ابن بلیمه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 11 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266406/ابن-بلیمه
چهارشنبه 27 فروردین 1404
چاپ نشده
ذیل
اِبْنِبَلّیمه، ابوعلی حسن بن خلف بن عبدالله بن بلیمۀ قیروانی (427 یا 428- 13 رجب 514 ق/ 1036 یا 1037- 8 اکتبر 1120 م)، مقری بزرگ اسکندریه. خاندانش ساکن قیروان بودند و خود نیز در آنجا زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر به سر برد (نک : ذهبی، 1/ 380؛ صفدی، 11/ 430). نسبتهـای «هوّاری» (منسوب به قبیلۀ بربر هوّاره) و «ملیلی» (منسوب به شهر ملیله) که ابنجزری برای او ذکر کرده (نک : غـایة ... ، 1/ 211، النشر ... ، 1/ 72)، گویا اشاره به منشأ اصلی خاندان او ست.
ابنبلیمه در قیروان نزد ابوبکر قصری، ابوعلی حسن بن علی جلولی، ابومحمد عبدالحق جلاد، ابوالعالیۀ بندونی (بندولی)، ابوعمرو عثمان بن بلال زاهد، عبدالملک بن داوود قسطانی و چند تن دیگر از ادیبان، مقریان و فقیهان قیروان دانش آموخت (ذهبی، 1/ 380-381؛ ابنجزری، غایة، همانجا) که جملگی شاگردان ابنسفیان (دبا)، مقری و فقیه مالکی قیروانی بودند (ذهبی، 1/ 305؛ ابنجزری، همان، 2/ 147). وی سپس برای تکمیل معلومات خود راهی مصر شد. سفر ابنبلیمه به آن سرزمین باید حداکثر در 17- 18سالگی صورت گرفته باشد، زیرا میدانیم که وی دستکم از 445 ق/ 1053 م بهبعد (نک : همان، 1/ 587) در مصر به تحصیل اشتغال داشته است.
ابنبلیمه در مصر نخست نزد ابوالحسن علی بن عجمی (همانجا)، آنگـاه نزد ابوالحسـن عبدالباقـی بن فارس بـن احمد حمصی (د 450 ق/ 1058 م)، ابوعبداللٰه محمد بن احمد بن علی قزوینی (د 452 ق) کـه تذکرۀ ابنغلبـون را تدریس میکـرد (نک : ذهبی، 1/ 334؛ ابنجزری، النشر، 1/ 73)، و ابوالعباس احمد بن نفیس طرابلسی (د 453 ق) که روایت ورش را از طریق ازرق و روایت دوری از یزیدی را از وی فراگرفته بود (ذهبی، 1/ 335؛ ابنجزری، غایة، 1/ 56، 211)، قرائات را تکمیل کرد (ذهبی، 1/ 381). پس از آن، ظاهراً بعد از وفات استادان خود، به حجاز رفت و در پی انجام مناسک حج، نزد ابومعشر طبری (دبا)، مقری بزرگ مکی (د 478 ق/ 1085 م) نیز فنون قرائات را آموخت و چون به مصر بازگشت، در زمرۀ مقریان درآمد و در اسکندریه اقامت گزید و در آنجا همچون ابوالقاسم ابنفحّام (دبا) حوزۀ قرائت پررونقی دایر کرد (صفدی، همانجا؛ ابن جزری، همان، 1/ 211؛ سیوطی، 1/ 494).
ابنبلیمه شاید بالغ بر 70 سال به اقراء همت گماشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. مبرزترین آنان ابوالقاسم عبدالرحمان بن خلفاللٰه و ابنعطیۀ قریشی (د 572 ق)، مقری، عارف و فقیه مالکی بود که پس از استاد در اسکندریه بر مسند اقراء تکیه زد (ابنجزری، النشر، 1/ 72) و موجب شد که اثر استادش تا سدههای بعد در حوزههـای درس قرائات، کتاب درسی گردد (نک : صفدی، همانجا؛ ابنجزری، همان، 1/ 72-73)، و نیز ابوالحسین بن عظیمه محمد بن عبدالرحمان عبدی اشبیلی (د 543 ق/ 1148 م)، از مشایخ قرائت ابنخیر (دبا) که در اشبیلیه حوزۀ قرائت تشکیل داد و شاگردان فراوانی تربیت کرد (ذهبی، 2/ 411؛ ابنجزری، غایة، 2/ 166-167). یحیی بن سعدون قرطبی (د 567 ق) نیز از شاگردی نزد ابنبلیمه (همان، 1/ 211) به استادی در قرائات رسید و در موصل حوزۀ قرائت تشکیل داد (همان، 2/ 372). همچنین ابوالعباس (ابوالعالیه) احمد بن عبدالله بن حطیئۀ لخمی فاسی (د 560 ق) از شاگردان دانشمند او ست که هم در روزگار وی در صف مقریان و فقیهان مصر جای گرفت (همان، 1/ 71، 211).
ابنبلیمه همزمان با تدریس و اقراء، به تألیف کتابی نسبتاً جامع در قرائات با عنوان تلخیص العبارات بلطیف الاشارات (همان، 1/ 211) یا تلخیص العبارات فی القراءات پرداخت (یافعی، 3/ 210؛ سیوطی، همانجا؛ حاجیخلیفه، 1/ 473). دور نیست که ابنبلیمه همانگونه که این نـام را از نـام کتـاب استادش ابومعشر گرفته (نک : ذهبی، 1/ 351)، در طرح و تبویب و مضامین کتاب نیز از او تبعیت کرده، و کتاب وی نیز مانند اثر استادش مشتمل بر قرائات هشتگانه بوده باشد (نک : ابنخیر، 29). صفدی (همانجـا) این کتاب ابنبلیمه را از استادش ابوحیان سماعاً فرا گرفته، و ابنجزری در اوایل سدۀ 9 ق/ 15 م متن کتاب را از شیخالاقراء دمشق، ابوالمعالی محمد بن احمد بن علی شافعی، روایت کرده، و نیز متن آن را از استادش ابنلبّان (دبا) شنیده، و قرآن را طبق قرائات مندرج در آن، نزد وی ختم کرده است ( النشر، 1/ 72) و علاوهبر استفاده از آن در جایجای النشر، موارد اختلاف این کتاب را با شاطبیه در کتاب الفوائد المجمعة فی زوائد الکتب الاربعة آورده است (نک : غایة، همانجا). در اوایل سدۀ 10 ق نیز قسطلانی از این کتاب در تألیف لطائف الاشارات استفـاده کرده است (نک : 1/ 118- 119، 125، جم ). امروزه نسخـۀ شناختهشدهای از این اثر در دست نیست، اما مواردی که این کتاب افزونبر دیگر کتابهای قرائات در بر داشته، از الفوائد المجمعة، که نسخۀ خطی آن در دارالکتب مصر موجود است ( فهرست ... ، 2/ 194-195) و منابع دیگر یادشده، قابل دستیابی است.
ابنجزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، 1351 ق/ 1932 م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ ابنخیر، محمد، فهرسة، به کوشش ف. کودرا، بغداد، 1382 ق/ 1963 م؛ حـاجیخلیفه، کشف؛ دبا؛ ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبـار، به کوشش محمد سید جاءالحق، قاهره، 1387 ق/ 1967 م؛ سیوطی، حسن المحاضرة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387 ق/ 1967 م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش شکری فیصل، بیروت، 1401 ق/ 1981 م؛ فهرست المخطوطات، قاهره، 1380-1383 ق/ 1961-1963 م؛ قسطلانی، احمد، لطائف الاشارات، به کوشش عامر عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، 1392 ق/ 1972 م؛ یافعی، عبدالله، مرآة الجنان، بیروت، 1390 ق/ 1970 م.
محمدعلی لسانی فشارکی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید