صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / زاگرس /

فهرست مطالب

زاگرس


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 23 آبان 1403 تاریخچه مقاله

زاگْرُس، رشته‌کوهی در غرب و جنوب غربی ایران.
رشته‌کوه زاگرس به‌عنوان بزرگ‌ترین و یکپارچه‌ترین واحد ناهمواری ایران، با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی، به شکل قوس بزرگی است که خمیدگی آن به سمت جنوب غرب و جلگۀ پست میان‌رودان تمایل دارد. این رشته‌کوه از استان آذربایجان غربی آغاز می‌شود و پس از گذر از استانهای کردستان، همدان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، فارس و هرمزگان، تا شمال تنگۀ هرمز ادامه می‌یابد. 
رشته‌کوه زاگرس گستره‌ای به وسعت حدود 000‘ 323 کمـ2 (در ح 20٪) از پهنۀ خاک ایران را در بر می‌گیرد و فلات ایران را از سمت غرب و جنوب غربی، از دشتهای میان‌رودان و خوزستان جدا می‌کند ( اطلس ملی ... <زمین‌شناسی>، 3؛ رهنمایی، 31؛ جداری، 8؛ اطلس جامع ... ، 25؛ جعفری، مقدمه، 15). قله‌ها و بلندیهای زاگرس دارای دامنه‌هایی پرشیب، و دره‌هایی ژرف و گلوگاههایی بسیار تنگ است که سبب فرسایش شدید، ایجاد بریدگیها و برجستگیهایی ناموزون شده، و نواحی سخت‌گذری را در بخشهایی وسیع از زاگرس شمالی و مرکزی ایجاد کرده است ( جغرافیا ... ، 14). ارتفاع بلندیهای زاگرس از مرکز به سوی غرب (جلگۀ خوزستان) و جنوب (کرانه‌های خلیج فارس) به‌تدریج کاهش می‌یابد و  به‌صورت ناهمواریهای پلکانی، به تپه‌ها و جلگه‌های پست کناره می‌رسد ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، همانجا؛ جغرافیا، 16). کاهش تدریجی بلندیها، از شمال به جنوب و جنوب شرقی نیز به چشم می‌خورد تا جایی‌که به‌ندرت به 500‘1 متر در کوههای لارستان، در منتهاالیه جنوب شرقی زاگرس می‌رسد (بدیعی، 1/ 51).
در منابع مختلف، دربارۀ ابتدا، انتها و پهنای این رشته‌کوه اختلاف‌نظر وجود دارد و حتى برخی معتقدند که حدود زاگرس را نمی‌توان مشخص کرد (پتروف، 157)؛ به همین دلیل، آمار و ارقام گوناگونی دربارۀ پهنا و درازای زاگرس بیان شده است بدین ‌سبب که رشته‌کوه پیوسته‌ای که از بلندیهای جنوب شرقی ترکیه و کردستان عراق تا کوههای مکران در جنوب شرقی ایران کشیده شده، و کوههایی که از مرکز ایران تا جلگۀ خوزستان امتداد یافته است، از نظر توپوگرافی به هم متصل، اما از نظر ساختار، جنس سنگ و زمان شکل‌گیری، هم در پهنا و هم در طول متفاوت‌اند. ازاین‌رو، منابع مختلف گاه برحسب نوع جنس و زمان شکل‌گیری، و گاه براساس شکل ظاهر و توپوگرافی، بخش یا بخشهایی از آن، و گاه کل مجموعه را زاگرس نامیده‌اند.
زاگرس از برخورد میان دو صفحۀ شبه‌جزیرۀ عربستان و اوراسیا (صفحۀ ایران) در طی دورۀ سوم و چهارم زمین‌شناسی (مزوزوئیک و سنوزوئیک) شکل گرفته است (رهنمایی، 32). بخش بزرگی از زاگرس از لایه‌های آهکی دورۀ کرتاسه و آهک آسماری دورۀ اُلیگو ـ میوسن تشکیل شده، که اشکال و پدیده‌های کارستی بسیاری را پدید آورده است. غارهای علی‌صدر (نزدیک همدان)، قوری‌قلعه (نزدیک پاوه) و شاپور (نزدیک کازرون) نمونه‌هایی بارز از فرسایش کارستی و انحلال در زاگرس‌اند (درویش‌زاده، 648؛ کوک، 61؛ علایی، 173، 176). 
به‌طور معمول، جغرافی‌دانان زاگرس را برحسب جهت جغرافیایی به 3 منطقۀ شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌کنند (نک‍ : جعفری، 633؛ گنجی، 18). زاگرس شمالی مشتمل بر نواحی جنوبی آذربایجان غربی و استانهای کردستان، همدان، کرمانشاه، لرستان و ایلام است و رودخانه‌های سیروان، قره‌سو، گاماسیاب، سیمره، چرداول، بالارود و دز از این بخش از زاگرس سرچشمه می‌گیرند و بلندترین قلۀ آن، گرین، با ارتفاع 645‘ 3 متر است. 
زاگرس مرکزی دربرگیرندۀ استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و بخشهایی از نواحی شرقی استانهای فارس و خوزستان و شمال بوشهر است (همانجا؛ بخشنده‌نصرت، 92؛ جعفری، همانجا). رودخانه‌های بزرگی چون کارون، جراحی، زهره، مارون شور و دالکی از بلندیهای زاگرس مرکزی سرچشمه می‌گیرند. 
زاگرس جنوبی در حدفاصل بین راه شیراز ـ کازرون و درۀ رودخانۀ شاپور ـ دالکی تا شرق رودخانۀ کاهدان و رود شور در استان هرمزگان جای دارد و بلندترین قلۀ آن، خرمن‌کوه، به ارتفاع 200‘ 3 متر است (همانجاها). 
برمبنای تقسیم‌بندی دیگر که در بیشتر منابع به آن اشاره شده است، این رشته‌کوه را بر اساس چگونگی عملکرد تکتونیک بر ساختمان زمین، و همچنین ارتفاع و توپوگرافی عمومی آن، به دو بخش زاگرس مرتفع و زاگرس چین‌خورده تقسیم کرده‌اند:

1. زاگرس مرتفع

که آن را زاگرس «رورانده» و «زاگرس داخلی» و زاگرس «خُردشده یا شکسته» نیز نامیده‌اند، به‌صورت نواری دراز و به‌نسبت باریک، به پهنای 10 تا 70 کمـ و با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی، در میان زون سنندج ـ سیرجان و زاگرس چین‌خورده قرار دارد (علایی، 145؛ اطلس ملی <زمین‌شناسی>، 3). از نظر زمین‌شناسی، سنگهای این بخش به‌شدت گسل‌خورده و دارای روراندگی شدیدند؛ مرتفع‌ترین قله‌های زاگرس در این بخش قرار دارند (درویش‌زاده، 202). بلندترین قلۀ زاگرس، زردکوه بختیاری به ارتفاع 287‘4 متر است که در نزدیکی شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. زردکوه در تمام طول سال پوشیده از برف است و سرچشمۀ اصلی رودخانه‌های زاینده‌رود و کارون به شمار می‌رود. قله‌های بلند مهم دیگر مانند اشترانکوه به ارتفاع 050‘4 متر در جنوب شهرستانهای الیگودرز و ازنا، در سراسر سال پوشیده از برف، و سرچشمۀ اصلی رود دز و از سرچشمه‌های رود کارون و کرخه‌اند. قلۀ دنا به ارتفاع 035‘4 متر و کوههای میش‌پور به ارتفاع 606‘ 3 متر و پرو به ارتفاع 357‘ 3 متر از دیگر قله‌های بلند زاگرس‌اند که در این بخش قرار دارند ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، همانجا؛ اطلس جامع، 29؛ جغرافیا، 16). 
پیدایش زاگرس مرتفع از نظر زمین‌شناسی، نتیجۀ به‌هم‌رسیدن حاشیۀ قاره‌ای عربستان و ایران مرکزی تلقی می‌شود. روراندگی موجود در امتداد زاگرس نیز موجب بالاآمدن و درنتیجه پیدایش زاگرس مرتفع شده است (رهنمایی، 32). از مهم‌ترین ویژگیهای این واحد، وجود لندفرمهای معکوس مانند ناودیسهای برجسته (ناوهای معلق) و طاقدیسهای بسته و خردشده و نیز حاکمیت و گستردگی توپوگرافی کارستی است ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، همانجا). عمل رسوب‌گذاری در این حوضه تا اواخر دورۀ مزوزوئیک به بیش از 500‘ 3 متر رسیده است و حرکات کوه‌زایی آن از دورۀ سیمرین آغاز، و تا اواخر دورۀ کرتاسه، چین‌‌خوردگی زاگرس مرتفع تکمیل شده است (علایی، 146؛ درویش‌زاده، 230).

2. زاگرس چین‌خورده

که آن را «زاگرس خارجی» نیز می‌نامند، در جنوب غربی زاگرس مرتفع واقع شده، و پهنای آن در حدود 150-250 کمـ است که در برخی از نواحی به زیر زاگرس رورانده کشیده شده است (همو، 199). امتداد سطح محور چینها در این منطقه عموماً شمال غربی ـ جنوب شرقی است، اما در زاگرس فارس، محور چینها به‌تدریج به طرف شرق متمایل، و سرانجام از حدود شهرستان لار به‌طور کامل، غربی ـ شرقی می‌شوند (علایی، 160؛ اطلس ملی <زمین‌شناسی>، همانجا). از مهم‌ترین ویژگیهای زاگرس چین‌خورده، گستردگی چینها و وجود چینهایی ملایم و منظم است که در بیشتر موارد، محور آنها با هم موازی است و دره‌هایی پهن و باز دارند. طاقدیسها منطبق بر کوهها، و ناودیسها منطبق بر دشتها و دره‌ها است (علایی، 153). 
شمار بسیاری گنبدهای نمکی متعلق به سازند هرمز که مربوط به دورۀ اینفراکامبرین (دورۀ اول زمین‌شناسی) است، در جنوب کمربند چین‌خوردۀ زاگرس نیز دیده می‌شود ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، 18؛ درویش‌زاده، 101، 199). رسوبات زاگرس چین‌خورده از دورۀ مزوزوئیک تا نئوژن با ضخامت بیش از 10هزار متر روی هم انباشته شده‌اند و در طی واپسین مرحلۀ کوه‌زایی آلپی (میو ـ پلیوسن) که سازند بختیاری در حال تشکیل بوده، چین‌خوردگی پیدا کرده، و در طی مرحلۀ کوه‌زایی پاسادنین تکمیل شده‌اند (همانجا؛ علایی، 147؛ بدیعی، 1/ 34-35).
نبود فعالیتهای آذرین، وجود مادرسنگهای متعدد و بسیار غنی از مواد آلی، سنگ‌مخزنهای متخلخل و تراوای متعدد با سنگ‌پوشهای مناسب، شرایط منحصربه‌فردی را برای تولید و انباشت هیدروکربن در زاگرس فراهم کرده است تا این پهنه، یکی از نفت‌خیزترین حوزه‌های رسوبی دنیا باشد؛ شمار میدانهای نفتی آن به 62 میدان می‌رسد ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، 56-57). زمان طولانی رسوب‌گذاری، توسعۀ لایه‌های ضخیم سنگ مخزن، رسوب‌گذاری پوش‌سنگهای بسیار عالی و ایجاد ساختمانهای طاقدیسی طویل با درجۀ محصورشدگی سبب گردیده است تا یکی از بزرگ‌ترین میدانهای نفتی جهان در زاگرس شکل بگیرد که بیشتر این ذخایر نفتی در سازند آهکی آسماری دیده می‌شود (همان، 56؛ آمریکانا، XXIX/740). گچساران، مارون، آغاجری و اهواز مهم‌ترین میدانهای نفتی زاگرس را تشکیل می‌دهند ( اطلس ملی <زمین‌شناسی>، 57).
زاگرس یکی از مناطق زلزله‌خیز غرب آسیا ست و بیش از نیمی از زمین‌لرزه‌های ایران (83/ 50٪) در این منطقه روی داده است که بیانگر حرکات تکتونیکی، و فعال‌بودن گسلهای زاگرس است (درویش‌زاده، 805).
رشته‌کوه زاگرس تأثیر بسزایی در آب‌و‌هوای ایران دارد. این رشته‌کوه همانند دیواری، مانع از عبور جریانها و سیکلونهای مدیترانه‌ای و نیز اقیانوس اطلس به نواحی مرکزی ایران می‌شود. ازاین‌رو، زاگرس یکی از عوامل اصلی خشکی دشتهای مرکزی ایران به شمار می‌رود (رهنمایی، 96؛ بدیعی، 1/ 95؛ علیجانی، 125). میزان ریزش باران در این ناحیۀ کوهستانی در طول سال از 000‘1 میلی‌متر (در کوهرنگ) تا 300 میلی‌متر (در بلندیهای جنوب شرقی) متغیر است که بیشترین آن در فصل زمستان می‌بارد (بدیعی، همانجا). در محدودۀ زاگرس، روند کاهش باران از شمال به جنوب به‌صورت تدریجی، ولی از غرب به‌شرق به‌صورت ناگهانی است (علیجانی، 122). 
دریافت ریزشهای جوی، بیشتر در دامنۀ خارجی (‌غربی) زاگرس که در معرض بادهای باران‌زای مدیترانه‌ای قرار دارد، سبب شده است که رودخانه‌های پرشماری در جهت شیب، به سمت غرب و جنوب غرب (حوضۀ خلیج‌فارس) در جریان باشد و تنها رودخانه‌های زاینده‌رود و کُر به حوضه‌های داخلی ایران وارد شود (‌رهنمایی، بدیعی، همانجاها؛ علیجانی، 125). درمجموع، زاگرس 30٪ (‌ح 150میلیارد مـ3) از بارشهای ایران را دریافت می‌کند که موجب جریان‌یافتن 40٪ (‌ح 50میلیارد مـ3) آبهای سطحی کشور می‌شود. بیش از 60 سد بزرگ و کوچک، با حجمی درحدود 25میلیارد مـ3، با قابلیت آبیاری دست‌کم 5 /1میلیون هکتار زمینهای کشاورزی، این روان‌آبها را کنترل می‌کنند (‌شیرمحمدی، 34؛ میرسنجری، 52).
بلندیهای شمالی زاگرس دارای آب‌وهوای سرد کوهستانی و یخبندان در زمستان است، درحالی‌که زاگرس جنوبی به‌سبب کاهش ارتفاعات و عرض جغرافیایی پایین‌تر، و دریافت انرژی تابشی بیشتر، ویژگیهای آب‌وهوای کوهستانی را ندارد (علیجانی، 173). نوسان زیاد دمای روزانه و ماهانه از ویژگیهای زاگرس است به حدی که بیشترین نوسان سالانۀ دمای ایران (°5/  17 تا °20) در زردکوه بختیاری، در غرب شهرکرد دیده می‌شود (همو، 52).
زاگرس غربی به‌سبب دریافت بارش بیشتر، از پوشش گیاهی غنی‌تری برخوردار است. دامنۀ شرقی زاگرس به‌نسبت خشک‌تر، اما به‌سبب دارابودن ارتفاع زیاد، و پوشیده‌بودن از برف، منبع مناسبی برای تغذیۀ آبهای سطحی و زیرزمینی است و دامنه‌های آن، چراگاههای تابستانی قابل‌توجهی دارد (رهنمایی، همانجا). وجود بلندیهای زاگرس شمالی در برابر جلگۀ حاصلخیز خوزستان و نیز بلندیهای زاگرس مرکزی در برابر جلگه‌های باریک جنوب فارس و بوشهر، باعث شده است تا دو قلمرو آب‌وهوایی ییلاقی (سردسیر) در نواحی کوهستانی، و قشلاقی (گرمسیر) در جلگه‌ها، در فاصلۀ اندکی از یکدیگر قرار گیرند. افزون‌بر آن، وجود مراتع وسیع، شرایط مناسبی را برای زندگی عشیره‌ای و کوچ‌رو در این مناطق از زاگرس پدید آورده، و این مناطق را به یکی از مهم‌ترین کانونهای کوچندگی و معیشت شبانی در ایران و جهان بدل ساخته است (بخشنده‌نصرت، 90؛ مشیری، 75؛ رهنمایی، همانجا). 
ایل بختیاری، به‌عنوان بزرگ‌ترین ایل ایران در زاگرس میانی، و ایل قشقایی، به‌عنوان دومین ایل بزرگ کشور در زاگرس فارس، و ایل موسیوند لر و کرد در زاگرس شمالی به سر می‌برند (مشیری، 168؛ مستوفی‌الممالکی، 109، 175). ایلهای خمسه، باصری، بویراحمدی و ممسنی از دیگر ایلهای مهم منطقۀ زاگرس به شمار می‌آیند (همانجا).
بلندیهای مرکزی زاگرس بیشتر پوشیده از جنگلهای بلوط و نارون است (بدیعی، 1/ 50). جنگلهای بلوط از سردشت آغاز می‌شود و تا استان فارس ادامه دارد. جامعۀ بلوط وسیع‌ترین اشکوب جنگلی ایران (10میلیون هکتار) است که بیشتر در دامنۀ جنوب غربی زاگرس قرار دارد (همو، 3/ 267). در نواحی نیمه‌خشک و کم‌ارتفاع زاگرس (نیمۀ جنوبی زاگرس) بیشترْ درختان و درخچه‌های بنه (پستۀ وحشی) و بادام کوهی دیده می‌شود (همانجا).
به‌سبب شرایط مناسب اقلیمی و زیست‌محیطی زاگرس، این محدوده کانونهای جمعیتی بسیاری را در خود جای داده است. دشتها، دامنه‌های کم‌شیب و دره‌های باز زاگرس، بستر بسیاری از شهرها و روستاهای ایران است (همو، 1/ 49). محدودۀ زاگرس بیش از 83 شهر و 059‘34 روستا و آبادی دارد و حدود 23٪ از جمعیت ایران را در خود جای داده است (شیرمحمدی، 34).

نام‌گذاری

نام زاگرس یا زاگروس در اواخر دورۀ قاجار، از طریق ترجمۀ آثار نویسندگان اروپایی (پیرنیا، 2، نیز حاشیۀ 1)، و بعضاً از زبان یونانی وارد زبان فارسی شده است (نک‍ : کیهان، 1/ 48). این واژه در زبان یونانی به معنی « کولاک‌دار» است. ایرانیان در زمانهای گذشته سراسر رشته‌کوههای شمال غربی ـ جنوب شرقی ایران را در ساختاری منسجم نام‌گذاری نکرده‌اند، بلکه آنان برای قله‌ها و ارتفاعات مختلف محلی، هر بخش را به‌صورت مجزا، نامی اختصاص داده بودند. 
ایرانیان در تقسیمات ناحیه‌ای، بلندیهایی واقع در سمت راست درۀ سیمره و دشت عراق (دامنه‌های غربی زاگرس مرکزی) را «پشتکوه»، و ارتفاعات سمت چپ درۀ سیمره (دامنه‌های شرقی زاگرس مرکزی) را «پیشکوه» می‌نامیدند (همانجا؛ بدیعی، 1/50). درمجموع، آنها بلندیهای زاگرس مرکزی، میان دشت کرمانشاه و دشت شیراز را «پاطاق» می‌خواندند، زیرا کوههای یادشده بیشتر به شکل طاق‌اند (همانجا، نیز 3/ 529؛ کیهان، 1/3، 48)؛ اما یونانیان تمام کوههای پشتکوه و پیشکوه و پاطاق تا شمال تنگۀ هرمز را زاگرس می‌نامیدند (همانجا).

پیشینۀ تاریخی

یافته‌های باستان‌شناسان در غار گنجی، نزدیک خرم‌آباد و نیز در تپه‌های علی‌کش و چغا سفید در حوالی دهلران، مؤید آن است که این مناطق در حدود 9هزار سال پیش زیستگاه انسان بوده است. ساکنان اینجا در شمار نخستین انسانهایی بودند که دست از شکار کشیدند و به کشت گندم و جو، و پرورش بز و میش پرداختند (امان‌اللٰهی، 26؛ نیز نک‍ : اطلس ملی <تاریخ>، 5). در هزارۀ دوم ق‌م، منطقۀ زاگرس محل سکونت کاسیان (‌در لرستان کنونی)، و گوتیها و لولوبیها (در زاگرس شمالی، در کردستان و آذربایجان) بوده است (گیرشمن، 64؛ سرفراز، 9-10). 
آریاییان در سدۀ 9 ق‌م از سرزمینهای سرد عرضهای شمالی به سمت جنوب حرکت کردند، سپس در طول چینهای زاگرس به عرضهای پایین‌تر آمدند و در میان دره‌های زاگرس مستقر شدند (گیرشمن، 75). در‌این‌میان، مادها در اطراف همدان کنونی، یعنی در نیمۀ شمالی رشته‌کوه زاگرس استقرار یافتند؛ اما پارسها در سدۀ 7 ق‌م، در طول چینهای زاگرس به‌سوی نواحی جنوبی‌تر حرکت کردند و در مناطق جنوبی جبال بختیاری، تا مشرق شهر جدید شوشتر اقامت گزیدند (همو، 90-91؛ زرین‌کوب، 81، 100). در حدود 550 ق‌م، کورش بزرگ دولت هخامنشی را در زاگرس فارس بنیاد نهاد که سپس‌تر به یکی از بزرگ‌ترین و متمدن‌ترین حکومتهای جهان تبدیل گشت ( اطلس ملی <تاریخ>، 33). 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: