عاشورا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 2 شهریور 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/258111/عاشورا
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
دلبستگی مردم به اهل بیت (ع) و اهمیت حماسۀ عاشورا در فرهنگ تشیع، سهم این روز را در زندگی معنوی مردم ایران بیشتر کرده است. مردم گاه در بستری از فرهنگ بومی خود از دهۀ محرم و بهویژه روز عاشورا باور و برداشتی خاص دارند. روایات مردمی حتى در مورد تاریخ این رخداد با روایت رسمی تفاوت دارد. در بین مردمْ روز شهادت امام (ع) دوشنبه، ولی قول صحیح و مشهور روز جمعه است (دانشنامه ... ، 13 / 396).از جملۀ باورهای مردم ایران دربارۀ روز عاشورا این است که عاشورا از اوقات اجابت دعا ست (آملی، 572) و نیز وقتی مناسب و با فضیلت برای زیارت امام حسین (ع)، چه بهصورت حضور در کربلا و چه خواندن زیارتنامه است (محدثی، 207)؛ برای همین است که برخی در پای دیگ آش عاشورا زیارتنامه میخوانند (وکیلیان، 108).مردم سروستان بر این باورند که هر کس در روز قتل بخندد، دهانش کج میشود (همایونی، فرهنگ ... ، 235). امروزه که گاهی ایام سوگواری محرم با اعیاد ملی مانند نوروز همزمان میشود، مردم آداب نوروز را به جای نمیآورند و از جشن و شادی پرهیز میکنند. در گناباد و اصفهان، آیین دید و بازدید را انجام میدهند؛ اما بهجای شادباش نوروزی میگویند: «سال نو آمد پدید / لعنت حق بر یزید» یا «بر دل سیاه یزید لعنت» و به میهمانان گلاب تعارف میکنند و آنان نیز صلوات میفرستند (نک : آنیزاده، 122).بیرونرفتن با سر و پای برهنه برای مردان ثواب دارد (همایونی، همانجا). مردم منطقۀ فامور به عاشورا روز قتل سوگند میگویند (ثواقب، 442). برخی ساکنان حاشیۀ کویری ایران میپندارند اگر زنی چادرش را در این روز بشورد، شوهرش خواهد مرد (حکمت، 426). دامداران برزک شیر گاوان خود را در این روز مایه نمیزنند و به سادات آبادی میدهند (جهانی، همانجا).شاهرودیها مرغ آمین را بازماندۀ کبوترانی میدانند که در روز عاشورا خود را به خون امام حسین (ع) آغشته کردند تا خون مبارک آن حضرت بر زمین ریخته نشود (شریعتزاده، 400). گیلانیها سرخی پای کبوتر (ه م) را ناشی از آمدن این پرنده بر بالای نعش امام حسین (ع) و مویه بر وی میدانند؛ همچنین قرمزی پر و سینۀ سینهسرخ را بهسبب حضور آن در رخداد عاشورا و آغشتگی به خون حسین (ع) در گودال قتلگاه میپندارند (بشرا، 83، 161).کشاورزان کوهپایههای ساوه حتى آبیاری مزارع را در این روز حرام میدانند (سالاری، 248). مردم گروس روز عاشورا نمیخوابند، زیرا معتقدند یزید در این روز از خستگی خوابیده است (هاشمنیا، 88). برزکیها در این روز آب را برای سادات آبادی هَرز میکنند، با این باور که در روز عاشورا، دادن آب به سیدها، و یا افرادی که زمینشان آب ندارد، سبب زیادی آب قنات میشود (جهانی، 60). مردم بیجار و حومه به نشانۀ عزاداری در این روز سیر و پیاز را بهصورت خام نمیخورند (هاشمنیا، 143).مردم مازندران نیز در نذرها، برای درخواست شفا و بارانخواهی به سقانفارها متوسل میشوند (پیرزاد، 92، 93). در کوچصفهان رشت، نام نوزادی را که در این روز به دنیا میآمد، عاشورا یا عاشورعلی میگذاشتند (جلیلپور، 88). بانوان تاتی که بزم و شبپاسی برای تولد نوزدان برپا میکنند، اگر در شب ششم نتوانند گوش نوزاد دختر را سوراخ کنند، آن را به روز عاشورا موکول میکنند (عبدلی، 110؛ بشرا و طاهری، 43). در گنجیمحلۀ تالش، پیش از اذان ظهر، بانویی خوشنام، پس از گرفتن نذورات مادران برای تشت محرم، گوش دخترکان را سوراخ میکند و پیشکشها را نیز به مساجد تقدیم میکند (صمدی، 170).زنان بروجردی به نیت گرفتن حاجات خود، به خانۀ آقابزرگ، از سادات بنام بروجرد، میرفتند و یکی از لیوانها یا استکانهایی را که صاحب مجلس توزیع میکرد، میگرفتند و در حوض محوطه، به نام حوض مراد پرآب میکردند و همراه خود میبردند (رنجبر، 211). فشندیها نیز به نیت تبرک، میوههایی بر تیغۀ علامت هیئت نصب میکنند (سلیمی، 83).میان بافران و نائین درختی به نام سیس یا موم رضا (امام رضا <ع>) وجود دارد. روز دهم محرم، مردم در آنجا گرد هم میآیند و زنان آش میپزند و با بستن دخیل به این درخت، حاجات خود را طلب میکنند و برگهای آن را برای تبرک به منزل میبرند (بلاغی، 237). در واپسین بخش سوگواری در ریکان، مردم لباسهای طفلان مسلم و پارچههای روی زین اسب حضرت علیاکبر (ع) و ذوالجناح را تکهتکه میکنند و به نیت تبرک برای خود بر میدارند (حسنی، 170).مردم معلمکلایۀ الموت، غروب عاشورا در کنار درخت چناری که به باور اهالی نظرکرده است، برای عزاداری گرد هم میآیند (حمیدی، 318). به باور مردم روستای زرآباد الموت و نیز براساس گزارشهای موجود، هرساله در روز عاشورا و بهویژه هنگام اذان صبح، از این چنار خونابه و خون جاری میشود (نک : ه د، چنار خونبار زرآباد). مردم تنکابن بر این باورند که در شب عاشورا، نوری از برخی درختان مناطق خاصی از این شهر و نیز شیری در حوالی درخت امامزاده شیرعلی پیدا، و سپس ناپدید میشود (دانایعلمی، 258- 259).
از دیگر جنبههای تأثیر عاشورا در فرهنگ مردم ایران، نذرکردن و باورهای مربوط به آن است. نذرها و نیاز خواستنها به برکت این روز، با نیتی ویژه انجام میشود. نقش اصلی در اجرای مراسم نذریها را زنان بر عهده دارند.مردم کرمان و توابع آن، در شب عاشورا، گونهای آش نذری به نام عاشوری ( لغتنامه، ذیل واژه) یا عاشوروا با انواع حبوبات میپزند (انوری، 5 / 4947). پیشینۀ پخت این آش به دورۀ صفوی باز میگردد و در کتاب آشپزی مربوط به این دوره نیز چگونگی پخت آن آمده است (نورالله، 246). این نذری در میبد به نام آش حسین (ع) مشهور است (برای آگاهی از شیوۀ پخت آن، نک : جانباللٰهی، 76، 77). در دَوان به آنْ آشِ امام میگویند (لهساییزاده، 121). زردشتیان یزد نیز آش گندم میپزند و به نیت شفا میان مردم پخش میکنند (رمضانخانی، 424).بانوان تنکابنی غذاهایی نذری برای این روز به نام مال امام میپزند (دانایعلمی، 254). در داریون به مراسم پذیرایی روز عاشورا دیگجوش میگویند. مردم نذریهای خود را به امامزادۀ محل میبرند و در آنجا با همیاری یکدیگر میپزند (بذرافکن، 331).در گذشته، در منازل بزرگان محلات سروستان، از سوگواران عاشورا با پلو و خورش قیمه، کدو، سبزی، بادمجان و سیبزمینی پذیرایی میشد. امروزه اجزاء دیگری مانند خرما، ماست، دوغ، شکر و جز آن بدان افزودهاند (همایونی، فرهنگ، 110).در سروستان نذر شلهزرد که بیشتر به نیت سلامت فرزندان از خردسالی تا بزرگسالی است، در این روز ادا میشود (همان، 375). حلیم و شربت در پیرسواران (رسولی، 288) و بروجرد (رنجبر، 207)؛ شیرآش، چای، خرما و نان خشک در مازندران (پیرزاد، 93)؛ عناب و کشمکش در خونیک (برآبادی، 405)؛ قند، چای و سیگار در رامشین سبـزوار (پـورکریم، «دهکدۀ رامشین»، 65)؛ و قلیان در سیاهمرزکوه گرگان (همو، «دهکدۀ سیاهمرزکوه»، 41) از جملۀ خوراکیهای نذری مردم در روز عاشورا ست.در تنکابن برای برآوردهشدن حاجات، مراسمی به نام شیلان با پخش گوشت قربانی انجام میشود (دانایعلمی، 256-257). در دهکدۀ سیاهمرزکوه، هنگام عبـور دستـههای سینهزنی، صاحب هر خانه پولی را بهعنوان نذر خود، به گوشۀ عَلَم گره میزد. به این نذرها سرعلمی میگفتند. علمدار ایـن پولها را به فـردی میسپرد و در پایان مراسم سینهزنی، در میان نوحهخوانها و روضهخوانها تقسیم میشد (پورکریم، همان، 42، نیز حاشیۀ 13). در تنکابن برای گردآوری نذورات در مسجد، شیپوری را به صدا در میآوردند (دانایعلمی، 257). در طالقان نذریها را با مجمعه به مساجد میرساندند (فلاحی، 656). در برخی مناطق مثل دوان، پس از صرف ناهار نذری عاشورا، هزینۀ عزاداری از سوی مردم جمعآوری میشود (نک : لهساییزاده، 128- 129). این هزینه در ولایترود به خرج محرم (سولقانی، 136)، و در تالش به خرج امام حسین (ع) (صمدی، 168) موسوم است.بلوچها خوردن آش نذری عاشورا را موجب سلامتی میدانند و بر این باورند که اثربخشی آن تا سال دیگر میماند (حسینزاده، 34). برخی براین باورند که این آش را باید به تمام و یا تا 7 منزل اطراف تقسیم کرد (وکیلیان، 108).مردم تهران قدیم روز عاشورا را بهترین زمان برای ادای نذر و خیرات برای فرزندان و وابستگان میدانستند (شهری، 2 / 367). در شیراز، حلوایی برای خیرات در گذرها میگذارند (همایونی، گوشهها ... ، 154).مردم پیرسواران نذورات محرم را در برآوردهشدن نیازها به مدد امام حسین (ع) و عباس (ع) مؤثر میدانند (رسولی، 311).مردم نور باقیماندۀ برنج نذری را به نیت تیمن و تبرک بر بام خانهها و روی درختان میوهدار میریزند تا درختان بهاصطلاح، سال نزنند، یعنی هر سال میوه بدهند (بینایی، 115). در تنکابن کودکان بیمار را در نذری، به مدت 7 سال، بر ذوالجناح تعزیۀ عاشورا سوار میکنند. همچنین برخی خانوادهها، به امید پسردارشدن، در این روز نذوراتی میدهند (دانایعلمی، 256). معمولاً نذورات را داخل چکمه و یا دیگر وسایل آویزان به ذوالجناح میاندازند و یا به افسارکش میدهند (همو، 254، 256). مردم ماهشهر به تن کودکانی که با نذر از بیماری شفا یافتهاند، روپوشی کفنمانند میپوشانند. این کودکان را جلو منبر مینشانند و روضهخـوان به یاد علیاصغر (ع)، با انگشت میانی خود گلویشان را تبرک میکند. پدر طفل نیز نذوراتی را به روضهخوان میدهد (قیصری، 154).گاهی نذرها، به شکلی خاص در مناسک عاشورایی ادا میشود، برای نمونه: شرکت در مراسم با پای برهنه در ارسنجان (اسکندری، 107) یا مازندران (جهانی، 87)؛ برگزاری مجلس روضهخوانی (همو، 66)؛ روزهداری در میان اهل تسنن ماخونیک (برآبادی، 404)؛ تشنهماندن در این روز (جهانی، 87)؛ و پوشیدن رخت سیاه تا آخر ماه صفر (همایونی، فرهنگ، 398).
آملی، محمد، نفائس الفنون، تهران، 1377 ق؛ آنیزاده، علی، «جلوههای آیینی تقارن سوگواریها با ایام نوروز»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1387 ش، شم 15؛ ابنکثیر، البدایة؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آدابورسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ اُرسل، ارنست، سفرنامه، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، تهران، 1353 ش؛ اسکندربیک منشی، عالمآرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1350 ش؛ اسکندری، اکبر و نسرین اسکندری، ارسنجاننامه، شیراز، 1385 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1389 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381 ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز، 1906-1907 (ایران و بینالنهرین)، ترجمه و به کوشش علیاصغر سعیدی، تهران، 1362 ش؛ بالایی لنگرودی، علی، گاهشماری در بالاطالقان، تهران، 1388 ش؛ بذرافکن، جلال، فرهنگ مردم داریون، شیراز، 1389 ش؛ برآبادی، احمد و غلامحسین شعیبی، مردمشناسی روستای ماخونیک، تهران، 1384 ش؛ بشرا، محمد، افسانهها و باورداشتهای مردمشناختی جانوران و گیاهان در گیلان (1. پرندگان)، رشت، 1380 ش؛ همو و طاهر طاهری، آیینهای گذر در گیلان، رشت، 1389 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ نائین، تهران، 1369 ش؛ بلوشر، ویپرت، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1363 ش؛ بهار، مهری و نسیم کاهیره، «تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، تهران، 1388 ش، شم 16؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، 1352 ش؛ همو، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1316- 1318 ش؛ بینایی، قوامالدین، «چند باور و افسانه در ایزده نور»، مجموعۀ مقالات در گسترۀ مازندران، به کوشش همو و زینالعابدین درگاهی، تهران، 1381 ش، دفتر دوم؛ پرنیان، موسى، فرهنگ عامۀ کرد، کرمانشاه، 1380 ش؛ پورکریم، هوشنگ، «دهکدۀ رامشین»، هنر و مردم، تهران، 1349 ش، س 8، شم 90؛ همو، «دهکدۀ سیاهمرزکوه»، همان، 1348 ش، س 7، شم 80؛ پیرزاد، احمد، «نگرشهای آیینی و مذهبی در سقانفارهای مازندران»، کتاب ماه هنر، تهران، 1388 ش، شم 137؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جانباللٰهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، 1385 ش، (دفتر دوم و سوم)؛ جعفریان، رسول، «بستر تاریخی عزاداری امام حسین (ع) در اهل سنت»، کتابهای اسلامی، قم، 1379 ش، شم 3؛ جلیلپور، ابوالقاسم، نگاهی به دیروز کوچصفهان، رشت، 1391 ش؛ جهانی برزکی، زهرا، برزک نگین کوهستان، کاشان، 1385 ش؛ حسنی، ابوالفضل، ریکان، سمنان، 1388 ش؛ حسینزاده، فهیمه، «محرم و وحدت ملی»، مجموعۀ مقالات نخستین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران، تهران، 1379 ش؛ حکمت یغمایی، عبدالکریم، بر ساحل کویر نمک، تهران، 1370 ش؛ حمیدی، علیاکبر و دیگران، مردمنگاری الموت، تهران، 1384 ش؛ خوانساری ابیانه، زینالعابدین، ابیانه و فرهنگ مردم آن، تهران، 1378 ش؛ دانای علمی، جهانگیر (عباس)، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، تهران، 1389 ش؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1388 ش؛ دروویل، گاسپار، سفرنامه، ترجمۀ جواد محیی، تهران، 1348 ش؛ رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، 1378 ش؛ رمضانخانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، 1387 ش؛ رنجبر، محمود، باورها و آیینهای مردم بروجرد، تهران، 1392 ش؛ ریچاردز، فرد، سفرنامه، ترجمۀ میهندخت صبا، تهران، 1343 ش؛ زروانی، مجتبى و محمد مشهدی نوشآبادی، «جریدهبرداری و سقایی، میراث قلندران و جوانمردان»، مطالعات عرفانـی، کاشان، 1389 ش، شم 11؛ زعفرانلو، رقیـه و حمزه حمزه، سیمـای میراث فرهنگی شهرستان بیرجند، تهران، 1382 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ سعیدی، علیاصغر، حاشیه بر ایران امروز (نک : هم ، اوبن)؛ سعیدی، محمدحسن، مردمشناسی مراسم آیینی، آشتیان، 1386 ش؛ سلیمی، منوچهر، کتاب فشند، تهران، 1393 ش؛ سولقانی، قربانعلی، «فرهنگ محرم و عاشورا در روستای ولایترود (دیزین)»، مجموعۀ مقالات سومین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران، تهران، 1383 ش؛ شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستان، خرمآباد، 1377 ش؛ شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1376 ش؛ صفوری شافعی، عبدالرحمان، نزهة المجالس و منتخب النفائس، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ صمدی ناوان، عزیزالله، «جلوههای آیینی ماه محرم در فرهنگ مردم تالش»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1390 ش، شم 26؛ عباسی لاهیجی، بیژن، فرهنگ عامۀ روستاهای کوهپایهای شرق گیلان، رشت، 1393 ش؛ عبدلی، علی، تاتها و تالشان، تهران، 1369 ش؛ فرزینفر، لاله، «محرم در آیینۀ اسناد»، مطالعات تاریخی، تهران، 1387 ش، شم 20؛ فقیهی، علیاصغر، چگونگی فرمانروایی عضدالدوله دیلمی و بررسی اوضاع ایران در زمان آلبویه، تهران، 1373 ش؛ فلاحی، کامران و فریبرز صادقیان، درآمدی بر گویش و فرهنگ طالقان، تهران، 1390 ش؛ فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، 1345-1364 ش؛ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1326 ش؛ قیصری، عیسى، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، تهران، 1391 ش؛ کاظمی موسوی، احمد، «رویکرد علمای شیعه به شعائر و آداب عامهپسند»، ایرانشناسی، نیویورک، 1381 ش، شم 53؛ کمپفر، ا.، در دربار شاهنشاه ایران، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1350 ش؛ گلی زوارۀ قمشهای، غلامرضا، «از مرثیه تا تعزیه»، آینۀ پژوهش، قم، 1381 ش، شم 77 و 78؛ لغتنامۀ دهخدا؛ لهساییزاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، 1380 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، 1368 ش؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، 1376 ش؛ محرمی، غلامحسن، «تاریخ عزاداری برای امام حسین (ع)»، تاریخ اسلام در آینۀ پژوهش، قم، 1382 ش، شم 3؛ مرادی بزرگی، عقیل و فاطمه عسلی، «عزاداری ماه محرم در برزک کاشان»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1387 ش، شم 14؛ مقدم (گلمحمدی)، محمد، تویسرکان، تهران، 1378 ش؛ مکی، حسین، تاریخ بیستسالۀ ایران، تهران، 1361 ش؛ منظورالاجداد، محمدحسین، «بزرگداشت حماسۀ حسینی در تهران عصر ناصری»، تاریخ اسلام، قم، 1380 ش، شم 5؛ ناصری، عبدالمجید، «عزاداری امام حسین (ع) در میان اهل سنت»، معرفت، قم، 1383 ش، شم 77؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، 1362 ش؛ نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1360 ش؛ نویری، احمد، نهایة الارب، به کوشش احمد زین، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ شعاعالدین شفا، تهران، 1348 ش؛ وکیلیان، احمد، «نذر و نیاز در عاشورای حسینی»، مجموعۀ مقالات سومین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران، تهران، 1383 ش؛ هاشمنیا، محمود و ملوک ملکمحمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348- 1349 ش؛ همو، گوشههایی از آدابورسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ همایی، جلالالدین، حواشی و تعلیقات بر التفهیم (نک : هم ، بیرونی).
محمدعلی جودکی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید