ابن ابی لیلی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 29 آبان 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/258885/ابن-ابی-لیلی-محمد
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْن اَبی لِیلى، محمّد بن عبدالرّحمن بن ابی لیلی انصاری كوفی (74- 148ق / 693-765م)، فقیه محدّث، مفتی و قاضی كوفه. پدرش عبدالرّحمن از بزرگان تابعین بوده است (خطیب، 10 / 199). در كودكی پدرش را از دست داد و ازاینرو نتوانست از دانش او بهره گیرد (ذهبی، سیر، 6 / 310). ابن ابی لیلی از عالمان و فقیهان و محدّثان بنام روزگار خود، فقه و حدیث و قرائت قرآن آموخت. مشایخ او عبارتند از شعبی، نافع عمری، عطیۀ عوفی، برادر خود عیسی، پسر برادرش عبدالله بن عیسی (ابن ابی حاتم رازی، 2(3) / 322)، عطاء بن ابی رباح، قاسم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود، منهال بن عمرو، عمروبن مرّة، ابوزبیر مكّی، حكم بن عتیبة، حُمیضة بن شمردل، اسماعیل بن امیة، ثابت بن عبید، اجلح بن عبدالله، عبدالله بن عطاء، محمد بن عبدالرحمن بن سعد بن زُرارة، داوود بن علی امیر و دیگران (ذهبی، سیر، 6 / 310-311).ابن ابی لیلی از فقیهان بزرگ و از اصحاب رأی روزگار خود بود. در روزگار بنی امیه به كار قضاوت در كوفه گمارده شد و در روزگار عباسیان نیز تا آخر عمر این سمت را حفظ كرد و در حدود 33 سال در این مقام باقی ماند (ابن خلّكان، 4 / 179). او با امام ابوحنیفه (د 150ق / 767م) معاصر و چند سالی از او بزرگتر بود، اما بین آن دو همواره ناسازگاریهایی بر سر مسائل فقهی وجود داشت و ابوحنیفه بر برخی از احكام قضایی و روش داوری ابن ابی لیلی خرده میگرفت (همو، 4 / 179-180). یكی از دلایل این خردهگیریها این بود كه ابوحنیفه در فتوا و آرای خود جسور بود و ابن ابی لیلی محتاطانه عمل میكرد. ذهبی وی را در فقاهت همتای ابوحنیفه دانسته است (سیر، 6 / 311). امام احمد بن حنبل فقه ابن ابی لیلی را از حدیث وی برتر دانسته است (همانجا). او را در قضاوت و برخی از مسائل فقهی آراء ویژهای است (ابنابیالدم، 265). با اینكه پدرش شیعی و از یاران بنام و معتبر امام علی (ع) به شمار میرفت، اما خود او سنّی بوده است. نوبختی (ص 7) و اشعری قمی (ص 6) وی را از حشویه دانستهاند. بیشتر محدّثان و رجالشناسان اهل سنّت او را موثّق شمردهاند (ذهبی، میزان الاعتدال، 3 / 613) و حتّی بعضی از رجالشناسان شیعی او را راست گفتار و ممدوح یاد كردهاند (حلّی، 322؛ علامۀ حلّی، 81). با اینهمه نظرهای مختلفی در اعتبار حدیث او ابراز شده است. نسائی مینویسد او یكی از فقها بود كه در حدیث قوی نبود (سیروان، 205) و ابنحنبل او را ضعیف الحدیث گفته است (ابنحبان، 2 / 244) و برخی گفتهاند: در حفظ حدیث كسی از ابنابیلیلی بدتر نبوده است (همانجا). قمی مینویسد كه طوسی (د 460ق / 1068م) ابن ابی لیلی را از شاگردان امام جعفر صادق (ع) دانسته (1 / 202) و طبرسی حدیثی آورده است كه گرایش شدید او را به امام صادق (ع) نشان میدهد (2 / 358-360)، اما روشن است كه او شیعی نبوده است، زیرا گفتهاند كه او به رأی خود فتوا میداده (ابن قتیبه، 494)، و نیز احادیثی كه در مورد او در برخی از منابع روایی شیعی نقل شده، شواهدی است بر اینكه او شیعی نبوده است (طوسی،6 / 221، 9 / 141، 208).بسیاری از راویان سدۀ 2ق / 8م در عراق از ابن ابی لیلی حدیث شنیده و نقل كردهاند كه از آن میان میتوان به اینان اشاره كرد: ابن ابی عُمیر (نوری، 3 / 844)، قاضی ابویوسف (قاضی، 1 / 20)، شعبه، وكیع، ابونعیم، ابن جریج، شریك، قیس بن ربیع، علی بن مسهر، عبیدالله بن موسی (ابن ابی حاتم رازی، 7 / 322)، حسن بن صالح بن حی (ابواسحاق، 1 / 121)، عمران بن محمد (فرزند او) (ذهبی، تاریخ الاسلام، 6 / 123)، حمزة زیات، سفیان ثوری، احوص بن جوّاب، علی بن هاشم بن برید، یحیی بن ابی زائده، عمروبن ابوقیس رازی، عقبة بن خالد، عبدالله بن داوود خریبی، عیسی بن یونس، محمد بن ربیعة، عبیداللّه بن موسی و عیسی بن مختار بن عبدالله (ذهبی، سیر، 6 / 311).گفته شده است كه او اثری به نام الفرائض (ابن ندیم، 256) و نیز كتابی با عنوان الفردوس داشته است، اما نشانی از آن دو در دست نیست (خوانساری، 7 / 253). آراء فقهی او از طریق قاضی ابویوسف در كتاب ما اختلف فیه ابوحنیفة و ابن ابی لیلی و شرحی كه شافعی در كتاب الامّ برای آن نوشته به دست ما رسیده است.
ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1952م؛ ابن ابی الدم، ابراهیم بن عبدالله، ادب القضاء، به كوشش محمد مصطفی زحیلی، دمشق، 1975م؛ ابنحبان، محمد، المجروحین من المحدّثین و الضعفاء و المتروكین، به كوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، دارالمعرفة؛ ابنخلكان، وفیات؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكّاشه، قاهره، 1969م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به كوشش خلیل المیس، بیروت، دارالقلم؛ اشعری قمی، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، به كوشش محمد جواد مشكور، تهران، 1963م؛ حلّی، تقیالدین حسن، الرّجال، به كوشش جلالالدین ارموی محدّث، تهران، 1342ش؛ خوانساری، محمدباقر، روضات الجنّات، به كوشش اسدالله اسماعیلیان، قم، 1392ق؛ ذهبی، شمسالدین محمّد، تاریخ اسلام، قاهره، 1367ق؛ همو، سیر اعلام النّبلاء، به كوشش حسین اسد و شعیب ارنؤوط، بیروت، 1985م؛ همو، میزان الاعتدال، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1963م؛ سیروان، عبدالعزیز عزالدین، المجموع فی الضعفاء و المتروكین، بیروت، 1405ق / 1985م؛ طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج، به كوشش محمدباقر خرسان، بیروت، 1981م؛ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحكام، بیروت، 1981م؛ علامّۀ حلّی، خلاصة الاقوال، تهران، 1342ش؛ قاضی ابویوسف، یعقوب، الخراج، بیروت، دارالمعرفة؛ قمی، عباس، الكنی و الالقاب، تهران، 1397ق؛ نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، به كوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، 1355ق؛ نوری، میرزا حسین، المستدرك، قم، مؤسسۀ اسماعیلیان.
حسن یوسفی اشکوری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید