فریزر، سفرنامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/258562/فریزر
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
فِرِیْزِر، سَفَرْنامۀ، گزارش سفر جیمز بیلی فریزر، سیاح بریتانیایی. در سال 1833 م / 1249 ق، لـرد پامرستُن، وزیـر خارجـۀ وقت بریتانیا، از فریزر خواست به ایران سفر، و میزان نفوذ روسها را در این کشور بررسی کند. در همان سال فریزر پس از بازگشت به انگلستان، سفرنامۀ خود، معروف به سفر زمستانی را نوشت (رایت، 135-136؛ امیری، 8- 9). عنوان کامل ایـن سفرنامه چنین است: «سفری در زمستان از استانبول تا تهران با شرح مسافرتهایی در نواحی مختلف ایران و جز آن». مترجم کتاب شرح سفر او از قسطنطنیه تا مرز ایران را بهعلت اجتناب از افزایش حجم کتاب و بیارتباطی آن با ایران، ترجمه نکرده است. بهاینترتیب نام کتاب به سفر زمستانی تغییر کرده است (همو، 8). ازآنجاکه این سفر مأموریتی سیاسی بوده، فریزر بیشتر توجه خود را به اینگونه مسائل معطوف داشته است. بااینهمه، نکات بااهمیتی دربارۀ زندگی و آدابورسوم مردم ایران را نیز ثبت کرده است. فریزر مانند دیگر جهانگردان آن دوره در ضبط لغات، بهویژه اعلام فارسی دقت نکرده، و بیشتر کلمات را بههمانصورت که از مردم شنیده، ثبت کرده است (همو، 9، 11)؛ ازجمله نام برخی از روستاها، که متأسفانه نام درست آنها برای ما نامعلوم است (برای نمونه، نک : همو، 290، حاشیۀ 1). فریزر در آخرین روزهای زمستان با گذشتن از مرز عثمانی وارد ایران میشود و سرمای سخت زمستان از میزان مشاهدات او تا حد زیادی میکاهد (همو، 8). به نوشتۀ فریزر، او در مدت اقامت در تهران فرصتی مییابد تا جلوههای مختلف فرهنگ ایران را از نزدیک مشاهده کند. مراسم نوروز چنانکه او میگوید، بهسبب وضع بدمزاجی شاه چندان رونقی نداشته است. فریزر تنها در بازار نشانههای اندکی از نوروز میبیند، از قبیل کاغذهای رنگی و زروَرق که برای تزیینات به کار میرفته است، و شیرینیهایی بهشکل باغ و بیشه و کاخ که در خوانچههایی پوشیده با پارچههای زربافت و شال بر روی طبقها در بازار جابهجا میشدهاند. شماری تخممرغهای رنگی و سیبهای آبطلاکاریشده و پولک نیز در دکانها به نمایش گذاشته شده بودند (ص 115-116). همچنین مراسم روز عید قربان (ص 172-174)، عروسی سلطنتی (ص 184-194) و چراغانی بـازار بهسبب حضور شاه (ص 196)، از رویدادهایی است که او در طول اقامتش شاهد آنها بوده است. در این مدت مجالی دست میدهد که او به دیدن اطراف تهران، ازجمله شهر باستانی ری در جنوب (ص 149-150) و روستای جعفرآباد در شمال نیز برود (ص 164-166). فریزر پس از تهران به سوی خراسان حرکت میکند (ص 195). در نزدیکی سبزوار به جایی به نام چهلپهلوان میرسد که گویا مزار 40 تن بوده است که زمانی پهلوانی نامدار را به مبارزه میطلبند و همۀ آنها در نقطهای خاص کشته میشوند. مردم سبزوار بعدها انتقام این 40 پهلوان را میگیرند (ص 290). فریزر پس از اقامت کوتاهی در خراسان به تهران بازمیگردد. و در میان راه، مهمان ترکمنهای گوکلان میشود (ص 418 بب ). اقامت او در تهران کوتاه است و از آنجا راه شمال ایران را در پیش میگیرد تا خود را به آذربایجان برساند (ص 505 بب ). سفرنامۀ فریزر با رسیدن به تبریز پایان مییابد.
فریزر به برخی سرگرمیهای ایرانیان مانند چرخوفلک (ص 180)، و نیز بازیهایی مانند نیزهبازی، جریدهبازی (ص 179)، حرکات رقاصان ایرانی، هنرنمایی رامشگران و بندبازان و کشتی پهلوانان اشاره کرده است (ص 190-194). همچنین، او در یک مراسم عروسی سلطنتی شاهد نمایشهای مختلف روحوضی، ازجمله لالبازی، رقص و آتشبازی بوده است (ص 197- 200). در روزی دیگر نیز او شاهد مسابقات اسبسواری بوده است؛ مسابقاتی که در آن اسبها میباید مسافتی طولانی در حدود 27 کمـ را بدوند (ص 200-201).
فریزر به گدایان و فعالیت آنها نیز اشاره کرده است. در جعفرآباد، با گدایی حرفهای روبهرو میشود که عضو دستهای بوده است که فریزر پایهگذار آن را شخصی به نام عباس دوس (ه م) یا دوبس معرفی میکند که گویا دباغ بوده است. محل اقامت این گروه اصفهان بوده است و از آنجا اعضای خود را به سراسر کشور میفرستادهاند (ص 161-163).چنانکه پیش از این گفته شد، فریزر در بازگشت از خراسان مهمان ترکمنهای گوکلان میشود. ازاینرو در سفرنامۀ خود به برخی از آدابورسوم و سنتهای این قوم نیز بهتفصیل اشاره میکند:
به شهادت فریزر عروسی، شگفتترین مراسم در میان این قوم است. جوانان هنگامی که مهر دختری را در دل داشته باشند، چون نمیتوانند با والدین او بهطور مستقیم سخن بگویند، با دختر فرار میکنند و او را به مدت 6 هفته به اَوبۀ (آلاچیق) مجاور میبرند. در این مدت با دختر خوشرفتاری میشود. سپس با پادرمیانی ریشسفیدهای همان اوبه و با تعیین «باشلُق» یا همان شیربها و زمان عروسی، مراسم انجام میشود. معمولاً والدین عروس برای عروسی 6 ماه تا دو سال فرصت میگیرند. در این زمان عروس به خانۀ پدرش بازمیگردد. سپس هدایای ازدواج و شیربها مبادله میشود و دختر به خانۀ شوهر میرود (ص 459-460).
فریزر شرح میدهد که هنگامیکه یک گوکلانی میمیرد، پیکرش را میشویند و مقداری از خاک زمینی را که شستوشوی جنازه در آنجا صورت گرفته است، جمع میکنند و همراه با تکهای از رخت و لوازم کهنۀ او در محلی آشکار نزدیک اوبهای که مرده به آن تعلق دارد، به خاک میسپارند، اما جنازه را در گورستان کهن طایفه دفن میکنند (ص 451-452).
به گفتۀ فریزر، در میـان ترکمنها همۀ کارهای خانگی ازجمله ادارۀ چادرها برعهدۀ زنان است. از مهمترین وظایف این زنان تهیۀ لبنیات است که فریزر شرح کامل آن را آورده است (ص 455-457). ارزش زن در میـان قـوم ترکمن بـه میزان کارآمدی او ست. هرقدر توانایی زن در انجام کارهای گوناگون بیشتر باشد و یا پیوندهای خانوادگیاش قویتر، شیربهای او سنگینتر است. ازاینرو، زن بیوه نسبت به دختر ارزش بیشتری دارد (ص 461). فریزر اجزاء مختلف جامۀ زنان ترکمن گوکلان را بادقت وصف کرده است که از جملۀ آنها میتوان به یَراق اشاره کرد. به نوشتۀ وی یراق، کمربندی سنگین از پولکهای نقرهای یا بندهای متصل به هم است که در تسمهای چرمی نشانده شده و با سگکی زیبا که متناسب با پولکها ست، تکمیل شده است. زینت یراق قلمزنی، کندهکاری، و یا سنگهایی چون عقیق و فیروزه با گلهای زراندود است (ص 457- 459).
در بخشی از کتاب، فریزر به توصیف مسکن ترکمنها میپردازد. به گفتۀ وی، اوبه چادر و یا چنانکه در جایی دیگر میگوید، خانۀ چوبیای است که آلاچیق یا قانات نیز نام دارد و آن، اتاق گردی به قطر تقریباً 27 / 4 متر، با دیوارهایی به ارتفاع 5 / 1 متر، و بامی بهشکل مخروط ناقص است. درِ اوبه رو به شمال است و بالای آن سوراخی برای عبور نور تعبیه شده است که در هنگام نیاز با قطعۀ نمدی سیاهرنگ آن را میپوشانند. چهارچوبهای دیوارها باریکههای چوبی است که یکدیگر را به شکل مورب قطع میکنند و در نقاط تقاطع، آنها را با تسمههایی از چرم به هم میبندند. گرداگرد چهارچوبها را با تسمهای از پارچۀ پشمی میبندند و روی تسمه را با نمد سیاه ضخیم میپوشانند (ص 418-420).
مردم ترکمن باور دارند که اگر کسی شب را زیر درخت گردو بخوابد، بیگمان میمیرد، زیرا جنها او را میزنند. چنین رخدادی تنها برای کسی پیش میآید که خوابیده باشد و این اتفاق در طول روز و یا به هنگام بیداری روی نمیدهد؛ زیرا چشم آدمِ بیدار همۀ ارواح خبیث را دور میکند، اما بهمحض خوابیدن و بستهشدن چشمها، جنها انتقام میگیرند و کسی که زیر درخت گردو گرفتار جنها شود، هرگز روی سلامت را نمیبیند و به مرضی دچار میشود که به مرگ میانجامد (ص 439). فریزر در ادامۀ این مطلب حکایتی نیز نقل میکند که براساس آن، پادشاهی برای آزمایش راستی سخن حکیمی که سرانجامِ خواب زیر درخت گردو را مرگ دانسته بود، از ولیعهد خود میخواهد که شب زیر درخت گردویی بخوابد. هنگامی که سحرگاهان شاهزاده را مرده مییابند، اعتبار این سخن را تأیید میکند و از آن پس این سخن به باوری تبدیل میشود (ص 439-440). در جایی دیگر فریزر به امامزادهای در منطقه و باورهای مردم نسبت به شفابخشی آن اشاره میکند. ازجمله اینکه مردمی که روماتیسم داشتند، به بقعۀ امامزاده میرفتند و شبی را با ایمان کامل در آن به سر میبردند و در آنجا حجامت میشدند و سلامت خود را بازمییافتند (ص 476).
فریزر بهسبب سفر به نقاط مختلف، انواع گوناگونی از آیین خوشامدگویی را مشاهده کرده است. برای مثال پیرزنی ترکمن زغالهای افروختۀ منقلی را پیش پای اسب فریزر بر زمین میریزد. این کار به معنای آن است که تا هنگامی که مهمان در چادرهای ایشان باشد، از هرگونه آفت و چشمزخم در امان خواهد بود (ص 454).در جایی دیگر، اهالی روستا ضمن خوشامدگویی به فریزر که به همراه خان روستا به آنجا رفته است، دو گوسفند قربانی میکنند و کلۀ گوسفندها را زیر پای اسبهای آنها میاندازند (ص 164-165). فریزر اثر دیگری نیز در شرح سفر خود از هندوستان به ایران و از آنجا به وطن خود دارد. او این سفرنامه را با عنوان «داستان خراسان در سالهای 1821 و 1822 م» به چاپ رساند.
امیری، منوچهر، مقدمه و حاشیهها بر سفرنامۀ (سفر زمستانی) فریزر (هم )؛ رایت، دنیس، «مسافران انگلیسی در ایران در دوران قاجار و کتابهایشان»، ترجمۀ عبدالرضـا هوشنگ مهدوی، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، تهران، 1385 ش، شم 233- 234؛ فریزر، ج. ب.، سفرنامه (سفر زمستانی)، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1364 ش.
عاطفه غفوری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید