ابن جمیع صیداوی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 11 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266410/ابن-جمیع-صیداوی
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ نشده
ذیل
اِبْنِجُمَیْعِ صَیْداوی، ابوالحسین محمد بن احمد غَسّانی (305- رجب 402 ق/ 917- فوریۀ 1012 م)، محدثِ رحّاله از مردم صیدا. نسب غسانی وی به قبیلۀ غسان شام بازمیگردد (سمعانی، 10/ 42). برخی تولد وی را در 306 ق و وفاتش را پس از 394 ق دانستهاند (مثلاً نک : همو، 8/ 355؛ یاقوت، بلدان، 3/ 440).
ابنجمیع در صیدا زاده شد و گویا از همان اوایل کودکی همراه پدر، که سمت استادی او را نیز داشت (ابنجمیع، 179)، جهت کسب دانش به مسافرت پرداخت. سیروسفرهای او به شهرهای مختلف، استفاده از شیوخ متعدد و تألیف کتاب معجم الشیوخ دراینباره، چنان جهات دیگر شخصیت و زندگی او را تحتالشعاع قرار داده است که گزارشگران، همّ اصلی خود را بر بیان همین جنبه از شخصیت او مصروف داشتهاند؛ درنتیجه، اطلاعات ما از دیگر جوانب شخصیت وی ناچیز است. چندوچون رفتنها و احیاناً بازگشتنهای ابنجمیع به موطن خود، بر ما پوشیده است، ولی برپایۀ اطلاعاتی که از کتاب خود او به دست میآید، میتوان خط سیرهایی از مسیر سفرهای علمی او را بازشناخت.
ابنجمیع نخست همراه پدر به حلب و بغداد رفت و در آن شهرها از عباس بن فضل دَبّاج (د 309 ق/ 921 م) و محمد بن ابراهیم بن ابیالرجال صلحی (د 310 ق) حدیث شنید (همو، 80، 353؛ نیز نک : تدمری، 11). در همین دوران، در موصل نزد ابوالحسن دقاق (د 314 ق) حضور یافته که از وی نیز در کتاب خود نقل حدیث کرده است (ابنجمیع، 324؛ قس: خطیب، 11/ 345-346).
برپایۀ سالهای وفاتِ شیوخِ بغدادی ابنجمیع، میتوان چنین انگاشت که زمانی دراز را از حدود سال 320 تا 340 ق/ 932-951 م در بغداد گذرانده باشد (ابنجمیع، 84، 87، 138، 342، جم ). ظاهراً در این فاصلۀ تخمینی برای دیدار با شیوخی چون محمد ابن احمد لؤلؤی (د 333 ق)، ابوبکر رَقّی (د 327 ق) و ابوعبدالله زعفرانی (د 337 ق) به شهرهای بصره، رقه و واسط هم رفته است (همـو، 70، 97، 100؛ نیـز نک : خطیـب، 2/ 240؛ ابنجوزی، 6/ 363؛ صفـدی، 2/ 29). بههرروی، ابنجمیع در این سفرها تا اقصانقاط ایران نیز پیش رفت و به شهرهایی چون همدان، اهواز، اصفهان و شیراز، نیز دمشق، انطاکیه، موصل، بیتالمقدس، تنیس، مصر و همچنین به مکه و مدینه سفر کرد (ابنعساکر، 14/ 723؛ تدمری، 10). او در طلب حدیث و گردآوری طرق روایی مختلف، بیتوجه به گرایشهای متفاوت مذهبی و فرهنگی، علاوهبر اهل حدیث، از شیوخی چند از امامیه، صوفیه، و ادبا نیز همچون ابوبکر نیشابوری، ابوعبدالله ابنمطبقی، محمد بن یحیى صولی و احمد بن عطاء رودباری بهره برد (ابنجمیع، 106، 150، 203، 254؛ نیز نک : یاقوت، ادبا، 19/ 109؛ ذهبی، تذکرة ... ، 3/ 901).
ابنجمیع شاگردان و راویانی داشت که نام برخی از آنان چنین است: فرزندش سَکَن، ابوعلی اهوازی، عبدالغنی بن سعید حافظ، تمّام بن محمد رازی، ابوالحسن جَنّابی، ابونصر حسین بن طلّاب خطیب و ابوعبدالله صوری (یاقوت، بلدان، همانجا؛ ذهبی، سیر ... ، 17/ 155).
ابنجمیع به تألیف معجم الشیوخ شهره است. او کتاب خود را به شیوهای کهن، با نام «محمدون» آغاز، و سپس به ترتیب الفبا استادان خود را معرفی کرده است. مؤلف در بخش پایانی، دو بخش را با عناوین «الکُنى» و «الاَبناء» بدان افزوده است. وی در معرفی هریک از شیوخش، حدیثی را با ذکر سند یاد کرده و در غالب موارد، محل استماع را نیز متذکر شده است. این اثر که رواج آن بیشتـر در فهـارس مغـرب اسلامـی دیـده میشـود (مثلاً نک : ابنسیدالناس، 2/ 346؛ رودانی، 370؛ کتانی، عبدالحی، 2/ 613)، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری همراه با مقدمهای بر کتاب و فهارس مختلف و حواشی گوناگون به چاپ رسیده است. تدمری نسخهای از کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق با عنوان المنتقى من معجم الشیوخ لابن جمیع بدان علاوه کرده که گزیدهای از اصل کتاب بوده است. همچنین نسخهای دیگر با عنوان حدیث السکن بن جمیع، مشتمل بر روایات سکن، فرزند ابنجمیع، از پدر و جدش را در پایان این مجموعه منتشر کرده است. اگرچه در روایات سکن از پدرش، گهگاه صدر سند از میان رفته است، اما در بیشتر موارد طرق روایی جدیدی، جز آنچه در اصل معجم آمده است، به دست میآید. شایان ذکر است که زبیدی ( تاج العروس، ذیل صیداء) و محمد بن جعفر کتانی (ص 74) کتابی با عنوان مسند را به وی منتسب کردهاند؛ لاندبرگ نیز نسخهای خطی با عنوان المسند در فهرست کتابخـانۀ بریل در لیدن (شم 37) نشـان داده است که بـا توضیحات لاندبرگ و به تبع او، گلدسیهر (II/ 229) گمان میرود این اثر، چیزی جز معجم الشیوخ ابنجمیع نبوده باشد، بهخصوص که در منابع پیشین هم هیچگونه اشارهای به وجود مسندی از ابنجمیع نشده است (نیز نک : تدمری، 29-30).
ابناثیر، علی، اللباب، بیروت، 1403 ق؛ ابنجمیع، محمد، معجم الشیوخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1407 ق/ 1987 م؛ ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1357- 1359 ق؛ ابنسیدالناس، محمد، عیون الاثر، بیروت، 1974 م؛ ابنعساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، [عمان]، دارالبشیر؛ تاج العروس؛ تدمری، عمر عبدالسلام، مقدمه بر معجم الشیوخ (نک : هم ، ابنجمیع)؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق/ 1931 م؛ ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1390 ق/ 1970 م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1397 ق/ 1977 م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش س. ددرینگ، بیروت، 1394 ق/ 1974 م؛ کتانی، عبدالحی، فهرست الفهارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1402 ق/ 1982 م؛ کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986 م؛ یاقوت، ادبا؛ همو، بلدان؛ نیز:
Goldziher, I., Muhammedanische Studien, Hildesheim, 1961; Landberg, C., Catalogue de manuscrits arabes, Leiden, 1883.
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید