ابن سرابی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 16 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266442/ابن-سرابی
چهارشنبه 27 فروردین 1404
چاپ نشده
ذیل
اِبْنِسِرابی، شخصیتی با هویت مبهم که بهعنوان مؤلف کتاب مشهور ادویۀ مفردۀ سرابیون شناخته میشود. پژوهشگران اروپایی با توجه به اینکه این کتاب در آغاز بهغلط به یوحنا ابنسرابیون (نک : دبا) منسوب بود، نـام مؤلف را «ابنسرابیون» نیز آوردهانـد؛ اما وی را با صفاتی چون دروغین، جوان یا دوم، از یوحنا ابنسرابیون متمایز ساختهاند. در هیچیک از مآخذ دورۀ اسلامی، از ابنسرابی یا پزشکی متأخرتر از یوحنا ابنسرابیون و همنام او یاد نشده است؛ ازاینرو، برخی همچون اولمان وجود پزشکی بدین نام را رد کردهاند («پزشکی ... »، 283). حتى به نظر میرسد که عنوان «ابنسرابی» صورتی دگرگونشده از «ابنسرابیون» باشد. اولمان (همانجا) و میهلی (ص 90) اطلاق نام ابنسرابیون بر مؤلف کتاب ادویۀ مفرده را ناشی از چاپ متن لاتین آن در کنار ترجمۀ لاتین الکُنّاش الصغیر یوحنا، در برخی از چاپهای آن دانستهاند. اما این انتسابِ نادرست در نخستین چاپ متن لاتین ادویۀ مفرده (1473 م) که بهطور مستقل، و 6 سال زودتر از ترجمۀ لاتین الکناش الصغیر چاپ شده اسـت، نیز دیده میشود (برای چـاپهـای مختلف این دو اثـر، نک : الیس، II/ 804-806).
برخـی از پژوهشگران مـانند فرنـد (نک : لکلـر، I/ 113-114)، مایرهف (ص 2) و دولوریه (ص 218؛ قس: الیس، II/ 805) ابنسرابی را با یوحنا اشتباه گرفتهاند و برخی دیگر مانند فران این دو و جغرافیدانی به نام سهراب را که او نیز بهغلط ابنسرابیون خوانده میشد، باهم خلط کردهاند (I/ 112-113, 242).
دربارۀ دورۀ زندگی ابنسرابی با توجه به نقلقول او از ابنوافد (د ح 466 ق/ 1074 م) تنها میتوان گفت که وی در نیمۀ دوم سدۀ 5 ق/ 11 م یا پس از آن میزیسته است (نک : لکلر، II/ 153؛ گیگه، 475؛ میهلی، 164؛ سارتن، II/ 229؛ اولمان، همانجا). پیر گیگه بر آن است که نقلقولهای ابنبیطار (د 646 ق/ 1248 م) از ابنسرابیون، درواقع از ابنسرابیون جوان، یعنی ابنسرابی است و ازاینرو، دورۀ فعالیت ابنسرابی را نیمۀ دوم سدۀ 6 ق/ 12 م دانسته است (ص 475-476). سارتن نیز ضمن تکرار این سخن، دوران زندگی وی را در نیمـۀ نخست سـدۀ 6 ق قرار داده است (نک : همـانجـا)؛ درحالیکه این عبارات با اندک تفاوتی در الکناش الصغیر یوحنا ابنسرابیـون دیده میشود (مثلاً دربـارۀ خریق سیـاه و خروع، نک : ابنسرابیون، گ 72، 76 الف؛ قس: ابنبیطار، 2/ 53، 55، 56؛ برای دیگر موارد، نک : دبا، ذیل ابنسرابیون). از سوی دیگر، لکلر بر آن است که ابنسرابی از احمد بن یوسف تیفاشی (د 651 ق/ 1253 م) نقلقول کرده، و به همین سبب وی را از پزشکان نیمۀ دوم سدۀ 7 ق/ 13 م دانسته است (همانجا). اولمان نیز بدون اشاره به لکلر، اما با استدلالی کاملاً مشابه، همین سخن را تکرار کرده است (همان، 283-284؛ نیز نک : ژاکار، 210). باید یادآور شد که روش این دو، در بررسی اثر ابنسرابی و دلیلی که بدان استناد کردهاند، چندان معتبر نیست و در حال حاضر بررسی متن لاتین کتاب ادویۀ مفردۀ ابنسرابی تنها راه برای شناسایی دورۀ فعالیت مؤلف است.
1. الادویة المفردة. سزگین این کتاب را به شخصی که به زعم او سرابیون نام داشته، و پدر یوحنا و داوود بوده، نسبت داده است (نک : GAS, III/ 229)، اما این مدعا بیاساس است. 2. الفصول المهمة فی طب الائمة. این کتاب نیز در آغاز، از آن یوحنا ابنسرابیون، و گاه بهعنوان نسخهای از الکناش الصغیر یوحنـا شناخته میشد (نک : ووستنفلد، 49؛ لکلر، I/ 116)، امـا پس از آنکه معلوم شـد کـه در آن از رازی نقلقول شـده اسـت (نک : کمبل، I/ 72)، برخی از پژوهشگران همچون پترس احتمال دادند که از آنِ ابنسرابی باشد (ص 142)، درحالیکه مؤلف این رساله براساس آنچه در فهرست کتابخانۀ بادلیان آمده، پزشکی به نام سرابیون بن ابراهیم است که دربارۀ او هیچ اطلاعی در دست نیست (اولمان، «یوحنا ... »، 296؛ نیز نک : ژاکار، 109).
علاوهبر آثار یادشده، اثری به نام «گزیدههای روشهای طبی» بدو منسوب است، اما در متنی که از این اثر در دست است، هیچ نشانهای که حاکی از تألیف آن توسط ابنسرابی باشد، دیده نمیشود (نک : کمبل، I/ 100).
ابنبیطار، عبدالله، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق، 1291 ق؛ ابنسرابیون، یوحنا، الکناش الصغیر، ترجمۀ حسن بن بهلول (بر بهلول)، نسخۀ خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم 668‘9؛ دبا؛ نیز:
Campbell, D., Arabian Medicine and Itʾs Influence on the Middle Ages, London, 1926; Dulaurier, É., «Relation des voyages faits par les arabes et les persans ... », JA, 1846, vol. VIII; Ellis, A. G., Catalogue of Arabic Books in the British Museum, London, 1967; Ferrand, G., Relations de voyages et textes géographiques ... , Paris, 1913; GAS; Guigues, P., «Les Noms arabes dans Sérapion», JA, 1905, vol.V; Jacquart, D. and F. Micheau, La Médecine arabe et l’occident médiéval, Paris, 1990; Leclerc, L., Histoire de la Médecine arabe, Paris, 1876; Meyerhof, M., «Esquisse d’histoire de la pharmacologie et botanique chez les musulmans d’Espagne», Al-Andalus, Madrid, 1935, vol. III; Mieli, A., La Science arabe et son rôle dans l’évolution scientifique mondiale, Leiden, 1966; Peters, C., «Joḥannan B. Serapion», Le Muséon, Louvain, 1942, vol. LV; Sarton, G., Introduction to the History of Science, Baltimore, 1931; Ullmann, M., Die Medizin im Islam, Leiden, 1970; id., «Yūḥannā ibn Sarābiyūn, Untersuchungen zur Überlieferungsgeschichte seiner Werke», Medizinhistorisches Journal, 1971, vol. VI; Wüstenfeld, F., Geschichte der arabischen Aerzte und Naturforscher, Göttingen, 1840.
یونس کرامتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید