ابن سلمون
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 16 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266443/ابن-سلمون
چهارشنبه 27 فروردین 1404
چاپ نشده
ذیل
اِبْنِسَلْمون، عنوانی مشترک برای دو فرزند علی بن عبدالله ابن سلمون کنانی که در سدۀ 8 ق/ 14 م، در اندلس میزیستند:
محدث، مقری و صوفی مالکی در دورۀ حکومت بنیمرین در اندلس. وی در غرناطه به دنیا آمد و همانجا به فراگیری علم پرداخت. ابومحمد به شهرهای مالقه، سبته و فاس سفر کرد و در هرکدام از آنجاها با حضور در محضر بزرگان دانش اندوخت. برخی استادان او را کسانی چون ابنفضیله، ابوالحسن بلوطی، ابوجعفر کحیلی، ابومحمد باهلی، ابوالقاسم ابنطیب، ابندراج، ابوغالب محمد بن محمد مغیلی و ابوعبدالله ابنحکیم تشکیل میدهند (ابنقاضی، 2/ 434).
ابومحمد قرائت نافع را نزد پدر آموخت و از دیگر شیوخ این فن همچون ابوجعفر ابنزبیر و محمد بن عیاش بهرهها برد (ابنجزری، 1/ 436). وی از بسیاری شیوخ بلندمرتبۀ آن زمان در مشرق و مغرب جهان اسلام اجازۀ روایت دریافت کرد، ازجمله: ابندقیق العید، محمد بن جماعه، عزالدین احمد حسنی، احمد بن حمدان، ابنابیالفتح شیبانی، احمد بن عبدالمنعم و احمد بن عبدالحمید بن عبدالهادی (ابنخطیب، 3/ 402). او در فاس محضر شاعره و ادیب آن دیار، ساره بنت احمد بن عثمان حلبیه، را درک کرد و افزونبر کسب اجازه، به دست استاد، ملَبس به خرقۀ تصوف شد (ابنقاضی، همانجا؛ نیز نک : باباتنبکتی، 146، که در آن از وی با عنوان صوفی یاد شده است). وی را در فضل و ادب و حسن خلق ستودهاند. او در فقه نیز بهویژه در باب بیوع چیرهدست بود (ابنقاضی، همانجا).
اگرچه اطلاع چندانی دربارۀ شاگردان وی در دست نیست، اما وجود نام دو شخصیت بلندآوازه، یعنی لسانالدین ابنخطیب و ابنجزی، مـا را از نام دیگر شاگردان وی بینیاز میسازد (نک : مقری، 8/ 87، 148). گفتنی است که ابنسلمون به شخص اخیر اجازۀ روایت داده بوده است (همو، 8/ 87). ابومحمد ابنسلمون در زمان سلطنت ابوالحسن مرینی در جنگی که در طریف رخ داد و به نام همان محل شهرت یافت، کشته شد (ابنخطیب، 3/ 404؛ برای توضیح دربارۀ جنگ طریف، نک : مقری، 5/ 14-15).
ابومحمد را کتابی با عنوان الشافی فی تحریر ما وقع من الخلاف بین التبصرة و الکافی در فروع فقه مالکی بوده است که درحالحاضر نسخهای از آن در دست نیست (نک : ابنقاضی، 2/ 435؛ دربارۀ کتاب العقد المنظم منسوب به ابومحمد عبدالله، نک : دنبالۀ مقاله).
فقیه و قاضی مالکی اهل غرناطه. وی در دیار خود به دانشاندوزی پرداخت و از استادانی چند، همچون وزیر ابنابیعامر، وزیر ابومحمد ابنسماک، ابوبکر ابنعبیده، قاضی ابوالعباس ابنغماز، ابوعبدالله ابنعیاش و ابوجعفر ابنزبیر بهرهها برد و از بیشتر آنان اجازه دریافت نمود (ابنخطیب، 4/ 309-310). لسانالدین ابنخطیب که از شاگردان ابوالقاسم ابنسلمون بود، بسیار وی را ستوده است (مقری، 8/ 148؛ ابنخطیب، 1/ 411، 4/ 309).
آنچنانکه گفته شده است، وی بهعنوان فقیه و قاضی شناخته شده، و در شروط و وثائق نیز بسیار متبحر بوده، و کتابی در همین زمینه تألیف کرده است (ابنفرحون، 125-126؛ مخلوف، 214). از این اثر وی که در علم وثائق تألیف شده است، با دو عنوان وثائق ابی القاسم سلمون بن علی الکنانی و العقد المنظم للحکام فیما یجری بین ایدیهم من العقود و الاحکام، نسخههای خطی بسیاری در کتابخانههای مختلف در نقاط گوناگون جهان چون مصر، ربـاط، مونیـخ، پـاریس و جز آن موجود است (مثلاً نک : علـوش، شم 517‘1، 633‘1؛ ازهریه، 2/ 371؛ فهـرس ... ، 375-376؛ حجـی، 186-187؛ بلوشه، شم 5791؛ آومـر، شم 356؛ گیلـن روبلس، 49). این اثر در 1301 و 1302 ق در مصر به همراه تبصرة الحکام ابنفرحون منتشر شده است، ولی در این چاپ، تألیف اثر به برادر مؤلف، یعنی ابومحمد عبدالله، نسبت داده شده است و در پی آن بیشتر فهرستنویسان کتابهای چاپی براساس صفحۀ عنوان کتاب، مؤلف العقـد المنظم را ابـومحمد عبدالله یـاد کردهانـد (مثلاً نک : واندیک، 152؛ سرکیس، 1/ 122؛ الیس، I/ 5).
در این میان، گفتنی است که سراج اندلسی (2/ 178) هنگام یادکردی از قاضی ابوالقاسم سلمون بن علی، عنوان اثر تألیفی وی را العقد المنظم ... من الوثائق و الاحکام معرفی کرده است (نیز نک : GAL, II/ 341). بـا نگاهی به اصل کتـاب ــ که میتوان آن را تألیفی در ادب القاضی نیز به شمار آورد ــ اگرچه در آغـاز آن نام ابومحمد عبدالله بهعنوان مؤلف به چشم میخورد (که احتمالاً در نسخۀ خطی اشتباهاً چنین آمده بوده است)، ولی مؤلف آشکارا خود را آشنا به قضا و احکام و وثائق معرفی کرده است (ابنسلمون، 2)؛ حالآنکه میدانیم ابومحمد قاضی نبوده، بلکه یک محدث بوده است.
ابنجزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، 1351 ق/ 1932 م؛ ابنخطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1393 ق/ 1973 م؛ ابنسلمون، سلمون، «العقد المنظم»، در حاشیۀ تبصرة الحکام ابنفرحون، قاهره، 1301 ق؛ ابنفرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابنقاضی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1974 م؛ ازهریه، فهرست؛ باباتنبکتی، احمد، «نیل الابتهاج»، در حاشیۀ الدیباج المذهب (نک : هم ، ابنفرحون)؛ حجی، محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیة بسلا، کویت، 1406 ق/ 1985 م؛ سراج اندلسی، محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد حبیب هیله، بیروت، 1984 م؛ سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، 1346 ق/ 1928 م؛ علوش، ی. س. و عبدالله رجراجی، فهرس المخطوطات العربیة المحفوظة فی الخزانة العامة برباط الفتح، پاریس، 1954 م؛ فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض، 1404 ق/ 1984 م؛ مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة، قاهره، 1350 ق؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف بقاعی، بیروت، 1406 ق/ 1986 م؛ واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، قاهره، 1896 م؛ نیز:
Aumer, J., Die Arabischen Handschriften der K. Hof-und Staatsbibliothek in München, München, 1866; Blochet ; Ellis, A. G., Catalogue of Arabic Books in the British Museum, London, 1967; GAL; Guillen Robles, F., Catálogo de los manuscritos árabes existentes en la Biblioteca Nacional de Madrid, Madrid, 1889.
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید