ابن درا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 16 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266435/ابن-درا
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ نشده
ذیل
اِبْنِدَرا، محمد بن نورالدین بن محمد درا (1028- رمضان 1065 ق/ 1619- مۀ 1655 م)، شاعر و ادیب شافعی. به شهادت ارجوزهای که استادش، عمادی خطاب به او سروده، نام ابندرا درست است و درّا، که در اعلام (زرکلی، 7/ 126) و معجم المؤلفین (کحاله، 21/ 82) آمده، نادرست است.
منبع اساسی و قابلاعتماد برای شرح احوال ابندرا کتاب خلاصة الاثر محبی است. ازآنجاکه پدر محبی در 1060 ق در قاهره با ابندرا دوست شده بود (محبی، 4/ 252)، روایات محبی که یا از پدر، یا مستقیماً خود نقل میکند، لاجرم شایستۀ اعتماد است.
ابندرا در دمشق زاده شد و در آغاز جوانی، نخست نزد شیخ عبدالرحمان عمادی عربی آموخت و در مجالس درس محمد بن یحیى فرضی و نجمالدین غزی، که از مشاهیر زمان بودند، حاضر شد تا در نحو و لغت زبردست گردید. محبی مناظرهگونهای نقل کرده است که در خلال آن ابندرا به رجز، معنی و اعراب بیتی از ابیات ابنفارض را از استادش عمادی سؤال میکند. پاسخ استاد به نثر است، اما با مقدمهای در 17 بیت (رجز) آغاز میشود. از این ابیات چنین برمیآید که اهل فن در ابندرا به چشم جوانی فاضل و خوشقریحه مینگریستهاند، و نیایش نیز از بزرگان اهل دانش و مورد احترام بوده است (4/ 249-250).
ابندرا چندی بعد به قاهره کوچید و نزد شیخ سلطان و بزرگان معاصر او به ادبآموزی پرداخت، اما در قاهره نیز دیری نپایید و به سفر حج رفت و در مکه مجاور شد و نزد دانشمندان آن دیار دانش آموخت. بااینهمه، دل از قاهره برنکند و بارها به آن شهر رفت و در آنجا محمد بن زینالعابدین بکری را در دو قصیده مدح گفت (همو، 4/ 252).
محبی مینویسد که ابندرا در 1060 ق/ 1650 م در قاهره بود، در 1064 ق دوباره ساکن مکه شد و در همانجا به نوشتن شرحی بر سقط الزند ابوالعلاء معری دست زد، اما هنوز کتاب تمام نشده بود که بیمار شد و عازم دمشق گردید (همانجا) و اندکی بعد در آن شهر وفات یافت و در گورستان بابالصغیر به خاک سپرده شد (همو، 4/ 257؛ نیز نک : بستانی، 3/ 56).
از ابندرا، بهجز دیوان اشعار، تنها اثری که میشناسیم، همان کتاب شرح سقط الزند، به نام ضوء الفند من سقط الزند است که نسخهای از آن در کتابخانۀ آلمغربی در طرابلس شام موجود است (مخلص، 127).
مقدمهای که مؤلف در آغاز کتاب نهاده است، وضعیت آن را روشن میکند و معلوم میشود که آن شرح، بهرغم نظر محبی، به اتمام رسیده بوده است. وی مینویسد که در آغاز کار، نام کتاب را سفط العقیان و الحلی لعروس دیوان ابی العلا نهاده بود؛ چون کتاب به انجام رسید، خوابی دید و در اثر آن ترجیح داد که نام آن را ضوء الفند من سقط الزند بنهد. در پایان کتاب نیز تصریح کرده که آن را در 1064 ق تمام کرده است. اما آنچه محبی ناتمام ـ ماندن کتاب پنداشته، درحقیقت ناتمامماندن پاکنویسی کتاب است. مؤلف بیش از 4 دفتر از آن را پاکنویس نکرده بود که بیمار شد و درگذشت و 30 سال بعد، خواهرزادهاش، عبدالحق بن علی درا، پاکنویس آن را به اتمام رسانید و بعید نیست که نسخۀ موجود دستخط همو باشد (مغربی، 57). نکتهای که در عنوان کتاب مورد توجه مغربی قرار گرفته، کلمۀ فند است که در قاموسهای عربی با معنای مناسب شرح مذکور نیست و وی کوشیده است در زبان عامیانۀ دمشقیان، یا احیاناً فارسی ریشه و معنایی برای آن بیابد (ص 57- 58).
ابندرا کتاب ضوء الفند را که به نظر عبدالله مخلص (همانجا) از شرح خطیب تبریزی بر سقط وافیتر است، به زید بن محسن، شریف مکه تقدیم کرد و در آغاز آن نیز قصیدهای شامل 64 بیت در مدح او نهاد که سراسر در دیوان (برگ 10 بب ) مذکور است (نیز نک : محبی، 4/ 253).
اثر دیگری که از ابندرا به جای مانده، دیوان کوچکی در 20 برگ (39 صفحه) است. از این کتاب، 4 نسخه در جهان موجود است: یکی در برلین (GAL, II/ 356)؛ یکی در بریل (GAL, S, II/ 386)؛ یکی در دانشگـاه پرینستن (نک : حتی، شم 148، که تنهـا گزیدهای از اشعار او را دارد)؛ و نسخۀ کتابخانۀ ملی تهران، به شمارۀ 124/ ع که مجموعۀ چند اثر است. از این نسخه احتمالاً صفحاتی چند (بین برگهای 9-10) افتاده است. آنچه به جای مانده، اینها ست: حدود 25 قصیده که برخی از آنها شامل 80 بیت است، و یکی، دو قطعۀ کوتاه و 5 دوبیتی در پایان دیوان.
غزل در شعر ابندرا بروز تمام دارد، اما برخلاف نظر بستانی، همۀ دیوان غزل نیست؛ قطعههای بزرگی چون شمارۀ 4 و 23 مدح محمد بکری است، چندین قطعۀ دیگر خطاب به دوستان است، قطعۀ 15 شامل 64 بیت مدح شریف مکه است (همان قصیده که در آغاز ضوء الفند آمده) و چند قطعه نیز به مدح دیگر شریفان مکه اختصاص دارد. بااینهمه، تردید نیست که وی به غزلسرایی عنایت خاص میورزیده، و حتى کوشیده است قصاید بزرگی را ــ مانند برخی غزلسرایان بزرگ چون عمر بن ابیربیعه ــ سراپـا به شعر عاشقانه اختصاص دهد (مثلاً قصیدۀ شم 1 دیوان که شامل 80 بیت است، نیز قصاید 2 و 3). زیباییپرستی او البته از چشم محبی پنهان نمانده است؛ ازاینرو، پس از ذکر فضایل و خوشخویی و حسن معاشرت او، چنین میگوید: «در دوستاری روی خوش و شیفتگی منظر نیک بیاختیار بود. از تأثیر عشق است که شعر وی به رقت لفظ و عذوبت معنی ممتاز گردیده است» (4/ 249؛ نیز نک : نـامۀ دانشوران ... ، 4/ 366).
بهراستی شعر ابندرا از ظرافت و مضامین تازۀ دلنشین تهی نیست. اما او البته نمیتوانسته است از معانی تقلیدی و کلیشهای شاعران بزرگ گذشته چندان فراتر رود. هنوز ماهتاب روی دلدار در تاریکی گیسوان طلوع میکند و عاشق را از بادۀ عشق سرمست میسازد؛ اندام یار هنوز «غصن بان» است و جدایی، دردناکترین اندوه شاعر. چشم و دهان و دندان و زلف و رفتار و خوی یار در شعر او هیچ مضمون تازهای برای تشبیه نمییابند. قصاید او با غزل شورانگیز و زاری از درد عشق آغاز شدهاند و هیچگاه از نسیب قصاید کهن و گریه بر اطلال و دمن تقلید نشده، اما این نکته تازگی ندارد و لااقل 8 سده سابقه داشته است.
حدود 20 بیت از اشعار او در نامۀ دانشوران (4/ 373-375) نقل، و به فارسی ترجمه شده است؛ اما ملاحظه میشود که برخلاف معمول کتاب، ترجمهها از دقت کافی برخوردار نیستند.
بستانی؛ زرکلی، اعلام؛ کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1957 م؛ محبی، محمد امین، خلاصة الاثر، قاهره، 1284 ق؛ مخلص، عبدالله، «خزانة کتب آل المغربی فی طرابلس الشام»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1943 م، ج 18؛ مغربی، عبدالقادر، «کلمة فند شمع»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1942 م، ج 17؛ نامۀ دانشوران ناصری، به کوشش جمعی از نویسندگان، قم، دار الفکر؛ نیز:
GAL; GAL, S; Hitti, Ph. K. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts ... , Princeton, 1938.
آذرتاش آذرنوش
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید