ابن ادریس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 29 آبان 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/258894/ابن-ادریس-ابوعبدالله
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْنِ اِدْریس، ابوعبدالله محمد عَمراوی فاسی مشهور به ابنُ الْحاج (د 4 محرم 1264ق / 12 دسامبر 1847م)، وزیر، كاتب و شاعر. اجدادش در زمان انقلاب مغراوة در سدۀ 4ق / 10م همزمان با مهاجرت خاندان ادریس به نواحی مختلف مغرب، به قبیلۀ بنیعامر در زمور پناه برده بودند. ازاینروی به زموری نیز شهرت یافتند (فاسی، 158).ابن ادریس در فاس متولد شد، اما تاریخ تولد او روشن نیست. او پس از حفظ قرآن و آموختن نحو و ادب عربی به جمع طلاّب جامعة القرویین پیوست. سپس شغل مكتبداری را پیشه كرد و به سبب تنگدستی خانواده، به نسخهنویسی كتابها پرداخت و همان زمان ابوالقاسم زیانی مورخ مشهور او را به كار تحریر كتابهای خود گماشت (همو، 160). ابن ادریس مدت 3 سال نزد زیانی كار كرد و پس از آن به حمدون بن الحاج شاعر مشهور زمان پیوست و پس از مرگ شاعر در 1232ق / 1817م باز نزد زیانی شتافت و در خدمت او، اطلاعات تاریخی خود را كمال بخشید (همو، 161). در 1229ق ابن ادریس با اَكَنْسوس مؤلف تاریخ العامر آشنا شد. در رجب 1237ق چون مولای سلیمان، مولای عبدالرحمن را به جانشینی خود در فاس گماشت، او با تأكید زیانی، ابن ادریس را كه در آن زمان 28 سال داشت، به عنوان كاتب اول دربار عبدالرحمن انتخاب كرد، (غریط، 40؛ قس: فاسی، 162). ابن ادریس همچنان در فاس و در خدمت مولای عبدالرحمن بود، تا اینكه در محرم 1238ق همراه هیأتی به دیدار مولای سلیمان رفت و این اولین بار بود كه فاس را ترك میكرد. دوری از زادگاه وی را به سرودن اشعار شورانگیزی واداشت (همو، 163). در همان سال مولای عبدالرحمن به حكومت مغرب رسید و ابن ادریس را به وزارت منصوب كرد (غریط، همانجا؛ ناصری، 8 / 4). در 1246ق / 1830م ابن ادریس به مناسبت تجاوز فرانسویان به خاك الجزایر قصیدهای در 111 بیت سرود و مسلمانان را به جهاد دعوت كرد (فاسی، 165- 169). در همین اوان اهالی تَلمسان و وَهْران به بیعت سلطان عبدالرحمن درآمدند و او سپاهیانی مركب از قبایل ودایا به یاری آنان فرستاد. اندكی بعد این قبایل علیه سلطان شوریدند. كشمكش چندی ادامه یافت و بدبینی ابن ادریس نسبت به آنان در سلطان بیتأثیر نبود، اما ودایا موضع خصمانۀ ابن ادریس را نسبت به خودشان فراموش نكردند و او را محرك اصل آشوبها دانستند و از این رو خواستار عزل او شدند (همو، 170). این كار عاقبت به خشم سلطان بر ابنادریس و زندانی شدن او و مصادرۀ اموالش انجامید (غریط، 41). برخی علت این عمل را نتیجۀ رابطۀ او با عبدالقادر امیر الجزایر و خیانت نسبت به سلطان دانستهاند و گروهی دیگر پنداشتهاند كه خلیفه با زندانی كردن او خواسته است شاهد خلافكاریهای خود را از میان بردارد (EI2). ابنادریس در زندان به دستور خلیفه شكنجه شد و هنگامی كه از بند رست، همچنان در عُزلت زیست (غریط، 41؛ قس: فاسی، 172). بااینهمه دشمنان دست از تعقیب او برنداشتند، تا اینكه روزی او را با ثروتی كلان به اتهام آنكه قصد گریز از فاس را دارد، دستگیر كردند (همانجاها). بدینسان ابن ادریس برای بار دوم به زندان افتاد و تحت شكنجه قرار گرفت، و در اثنای اسارت قصایدی در بیگناهی خویش میسرود و آنها را برای سلطان میفرستاد. سرانجام چون آزاد شد، آهنگ آن كرد كه بقیۀ عمر را به عبادت و زیارت قبور اولیا بگذراند (همانجا). با آنكه از طریقههای صوفیانۀ معروف آن زمان كناره میگرفت، با اولیای بزرگ مغرب چون شیخ عبدالقادر علمی و شیخ طیب كتانی مصاحبت داشت (غریط، 44). به صلاح دید همین شیخ طیب بود كه عاقبت فاس را با اینكه از خشم سلطان بیم داشت، ترك گفت و به ضریح مولای اسماعیل در مكناسه، پناه برد (همو، 41).در 1251ق / 1835م كه نفوذ ودایا فروكش كرده بود و مولای عبدالرحمن از مكناسه دیدن میكرد، دوستان ابن ادریس وقت را غنیمت شمردند و از سلطان خواستند كه از وی درگذرد. سلطان هم پذیرفت و او را نخست به شغل دیوانی و كتابت، سپس به وزارت برگزید (فاسی، همانجا). در 1259ق ابن ادریس قصیدهای به مناسبت حملۀ فرانسویان به شهر وجده سرود و در آن مردم را به جهاد در راه خدا و بیرون راندن فرانسویان از دیار اسلام فراخواند. چند سال پس از این تاریخ، وی كه همچنان در مقام وزارت بود، درگذشت.ابنادریس اسلوب نامهنگاری را در مراكش حیاتی نو بخشید و در نوشتههایش نثر مسجّع را بدون اغراق و به دور از مغلقنویسی به كار برد. شعر او مورد توّجه بزرگان مراكش بود و در بدیههسرایی نیز دست داشت و اشعار او در مدح حضرت پیامبر (ص) و سلطان و طبیعت از زیبایی و ظرافت برخوردار است.وی مجموعۀ شعری در دو مجلد دارد كه فرزندش به امر حسین بن محمد بن عبدالرحمن فراهم آورده است و از جلد اوّل آن نسخهای در خزانۀ رباط موجود است (زركلی، 6 / 27- 28). نیز قصیدهای از او در همان خزانه (شم 1539) وجود دارد (علوش، 2(1) / 304). همچنین كنون (2 / 243- 249) از ابنادریس یك مقامه و یك مقاله دربارۀ القاب و نعوت آورده است.
زركلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، 1986م؛ علوش، ی. س. و عبدالله الرجراجی، فهرس المخطوطات العربیة، رباط، 1954م؛ غریط، محمد، فواصل الجمان، فاس، 1346ق / 1927م؛ فاسی، ناصر، «محمد بن ادریس وزیر مولای عبدالرحمن و شاعره»، البحث العلمی، س 1، شم 1، 1383ق / 1964م؛ كنون، عبدالله، النبوغ المغربی فی الادب العربی، بیروت، 1395ق / 1975م؛ ناصری، احمدبن خالد، الاستقصاء، دارالبیضاء، 1956م؛ نیز: EI2.
کبری سپهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید