عاق والدین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/258158/عاقّ-والدین
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
عاقِّ والِدِیْن، از منظومههای ادب عامه که در قالب مثنوی سروده شده است. این مثنوی کوتاه که دارای 134 بیت، و به وزن مثنوی مولوی (بحر رمل) سروده شده است، داستان پیرزنی است که با شفاعت امام حسین (ع) از گناه فرزند درمیگذرد. سرایندۀ داستان، مثل بیشتر داستانهای ادب عامه، ناشناس است.عاق والدین را باید در شمار داستانهای دینی قرار داد که هدف آن آموزشی ـ اخلاقی است و آن را نوعی عبرتنامه میتوان شمرد. روایتی از این داستان در آثار کتبی دیده نشده است. زمان وقوع داستان، عصر پیامبر (ص)، و جغرافیای آن در سرزمینهای عربی است. شکل روایت، مکتوب است و در میان مردم رواج دارد. ازآنجاکه نسخههای خطی این اثر در دست نیست، میتوان حدس زد که نخست بهصورت سنگی چاپ شده است که دراینصورت، چاپ آن به دورۀ قاجار، یا دقیقتر، به سال 1308 ق / 1891 م باز میگردد. سطح ادبی اشعار، نازل، و با لغزشهای وزنی و زبانی همراه است.داستان عاق والدین اینگونه آغاز میشود: گوش کن ای شیعۀ نیکو نهاد / داستانی تازه آوردم به یاد / / گویم اینک قصۀ سلمان فارس / بود اصحاب شه نیکو اساس (نک : ص 2).روزی سلمان فارسی برای فاتحهخوانی به گورستان میرود و قبری میبیند که آتش از آن شعله میکشد؛ پس پیامبر (ص) را آگاه میسازد. جوانی که در قبر در حال سوختن است، خطاب به پیامبر (ص) میگوید: من عاشق دختری یهودی بودم و با او ازدواج کردم؛ اما با فتنهانگیزی او، مادرم را در تنور انداختم. مادرم مرا نفرین و عاق کرد. من از هنگام مرگ تاکنون در آتش میسوزم. پیامبر (ص) مادر پیر او را احضار میکند تا جوان را ببخشاید؛ اما پیرزن شفاعت پیامبر (ص) را نمیپذیرد و از خدا میخواهد عذاب جوان را افزون کند. بار دیگر، حضرت فاطمه و امام حسن (ع) شفاعت جوان را نزد مادرش میکنند، اما مادر نمیپذیرد. سرانجام، مادر با شفاعت امام حسین (ع)، به پاس شهادت غریبانۀ او در کربلا، فرزند را میبخشاید. براساس این داستان، تعزیهنامهای نیز ساخته شده بود که تعزیهخوانان اجرا میکردند (نک : شهیدی، 293). پردهخوانان نیز این داستان را با استفاده از پرده میخواندند. سرچشمۀ این داستان میتواند حدیثی از پیامبر اکرم (ص) دربارۀ عاق والدین (نوری، 15 / 194) و شماری از آیات قرآن کریم دربارۀ ضرورت احترام به پدر و مادر باشد.درونمایۀ اصلی داستان این است که بیاحترامی به والدین و آزار آنها عذاب و خشم الٰهی را در پی دارد و نفرین والدین مایۀ عذاب و بدبختی است. داستان اشارهای نیز به تأثیر شفاعت اهل بیت، بهویژه امام حسین (ع) دارد. سراینده با گوشزدکردن یکی از اصول تربیتی اسلام، ماجرا را به واقعۀ کربلا مرتبط میکند و در نهایت، با ورود سلمان فارسی به داستان، بر عنصر ایرانی پای میفشرد. «آتش از گور درآمدن» نشانۀ عذاب بدکاران بوده است؛ عبدالله بن عمر در گورستانی میبیند که گوری باز میشود و مردی از گور بیرون میآید درحالیکه زنجیری آتشین در گردن دارد و دستانش بسته است و در آتش میسوزد و فردی دیگر او را با تازیانۀ آتشین میزند («بستان ... »، 332-333). به روایتی دیگر، حضرت عیسى (ع) در حال گذر از گورستان، از گوری صدای ناله و زاری میشنود، از مرده میپرسد: چرا مینالی؟ میگوید: پس از آنکه دفن شدم، خداوند دو فرشتۀ عذاب را فرستاد تا گور مرا پر از آتش کنند. آن دو مدام مرا میسوزانند؛ زیرا میان دو برادر خصومت افکندم (هزار ... ، 2)؛ در روایتی نیز مردی جنازۀ خواهر مردهاش را دفن میکند؛ هنگامیکه میخواهد کیسهای را که بهاشتباه در قبر گذاشته است، بردارد، جنازۀ خواهرش را در آتش میبیند؛ زیرا خواهرش در خواندن نماز اول وقت سستی میکرده است (قاضی، 81).عاق والدین در مثلهای ایرانی نیز بازتابی گسترده داشته است؛ برای نمونه، «آخر و عاقبت نسیهبگیر و عاق والدین یکی است» (ذوالفقاری، 1 / 188)، و یا «عاق معلم از عاق پدر بدتر است» (شکورزاده، 711). مثل معروف «اگر تو مرا عاق کردی، من هم تو را عوق میکنم»، داستانی دارد که در ریاضالحکایات اینگونه آمده است: پدری پسر را میگفت: «اگر گفتههای مرا فرمان نکنی تو را عاق کنم»، پسر جواب داد: «من نیز در عوض تو را عوق سازم». پدر پرسید: «عوق چگونه باشد»؟ پسر پاسخ داد: «شبانگاه بر آستانۀ مساجد و حمامها پلیدی کنم و شبگیر چون مسلمانان بدین دو جای آمدوشد کنند، کفش و جامهشان بیالاید و بر پدر مرتکب، لعن فرستند» (شریف، 209).در باورهای عامه چند چیز است که برکت را از خانه میبرد، یکی از آنها، نافرمانی نسبت به پدر و مادر است (سبزواری، 97). همچنین گفته شده است که گل زبانپسقفا دختری بوده که عاق والدین شده، و مادرش او را نفرین کرده است و حالا زبانش از عقب درمیآید (هدایت، 122). فرزندان عاقشده معمولاً از ارث محروم میشوند: پسرانی که ناخلف باشند / بَری از ارث کرده، عاق کنید (ادیبالممالک، 1 / 487) «عاقکردن» و «عاقشدن» در شعر شاعران مضمون رایجی است: فرزندِ عاق، ریشِ پدر گیرد، ابتدا / فَحلِ نَبَهره، دست به مادر برد، نخست (خاقانی، 2 / 1127).عاق والدین چندین بار بهصورت سنگی چاپ شده است. داستان گویا با الهام از پردههای مذهبی نوشته شده است. دو شمایل از داستان عاق والدین در دست است که به خط چاوشی نوشته شده، و بهای جزوۀ شمایلنامۀ آن 3 ریال بوده است؛ اما معلوم نیست که در چه سالی به چاپ رسیده است. شمایلنامهای دیگر از همین داستان وجود دارد که به خط محمد صانعی خوانساری در 10 مرداد 1327 به چاپ رسیده، اما مشخص نیست که در کدام چاپخانه ار آن انجام شده است. در این شمایلنگاری که بهصورت سیاه و سفید است، نقاشان هنر عامه، باورها و اعتقادهای خود را به گونهای بسیار زیبا انعکاس دادهاند.
ادیبالممالک، محمدصادق، دیوان، به کوشش مجتبى برزآبادی فراهانی، تهران، 1380 ش؛ «بستان العارفین»، منسوب به محمد بن احمد طبسی، دو رسالۀ فارسی کهن در تصوف، به کوشش احمدعلی رجایی، تهران، 1354 ش؛ خاقانی شروانی، دیوان، به کوشش جلالالدین کزازی، تهران، 1375 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ سبزواری، اسماعیل، ید و منبر (حیوانات و طیور)، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1352 ش؛ شریف کاشانی، حبیبالله، ریاض الحکایات، چ سنگی، کاشان، 1352 ش؛ شکورزادۀ بلوری، ابراهیم، دوازدههزار مثل فارسی و سیهزار معادل آنها، مشهد، 1380 ش؛ شهیدی، عنایتالله، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، به کوشش علی بلوکباشی، تهران، 1380 ش؛ عاق والدین، از مؤلفی ناشناس، به کوشش محمد آقا مهدیزاده، بیتا، تاجر کتابفروش؛ قاضی قضاعی، محمد، شرح فارسی شهاب الاخبار (کلمات قصار پیغمبر خاتم)، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، 1361 ش؛ نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، قم، 1407 ق / 1987 م؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ هزار حکایت صوفیان و ... ، از مؤلفی ناشناس، چ تصویری، به کوشش ایرج افشار و محمود امیدسالار، تهران، 1382 ش.
حسن ذوالفقاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید