آسیا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 1 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/259071/آسیا،-قاره
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
4
آسیا \āsiyā\، بزرگترین و پرجمعیتترین قارۀ زمین. قارۀ آسیا با وسعتی نزدیک به 44 میلیون کمـ 2، یعنی 3/ 1 سطح زمین، و بیش از 4 میلیارد تن جمعیت (برآورد 2010 م)، در نیمکرۀ شمالی قرار دارد و از نزدیک خط استوا تا حدود قطب شمال را در بر میگیرد. شمالیترین حد این قاره، شبهجزیرۀ تایمیر (در اقیانوس منجمد شمالی) با °77 و ´40، و جنوبیترین نقطۀ آن رأس شبهجزیرۀ مالاکا (نزدیک به خط استوا) با °1 و ´16 عرض شمالی است (نِف، «آسیا»، 211).
منشأ نام آسیا بهدرستی شناخته نیست. بنا به روایت هرودت (د ح 425 قم)، یونانیان میپنداشتند که آسیا بر اساس نام پرومِتِئوس (ه م) نامگذاری شده است. متأخران نام آسیا را برگرفته از واژۀ آشوری یا فنیقیِ آسو، بهمعنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق، میدانند. در مقابل این واژه، در همین زبانها، لفظ اِرِب ــ بهمعنای غروب آفتاب ــ وجود دارد که نامهای اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونینگ، 9) از آن منشأ گرفتهاند.
آسیا از نظر چهرۀ زمین و آبوهوا، متنوعترین خشکی بزرگ جهان است و از دیدگاه ارتباط با دیگر قارهها دارای موقعیت ممتازی است. در بخش جنوب غربی، اگرچه در تعلق داشتن عربستان به قارۀ آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی تردید وجود دارد، اما از لحاظ همبستگیهای فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را میتوان مرز آسیا با آفریقا دانست (همو، 10). مرز آسیا با اروپا بهنسبت مشخصتر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنبالۀ شمالی آن، جزیرۀ نوایا زِملیا (سرزمین نو) است. البته این مرز را نمیتوان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان میدهد که اروپا تنها شبهجزیرهای از آسیای بزرگ است (نف، همانجا). بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگههای داردانل و بُسفُر و نیـز دریـای مرمـره، بـهواسطـۀ پیـونـدهای تـاریخی ـ فـرهنگی، مشخصتر است (برونینگ، همانجا). آسیا از سوی شمال شرقی کموبیش به کرانههای آمریکای شمالی میرسد و تنگۀ باریک و کمعرض بِرینگ، بهعرض 85 کمـ ، این دو قاره را از یکدیگر جدا میسازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی قارۀ آسیا را میتوان جزایر سوندا و هالماهِـرا به شمار آورد، زیرا جزیرۀ گینۀ نو در شرق این جزایر، بر روی لبۀ فرورفتۀ قارۀ استرالیا قرار دارد و مردمان بومی آن نیز از نظر نژادی و فرهنگی با بومیانِ عمدتاً مالایاییِ این جزایر تفاوت دارند (همانجا).
شالودۀ زمینشناختی آسیا را 3 عنصر ساختاری گوناگون تشکیل میدهد: در شمال، شرق و بخشهای مرکزی، تودههای قدیمی مختلفْ هستۀ اصلی قاره را میسازند که در زیر آنها، سیبری میانی (خشکی آنگارا) بهعنوان نخستین توده شناخته شده، و بزرگترین ناحیه را نیز در بر میگیرد (نف، همانجا؛ شاباد، 10-11). در مقابـل ایـن خشکی، در جنـوب، تودههای چینخوردۀ هندوستان و شبهجزیرۀ عربستان، یعنی بخشهایی از خشکی قدیمی گوندوانا قرار دارند («آسیای جنوبی»، 55؛ بومونت، 20-23). در میان این دو بخش، کمربندی گسترده از رشتهکوههای جوانترِ مربوط به پایان دوران مِزوزوئیک (دوران دوم زمینشناسی) قرار گرفته، که در دوران سوم چین خوردهاند («آسیای جنوبی»، 66 ff.). در حالی که در دورههای نخست زمین، تودههای سخت و یخبستۀ شمالی بهواسطۀ کوهزایی به یکدیگر میپیوستند و هستۀ خشکی آسیا را میساختند، در دورۀ ژوراسیک، قارۀ بزرگ جنوبی ــ گوندوانا ــ که هندوستان، عربستان، آفریقا و استرالیا را در بر میگرفت، درهم شکسته، و تقسیم شد (نف، «آسیا»، 212؛ اشمیدر، I / 10-11). فشار حاصل از نشست تودههای رسوبیِ ناوزمینِ تِتیس در دوران سوم، در چینخوردگیهای شدید امروزی ــ که از قفقاز تا آسیای جنوب شرقی امتداد دارند ــ اهمیت تعیینکنندهای داشته است (گروسه، 5؛ بومونت، 20).
آسیای شمالی و جنوبی در آغاز، بهسبب این روندِ تِکتونیک، بهصورت یک قارۀ مجزا درآمدند. بخشی از مناطقی که پیشتر چینخورده بودند، به قطعات چندی تقسیم شدند و بهصورت جزایر و سکوهایی درآمدند یا اصولاً بهشکل پدیدههایی گسترده بالا آمدند یا فرورفتند. البته در این میان، تودههای آتشفشانی اعماق زیاد زمین فعالیت داشتند و با آتشفشانهای سطحی، که امروزه هنوز فعالاند، در ارتباط بودند. کوهزاییها به مرحلۀ پایانی این چینخوردگیها بازمیگردند و بیشتر در دور پلیوسِن آغاز شدهاند (برونینگ، 13). در نتیجه، بهسبب این رشتهکوهزاییها، آسیای جنوبی، خاورمیانۀ خشک و گرم، آسیای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد، و بخشهای حارّه و موسمیِ آسیای جنوب شرقی از یکدیگر مجزا شدند («آسیای جنوبی»، 55). امروزه، همانگونه که زمینلرزههای پیاپی نشان میدهند، روند کوهزایی در آسیا هنوز ادامه دارد (نف، همان، 213). کوههای چینخوردۀ جوان در قارۀ آسیا، که بهطورکلی از غرب به شرق کشیده شدهاند، تکیهگاه عینی این واقعیت به شمار میآیند. این کوهها در غرب و بیشتر در آسیای مرکزی، دشتها و سرزمینهای مرتفعی را تشکیل میدهند که مهمترین عنصر ساختار سطحی زمین در آسیا ست. اینگونه اَشکالْ دشتهای متفاوت را، از فلات تبت با ارتفاع متوسط 000‘4 متر از سطح دریا تا چالۀ تورفان که پایینتر از سطح دریا قرار دارد، در بر میگیرند (ایست و اِسپِیت، 2). خشکیهای سکومانندْ عنصر دیگری از ساختار اَشکال سطحی زمین در آسیا به شمار میروند که در حاشیۀ کوههای چینخورده و دشتهای بلند قرار دارند. نمونههای بارز آنها عبارتاند از: سکوهای عربستان، سیبری و هندوستان (برونینگ، همانجا). در کنار این اَشکال، دشتهای پستِ واقع در حاشیه، که از نظر ساختار متفاوتاند و بهسبب گذشتن رودخانههای بزرگ قطع میشوند، چشماندازهای ویژهای برای برپایی و توسعۀ فرهنگهای انسانی و فضای زیستی برای نیمی از جمعیت جهان فراهم آوردهاند. مهمترین آنها عبارتاند از: دشتهای دجله و فرات، سِند، گَنگ و براهماپوترا، که از دوران باستان دارای اهمیت بودهاند، و افزون بر آنها، دشتهای رودخانهای واقع در آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی و همچنین دشتهای گستردۀ سیبری (همانجا؛ «آسیای جنوبی»، 61 ff.). در آسیا پدیدۀ آتشفشانی نیز در ساختار و ریخت زمین نقش تعیینکنندهای داشته است (بومونت، 25). بیش از هر جا در جزایر ژاپن و آسیای جنوب شرقی چشماندازهای ویژۀ آتشفشانی همراه با قلههای خاموش یا فعال وجود دارند. فعالیت این آتشفشانها معمولاً با زمینلرزههایی در دریا (تسونامی) و خشکی همراه است که صرفاً به علل تِکتونیک روی میدهند و در بیشتر موارد، خسارتهایی به بار میآورند (نف، همانجا؛ وان، 13-17).در آسیا اشکال گوناگون ساحلی هم، چه از نظر چگونگی شکلگیری و چه از لحاظ اهمیت، بسیار متنوعاند (سینگه، 11-13؛ «آسیای جنوبی»، 77-78؛ فیشر، چ.، 450-451). بر اساس چنین ویژگیهایی، آسیا از لحاظ تودههای کوهستانی و رشتهکوههای منشعب از آنها در میان قارهها منحصربهفرد است. تفاوتهای آشکار از نظر اشکال پستی و بلندی، یعنی وجود سرزمینهای پست جلگهای پهناور در کنار سرزمینهای مرتفع گسترده و رشتهکوههای بلند، و همچنین تأثیر جداسازندۀ این رشتهکوهها سبب پدیدآمدن شرایط ویژه و تنوع اقلیمی این قاره شده است، بهگونهای که در هیچ بخش دیگری از کرۀ زمین، این پدیدهها به این صورت در کنار یکدیگر دیده نمیشوند (گروسه، 6- 8؛ برونینگ، 10). آسیا را از نظر اشکال پستی و بلندی میتوان به 4 بخش تقسیم کرد: 1. زمینهای پست شمالی؛ 2. مثلث مرکزیِ کوهها و دشتهای بلند؛ 3. دشت قدیمی جنوبی؛ 4. درههای وسیع رودخانهای (اِلوی، 151). بیشتر قارۀ آسیا کوهستانی است. تنها 4/ 1 آن جلگهای و پست است و بیش از 3/ 1 آن افزون بر 000‘1 متر ارتفاع دارد (برشرت، V / 2). دشتهای بلند و پستْ گرداگرد تودههای کوهستانی مرکزی را فراگرفتهاند. آسیا نهتنها بلندترین قلههای جهان (قلههای هیمالیا با بیش از 000‘8 متر ارتفاع) را در خود جای داده است («آسیای جنوبی»، 282)، بلکه در حاشیۀ شرقی خود، ژرفترین چالههای دریایی (چالۀ فیلیپین با 516‘10 متر ژرفا) را نیز در بر دارد (نف، «آسیای جنوبی»، 290).
با توجه به گسترۀ بسیار پهناور آسیا و تنوع فراوان آن در عوامل جغرافیاییِ مؤثر در شرایط آبوهوایی، مانند عرض جغرافیایی، پراکندگی و شیوۀ قرارگرفتن ناهمواریها، و دوری و نزدیکی به دریاها، در این قاره انواع گوناگون آبوهوا دیده میشود (همو، «آسیا»، 214). کوههای بلند آسیا، از لحاظ اقلیمی، در منطقۀ یخ دائمی قرار دارند. از سوی دیگر، بخشهای گستردهای از دشتهای بلند تبت چنان ارتفاعی دارند که تراکم هوا در آنجا به نیمی از مقدار تراکم هوا در نواحی همسطح دریا میرسد. کوههای گسترده در بخشهای مرکزی آسیا، بهصورت دیواری از غرب به شرق، بخشهای پهناوری از شمال این قاره را از آسیای جنوبی و نزدیک (خاورمیانه) جدا میسازند و بدینسان، یک خط تقسیم اقلیمیِ مشخص پدید میآورند. سرزمینهای بلند با حواشی کوهستانی سبب پدید آمدن چشماندازهای دشتی با انواع متضاد اقلیمی شدهاند («آسیای جنوبی»، 76-77). آسیا بیش از دیگر قارهها دارای تنوع درجۀ حرارت است. این امر به سبب موقعیت جغرافیایی این قاره و وسعت بسیار آن بهعنوان یک خشکی بههمپیوسته است. سردترین نقاط جهان در آسیا قرار دارند. درجۀ حرارت در سیبری تا C°3 / 88- کاهش مییابد، هرچند مقدار گرما در تابستانهای کوتاه این منطقه به C°38 نیز میرسد. در بخشهای جنوبیتر نیز زمستانها بسیار سرد است؛ برای نمونه، در شرق دریاچۀ بایکال، میانگین دما در ماه ژانویه / دی به C°30- میرسد (بریتانیکا؛ پوکشیشفسکی، 237؛ شاباد، 26-27). از سوی دیگر، گرمترین مناطق جهان نیز در آسیا قرار دارند؛ برای نمونه، یعقوبآباد در مرز شرقی بلوچستان بالاترین میانگین دمای ماهانه در کرۀ زمین، یعنی C°5 / 36 را نشان میدهد (برونینگ، 14). قارۀ آسیا از نظر میزان بارندگی نیز بیشترین تفاوتها را نشان میدهد. بخشهای گستردهای از بینالنهرین، عربستان و دشتهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) دارای مقدار بارش سالانهای کمتر از 200 میلیمترند (فیشر، و.، 65-68؛ شاباد، 25)؛ برعکس، در چِراپونجیِ آسام، میانگین بارش سالانه به 430‘11 میلیمتر میرسد (چودهری، 37). وسعت بسیار و یکپارچگیِ قارۀ آسیا، بهشکل طبیعی سبب تعدیلیافتن جریان هوای جهانی میشود. در این میان، پستی و بلندیها نیز نقش تعیینکنندهای دارد. از آنجا که بخش عمدۀ شمال آسیا در منطقۀ بادهای غربی قارهای قرار دارد، در زمستان بهسبب نحوۀ تابش خورشید، یک منطقۀ فشار زیاد و پیوسته پدید میآید که هوای بسیار سرد را از راه قلهها و گردنههای ارتفاعات بهسوی دریای اُخُتسک و مَنچوری میرانَد. این منطقۀ فشار زیاد تنها در بخشهای آزاد و باز آسیای شمالی بهصورت بادهای شدید و توفان عمل میکند (نف، همان، 221). واچرخه (آنتیسیکلون)های زمستانی آسیای شمالی در حاشیۀ شمالی ارتفاعات عمل میکنند و تنها در این بخشها باعث جریان هوای شرقی میشوند، اما این بادها بهسوی فلات تبت و کوههای مرتفع جریان نمییابند. نواحی دشتیِ منفردْ حوزههای هوای سرد زمستانی را میسازند که شدت سرما در این نواحی، بهواسطۀ ویژگیِ کوهها و ارتفاعات پیرامونی، تعیین میشود (برونینگ، 15). بادهای شمالیِ موسمی در هندوستان و آسیای جنوب شرقی، که در زمستان میوزند، نیز به همین نحو هیچگونه ارتباط مستقیمی با واچرخۀ آسیای شمالی ندارند («آسیای جنوبی»، 47 ff.). در مقابل، بادهای موسمی شمال شرقیِ دریاهای ژاپن و چین شمالی از منطقۀ فشار زیادِ آسیای شمالی سرچشمه میگیرند (فریبِرن، 357؛ نف، «آسیای جنوبی»، 256). هستۀ فشار زیادِ هوای زمستانی در قسمت شمالی کوهستان آلتای قرار دارد (برونینگ، همانجا). بادهای زمستانی بسیار خشک و سردند. این بادها پس از گذشتن از روی دریا، رطوبت جذب میکنند و باعث ریزش باران میشوند (همو، 16). بادهای موسمی زمستانی در آسیای جنوب شرقی عامل اصلی بارندگیهای این منطقهاند. این بادها در سوماترا، بورنِئو و جاوه، بادهای موسمی غربی خوانده میشوند که نباید آنها را با بادهای موسمی غربی تابستانی در هندوستان اشتباه گرفت («آسیای جنوبی»، همانجا). در تابستان، یک منطقۀ فشار کم بر روی قارۀ آسیا پدید میآید. تحت تأثیر این منطقۀ فشار کم، منطقۀ بادهای غربیِ ناحیۀ داخلیِ حاره بهسوی بخشهای شمالی کشیده میشود. البته تأثیر کمتر ارتفاعات گاتهای غربی و هیمالیا را، که باعث صعود بادهای موسمی تابستانی میشوند، نیز باید در نظر داشت. بادهای موسمی غربی به بخشهای درونی هندوستان، یعنی در مسافتهایی دورتر از هیمالیا، نیز بهصورت حارهای میرسند. بارانهای موسمی، بهشکل یک رخداد طبیعی، در زمانی خاص آغاز میشوند. بادهای موسمی تابستانی آسیای شرقی را هم، گذشته از آنکه بسیار ضعیفترند، نباید با بادهای موسمی حارهای آسیای جنوبی یکسان دانست (برونینگ، همانجا). گذشته از بادهای متغیر و منظم آسیای جنوبی، باید از تایفون (توفان)ها نام برد. این بادها در شمال استوا شکل میگیرند و بیشتر در جهت شمال غربی و شمال میوزند و سپس مسیر خود را بهسوی شمال شرقی و شرق تغییر میدهند. بادهای مشابه در دورۀ متغیر موسمی در دریای عمان و خلیج فارس، یعنی در خرداد و مهر / ژوئن و اکتبر، پدید میآیند. اینگونه بادها در خلیج بنگال طی ماههای تیر و شهریور / ژوئیه و سپتامبر، و در شرق دریای چین در شهریور / سپتامبر شدت میگیرند (همو، 17).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید