آفریقا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 13 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/259183/آفریقا
شنبه 30 فروردین 1404
چاپ شده
4
بیشتر مردم در بیشتر قسمتهای آفریقا تاحدودی با روشهای محلی تولید و اجرای آثار هنری آشنا هستند. نوع برخورد مردم با هنرمندان حرفهای در جاهای مختلف با یکدیگر متفاوت است؛ میزان احترامی که هنرمند از آن برخوردار میشود ممکن است همانقدر که به استعداد او مربوط میشود، به میزان نقش فرهنگی هنر در آن جامعه بستگی داشته باشد. هنر آفریقا از بخشهای اساسی زندگی اجتماعی این مردم است، به گونهای که رد پای آن را در تکتک جنبههای کار، بازی و باورهای آنان میتوان دید. ازاینرو، سبک و نمادگرایی نقاشی، آرایش و نقابها به مضامین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بومیان وابسته است و بررسی آنها اغلب اطلاعاتی ارزشمند دربارۀ مفاهیم هنر آفریقایی به دست میدهد. برای مثال، مردم قوم بوشمن، یا بومیان صحرای کالاهاری در جنوب آفریقا، در محیط زیستی نامناسب به شکار میپردازند. در اینجا، رابطهای محکم بین شکارچی، شکار، زندگی و بارندگی وجود دارد که میتواند بهصورت دستمایۀ هنری درآید. تشویشهای زندگی شکارچیان دورهگرد همچنان که در اسطورهها، جشنها و مراسم مذهبی بوشمنها بیان شده، در نقاشیها و کندهکاریهای آنها نیز به نمایش درآمده است. نقاشیهای صخرهای آنان افزون بر شکار، باران، مراسم مذهبی و خود شکارچی، گونههای خاص جانوری را که بیشترین معانی اسطورهای به آنها مربوط است، تصویر میکنند. کالاباری ایجو قوم دیگری است که مردم آن ماهیگیرند و زندگیشان به تغییرات اوضاع مربوط به جزر و مد و حرکت گروههای ماهیها بستگی دارد. هنر آنان مستقیماً سبک زندگی، دغدغهها و اسطورههایشان را بازتاب میدهد. این گروه در اجتماعات محدود و مجزایی، در اطراف مردابهای پر از بوتۀ جنوب شرقی نیجریه، زندگی میکنند و به ارواح آبها یا خدایان رودها، که در سرزمینهای شگفتآور زیر آب زندگی میکنند، معتقدند. این خدایان مانند مجسمههایشان دارای شکل انسانی یا حیوانی، و یا ترکیبی از هر دو هستند. نقابها و سرپوشهای مجسمهواری که ماهیگیران در مراسم رقص بر سر میگذارند، سرشت این ارواح را در بر میگیرد. انواع حیواناتِ تصویرشده در نقابها، نه بهسبب اهمیت معیشتیشان، بلکه بهسبب معانی نمادین و نقشهایی که در اسطورهها و آیینهای خاص این قوم دارند، انتخاب شدهاند.هنرهای اجرایی (رقص، نمایش و موسیقی) در فرهنگ آفریقا رواج بسیار دارد. ویژگی بارز موسیقی آفریقایی پیچیدگی آن از لحاظ تنظیم ضربآهنگ و ارتباط میان شکل آهنگ و ساختار لحن زبانی است. بدون این ضربآهنگ، متن ترانۀ آفریقایی بیمعنا ست؛ ولی حتى در موسیقیِ صرفاً سازی نیز احتمال دارد آهنگ از لحن گفتاری تبعیت کند. همچنین رقص با نقاب، هنر پیچیدهای است که سایر هنرها نیز در آن به کار میرود. اینگونه رقصها بهمنظور سرگرمی، درمان بیماری، پیشگویی، آیین ورود پسران به دورۀ بلوغ، ایفای نقش نیاکان، حکمیت، یا اعدام جنایتکاران اجرا میشدهاند. نقاب، در اصل، وسیلهای نمایشی است که سبب میشود اجراکننده از نقش روزمرهاش در جامعه جدا شود. هنرهای ادبی آفریقا شامل اسطوره، قصۀ عامیانه، اوراد جادویی، ضربالمثل و بیشتر از همه، شعر است. درک اینها برای خارجیان دشوارتر از سایر هنرهای آفریقایی است و احتمالاً، به همین سبب، به آنها توجه کمتری شده است. بیشتر این هنرها شفاهی است، ولی آثار ادبی مکتوب نیز سدهها به زبانهای هوسا، سواحلی و اَمهَری وجود داشته است. آفرینش آثار ادبی کتبی به سایر زبانهای آفریقایی و همچنین اروپایی، از سدۀ 20 م به بعد رشد کرده است.
Britannica, 2010 (under «African art»); Britannica Encyclopedia of Art, Chicago etc., 2005 (under «African art»). بخش هنر و معماری دانا
نخستین شهرهای عربی در مصر، ازلحاظ معماری، دارای خصوصیات اردوگاههای نظامی بودند (مانند فسطاط). عناصر اصلی شهرها را مسجد، قصر، حمامهای عمومی، پادگان و حصارهای عظیم و مستحکم تشکیل میدادند. از ویژگیهای معماری مذهبی سدههای 1-3 ق / 7- 9 م در آنجا بنای مسجدهای بزرگی چون مسجد عمرو بن عاص، نخستین مسجد مصر، است که در 20 ق / 641 م در فسطاط بنا گردید ( آفریقا ... ، I / 520؛ ویمارن، 64؛ «تاریخ ... »، 52؛ ریوییرا، 23-24). نمونۀ بناهای غیرمذهبی این دوران، مقیاس النیل، واقع در جزیرۀ روضه در نزدیکی قاهره است که برای اندازهگیری میزان بالا و پایین رفتن سطح آب نیل ساخته شده است («تاریخ»، 52-53؛ ریوییرا، 148؛ برند، 50). از خصوصیات معماری اواخر سدۀ 3 ق / 9 م (دورۀ طولونیان) و سدههای4-6 ق / 10-12 م (دورۀ فاطمیان) برپایی بناهای عظیم، طرحریزی حجمها و تزیینات بهصورت گچبری و حجاری است ( آفریقا، همانجا).نخستین مقبرههای فاطمیان دارای نقشۀ مربع، طاقی در وسط هر نما و گنبدی بر پایهای هشتضلعی بود (مانند گروه مقبرههای «سبع نبت» در فسطاط). برای تزیین مقبرهها مقرنس نیز به کار برده میشد. منارههای دورۀ فاطمیان دارای پایۀ مربع و بدنۀ استوانهای بود. از آثار معماری شهری باقیمانده در قاهره 3 دروازه به نامهای باب الفتوح، باب الزویله و باب النصر است (همانجا؛ «تاریخ»، 56).در دورۀ ایوبیان و ممالیک (6- 9 ق / 12-15 م) بناهای مذهبی مجموعههای پیچیدهای را تشکیل میدادند. برای نمونه، میتوان مجموعۀ سلطان قلاوون (در قاهره) را نام برد ( آفریقا، همانجا). این مجموعه که مشتمل بر مسجد، مقبره و بیمارستان است، در 684 ق / 1285 م ساخته شد (حسن، 79). نمای اصلی آن را طاقهای تیزهدار و ستونکهایی با سرستونهای ظریف تزیین میکنند. بالای ستونکها در طول تمامی سطح نما، افریزی با کتیبۀ برجسته کشیده شده است (نک : ویمارن، 79؛ رَبّاط، 132 ff.). پنجرههای طبقۀ اول بهشکل مستطیل، و دارای نردههای آهنیناند و پنجرههای بالاتر که نردههایی از رخام دارند، خاطرۀ نقشمایههای معماری بیزانس را زنده میکنند. در تزیین نمای خارجی رگچینی متناوب سنگ سفید و تیره (ابلق) به کار رفته است که یکپارچگی ساختمان را به هم میزند (ویمارن، همانجا). از بنای بیمارستان اکنون چیز قابل ملاحظهای بر جای نمانده است (بلر، 72؛ حسن، همانجا).در دورۀ ممالیک بنای مسجد ـ مدرسه از نوع چهارایوانی (مانند مسجد ـ مدرسۀ سلطان حسن در قاهره)، دارای گنبدهایی با نقوش حجاریشده و منارۀ بلند متداول شد. طرح ساختمانهای مسکونی دورۀ ممالیک، شامل بناهای سه و چهار طبقه به دور حیاط، تا سدههای 11و 12 ق / 17 و 18 م حفظ شده بود. در دورۀ تسلط عثمانیها، مسجدهای مصر مشابه مساجد ترکها یا به عبارت دیگر، بناهای طاقدار عظیم، با گنبدهای نیمکرهای و منارههای باریک سوزنی (مانند مسجد سنان پاشا و مسجد محمدعلی در قاهره) ساخته شد. در هنر معماری مصر در اواخر سدۀ 13 ق / 19 م و نیمۀ نخست سدۀ 14 ق / 20 م معماران فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی و بلژیکی مشارکت داشتند ( آفریقا، همانجـا؛ نک : برنس ـ ابوسیف، 80, 84, 99).در گسترش دستاوردهای فرهنگ اسلامی در مغرب، حاکمیت اغلبیان و پایتخت آنان قیروان ــ نخستین شهر اسلامی که از گسترش اردوگاه نظامی عربی سدۀ 1 ق / 7 م به وجود آمد ــ نقش مهمی را ایفا کرد. تجربۀ بنای نخستین مسجد ستوندار در فسطاط (مسجد عمرو)، و پساز آن، جامع متوکل در سامره (سدۀ 3 ق / 9 م) در معماری جامع سیدی عقبة بن نافع در قیروان بسیار مؤثر بود (نک : «مسجد ... »، npn.؛ آفریقا، I / 178).ویژگی دفاعی معماری مذهبی و غیرمذهبی دورۀ اغلبیان زادۀ شرایط حاصل از استقرار قدرت مسلمانان در محیط شورشی بربرها، و نیز سیاست استیلاگرانۀ بنیاغلب بوده است. روحیۀ خشن دورۀ برقراری نخستین حکومتهای اسلامی در آفریقای شمالی بهصورت بسیار بارزی در بناهای شهر سوس که در آن مکتب مستقل معماری قرون وسطایی افریقیه به وجود آمد، متجلی شد (مانند جامع سوس) (نک : آفریقا، موزاتی، همانجاها).
در معماری دفاعی، بهویژه در ساختن رباط، استفاده از سنتهای محلی رومی و بیزانسی و نیز بهکارگیری سبک قصرهای عربی خاور نزدیک مشاهده میگردد ( آفریقا، همانجا). سنتهای رومی و بیزانسی بهطور مخصوصی بر هنر سدههای 1-3 ق / 7- 9 م آفریقای شمالی اثر گذاشت که سادهترین شکل آن در استفاده از اجزاء مختلف از ساختمانهای رومی و بیزانسی مانند ستون، سرستون و تختهسنگ مرمر بود. در سدۀ نخست گسترش اسلام در مغرب، سنت استفاده از موزاییک تزیینی و کندهکاری نقشمایههای روم باستان تا مدتی باقی مانده بود؛ در عین حال، از ویژگیهای سدۀ 3 ق / 9 م که در تماس نزدیک با هنر نواحی عربنشین پیشرفت میکرد، گسترش نقشهای هندسی ساده بوده است (همانجا).نیمۀ دوم سدههای 5- 8 ق / 11-14 م اوج شکوفایی هنر قرون وسطایی مغرب بوده است. تشکیل حکومت نظامی ـ مذهبی مرابطون که سلطۀ خود را تا اسپانیای جنوبی ادامه دادند، سبب بهوجود آمدن فرهنگ مغرب عربی، مستقل از هنر مشرق عربی شد. سنتهای هنری مغرب و اندلس بهطور متقابل بر هم تأثیر گذاشت و آغازگر گسترش هنر ویژۀ مغربی ـ اسپانیایی شد (همانجا).در عصر موحدون (515- 668 ق / 1121-1270 م) هنر مغربی سنتهای افریقی، اندلسی و عربی شرقی، و در کنار آنها سنتهای اقوام بربر آفریقای شمالی را در خود متمرکز کرد. موحدون که بیشتر بناهای پیشینیان خود را ویران کرده بودند، سبک پرظرافت و تزیینی قبلی را در معماری رها ساختند و اشکال سادهتر و خشنتـر تـزیینـاتی را جانشین آن کـردند. ذات نظـامی ـ مذهبی حاکمیت موحدون بیشتر در گسترش معماری دفاعی و مذهبی متظاهر شد. حصارهای ستبر و عظیم که در جایجای آنها برجهایی با پایۀ مربع قرار داشتند، شهرهای مراکش، فاس، تلمسان و تازه، و رباط، شهر جدیدالتأسیس آن زمان، را احاطه میکردند. درنتیجه، سبک دروازههای مغربی به وجود آمد که طاق کوتاه نعلمانند، ورودی همراه با برجهای نگهبانی جانبی و نقشونگار کندهکاریشده روی سنگ از ویژگیهای آنها ست (پاپادوپولو، 507-510؛ آفریقا، I / 179).در تکامل سبکشناسی معماری مذهبی مغرب مهمترین جا به مسجد الکتبیه اختصاص دارد که بهترین نمونۀ کلاسیک مسجد ستوندار آفریقای شمالی است (همانجا). جامع الکتبیه که از بزرگترین مساجد مغرب، و یکی از افتخارات معماری مراکش است («تاریخ»، 91)، در سدۀ 6 ق / 12 م توسط عبدالمؤمن ساخته شد، اما بهسبب نادرستبودنِ جهت قبله، بلافاصله به امر همو در 553 ق / 1158 م دومین مسجد در کنار آن احداث شد و بنای نخست منهدم گردید (پاپادوپولو، 507؛ علام، 373-374). 17 راهرو عمودی بر دیوار قبله را جرزهایی با مقطع چلیپایی از هم جدا میکنند(«تاریخ»، همانجا). ناو محاذی محراب از دیگر راهروها پهنتر است. 7 گنبد بر بالای ناو مرکزی وجود دارد که یکی از آنها گنبد محراب است (پاپادوپولو،همانجا). معمار آن بهاحتمال قوی حاج یعیش اهل مالقه بوده که ساخت منبر و مقصورۀ مسجد را نیز بر عهده داشته است (علام، 374).یگانگی سبک معماری مغربی، پساز تقسیم حکومت موحدون به حکومتهای بنیزیری در الجزایر، بنیمرین در مراکش و بنیحفص در تونس ادامه داشت. فرهنگ هنری مغرب در سدههای 7- 8 ق / 13-14 م در طرحریزی معماری بناهای مدرسه، زاویه، مقبره، مهمانخانه، نیز در طرحهای تزیینی چون نقشهای اسلیمی، هندسی، نباتی، کتیبهنویسی، و همچنین در پیشرفت فنون هنری مانند ساختن کاشی و ظروف سفالین، نساجی، گلدوزی، کارهای روی چرم و کندهکاری روی چوب و فلز متجلی شد. ترکیب معماری و هنر تزیینی ویژۀ این سبک در مدرسههای دورۀ بنیمرین مشاهده میشود. هنرهای دیگری چون خوشنویسی بهشیوۀ معروف «مغربی» و تذهیب کتب و تجلید آنها در مراکزی چون شهرهای فاس، تلمسان و تونس رواج داشت. سنتهایی که در هنر مغرب بنیانگذاری شده بودند (سدههای 13-14 ق / 19-20 م)، تابهحال اهمیت خود را از دست ندادهاند. هنر مراکش که تقریباً تحت تأثیر هیچ کشور بیگانهای قرار نگرفته بود، در سدههای 9-14 ق / 15-20 م حامل این سنتها شد. معماری سدههای 10-12 ق / 16- 18 م آن سرزمین به عظیمبودن مجموعههای درباری همراه با فضای درختکاریشده، و تزیینات بیشازحد گرایش داشت.در هنر کشورهای الجزایر، لیبی و تونس که در سدۀ 11 ق / 17 م تحت تسلط امپراتوری عثمانی قرار گرفتند، اثر هنر ترکها نقش عمدهای داشته است. در دورۀ استعمار (سدههای 13-14 ق / 19-20 م)، ورود اشکال معماری و هنرهای تجسمی اروپا به انواع مختلف بر زندگی هنری مغرب اثر گذاشت ( آفریقا، I / 179).مردم شرق آفریقا همواره با اقوام شرق اقیانوس هند و ساکنان سرزمینهای عربی رابطه داشتهاند. نفوذ اعراب مسلمان به آفریقای شمال شرقی (سودان) و شرق آفریقا، و ترویج اسلام و عربیزبانشدن اهالی به ایجاد فرهنگ هنری ویژۀ آفریقای شرقی کمک کرد و بهسبب روابط تجاری میان این قسمت از آفریقا و سرزمینهای اسلامی، بنادری مانند موگادیشو و مومباسا به وجود آمد و مساجد این نواحی تحت نظارت استادان عرب ساخته شد (اله، 81؛ آفریقا، I / 182, II / 440).پیشاز اسلام، میان آفریقای شرقی و آفریقای شمالی از راه صحرای کبیر روابطی برقرار شده بود. این راه پساز آن بهصورت بزرگراهی برای ورود اسلام درآمد. مساجد آفریقای غربی دارای ویژگیهای معماری مخصوص بهخودند (اله، 83, 85-86).از دیگر مساجد آفریقای غربی یکی مسجد جینگِرِبِر است که به امر پادشاه مالی پساز گرویدن به اسلام و زیارت مکه در 724-727 ق / 1324-1327 م ساخته شد؛ دیگری، جامع جنه است که آن هم در مالی بنا شده است (همو، 87).
حسن، زکیمحمد، فنون الاسلام، بیروت، 1401 ق؛ علام، عبداللٰهعلی، الدولة الموحدیة بالمغرب فی عهد عبدالمؤمن بن علی، قاهره، 1986 م؛ نیز:
Afrika, entsiklopedicheskiĭ spravochnik, Moscow, 1986; Behrens-Abouseif, D., Cairo of the Mamluks, London, 2007; Blair, Sh. S. and J. M. Bloom, The Art and Architecture of Islam, 1250-1800, London, 1994; Brend, B., Islamic Art, London, 1991; Elleh, N., African Architecture, New York, 1996; Mozzati, L., Islamic Art, Munich, 2010; Papadopoulo, A., L’Islam et l’art musulman, Paris, 1976; «Al-Quairawan Mosque», Muslimheritage, www. muslimheritage. com / topics (acc. Sep. 18, 2013); Rabbat, N. O., Mamluk History Through Architecture, London, 2010; Rivoira, G. T., Moslem Architecture, London, 1918; Veimarn, B. V., Iskusstvo Arabskikh stran i Irana VII-XVII vekov, Moscow, 1974; Vseobshchaya istoriya arkhitektury, Moscow, 1969.نادیژدا خارچینکو (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید