها دربارۀ دو مرد است که یکی بهسبب تنگدستی، انفاقِ اندکِ خویش را خوار شمرده، و از آن سر باز زده، و دیگری با کوچکشمردن برخی گناهان، به آنان مبادرت ورزیده، و خداوند با نزول این دو آیه، به انجام کار خیر یا شر، ولو اندک، ترغیب و تحذیر کرده است (واحدی، 1/ 462). پیامبر اکرم (ص)، بهسبب معنای کامل و بیهمتای این آیه، آن را «الجامعة الفاذة» خوانده، و ابنمسعود آن را بهعنوان محکمترین آیۀ قرآنی معرفی کرده است (نک : طبرسی، 9/ 800؛ سیوطی، الدر، 8/ 596؛ ابنعاشور، 30/ 495)؛ همچنین در روایاتی مشابه، پیامبر اکرم (ص) دربارۀ برخی کسان که پس از شنیدن این آیات دچار تحول روحی شدهاند، به ورود ایمان در قلب آنها، یا دستیابی ایشان به آگاهی و دانایی یاد کردهاند (سیوطی، همان، 8/ 595-596).این نوع از مشاهدۀ نتیجۀ اعمال خیروشر که در سورۀ زلزال آمده، در تقابل با گروهی از آیات الٰهی که به توبه، عفو الٰهی، و احباط عمل یا انتقال آن به دیگری در قیامت تصریح کردهاند، سبب بروز بحثی کلامی در کتابهای تفسیر شده است (طوسی، 10/ 394-395؛ فخر رازی، 32/ 256-257). بر اساس این، آیات گروه دوم، حاکم بر این دو آیۀ سورۀ زلزالاند، به نحوی که انسان پس از نابودی کارهای ناپسند، با غفران الٰهی و همچنین رفتارهای نیکو بهسبب حبط یا انتقال، باقی اعمال خویش را ولو به مقدار اندک، مشاهده خواهد کرد (برای نمونه، نک : طباطبایی، همانجا).
ابناثیر، مبارک، النهایة، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، بیروت، 1399 ق/ 1979 م؛ ابنبابویه، محمد، علل الشرایع، قم، 1385 ش؛ ابنجوزی، عبدالرحمان، فنون الافنان، به کوشش حسن ضیاءالدین عتر، بیروت، 1408 ق/1987 م؛ ابندرید، محمد، جمهرة اللغة، به کوشش رمزی منیر بعلبکی، بیروت، 1987 م؛ ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، تونس، 1984 م؛ ابنعطیه، عبدالحق، المحرر الوجیز، به کوشش عبدالسلام عبدالشافی محمد، بیروت، 1422 ق؛ ابنمنظور، لسان؛ ابنندیم، الفهرست، بیروت، دار المعرفة؛ بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، به کوشش محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت، 1418 ق؛ بیهقی، احمد، شعب الایمان، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1421 ق/2000 م؛ خلیل بن احمد، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، بیروت، دار مکتبة الهلال؛ زرکش، محمد، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش ابوالفضل دمیاطی، قاهره، 1427 ق/2006 م؛ زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، 1407 ق؛ سیوطی، الاتقان، به کوشش شعیب ارنؤوط، دمشق / بیروت، 1429 ق/ 2008 م؛ همو، الدر المنثور، بیروت، 1432-1433 ق/2011 م؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، 1417 ق؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، قاهره، مکتبة ابنتیمیه؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبایی، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر، بیروت، 1420 ق؛ فرات کوفی، تفسیر، به کوشش محمد کاظم، بیروت، 1432 ق/2011 م؛ قرآن کریم؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1381 ق؛ واحدی، علی، اسباب نزول القرآن، به کوشش عصام بن عبدالمحسن حمیدان، دمام، 1412 ق/1922 م.
علی ثقفیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید